استخاره
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 26 اسفند 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/234278/استخاره
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
استخاره \ estexāre\ ، از کـهـنتــریـن شـیـوههـای مصلحتاندیشی و رهنمودجویی از خداوند در میان مردم. عامۀ مردم ایران گاهی استخاره را برابر فال (ه م) و به معنی آن به کار میبرند. برخی نیز استخاره و فال را از روشهای قدیم و سنتی پیشگویی میدانند (ماسه، 243). پس از ظهور دینهای توحیدی و اعتقاد به پروردگار یکتا، توسل به خدا، صلاحاندیشی و مشورت با او و طلب خیر از او به هنگام درماندگی و دودلی در کارها در میان پیروان دینهای توحیدی رواج یافت. استخاره با کتاب، بهویژه کتابهای مقدس دینی، از دیرباز میان یهودیان، مسیحیان و مسلمانان معمول بوده است. روش استخاره با کتاب مقدس چنین بود که استخارهکننده همراه گفتن اذکاری چشمانش را میبست و کتاب مقدس را میگشود. از نخستین کلمات یا جملات و آیههایی که در برابر چشمانش میآمد، به نیک یا بد بودن نتیجۀ نیت خود پی میبرد. در قرون وسطا، یهودیان شیوهای خاص در استخاره با کتاب مقدس بهکار میبردند. این شیوه در دوران تلمودی و رواج شریعت شفاهی دین یهود، میان مردم یهودی متداول بود. بنا بر این شیوه، خواهندگان از کودکی میپرسیدند که در آن روز در مکتب یا مدرسه چه آیههایی از کتاب مقدس را خوانده است. کودک آیههایی را که آن روز آموخته بود، میخواند. نیتکنندگان با برداشت نشانههایی از خیر و شرّ و خوششگون یا بدشگون بودن معنی کلمات و مضامین آیهها، پاسخ نیت خود را میگرفتند (EJ 1, 119؛ نیز نک : کوهن، 290). مسلمانان نیز از سدههای آغازین اسلامی، به هنگام دودلی و تردید در تصمیمگیری و اقدام به کاری یا به هنگام خرید و فروش چیزی یا شوهر دادن دختر و رفتن به سفر و جز آن، به استخاره با قرآن کریم و چارهجویی از خداوند روی میآوردند. یکی از نشانههای باور عمومی به استخاره با قرآن در نخستین سدههای اسلامی، استخارۀ برخی از شخصیتهای سیاسی مسلمان برای دریافت نتیجۀ نیک یا بد بودن قصد و نیتشان در کارهای سیاسی و نظامی بوده است (ابوالفرج، 71-72؛ تنوخی، 182-185).ایرانیان مسلمان نیز به استخاره با قرآن اعتقادی سخت استوار داشتند و در هر کاری، حتى در دانستن نیک یا بد سال نو، فراوانی و نعمت یا کاستی و خشکسالی و رویدادهای خوش یا ناخوش در سال نو به خداوند توسل میجستند و از قرآن راهنمایی میخواستند (اعتمادالسلطنه، 719). خواهندگان استخاره معمولاً به روحانیان معتمد خود یا پیشنماز مسجد محل زندگی رجوع میکردند. مثلاً محمدعلیشاه قاجار که در انجام دادن هر کاری تردید داشت، عموماً به استخاره توسل میجست. مجموعۀ خطی کوچکی از صورت 21 استخاره که محمدعلیشاه از شیخ ابوطالب زنجانی مجتهد پرسیده، و پاسخ گرفته بود در دست است (نک : وحیدنیا، 49-109).
مردم روشهای گوناگونی در استخاره با قرآن بهکار میبرند. یکی از روشها این است که پس از نیتکردن مصحف، را میگشایند و سطر هفتم از صفحۀ سوی راست را میخوانند. بعد هفت ورق بازپس میروند و هفتمین سطر از سوی چپ را میخوانند. آنگاه به اول باز میگردند و این بار هفت ورق پیش میروند و سطر هفتم از صفحۀ سوی راست را میخوانند. آنچه از مضامین و مفاهیم آیهها درک کنند، آن را به حکم بیان خداوند: « هٰذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ» (جاثیه/ 45/ 29)، حقیقت کار شناسند و به آن عمل کنند. هر گاه پس از گشودن قرآن عبارت «بِسْمِاللّٰهِ الرَّحْمٰن الرَّحیم» بیاید، در نیکبودن آن استخاره هیچ شک نکنند (یواقیت، 269-270؛ قزوینی، 55).دیگر اینکه گاهی خیربودن یا شربودن نیت را از نخستین کلمه یا آیه از صفحۀ گشودۀ دست راست قرآن و گاهی هم از بیش و کم بودن شمارۀ حرفهای دو کلمۀ خیر و شرّ آن صفحه تعیین میکنند (زرینکوب، 555). در برخی از چاپهای قرآن، در بالای هر یک از صفحات کلمۀ خوب یا خیر و بد یا شرّ چاپ شده است که به خوب و بد بودن نتیجۀ نیتِ خواهان استخاره اشاره دارد. مردم به جز قرآن، با تسبیح، رقاع و نماز نیز استخاره میکنند.
میان عامۀ مردم بیش از هر استخارۀ دیگر رواج دارد و جانشینی برای استخاره با قرآن شده است. وسیلۀ این استخاره، که آن را فال سُبحه (نک : فرهنگ...، ذیل فال سبحه) نیز نامیدهاند، یک تسبیح صد دانه است. شیوۀ استخاره با تسبیح چنین است: تسبیح را در دست چپ میگیرند و چشمها را میبندند و با دو انگشت دست راست نقطهای از رشتۀ تسبیح را میگیرند و دانههای تسبیح را از آن نقطه تا «امام» یا «شیخک» یکییکی، یا دوتا دوتا، یا هشت تا هشت تا میگردانند (برای آگاهی بیشتر، نک : ه د، تسبیح). به هنگام شمارش یا گرداندن مهرههای تسبیح بهشیوۀ یکییکی، یا جداکردن هر دانه، کلمههای خوب، میانه، و بد، یا جملات «سُبْحانَاللّٰه»، «اَلحَمدُلِلّٰه»، و «لااِلٰهَاِلّااللّٰه» را به زبان میآورند که به ترتیب بر «مختار در بهجا آوردن»، «بهجا آور»، «بهجا نیاور» دلالت میکند. هر یک از این دو مجموعۀ کلمات و جملات که به دانۀ آخر تسبیح بیفتد، همان پاسخ استخاره کننده است (نک : فیضالاسلام، 231؛ نیز نک : سرنا، 95). در شیوۀ دو دو جداکردن مهرهها، اگر در آخر یک مهره بازبماند، آن را نشانۀ خیر و پاسخ نیت را بهجا آوردنی، و اگر دو مهره باز بماند آن را نشانۀ شرّ و پاسخ نیت را به جا ناآوردنی میدانند ( فرهنگ...، ذیل استخاره؛ نیز نک : قمی، 288). در شیوۀ هشت هشت گرداندن مهرههای تسبیح، در پایان شمارش اگر یک دانه باقی بماند، پاسخ نیک، و اگر دو تا بماند، یک نیک و یک نهی در آن است. اگر 3 دانه بماند «مختار» است و 4 دانه 2 نیک و 2 نهی دارد، 5 یا 7 دانه تعب و رنج، و 8 دانه 4 نیک و 4 نهی دارد. 6 مهره بسیار خوب است (نک : همو، 289).
استخارهکننده نیت میکند و دو رکعت نماز با سورههایی خاص از قرآن میخواند. پس از گزاردن نماز، 100 یا 101 بار دعای «اَسْتَخیرُاللّٰه بِرَحْمَتِه» را تکرار میکند. آنگاه آنچه خداوند از دلش گذراند، به آن عمل میکند. ضربالمثل «استخاره به دل است» (امینی، 87)، احتمالاً اشاره به این نوع استخاره در میان عامۀ مردم دارد. نیز از دیگر استخارههای معروف که زمانی در میان عامۀ مردم شیعۀ ایران رواج داشت و مردم به درست درآمدن آن اعتقادی سخت استوار داشتند، استخارۀ امام جعفر صادق (ع) بود. مردم میگفتنداستخارۀ امام جعفرصادق(ع) بد نمیآید، از این رو، مَثَل «فال امام جعفر صادق است، بد ندارد!» زبانگرد عامۀ مردم بود (دهخدا، ذیل فال امام جعفر). این استخاره بر اسرار حروف بنیاد نهاده شده بود. اسباب استخاره یک صفحۀ جدول 64 خانهای و یک چوب کوچک مکعبمستطیل بود. سه حرف از چهار حرف کلمۀ «ابجد» را در هر یک از خانههای جدول، و یک حرف از آن را روی هر یک از چهار بَرِ چوب مینوشتند. چوب را سه بار روی صفحۀ جدول میانداختند و هر بار حرف روی چوب و حرفهای دیگر ابجد را در خانههای جدول مییافتند و به شیوهای خاص آنها را بررسی میکردند و پاسخ خوب یا بد استخاره را در جدول مییافتند (نک : زرینکوب، همانجا).
برای استخاره شرایط و آداب خاصی پذیرفته شده است. این شرایط و آداب در شبکهای از اعمال مذهبی قرار میگیرد و سازوکار و مفاهیم آنها انگارهای ویژه برای استخاره در جامعه پدید میآورد. از شرایط مهم و لازم در استخاره رعایت برخی از شایستها و ناشایستهاست. از جملۀ شایستها دو اصل پاکی و پاکیزگی جسمانی و معنوی، و پاکی و درستیِ قصد و نیت است. استخارهکننده باید آلودگیها را از ظاهر و باطن خود بزداید. پیراستن آلودگیهای ظاهری از خود، شستوشوی تن و رو، و غسل و وضو را صورت پاکیزگی جسمانی و از اعمال آشکار، و بیرون کردن «شک و دودلی» از سر و دل را صورت پاکیزگی روحانی یا معنوی و از اعمال نهان دانستهاند (نک : فیضالاسلام، 229). از ناشایستها در استخاره به دو شرط بسیار مهم اشاره شده است. یکی از ناشایستها استخارهکردن دربارۀ چیزهای ناروا، و دیگری استخارهکردن دربارۀ کارها و چیزهای واجب شرعی است (زرینکوب، 554-555). برخی به دستکردن انگشتری عقیق با نقش نام محمد (ص) و علی (ع) و خاموش بودن به هنگام استخاره را نیز از شرایط استخاره دانسته، و گفتهاند که استخارهکننده باید این دو شرط را هم رعایت کند (نک : دایرةالمعارف...، ذیل استخاره).
مسلمانان صدر اسلام به اهمیت و نقش استخاره در زندگی واقف بودند و طرز استخاره را همچون فراگیری قرآن به فرزندانشان میآموختند. امام جعفر صادق (ع) گفته است که پدرش استخاره را مانند سورهای از قرآن به او آموخت (فیضالاسلام، 228). متشرعان استخاره را، بهویژه به هنگام عسر و حرج، مستحب میدانستند و به روایتی از پیغمبر خدا (ص) استناد میکردند که گفته بود: توسل به استخاره در اینگونه موارد نشانۀ سعادت، و غفلت از آن نشانۀ شقاوت است (زرینکوب، 554). استخاره اهمیت روانشناختی بسیاری در جامعه داشته است. استخاره رشتۀ پیوند معنوی را میان انسان و خالق استوار میساخت و او را از سرگردانی در ورطۀ بیموامید میرهاند و اطمینان و اعتماد به بخشایش و رحمت الٰهی در دل او زنده میکرد. استخاره تشویش و نگرانی را از ذهن و خاطر انسانِ معتقد میزدود و آرامش خاطر و آسایش روان در او پدید میآورد و افق تار و تیرۀ آینده را در برابر دیدگان او روشن و درخشان میکرد. استخاره شخص را در تصمیمگیریهایش از دودلی میرهانید و او را در بهجا آوردن یا بهجا نیاوردن کارهایش بیپروا و دلیر میساخت و نیروی کارآمد او را درگذران زندگی اجتماعی ـ اقتصادی تقویت میکرد.
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بیروت، 1390ق/ 1970م، ج 18؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، تهران، 1345ش؛ امینی، امیرقلی، فرهنگ عوام یا تفسیر امثال و اصطلاحات زبان پارسی، اصفهان، 1350ش، ج 1؛ تنوخی، محسن بن علی، الفرج بعد الشدة، بهکوشش عبود شالجی، بیروت، 1398ق/ 1978م، ج 1؛ دایرةالمعارف تشیع، بهکوشش احمد صدرحاج سیدجوادی و دیگران، تهران، 1368ش؛ دهخدا، علیاکبر، امثال و حکم، تهران، 1338-1339ش؛ زرینکوب، عبدالحسین، «فال و استخاره»، سخن، 1341ش، س 13، شم 5؛ سرنا، کارلا، آدمها و آیینها در ایران، ترجمۀ علیاصغر سعیدی، تهران، 1362ش؛ فرهنگ آنندراج، نوشتۀ محمد پادشاه، بهکوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1335ش؛ فیضالاسلام، علینقی، ترجمه و شرح صحیفۀ کاملۀ سجادیه، تهران،1375ق، ج 1؛ قزوینی، محمد، یادداشتها، تهران، 1345ش، ج 1؛ قمی، عباس، حواشی و شرح مفاتیحالجنان، تهران، 1381ق؛ کوهن، آبراهام، گنجینهای از تلمود، ترجمۀ امیر فریدون گرکانی، بهکوشش امیرحسین صدری پور، تهران، 1350ش؛ وحیدنیا، سیفالله، «استخارههای محمدعلیشاه»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات اصفهان، 1345ش، س 2، شم 2 و 3؛ یواقیت العلوم و دراری النجوم، بهکوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، 1364ش؛ نیز:
EJ 1 , vol. VI; Massé, H., Croyances et Coutumes Persanes, Paris, 1938, vol. I. علی بلوکباشی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید