حمدالله آماسی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 4 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/236647/حمدالله-آماسی
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
21
حَمْدُاللهِ آماسی، خوشنویس و کاتب نامدارِ ترک در قلمهای ششگانه (اقلام سِتّه)، و از هنرمندان صاحبسبک عثمانی در سدۀ 9 و 10 ق/ 15 و 16 م.پدرش، مصطفى دَده، شیخ طریقۀ سهروردیه بود که از بخارا به آماسیه، شهری در شمال آناتولی (واقع در ترکیۀ کنونی)، مهاجرت کرده بود (مستقیمزاده، 185؛ بیانی، 4/ 1064). حمدالله در آماسیه زاده شد. ولادتش را به اختلاف از 830 تا 840 ق/ 1427 تا 1436 م نوشتهاند (همانجاها؛ «دائرةالمعارف ترک»، XVIII/ 435؛ «دائرةالمعارف دیانت»، XV/ 449).او در جوانی معارف دینی را نزد خطیبی به نام قاسم افندی آموخت، سپس به خوشنویسی روی آورد و از خیرالدین مرعشی، شاگرد عبدالله صیرفی تبریزی، تعلیم خط گرفت (مستقیمزاده، همانجا؛ حبیب، 79؛ نفسزاده، 48)؛ آنگاه در فن خوشنویسی چنان مهارت یافت که در زمان حکومت سلطان محمد فاتح (سل 855 - 886 ق/ 1451-1481 م)، بهعنوان معلم خط شاهزاده بایزید دوم ــ والی آماسیه ــ منصوب شد؛ سپس هنگامی که بایزید دوم در 886 ق به حکومت رسید، حمدالله را به استانبول فراخواند و به سمت معلم خط شاهزادگان و منشیان دربار گماشت؛ بعدها نیز از ملازمان و مصاحبان پادشاه گردید (عالی، 25؛ حبیب، همانجا؛ صویولجیزاده، 8). پس از مرگ بایزید دوم، و در زمان سلطان سلیم اول (سل 918- 926 ق/ 1512-1520 م)، حمدالله مدتی منزوی بود؛ اما دوباره سمت معلمی خط درباریان را عهدهدار شد. او زمان سلطان سلیمان قانونی (سل 926-974 ق/ 1520- 1566 م) را نیز درک کرد و حتى درخواست شاه را برای کتابت قرآن، به علت سالخوردگی نپذیرفت؛ سرانجام حمدالله در 926 ق درگذشت و بنابر وصیتش، در گورستان قَرَجه احمد در ناحیۀ اسکودار استانبول، جنب مزار علی بن یحیى صوفی، خوشنویسِ نامدار، دفن شد (مستقیمزاده، حبیب، همانجاها؛ برای کتیبۀ سنگ مزار، نک : رادو، 54، تصویر؛ آیوردی، 32). حمدالله آماسی در هویتبخشی و گسترش خوشنویسی عثمانی نقش مؤثری داشت. به علت نفوذ فرهنگ ایرانی در منطقه، در دورۀ سلجوقیان روم (470-700 ق/ 1077-1301 م) تا ابتدای دولت عثمانی در قرن 8 ق/ 14 م، خوشنویسی نیز تحتتأثیر مکاتب ایرانی بود ( ایرانیکا، IV/ 711)؛ با آنکه حمدالله خوشنویسی را به شیوۀ ایرانی آموخته بود، ولی با تأمل در خطوط قدما، بهویژه یاقوت مستعصمی (ه م)، و بنابر ذوق و سلیقۀ فردی، با ایجاد تغییراتی در اقلام سته، بهویژه نسخ و ثلث، سبکی را پیریخت که به نام خود وی شهرت یافت (اوزونچارشیلی، II/ 613)؛ بدینترتیب، استانبول نیز بهتدریج، بهسبب حضور حمدالله و شاگردانش، به مرکز هنر خوشنویسی عثمانی تبدیل شد (EI2, IV/ 1125).مصطفى عالی پس از ذکر استادان هفتگانۀ ایرانی، از حمدالله آماسی در رأس استادان هفتگانۀ رومی (ترک) یاد کرده است (ص 24). در تذکرههای ترکی متأخر، بهروایاتی دربارۀ حمدالله، نظیر آنچه که برای خوشنویسان ایرانی ذکر شده است، برمیخوریم؛ برای نمونه، او از حضرت خضر، الهام گرفته بود (مستقیمزاده، 186؛ قس: شیمل، 48-47، دربارۀ الهام گرفتن میرعلی تبریزی از حضرت علی (ع) و نیز سلطان علی مشهدی از حضرت خضر؛ و یا دوات نگهداشتن سلطان بایزید دوم برای حمدالله، نک : حبیب، 81؛ قس: «دائرةالمعارف اسلامیکا»، III/ 604، دوات نگهداشتن شاه عباس اول صفوی برای علیرضا عباسی).
مستقیمزاده دربارۀ شخصیت حمدالله، بیانی غلوآمیز دارد. او توصیه میکند، شخص برای بهرهمندی از خط خوش، باید نخست به روح حمدالله آماسی فاتحهای نثار کند، و یا قلمهای خود را در یک شب جمعه در قبر استاد به مدت یک هفته مدفون سازد، سپس با آن قلمهای متبرک مشق کند (ص 187). صرفنظر از این گفتار عامپسند، مرغوبیت خط حمدالله موجب شده است تا خوشنویسیپژوهان ترک و غیر ترک، هنر وی را بستایند و در آثار خود، با تعابیری نظیرِ «شیخ»، «قدوةالخطاطین»، «قطب خطاطی»، «قبلةالکتاب»، «نادرۀ عصر» و ... از وی یاد و تمجید کنند (حبیب، 79؛ فضائلی، 336؛ زینالدین، مصور ... ، 68؛ سراجالدین، 75؛ هوار، 108؛ اُنور، 9؛ اولکر، 19). اعضای خانواده حمدالله نیز به خوشخطی معروف بودند (شیمل، 71؛ رادو، 62؛ سرین، 19, 20). درآمد دو روستا در ناحیۀ اسکودار، بهعنوان آرپالیق (مقرری) در اختیار حمدالله بود (دربارۀ آرپـالیق، نک : ه د، 1/ 293-294). ایـن مقـرری ــ روزانـه 30 آقچه (سکۀ نقره) ــ حدود دو برابر مقرری دیگر خوشنویسان معاصر وی بود (عالی، 25؛ ثریا، 2/ 243). حمدالله افزونبر هنر خوشنویسی با فنون شنا و تیراندازی نیز به خوبی آشنا بود (حبیب، همانجا).حمدالله شاگردان بسیاری تربیت کرد، ازجمله: پسرش مصطفى دَده، دامادش شکرالله خلیفه، محییالدین و جمالالدین آماسی، حسامالدین خلیفه و رجب خلیفه (همو، 81 -82، 114- 115؛ بیانی، 4/ 1064). حافظ عثمان (ه م)، از خوشنویسان سدۀ 11-12 ق/ 17- 18 م، شیوۀ حمدالله را ادامه داد؛ ازاینرو حمدالله به «شیخ اول»، و حافظ عثمان به «شیخ ثانی» (ثریا، 2/ 244؛ در برخی مآخذ: «شیخ ثالث»، نک : بهنسی، 82) شهرت یافتند.
حمدالله خوشنویسی پرکار بود. آثار او را بیش از 47 مصحف، کتیبه، چندین مرقع، قطعه، و طومار نوشتهاند (حبیب، 79؛ صویولجیزاده، 8؛ رادو، 54). آثار برجای ماندۀ او اینها ست:
1. قرآن کریم، به قلم نسخ در کتابخانۀ حمیدیه، ترکیه (حمیدیه ... ، 2).2. قرآن کریم، یک جلد به همراه رسالة فی الادعیة و منظومة فارسیة به قلم نسخ، به تاریخ 899 ق، در کتابخانۀ ایاصوفیه، استانبول ( دفتر ... ، 3).3. قرآن کریم، در کتابخانۀ خزانۀ امانت توپکاپیسرای (اوزونچارشیلی، II/ 614).4. سورۀ انعام، به قلم نسخ، در کتابخانۀ ایاصوفیه، استانبول (دفتر، 4).5. سورۀ انعام، در کتابخانۀ سلیمانیه، استانبول ( کتبخانة ... ، 3).
کتیبۀ محراب، گنبد و درِ میانی مسجد بایزید در استانبول (حبیب، 80؛ مستقیمزاده، همانجا؛ سرین، تصویرهای 40-41).ج ـ مرقعات: 3 مرقع به قلمهای ثلث سه دانگ جلی با امضای « ... حمدالله المعروف بابن الشیخ ... »، یکی از آنها به تاریخ 901 ق، در موزۀ اسلامی ترک (بیانی، 4/ 1064)؛ و مرقع دیگری، در خزانۀ امانت توپکاپیسرای که به اقلام سته نوشته است (اوزونچارشیلی، همانجا).
دو قطعه، یکی به قلم ثلث و دیگری به قلم نسخ، رقمدار در سلیمانیۀ استانبول (بیانی، همانجا؛ برای دیدن نمونۀ مفردات حمدالله، نک : رادو، 52، تصویر؛ زینالدین، بدائع ... ، تصویر 244؛ نیز برای دیدن نمونۀ خطوط وی، نک : سرین، جم ؛ زینالدین، مصور، جم ؛ رادو، 51, 53، تصویرها؛ همچنین برای دیدن تکنگاریها دربارۀ زندگی و آثار حمدالله آماسی، نک : انور، لمپه، سرین، نیز خطاط ... ، سراسر کتابها).
بهنسی، عفیف، معجم مصطلحات الخط العربی و الخطاطین، بیروت، 1995 م؛ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، تهران، 1363 ش؛ ثریا، محمد، سجلعثمانی ( تذکرۀ مشاهیر عثمانیه)، استانبول، 1311 ق؛ حبیب اصفهانی، خط و خطاطان، استانبول، 1305 ق؛ حمیدیه کتبخانه سنده محفوظ کتب موجودهنین دفتریدر، استانبول، 1300 ق؛ دفتر کتابخانۀ ایاصوفیه، استانبول، 1304 ق؛ زینالدین، ناجی، بدائع الخط العربی، بیروت، 1981 م؛ همو، مصور الخط العربی، بیروت، 1394 ق/ 1974 م؛ سراجالدین، ابوبکر، روائع فن الخط و التذهیب القرآنی، قاهره، 2005 م؛ عالی، مصطفى، مناقب هنروران، استانبول، 1926 م؛ فضائلی، حبیبالله، اطلس خط، اصفهان، 1362 ش؛ کتبخانة عمومی دفتر مکتبة ابراهیم افندی و هی الآن ملحقه بالمکتبة السلیمانیة، استانبول، بیتا؛ مستقیمزاده، سلیمان، تحفۀ خطاطین، استانبول، 1928 م؛ نیز:
Ayverdi, E. H., Fatih devri hattatları ve hat sanatı, Istanbul, 1953; EI2; Encyclopaedia Islamica, Leiden/ Boston, 2011; Hattat Şeyh Hamdullah: hayâtı, talebeleri, eserleri, Kubbealti Akademisi Kültür ve Sanʾat Vakfı, 1992; Huart, C., Les Calligraphes et les Miniaturistes de l’Orient Musulman, Paris, 1972; Iranica ; Lampé, M. C., Şeyh Hamdullah, Kenan Matbassi, 1948; Nefeszade, İ., Gülzârı Savab, ed. Kilisli Muallim Rifat, Istanbul, 1938; Rado, Ş., Türk hattatları, Istanbul; Schimmel, A., Calligraphy and Islamic Culture, New York. 1984; Serin, M., Hattat Şeyh Hamdullah, Istanbul, 2007; Suyolcuzade, M. N., Devha-tül-küttab, ed. Kilisli Muallim Rifat, Istanbul, 1942; Türk ansiklopedisi, Ankara, 1970; Türkiye diyanet vakfı İslâm anciklopedisi, Istanbul, 1997; Ülker, M., BaŞlangıçtan günümüze, Türk hat sanatı, Ankara, 1987; Ünver, S., Hattat Şeyh Hamdullâh, Istanbul, 1953; UzunçarŞılı, İ. H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1983.حمیدرضا افسری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید