استانبول
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 25 اسفند 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/234109/استانبول
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
در اواخر سدۀ 7ق/ 13م با هجوم مغول و نبرد كوسهداغ حكومت سلجوقیان آسیای صغیر منقرض (یوجل، 172)، و پس از آن، امیرنشینهای ترك در قلمرو سلجوقی تشكیل شد. این امیرنشینها روزبهروز قلمرو خود را، بهویژه در آناتولی غربی، توسعه میدادند. به این سبب دولت بیزانس برای محدود ساختن تـوسعهطلبـی تـركها از سـربازان مـزدور كاتالان كمك خواست («دانشنامۀ دیانت»، 240). كاتالانها در مصاف با تركها شكست خوردند و به انتقام این شكست قسطنطنیه را غارت كردند (رانسیمان، 58؛ «دانشنامۀ میهن»، V/ 3809).در پی تسلط مغولها بر آسیای صغیر، طوایف دیگری از تركها به آناتولی آمدند. یكی از این طوایف عثمانیها بودند كه به رهبری عثمان در مرزهای بیزانس ساكن شدند (همانجا). با گستـرش نفـوذ و قـدرت عثمـانیهـا و تسلط تـدریجی آنـان بـر سرزمینهای بیزانس، قلمرو این دولت بـه قسطنطنیه، سالونیك و چند شهر دیگر محدود شد (همانجا؛ رانسیمان، 58-59؛ نیز نک : ه د، اَدِرنه). پیشرفت تركها اینبار متوجه مركز امپراتوری بود. ایلدرم بـایزید (بـایزید اول)، بـهبهـانۀ دفـاع از حقوق مسلمانان ساكن قسطنطنیه، در 794ق/ 1392م این شهر را محاصره كرد (هامر پورگشتال، 1/ 169). بار دیگر بایزید در797ق/ 1395م قسطنطنیه را محاصره كرد، اما با شنیدن خبر حملۀ پادشاه مجارستان، دست از محاصره برداشت (صولاقزاده، 61-62). قسطنطنیه سومین بار در799ق/ 1397م از سوی عثمانیها محاصره شد (شاو، 1/ 75). در ایـن اثنـا بـایزید بـا شنیدن خبر حملـۀ تیمور به آناتولی، پس از امضای عهدنامهای با امپراتور بیزانس، محاصرۀ این شهر را متوقف كرد (نک : اوزون چارشیلی، 145-146؛ شاو، همانجا). عثمانیها نـاچار تسلط تیمور بـر قلمـرو خـود را بـه رسمیـت شناختند (همو، 1/ 78). با اسارت بایزید اول، بـر سر جانشینی وی میـان فرزندانش جنگ درگرفت. سرانجام، رقابت میان پسران او با پیروزی قطعی محمد چلبی، كه به محمد اول معروف است، به پایان رسید (هامر پورگشتال، 2/ 116-117؛ شاو، 1/ 85). محمد اول برای رفتن به آناتولی از امپراتور بیزانس اجازۀ عبور از قسطنطنیه خواست. تقاضای او پذیرفته شد و وی با احترام تمام وارد شهر شد و به ساحل آسیایی رفت (هامر پورگشتال، 2/ 141-142). بـدینتـرتیب، او نخستین سلطان عثمـانـی است کـه وارد استانبول شد.پس از درگذشت محمد اول، پسرش مراد دوم زمام امور دولت عثمانی را به دست گرفت (همو، 2/ 155-156). وی نیز در 825 ق/ 1422م قسطنطنیه را محـاصره کرد؛ اما امپراتور بیزانس مصطفى چلبی عموی پادشاه را به آناتولی گسیل داشت و مراد دوم ناگزیر دست از محاصره برداشت (اوزون چارشیلی، 149). با درگذشت مراد دوم در 855 ق/ 1451م، بنابر وصیت وی، پسرش محمد دوم به سلطنت رسید (هامر پورگشتال، 2/ 257؛ شاو، 1/ 105-107). وی برای تثبیت قدرت و موقعیت خود و وحدت سرزمین عثمانی به یك پیروزی جدید نیازمند بود. این پیروزی با تسخیر قسطنطنیه، كه آرزوی دیرین مسلمانان بود، بهدست آمد (همو، 1/ 107- 108).سرانجام در جمادیالاول 857 ق/ 29 مۀ 1453م قسطنطنیه گشوده شد (نشری، 702-704؛ قوامی، 63؛ هامر پورگشتال، 2/ 301؛ اوزون چارشیلی، 489) و حاكمیت 1125سالۀ دولت بیزانس به پایان رسید (هامر پورگشتال، همانجا). بهمناسبت این پیروزی بزرگ، سلطان محمد دوم به فاتح ملقب شد (اوزون چارشیلی، 490). در 858 ق/ 1454م، مركز حكومت امپراتوری عثمانی از ادرنه به قسطنطنیه منتقل شد («دانشنامۀ میهن»، VI/ 3886). فتح قسطنطنیه برای دولت عثمانـی اهمیتی راهبردی نـداشت، زیرا آنان بدون در دست داشتن این شهر نیز بر شبهجزیرۀ بالكان و بخشی از اروپا مسلط بـودند، اما به دست آوردن این شهر بـهعنوان مـركز بـزرگ اداری ـ تجـاری و نظامـی، گـذشتـه از آنكـه ادارۀ قلمرو عثمانی را تسهیل میكرد، تسلط بر آبراههای میان دریای سیاه و مدیترانه، گلوگاه تجارت با سرزمینهای شمال و شرق را نیز در اختیار دولت عثمانی قرار میداد (شاو، 1/ 111).سلطان محمد برای توسعه و بازسازی استانبول تلاش بسیاری کرد. توسعۀ روزافزون اقتصادی و فرهنگی سبب شد كه این شهر یكی از مراكز مهم فرهنگی جهان اسلام شود («دانشنامۀ میهن»، همانجا). در پی این اقدامات، جمعیت شهر نیز افزایش یافت، به طوری كه استانبول از 926 تا 1235ق/ 1520 تا 1820م بهمدت 3 سده پرجمعیتترین شهر جهان بهشمار میآمد (اوزتونا، 167).در جریان جنگهای بالكان، نیروهای بلغارستان ابتدا ادرنه و آنگاه استانبول را محاصره كردند (شاو، 2/ 495). در 1332ق/ 1913م «كمیتۀ اتحاد و ترقی» ادارۀ حكومت عثمانی را به دست گرفت، شهرداری استانبول را تجدید سازمان داد و انجمن شهر را تأسیس كرد (همو، 2/ 515-516).در جنگ جهانی اول، دولت عثمانی از متحدین بود (همو، 2/ 522). پس از پایان جنگ و امضای پیمان ترك مخاصمۀ مودرُس، دولت بریتانیا نظارت خود بر شهر استانبول و تنگهها را تقویت كرد. پس از آن در 19 صفر 1338ق/ 13 نوامبر 1919م ناوگان متفقین از تنگهها گذشتند و استانبول را رسماً اشغال كردند. از نخستین روزهای اشغال، مقاومت برضد نیروهای متفقین، با تشكیل جمعیت «قرهكُل» در استانبول، آغاز شد. اعضای این جمعیت همواره اسلحه و مهمات از استانبول به آناتولی میفرستادند (همو، 2/ 569). با شروع جنگهای استقلال در 1919م اوضاع در استانبول نیز بحرانی شد، و در 2 ربیعالاول 1342ق/ 13 اكتبر 1923م، بنا به تصمیم مجلس كبیر ملی تركیه، پایتخت به آنكارا منتقل شد (همو، 2/ 615).استانبول در همۀ ادوار تاریخ، پرجمعیتترین شهر آسیای صغیر بوده است. جمعیت این شهر از نخستین سرشماری عمومی دورۀ جمهوری، كه در 1927م آغاز شد، تا 1980م از 444،794 به 890،741،4 تن افزایش یافت («دانشنامۀ میهن»، V/ 3791). برابر سرشماری عمومی در 1990م جمعیت استانبول و حومۀ آن 190،309،7 تن بود كه 929،753،6 تن در شهر استانبول و 261،555 تن دیگر در حومۀ آن زندگی میكردند («آمار...»، 29). تراکم نسبی جمعیت در شهر استانبول 280،1 تن در هر كم 2 است كه از این نظر نیز در ترکیه در مرتبۀ نخست است و با شهرهای دیگر این کشور تفاوت فاحشی دارد (همان، 8). شهر استانبول یكی از بزرگترین مراكز مهاجرپذیر در تركیه است («دانشنامۀ میهن»، V/ 3792).
استانبول از نظر اقتصادی نیز بزرگترینمركز كشور تركیهاست، چنانكه 3/ 1 همۀ فعالیتهای اقتصادی این کشور، ازجمله بزرگترین مؤسسات اقتصادی نظیر بانكها، شركتهای بزرگ تجاری و حمل و نقل، و سازمانهای بیمه و كاریابی و مانند آن، در این شهر قرار دارد («دانشنامۀ جدید»، 1532؛ «دانشنامۀ میهن»، VI/ 4083). اما كشاورزی آن مانند بخش صنعت و تجارت رونق ندارد و فقط 10٪ از جمعیت فعال استانبول در بخش كشاورزی اشتغال دارند. صنعتی شدن بدون برنامه و تبدیل زمینهای كشاورزی اطراف شهر به مراكز زیستی سبب كمبود زمین زراعتی شده است، اما استفاده از شیوههای جدید و پیشرفته در امر كشاورزی موجب افزایش بهرهوری گردیده است. همچنین بهرهبرداری از درختان زیتون، پرورش گل، دامپروری و صید ماهی در این استان رواج دارد؛ چنانكه استانبول از نظر فراوردههای دریایی، بهویژه انواع ماهی، بزرگترین مركز تركیه است («دانشنامۀ جدید»، 1532-1533؛ «دانشنامۀ میهن»، VI/ 4082-4083).از نظر فعالیتهای صنعتی نیز، استان استانبول پیشرفتهترین استان تركیه است. 3/ 1 محصولات صنعتی تركیه در شهر استانبول تولید میشود. 37٪ نیروی كار در استانبول در بخش صنعت فعالاند. صنایع غذایی، شیمیایی، بافندگی و نساجی شاخههای عمدۀ صنعت در استانبول بهشمار میآیند (همان، VI/ 4083؛ «دانشنامۀ جدید»، 1533).استانبول از نظر بازرگانی نیز فعالترین شهر تركیه است. تجارت محصولات صنعتی كه در استانبول و دیگر شهرها تولید میشود، در رأس مبادلات بازرگانی قرار دارد (نک : همانجاها). شهر استانبول از راه خشكی، دریا و هوا با همۀ نقاط دنیا مربوط است. نخستین پل بر روی تنگۀ بسفر به طول 400‘1متر در 1973م به بهرهبرداری رسید كه رفت و آمد میان دو سوی بسفر را ممكن، و نیز ترافیك زمینی را تسهیل كرده است.استانبول، با داشتن 6 دانشگاه بزرگ و مراكز علمی و فرهنگی متعدد، برترین شهر دانشگاهی تركیه است («دانشنامۀ جدید»، 1532).استانبول محل تلاقی راههای مهم زمینی، هوایی و دریایی است. جادۀ ارتباطـی اروپا ـ آسیا از استانبول میگذرد. این شهر همچنین از طریق راهآهن به اروپا و نیز كشورهای آسیایی مربوط است. استانبول یكی از بندرهای بزرگ تركیه است و از طریق دریا نیز به دیگر نقاط جهان مرتبط میشود. فرودگاه بینالمللی استانبول كه به یشیل كوی معروف است، یكی از فرودگاههای مهم بینالمللی است (همان، 1534). این شهر در طول تاریخ گذرگاه جهانگردان بسیاری بوده است كه هر یك از آنها از دیدگاه خود به تعریف و وصف آن پرداختهاند.
شهر استانبول در ادبیات عامیانه، دیوانی و معاصر ترك جایگاه ویژهای داشته است. زیباییهای طبیعی، كاخها و ویلاها، بازار، عبادتگاهها و اماكن مذهبی، و مراكز فرهنگی و تفریحی آن در ادب ترك بازتاب گستردهای داشته است (İA, 1214/ 157). در ادب عامیانه، این شهر مركز ثروت، خوشگذرانی، حرص و آز و اعمال خلاف اخلاق و جز آنها نشان داده شده است («دانشنامۀ جدید»، 1541). استانبول در تكامل ادبیات دیوانی نیز بسیار مؤثر بوده است، چنانكه عرف و عادت، جنبههای زندگی اجتماعی و زیباییهای طبیعی آن بهوضوح در آثار ادبیات دیوانی مشاهده میشود.در وصف شهر استانبول آثاری نوشته شده است كه به «شهرانگیز» معروفاند و هوسنامۀ تاجیزاده جعفر چلبی؛ مثنوی شاه و گدا، اثر یحیى تاشلی جالی؛ شهرانگیز استانبول، اثر احمد جمالی؛ و شهرانگیز در استانبول به زبان فارسی، اثر صافی، از آن جملهاند. همچنین شاعرانی مانند شیخالاسلام یحیى، وجدی، نفعی، سامی، سید وهبی، شیخ غالب و ندیم در قصاید و غزلیات خود استانبول را ستودهاند كه در میان این شاعران، ندیم در غزلیات خود بیش از دیگران این شهر و طبیعت آن و نیز شور و نشاط مردمش را وصف کرده است (İA, 1214/ 160-162؛ «دانشنامۀ جدید»، 1542).
استانبول مدت 16 سدۀ از330-1923م، پایتخت و مركز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دو امپراتوری بزرگ جهان، یعنی بیزانس و عثمانی، بوده است. به این سبب، مجموعهای بسیار ارزشمند از آثار تاریخی و فرهنگی بیزانسی و اسلامی را در خود جای داده است.از آثار مذهبی استانبول میتوان به مسجد ایاصوفیه (کلیسای هاگیا سوفیا)، مسجد ایوب سلطان، مجتمع فاتح، مجتمع بایزید دوم، مسجد سلطان سلیم، مسجد و مجتمع سلیمانیه، مسجد سلطان احمد، و مساجد ینیوالده (در اسکودار)، لالهلی، سلیمیه (در بخش آسیایی)، دولمه باغچه، یلدیز (حمیدیه)، و نور عثمانیه اشاره کرد (نک : اوز، اصلان آپا، passim؛ İA, 1214/ 55-74؛ «دانشنامۀ میهن»، VI/ 4131-4144؛ اولیاچلبی، جم ).پس از فتح استانبول بهدست ترکان عثمانی، کلیساها تخریب، و به مسجد تبدیل شدند (نک : هامر پورگشتال، 4/ 215)؛ به همین سبب، اماكن مذهبی غیرمسلمانان در استانبول اندك است. تنها كلیسایی كه از دورۀ بیزانس در دست ارتدكسها باقی مانده، كلیسای پاناگیا موخلیوتیسا ست كه در تپههای محلۀ فَنَر واقع شده است (نک : İA, 1214/ 81-82). از آثار تاریخی دورۀ بیزانس، باروها و كانالهای آبیاری شهر استانبول را میتوان نام برد («دانشنامۀ جدید»، 1539-1540). همچنین به چند ستون یادبود، مانند چمبرلیتاش و دیكیلـیتاش (همانجا) و نیز بورمالـیستون كه در میدان سلطان احمد قرار دارند، میتوان اشاره کرد.سرای قدیم یا سرای عتیق معموره، سرای جدید یا سرای جدید عامره، تكفور، بیگلربیگی، یلدیز، چراغان، و دلماباغچه از مهمترین کاخهای استانبولاند (نک : «دانشنامۀ میهن»، VI/ 4156).
1. پل گالاتا روی خلیج شاخ زرین در میان شهر استانبول. 2. پل سلطان محمد فاتح روی تنگۀ بسفر؛ یکی از دو پلی که دو بخش شهر استانبول در دو قارۀ آسیا و اروپا را به هم میپیوندد.3. مسجد ایاصوفیه که در دورۀ بیزانس، کلیسای هاگیا سوفیا نام داشت (آخرین بازسازی: سدۀ 6م) و پس از فتح قسطنطنیه (1453م) به مسجد تبدیل شد. 4. مسجد سلطان احمد، ساخته شده در اوایل سدۀ 11ق.
استانبول دارای بازارهای متعددی (بیش از 100 بازار) است. بزرگترین آنها كاپالیچارشی (بازار سرپوشیده) است. دیگر بازارها اینها هستند: آقسرای، ایاصوفیه، آینالی (آینهدار)، اسكودار (اوسکودار)، بشیكتاش و جز اینها (اوزتونا، 204-205؛ برای آگاهی بیشتر، نک : اولیاچلبی، 487 بب ).استـانبول پایتخت فرهنگی ـ هنری ترکیه بهشمار میرود. این شهر چند كتابخانۀ بزرگ و كوچك دارد. برخی از مهمترین آنها عبارتاند از كتابخانههای بایزید، دانشگاه استانبول، ملت، كوپریلی، نور عثمانیه و نیز كتابخانۀ سلیمانیه كه یكی از غنیترین كتابخانههای جهان از نظر كتب خطی است (نک : «دانشنامۀ میهن»، VI/ 4159-4160). این شهر از نظر مجموعۀ موزهها نیز یكی از غنیترین شهرهای جهان است. موزههای مهم آن اینهاست: موزۀ كاخ توپكاپی، موزۀ باستانشناسی، موزۀ آثار كهن شرق، موزۀ نظامـی، مـوزۀ آتاتورك، ایاصوفیه، بلدیـه، موزۀ آثـار ترك ـ اسلام و جز اینها (همان، VI/ 4160-4164).جمع (برآورد 2009م) استان: 000،780، 13 تن، شهر: 000،750 ،11 تن.
ابناثیر، الكامل، ج 1؛ ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، بهکوشش محمد مخزوم، بیروت، 1408ق/ 1998م؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، 1349ش؛ آقسرایی، مسامرة الاخبار؛ اُمستد، البرت تن آیک (ض: ا. ت. اومستد)، تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، ترجمۀ محمد مقدم، تهران، 1372ش؛ اولیاچلبی، سیاحتنامه (ض: اولیاچلبی سیاحتنامهسی)، بهکوشش احمد جودت و دیگران، استانبول، 1314-1357ق/ 1896- 1938م، ج 1؛ بلاذری، احمد بن یحیى، فتوح البلدان، بهکوشش دخویه، لیدن، 1893م؛ پیرنیا، حسن، ایران باستان، تهران، 1362ش، ج 1؛ همو، تاریخ ایران، كتابخانۀ خیام، تهران، بیتا؛ دینوری، احمد، الاخبار الطوال، دمشق، 1989م؛ رفیق، احمد، بیوك تاریخ عمومی، استانبول، 1328ق، ج 3؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306-1316ق، ج 2؛ شاو، استنفرد (ض: استانفورد) جی و ازل کورال شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و تركیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، 1370ش؛ صولاقزاده، محمد، تاریخ صولاقزاده (صولاقزاده تاریخی)، استانبول، 1297ق؛ طبری، تاریخ؛ قوامی، فتحنامۀ سلطان محمد، استانبول، 1955م؛ گیبون، ادوارد، انحطاط و سقوط امپراطوری روم، ترجمۀ فرنگیس شادمان، تهران، 1370ش، ج 1؛ مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، بهکوشش دخویه، لیدن، 1894م؛ همو، مروج الذهب، بهكوشش شارل باربیه دو منار، پاریس، 1861-1917م، ج 2؛ نشری (نک : مل )؛ هامر پورگشتال، یوزف فون، دولت عثمانیه تاریخی، ترجمۀ محمد عطا، استانبول،1330ق؛ هرودت، تواریخ، ترجمۀ غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، 1368ش؛ نیز:
Aslanapa, O., Osmanlı Devri Mimarisi, Istanbul, 1986; Census of Population 1990, State Institute of Statistics, Ankara, 1991; Diodorus of Sicily, Bibliotheca historica, tr. C. H. Oldfather, London, 1967, vol. II; EI 1, vol. II; EI 2, vol. IV; Herodotus, The History, tr. A. D. Godley, ed. T. E. Page, LCL, London/ Cambridge (MA), 1920-1925, vol. II; İA, vol. V(2); Kayra, C., İstanbul, Mekânlar ve Zamanlar, Ak Yayinlari, np., 1990; Neṣrî, M., Kitâb-ı Cihan-Nümâ (Neṣrî Tarihi ), ed. F. R. Unat & M. A. Köymen, Ankara, 1949-1957, vol. II; Öz, T., Istanbul Camileri, Ankara, 1987; Öztuna, Y., Büyük Türkiye Tarihi, Istanbul, 1983, vol. XII; PR ; Runciman, S., Byzantine Civilisation, London, 1975; Strabo, The Geography, tr. & ed. H. L. Jones, LCL, London/ Cambridge (MA), 1923-1936, vol. I; Türk Ansiklopedisi, Ankara, 1968-1984, vol. XX; Türkiye Diyanet Vakfı İslâm Ansiklopedisi, Istanbul, 1992, vol. VI; Umar, B., Türkiye Halkının Ilkçağ Tarihi, Istanbul, 1984, vol. II; Uzunçarṣılı, İ. H., Osmanlı Tarihi, Ankara, 1947-1959, vol. I; Xenophon, Hellenica, tr. C. L. Brownson, ed. E. H. Warmington & T. E. Page, LCL, London/ Cambridge (MA), 1918-1921, vol. I; Yeni Türk Ansiklopedisi, Ötüken Neṣriyat A. Ṣ., Istanbul, 1985, vol. IV; Yücel, Y. & A. Sevim, Türkiye Tarihi, Ankara, 1989; Yurt Ansiklopedisi, Istanbul, 1981-1984. علیاكبر دیانت (دبا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید