استصحاب
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 1 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/234714/استصحاب
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
استصحاب \ esteshāb\ ، یکی از ادله در برخی مکاتب فقهی و یکی از اصول عملی در مکتب اصولی متأخر امامیه که عبارت است از صدور حکمی در یک موضوع بر پایۀ یقین پیشین در شک کنونی. معنای نخستین این واژه در لغت، آنچنانکه از کاربردهای کهن آن استنباط میشود، به همراهی طلبیدن چیزی است (مثلاً نک : نصر بن مزاحم،132-133؛ نیز بیتی شاهد در العین خلیل، 124). ماهیت استصحاب همچون بسیاری دیگر از موضوعات اصولی در یک روند تاریخی شکل گرفته، و بحث از حجیت آن، همگام با تعریف آن، دستخوش تحولات و اختلافِ نظرهایی بوده است. به اجمال میتوان گفت که استصحاب بهعنوان یکی از روشهای عمومی برای یکسویه کردن تردیدها، آنجا که دلیلی در دست نبوده، بهکار رفته است. این تعبیر خوارزمی (د 568 ق) که استصحاب پس از کتاب و سنت و اجماع و قیاس، «آخرین مدار فتوا» است (نک : شوکانی، 237)، تا حد بسیاری نشانگر جایگاه استصحاب در مکاتب فقهی است. در نگرشی تاریخی، چنین مینماید که کاربرد استصحاب بهصورت یک اصطلاح فقهی از سدۀ 3ق/ 9م آغاز شده است، اما برخی روشها که در جریان تدوین اصول فقه، نام استصحاب گرفتهاند، پیشینهای دورتر داشتهاند. در طی سدههای 3-5 ق، اصطلاح «استصحاب الحال» بهصورت ترکیب اضافی، برای «حکمکردن در یک امر شرعی پس از رخ دادن گونهای از تغییر، همانند حکم آن پیش از تغییر» بهکار میرفته (نک : سیدمرتضى، 262)، و درستی این روش مورد گفتوگو بوده است. در آغاز سدۀ 5ق/ 11م، غزالی اصطلاح «استصحاب» را به صورتی گسترش یافته بر پارهای از اصول عقلی و لفظی نیز اطلاق کرد (ص 224) و پردازش غزالی در آثار اصولیان بعدی از مکاتب گوناگون تأثیری عمیق برجای نهاد. آخرین تحول در مباحث استصحاب، گسترش خاصی است که این روش بهعنوان یک اصل پرکاربرد در نظام اصولی شیخ انصاری یافته، و بر فقه متأخر امامی سایه افکنده است.قاعدۀ عدم نقضِ یقین به شک که همواره از مبحث اصولی استصحاب تفکیکناپذیر بوده است، بیتردید باید یکی از کهنترین روشهای فقهی شمرده شود که دستکم در اوایل سدۀ 2ق در میان فقیهان مطرح بوده است؛ چه، روایتی در میان است که در صورت پذیرفتن آن، سابقۀ این روش به روزگار امام علی(ع) باز میگردد. محمد بن مسلم، فقیه نامدار امامی (د 150ق)، در مجموعهای که الاربعمأة (نجاشی، 324)، یا ادب امیرالمؤمنین(ع) (برقی، 215) نام گرفته است، به نقل از حضرت علی(ع) بهصورت یک قاعدۀ کلی چنین آورده است که «اگر کسی بر یقینی باشد و آنگاه شک کند، میباید بر یقین خود بماند، چرا که شک یقین را نقض نمیکند» (نک : ابنبابویه، 619؛ ابنشعبه، 109؛ نیز نک : مفید، 159). در عصر شکلگیری فقه امامی، در نیمۀ نخست سدۀ 2ق، این معنا که «یقین هرگز با شک نقض نمیگردد»، در موضوعات گوناگون فقهی، در روایاتی به نقل از امامان باقر یا صادق(ع) دیده میشود (نک : کلینی، 352؛ طوسی، 8، 422؛ نیز نک : فقه الرضا، 79).
ابنبابویه، محمد، الخصال، بهکوشش علیاکبر غفاری، قم، 1403ق؛ ابنشعبه، حسن، تحف العقول، بهکوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1376ق؛ برقی، احمد بن محمد، المحاسن، بهکوشش جلالالدین محدث ارموی، قم، 1370ق؛ خلیل بن احمد فراهیدی، العین، بهکوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، بیروت، 1408ق/ 1988م، ج 3؛ سیدمرتضى، علی، «الحدود و الحقائق»، رسائل الشریف المرتضى، بهکوشش احمد حسینی، قم، 1405ق، ج 2؛ شوکانی، محمد بن علی، ارشاد الفحول، مطبعة مصطفى البابی الحلبی، قاهره، بیتا؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، بهکوشش حسن موسوی خرسان، نجف، 1379ق، ج 1؛ غزالی، محمد بن محمد، المستصفى، بولاق، 1322ق، ج 1؛ فقه الرضا (ع)، مشهد، 1406ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، بهکوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1391ق، ج 3؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، نجف، 1382ق؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال، بهکوشش موسى شبیری زنجانی، قم، 1407ق؛ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، بهکوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1382ق.
احمد پاکتچی (دبا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید