اسکندری، ایرج
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 8 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/235297/اسکندری،-ایرج
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اسکندری \ eskandari\ ، ایرج (1286- 1364 ش/ 1907-1985م)، از رهبران سرشناس حزب تودۀ ایران. او در تهران زاده شد، در خانوادهای از فعالان سیاسی که هوادار جدی حکومت مشروطه بودند، پرورش یافت و از نوجوانی سیاسی شد. پدرش، میرزا یحیى، شاهزادۀ قاجاری و نمایندۀ برجستۀ ترقیخواه در نخستین دورۀ مجلس شورای ملی، زمانی درگذشت که ایرج هنوز کودک بود و عمویش، سلیمان میرزا اسکندری (ه م)، و پدربزرگش، محسن میرزا، مسئولیت تعلیم و تربیت او را برعهده گرفتند (اسکندری، خاطرات...، 4/ 109- 129). اسکندری در خلال جنگ جهانی اول، در دارالفنون، و سپس در مدرسۀ علوم سیاسی تحصیل کرد. در 1304ش، برای تحصیل حقوق به فرانسه رفت و در 1309ش، فارغالتحصیل شد. او در پاریس، تحت تأثیر دانشجوی بلغارِ کمونیستی قـرار گرفت و بـا واسطۀ عمویش با مرتضى علوی ــ کمونیست ایرانی ــ ارتباط یافت (همان، 1/ 11؛ اسناد تاریخی...، 9/ 93- 98).
اسکندری در 1310ش به ایران بازگشت و در مقام معاون دادستان، در وزارت نوبنیاد «عدالت» به کار مشغول شد. دو سال پس از آن، با تقی اَرانی (ه م)، که از طریق مرتضى علوی در برلین با مارکسیسم آشنا شده بود، دیدار کرد. اسکندری زیر نظر ارانی و با همکاری بزرگ علوی، برادر مرتضى علوی، به انتشار نشریۀ دنیا کمک کرد (همان، ج 15، مقدمه). وی بهعنوان یکی از اعضای گروه پنجاه و سه نفر (ه م) دستگیر، و در 1317ش، به 5 سال زندان محکوم شد. او از نخستین کسانی بود که پس از کنارهگیری اجباری رضاشاه در شهریور 1320، آزاد شد و همراه با شماری از همکارانش، حزب تودۀ هوادار شوروی را بهسرعت بنیاد گذارد (اسکندری، «تاریخ...»، 1949م، 9). اسکندری دبیر هیئت تحریریۀ روزنامۀ ضدفاشیستی مردم بود که آن را با همکاری مصطفى فاتح، کارمند شرکت نفت ایران و انگلیس، منتشر میکرد. او بعداً سردبیر رهبر، نشریۀ رسمی حزب توده، شد. در سالهای جنگ جهانی دوم، به نمایندگی ساری (که در اشغال شوروی بود) در مجلس پانزدهم انتخاب شد و در مجلس، پشتیبانی حزب توده را از اعطای امتیاز استخراج نفت شمال ایران به شوروی بیان کرد، دیدگاهی که بعداً، بهعنوان نخستین اشتباه جدی حزب توده، از بابت آن تأسف میخورد (همو، «مصاحبه»، یادماندهها...، 105-106، خاطرات، 2/ 118-120). او در 1324ش، بهعنوان رئیس هیئتی از سوی شورای متحدۀ مرکزی کارگران و زحمتکشان ــ که زیر نظر حزب توده فعالیت میکرد ــ در همایش سازمان بینالمللی کار در ژنو شرکت کرد (شاکری، «موقعیت...»، 38-42). اسکندری در ائتلاف حزب توده با احمد قوام (قوامالسلطنه)، نخستوزیر، در 1325ش نقشی برجسته داشت و خود وزیر بازرگانی و پیشه و هنر در کابینۀ او شد. در پایان آن سال، چند ماه پس از بههم خوردن ائتلاف و بهدنبال سقوط حکومت خودمختار آذربایجان، که تحت حمایت شوروی بود، از هیئت دولت کنـار گذاشتـه شـد (اسکندری، همان، 2/ 122 بب ، «تاریخ»، 1951م، 12). سپس به فرانسه رفت و در آنجا دورۀ دکتریِ اقتصاد سیاسی را به پایان رساند. او در آنجا برای جنبش جهانی صلح، که هوادار شوروی بود، کار میکرد و نمایندگی حزب توده را در همایش 1949م/ 1328ش آن جنبش در پاریس برعهده داشت. همچنین با ماکسیم رودَنسُن، دانشور فرانسوی، در هیئت تحریریۀ نشریۀ کمونیستی «خاورمیانه» همکاری داشت. اسکندری در دومین کنگرۀ حزب توده در بهار 1327ش، بهطور غیابی، دوباره به عضویت کمیتۀ مرکزی برگزیده شد. او پس از سوءقصد به شاه در 15 بهمن 1327، که به حزب توده نسبت داده شد، غیاباً به مرگ محکوم شد. اسکندری از 1327 تا 1357ش، برای حزب توده در خارج از کشور فعالیت میکرد (همو، یادماندهها، 136- 138، خاطرات، 3/ 46-51؛ شاکری، «ایرج...»، 107-108؛ اسناد تاریخی، ج 1، ویراست 2، 359-384). او در آذر 1348، بهعنوان دبیر اول حزب تودۀ ایران، جانشین رضا رادمنش شد ( اسناد و دیدگاهها...، 572-573، 580-583؛ مؤمنی، 171؛ طبری، 188- 189، 254- 259). نگرشِ نهچندان مثبتِ اسکندری دربارۀ انقلاب اسلامی ایران و رد کردن پیشنهاد شوروی برای کمک به تبدیل ایران به افغانستانی دیگر، به بهای از دست رفتن موقعیت رهبری او بود. اسکندری در دی 1357 برکنار، و نورالدین کیانوری جانشین او شد (شاکری، «ایرج»، 113-115). اسکندری در جریان سفرش به ایران پس از سقوط سلطنت، در گفتوگویی ناخشنودیاش را از پشتیبانی حزب توده از انقلاب اسلامی آشکارا بیان کرد (اسکندری، «مصاحبه»)؛ اما، زیر فشار کیانوری، گفتههایش را پس گرفت و به دومین تبعید ــ این بار به دستور حزب خودش ــ تن در داد. با افزایش پشتیبانی کیانوری از جمهوری اسلامی، اسکندری در پاییز 1360ش در نامهای خطاب به حزب کمونیست شوروی، سیاستهای حزب تودۀ ایران را محکوم کرد (همو، «چرخش...»). پس از دستگیری رهبران حزب در بهمن 1361 و برچیده شدن تشکیلات آن در داخل کشور، اسکندری کوشید از تجزیۀ حزب به جناحهای متخاصم جلوگیری کند، اما ناکام ماند (شاکری، همان، 116-118). او بر اثر سرطان درگذشت، و با مرگش، روند تدریجی تجزیۀ حزب توده شتاب گرفت و این حزب سرانجام، به جناحهای ناسازگار تقسیم شد. اسکندری، افزون بر فعالیتهای سیاسی، سرمایه ــ اثر 3 جلدی کـارل مـارکس ــ را بـه فـارسـی تـرجمـه (1352ش)، و کتـاب در تاریکی هزارهها (1377ش) را دربارۀ تاریخ ایران باستان تألیف کرد. از او مقالههای بسیاری نیز در نشریههای وابسته به حزب توده منتشر شده است. خاطرات او، با عنوان خاطرات ایرج اسکندری (1372ش)، دربردارندۀ اطلاعات مهمی دربارۀ تاریخ حزب توده است.
اسکندری، ایرج، خاطرات سیاسی، بهکوشش بابک امیرخسروی و فریدون آذرنور، پاریس، 1366- 1368ش/ 1987- 1989م؛ همو، «مصاحبه»، تهران مصور، 1358ش، شم 21؛ همو، یادماندهها و یادداشتهای پراکندۀ ایرج اسکندری، بهکوشش بهرام چوبینه، دوسلدورف، 1365ش/ 1986م؛ اسناد تاریخی: جنبش کارگری، سوسیالدموکراسی و کمونیستی ایران، بهکوشش خسرو شاکری، تهران/ فلورانس، 1348-1373ش/ 1969-1994م؛ اسناد و دیدگاهها: حزب تودۀ ایران از آغاز پیدایی تا انقلاب بهمن 1357، حزب تودۀ ایران، تهران، 1360ش؛ طبری، احسان، کژراهه: خاطراتی از تاریخ حزب توده، تهران، 1366ش؛ مؤمنی، ب.، «مردی تنها»، الفبا، دورۀ جدید، شم 5 (زمستان 1984م)؛ نیز:
Chaqueri, C., «Iradj Eskandary and the Tudeh Party of Iran», Central Asian Survey, 1988, vol. VII, no. 4; id., The Condition of the Working Class in Iran: A Documentary History, Florence/ Tehran, 1978-1991, vol. II; Eskandari, I., «Histoire du parti Tudeh», Moyen Orient, nos. 5-6 (1949), nos. 18-19 (1951); id., «U-Turn of Iran's Tudeh Party: What Eskandary Told the CPSU in 1981», Central Asian Survey, 1988, vol. VII, no. 1. خسرو شاکری (EIr.)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید