اسکلتن
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 7 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/235284/اسکلتن
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اِسکِلتِن \ [e]skelte(o)n\ ، جان (ح 1460- 1529م/ ح 864-935ق)، شاعر و هجویهسرای انگلیسی. او مسائل سیاسی و دینی را آماج هجوهای خود قرار میداد. شهرت اسکلتن بهمنزلۀ شاعری مهم در سدۀ 20م احیا شد. سبک شعری خاص او، که شعر اسکلتنی نامیده شده، عبارت است از مصراعهای کوتاه و مقفّا، بر پایۀ آهنگ طبیعی گفتار. از زادگاه و دورۀ کودکی اسکلتن آگاهی دقیقی در دست نیست. او در دانشگاه کِیمبریج به تحصیل پرداخت و بعداً از این دانشگاه و دانشگاههای لووِن در هلند (امروزه در بلژیک) و آکسفرد، درجۀ «شاعر ممتاز» (یا ملکالشعرا؛ درجهای در فن سخنوری) دریافت کرد. این موفقیت و نیز مهارت او در ترجمۀ آثار نویسندگان یونان و روم باستان موجب شد که در 1489م نخست به مقام شاعر دربار هِـنری هفتم، شاه انگلستان، و سپس افزون بر آن، به معلمی دوکِ یورک (بعداً هنری هشتم) گمارده شود. اسکلتن در 1498م به کسوت روحانیت درآمد و در 1502م، هنگامی که هنری به ولیعهدی رسید، کشیش بخش دیس در نُرفِک شد. او اگرچه از 1512م به بعد در لندن میزیست، این مقام را تا پایان عمر حفظ کرد. در حدود 1512م، هنری هشتم عنوان سخنور سلطنتی به اسکلتن داد، و او در این مقام، مشاور نزدیک شاه در شعرهای درباری، مسائل عمومی و امور کلیسا شد. دربارۀ آثار آغازین اسکلتن آگاهی چندانی در دست نیست، اما آوازۀ او به اندازهای بود که اِراسموس (ه م)، از بزرگترین شخصیتهای دورۀ نوزایی (رنسانس)، در سفری که در 1499م به انگلستان داشت، او را «ستارۀ بیهمتا و مایۀ مباهات ادب انگلیسی» وصف کرد. برجستهترین شعر اسکلتن از دورۀ حضورش در دربار، «مواجب درباری» (ح 1498م) است، هجویهای دربارۀ تجربۀ مأیوسکنندۀ زندگی در دربار. او تنها در سالهای اقامت در دیس بود که به سرودن آنچه به شعر اسکلتنی معروف شد، پرداخت. دو شعر عمدۀ او در این دوره، یکی «فیلیپ گنجشک» است که در ظاهر، مرثیهای بر مرگ پرندۀ دستآموز بانوی جوانی است، ولی تلویحاً هجو مراسمی است که در کلیسا برای مردگان برپا میشود، و دیگری «مواظب شاهین باش» که حملهای خشمآلود به کشیش شکارچی گستاخی است که شاهین شکاری خود را به درون کلیسای شاعر پرانده بود. اسکلتن مجموعهای از شعرهای درباری سرود که غالباً هجوآمیز بودند، ازجمله «ترانهای برای پادشاه اسکاتلند» که حملهای بیرحمانه به دشمنان شاه انگلستان بود و در 1513م پس از نبرد فلادِن سروده شد. او در1516م نخستین نمایشنامۀ اخلاقی غیردینی به انگلیسی را نوشت؛ این نمایشنامه، با عنوان «شُکوه»، هجویهای سیاسی است. چند هجویۀ دیگر سیاسی و دینی مهم او همه بر ضد قدرت روزافزون یکی از کاردینالها در کلیسا و دولت، و نیز، از دید اسکلتن، خطرهای آموزههای تازۀ انسانگرایان (اومانیستها) بود. اسکلتن در بازپسین شعرهایش، به درونمایههای غنایی و تمثیلی روی آورد. شهرت او در انگلستان سدۀ 16م، که مردم بیشتر پرتستان بودند و سبک شعری ایتالیایی را میپسندیدند، به سرعت رو به افول گذاشت. ویژگیهای شعرهای او در سدۀ 20م از نو ارزیابی، و با ستایش روبهرو شد. رابرت گرِیوْز و اُدِن (ه مم) لحن بیمانند و نوآوری اسکلتن را در وزن شعر ستودهاند.
CE, 6th edition; EA, 2006; EB, 2008; ME, 2008.بخش ادبیات جهان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید