استفانوس انطاکی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 1 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/234725/استفانوس-انطاکی
دوشنبه 8 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اِستِفانوسِ اَنطاکی \ [e]stefānus-e antāki\ ، یا استفانوسِ آنتیوخی، مترجم پیزاییِ آثار پزشکی و فلسفی از عربی به لاتین در نیمۀ نخست سدۀ 12م/ 6ق. او مترجم کتاب مشهور کامل الصناعة الطبیة یا کتاب الملکی علی بن عباس اهوازی، و نخستین کسی است که به انتحالهای کُنستانتینِ آفریقایی (کُنستانتینوس آفریکانوس) پی برد. انتساب استفانوس به انطاکیه بهسبب فعالیت او در این شهر است. در منابع غربی، اعم از قدیم یا جدید، وی گهگاه استفان پیزایـی ــ منسوب بـه زادگاهش، شهر پیزا (پیسا) در ایتـالیا ــ و استفان فیلسوف، یا استفان شاگرد فلسفه (شاید بهسبب خلط وی با شخصی دیگر به این نام) نیز نامیده شده است (نک : دنبالۀ مقاله). استفان از زادگاهش به سوریه رفت، در آنجا زبان عربی آموخت و کامل الصناعة را از عربی به لاتین ترجمه کرد. او خود بارها از انطاکیه و سال 1127م، بهعنوان مکان و زمان ترجمۀ بخشهای گوناگون این کتاب، یاد کرده است (تالبوت، 38؛ شیپرگس، 36, 50؛ اولمان، «پزشکی اسلامی»، 54؛ قس: ژاکار، 100؛ سارتن، II/ 236).
1. ترجمۀ کامل الصناعة الطبیة یا کتاب الملکی علیبن عباس مجوسی اهوازی از عربی به لاتین در 1127م/ 521ق با عنوان «ترتیب یا طبع شاهانه». در نیمۀ دوم سدۀ 11م کنستانتین آفریقایی شماری از آثار مهم دورۀ اسلامی، و از مهمترین آنها، کامل الصناعۀ علی بن عباس را به لاتین ترجمه کرد و به خود نسبت داد (برای تفصیل چگونگی این ترجمه و تکمیل آن توسط دیگران، نک : سارتن، I/ 769-770, II/ 65,134-135, 236؛ شیپرگس، 18-19, 37). وی در برگردان لاتین این آثار، نهتنها همۀ نشانههایی که ممکن بود نویسندۀ اصلی را بشناساند، از میان برد، بلکه از این نیز فراتر رفت و حتیٰ نشانههای تأثیرپذیری این روایات لاتینی از آثار پزشکان دورۀ اسلامی را نیز حذف کرد (نک : دارمبرگ، 507-509؛ تیرفلدر،685؛ نیز نک : اشتایناشنایدر، «کنستانتین...»، 357). اعتبار کنستانتین بهعنوان مؤلفی برجسته، تنها 40 سال پس از مرگش دوام آورد، زیرا استفان خیلی زود دریافت که پانتِگنی منسوب به کنستانتین در واقع ترجمهای منحول، مخدوش و ضعیف از کامل الصناعة اهوازی است؛ پس در 1127م دیگربار این کتاب را از عربی به لاتین ترجمهکرد و برای آنکه ترجمۀ او با ترجمۀ پیشین اشتباه نشود، در آغاز هریک از 20 فصل کتاب، نام خود، محل و زمان ترجمۀ آن را قید کرد (تالبوت، 38؛ شیپرگس، 36, 50) و در دیباچۀ این ترجمه، کنستانتین را رسوا ساخت (نک : دارمبرگ، 509؛ شیپرگس، 18-19, 37؛ کمبل، 74؛ تالبوت، 38؛ ژاکار، 100؛ نیز نک : اشتایناشنایدر، «ترجمههای...»، no. 111؛ بوم، 2). نظر استفان خیلی زود، و در سطحی گسترده، پذیرفته شد و در سدههای میانه و عصر نوزایی، عموماً کنستانتین را یک منتحل میشناختند (نک : شیپرگس، 19؛ بنمیلاد، 52)، اما بیشتر پژوهشگران غربی دو سدۀ اخیر کوشیدهاند کنستانتین را تبرئه کنند و حتیٰ شماری از آنان به استفانوس اتهامهایی زدهاند (نک : تیرفلدر، passim؛ لکلر، 414 ؛ پاگل، 736؛ ریشتر، 850؛ سارتن، I/ 742,747, 769؛ سینگر، «افسانهای...»، 64-69، «خاستگاه...»، 131-133؛ لمان، 272-281؛ اولمان، «پزشکی در اسلام»، 146؛ «پزشکی اسلامی»، 53). مثلاً شیپرگس، هرچند به برتری ترجمۀ استفان بر روایت لاتین کنستانتین رأی میدهد، از متن عربی کامل الصناعة بهعنوان «منبع اصلی» پانتگنی یاد میکند و علت منتحل خوانده شدن وی را نام نبردن از همین «منبع اصلی» میداند (p. 35) و برآن استکه استفان با انگیزۀ رقابت شخصی، کنستانتین را به انتحال متهم کرده است (pp. 18,19, 37؛ نیز نک : میِلی، 221, 225؛ یاماس، 21 ؛ گاربرس، 30-31). تالبوت نیز معتقد است که ترجمۀ استفان بسیار تحتاللفظی و واژه به واژه است و یکسره از متن عربی پیروی میکند، درحالیکه ترجمۀ کنستانتین آزادتر، و فهم آن آسانتر است و حق مطلب را به خوبی ادا کرده است (p. 38؛ اما این سخن با آنچه عموماً دربارۀ برتری ترجمۀ استفان گفته شده، در تضاد است. ژاکار و میشو نیز انتقاد تند استفان را به «جفای تاریخ» بر کنستانتین تعبیر کردهاند (p. 100؛ برای آرای دیگر، نک : فُلگر، V؛ ثورندایک، 746؛ بنمیلاد، 52-53؛ کرویتس، «کنستانتین...»، 24-39، نیز: «اعادۀ حیثیت...»، 25-44, passim، «افزودهها...»، 420-423, passim، «مالیخولیا...»). حتیٰ دارمبرگ، که خود از نخستین پژوهشگرانی بود که دلایلی آشکار بر انتحالهای کنستانتین ارائه داد (pp. 507-508, passim، جم )، سرانجام او را بهعنوان «احیاگر آثار پزشکی در غرب»، شایستۀ بزرگداشتی ویژه دانست (p. 513؛ نیز بنمیلاد، 53؛ فلگر، V). تنها شمار اندکی از پژوهشگران غربی از موضعی واقعبینانه به این موضوع نگریستهاند (زودهُف، «آثار طبی...»، 350-355، «کنستانتین آفریقایی...»، 294-295، «کنستانتین، نخستین...»، 359-369؛ فریدنوالد، 188؛ کمبل، 73-74؛ مایرهوف، 345-346). پاگل (pp. 736-738)، دارمبرگ (pp. 509-512) و اشتایناشنایدر («کنستانتین»، 356-357) بخشهای مشابهی از دو ترجمۀ یادشده را با هم مقایسه کردهاند.ترجمۀ لاتین استفان نخستینبار، در 1492م با عنوان «کتاب کامل در فن پزشکی که بدان ترتیب شاهانه گفته میشود...» در ونیز چاپ شد و بار دیگر در 1523م، با حواشی شخصی به نام میکائیلِ کاپِلّایی، تحت عنوان «کتاب کامل شامل همۀ آنچه در پزشکی بدان نیاز است...»، در لیون به چاپ رسید (اشتایناشنایدر، «ترجمههای»، no. 111؛ کمبل، 75).2. «مترادفات استفان». استفان در مقدمۀ ترجمۀ مقالۀ دوم کتاب الملکی قول داده است که برای بهتر شناختن داروهایی که نام عربی دارند، فهرستی از مترادفهای عربی، لاتین و یونانیِ اصطلاحهایی را که در مفردات دیوسکوریدِس (دیوسقوریدس) به کار رفته است، فراهم آورد. استفان خود نام خاصی بر این فهرست ننهاده است، اما مؤلفان بعدی، این اثر را مانند آثار مشابه دیگر، «مترادفات» نامیده، و نام مؤلف را بدان افزودهاند. این فهرست، که در برخی از نسخههای خطی این اثر دیده میشود، دارای سه ستون (عربی، لاتین و یونانی) است، اما فهرستی که در نسخههای چاپی دیده میشود، فهرستی الفبایی است که میکائیل کاپلایی آن را فراهم آورده است (تالبوت، 38؛ میِلی، 123,225؛ اولمان، «پزشکی در اسلام»، 238؛ سارتن، II/ 236). البته ازآنجاکه کتاب چاپ 1492م ونیز را وی تهیه نکرده است، این چاپ یا هیچگونه مترادفاتی نداشته، یا آنکه مترادفات خود استفان در آن آمده است.3. «روش درمان» یا «فصول کوفو در روش درمان». این اثر پیش از این به کوفوی سالِرنویی (به احتمال قوی، استاد استفان) و آرکیماتایوس منسوب بود، اما گانزینیچ آن را از آنِ استفان میداند. سارتن و میِلی نیز از او پیروی کردهاند (تالبوت، 38؛ سارتن،II/ 236-237؛ میِلی، 225). این کتاب در 1532م در هاگانوا (آگِنوی کنونی)، و پس از آن، بارها در استراسبورگ، فلورانس و نورنبرگ به چاپ رسیده است (سارتن،II/ 237).
Ben Milad, A., L'école médicale de Kairouan (Thèse pour le doctorat en médecine), Paris, 1933; Bumm, A., Die Identität der Abhandlungen des Isħāk Ibn ‘Amrān und des Constantinus Africanus über die Melancholie, München, 1903; Campbell, D., Arabian Medicine and its influence on the Middle Ages, London, 1926, 2 vols in 1, vol. I; Creutz, R., «Additamenta zu Konstantinus Africanus und seinen Schülern Johannes und Atto», Studien und Mitteilungen zur Geschichte des Benediktiner-Ordens und seiner Zweige, 1932, vol. L; id., «Der Arzt Constantinus Africanus von Montekassino. seine Leben...», ibid., 1929, vol. XLVII; id., «Die Ehrenrettung Konstantins von Afrika», ibid, 1931, vol. XLIX; id., & W. Creutz, «Die "Melancholia" bei Konstantinus Africanus und seinen Quellen. Eine historisch-psychiatrische Studie», Archiv für Psychiatrie und Nervenkrankheiten, 1932, vol. XCVII; Daremberg, Ch., «Recherches sur un ouvrage qui a pour titre Zad el-Moçafir...», Archives des missions scientifiques et littéraires, 1851, vol. II; Friedenwald, H., «Manuscript Copies of the Medical Works of Issac Israeli», Annals of Medical History, New Series, 1929, vol. I, no. 6; Garbers, K., Ishāq Ibn ‘Imrān Maqāla fī l-Mālīhūliyā und Constantini Africani libri duo De melancholia, Hamburg, 1977; Jacquart, D. & F. Micheau, La médecine arabe et l'occident médiéval, Paris, 1990; Leclerc, L., Histoire de la médicine arabe, Paris, 1876, vol. I; Lehmann, H. «Die Arbeitsweise des Constantinus Africanus und des Johannes Afflacius im Verhältnis zueinander», Archeion, 1930, vol. XII; Llamas, J., Iṣħaq Iśraeli. Tratado de las fiebres. Edición de la versión castellana y estudio, Madrid/ Barcelona, 1945; Meyerhof, M., «Science and Medicine», The Legacy of Islam, ed. Th. Arnold & A. Guillaume, London, 1931; Mieli, A., La science arabe et son rôle dans l'évolution scientifique mondiale, Leiden, 1966; Pagel, J., «Eine bisher unveröffentlichte lateinische Version der Chirurgie der Pantegni nach einer Handschrift der Königl. Bibliothek zu Berlin», Archiv für klinische Chirurgie, 1906, vol. LXXXI; Richter, P., «Über die spezielle Dermatologie des ‘Alī ibn al-‘Abbās...», Archiv für Dermatologie und Syphilis, 1912, vol. CXIII; Sarton, G., Introduction to the History of Science, Baltimore, 1927-1947; Schipperges, H., Die Assimilation der Arabischen Medizin durch das lateinische Mittelalter, Wiesbaden, 1964; Singer, Ch., «A Legend of Salerno...», The Johns Hopkins Hospital Bulletin, 1917, vol. XXVIII; id. & D. Singer, «The Origin of the Medical School of Salerno...», Essays on the History of Medicine, Presented to Karl Sudhoff..., London/ Zürich, 1924; Steinschneider, M., «Constantinus Africanus und seine arabischen Quellen», Archiv für pathologische Anatomie und Physiologie und für klinische Medicin, 1866, vol. XXXVII; id., Die Europäischen Übersetzungen aus dem Arabischen bis Mitte des 17. Jahrhunderts, Graz, 1956; Sudhoff, K., «Constantin, der erste Vermittler...», Archeion, 1932, vol. XIV; id., «Die medizinischen Schriften...», Archiv für Geschichte der Medizin, 1916, vol. IX; id., «Konstantin der Afrikaner und die Medizinschule von Salerno», Sudhoffs Archiv für Geschichte der Medizin, 1930, vol. XXIII; Talbot, Ch. H. , «Stephen of Antioch», Dictionary of Scientific Biography, New York, 1976, vol XIII; Thierfelder, J. G. , «Beweis, dass das Almaleki des Ali Ben Abbas und das Pantechnum des Ishak Ben Soleiman...», Janus, 1846, vol. I; Thorndike, L., A History of Magic and Experimental Science..., New York, 1923, vol. I; Ullmann, M., Die Medizin im Islam, Leiden, 1970; id., Islamic Medicine, Edinburgh, 1978; Volger, L., Der Liber fiduciæ de simplicibus medicinis des Ibn al-Jazzār in der Übersetzung von Stephanus de Saragossa, Würzburg, 1941, vol. XIX.یونس کرامتی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید