اسپیتور
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 23 بهمن 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/234005/اسپیتور
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اِسپیتوَر \ espitvar\ ، نام برادر جم و کشندۀ او. در داستان جم (یا جمشید) که دو روایت آن در وندیداد (فرگرد دوم) و شاهنامۀ فردوسی آمده است، از اسپیتور یادی نمیشود و روایت شاهنامه که برخلاف وندیداد، به سرانجام جم نیز میپردازد، ضحاک را کشندۀ وی معرفی میکند.با این همه، زامیادیشت (بند 46) در شرح فرستادن پیکهای سپندمینو و انگرهمینو، از اسپیتور (اوستایی: سپیتیوره \ spityura\ ) و اژیدهاکه \ ažidahāka\ یاد میکند که جم را با اره به دو نیم کردند و نام این دو را به همراه اَکومَن و خشم، به عنوان پیکهای انگرهمینو میآورد. بندهش (ص 149) نیز این شخصیت را برادر جم، تهمورث و نرسه معرفی میکند و میافزاید که «اسپیدور آن بود که با ضحاک، جم را برید» (نیز نک : نیبرگ، 168). روایت پهلوی (ص 57) نام این شخصیت را در زمرۀ شایستگان میآورد و از وی با عنوان «بسیار شمشیرزن» یاد میکند.داستان و نام اسپیتور که آن را به معنای «دارندۀ برههای سپید» دانستهاند (بارتولمه، 1625)، ظاهراً از ادبیات پهلوی به آثار تاریخنویسان اسلامی راه یافته است. ابنبلخی او را، با نام اسفور، نخستین کسی میداند که بر جم خروج کرد و با سپاهیانی به جنگ او رفت، ولی بر وی ظفر نیافت. به گفتۀ همو، جم 100 سال دیگر پادشاهی کرد و آنگاه ضحاک بود که وی را بگرفت و با اره به دو نیم کرد (ص 33-34). همین روایت را طبری نیز آورده، و نام این شخصیت را اسفتور ضبط کرده است (ص 176). در حالی که ابناثیر مینویسد: «جمشید دعوی خدایی کرد، از این رو، برادرش که اسغتور یا اسفتور نام داشت، بر او حمله برد تا او را بکشد» (ص 65) و بدینترتیب، بهصراحت نمیگوید که آیا سرانجام، اسپیتور جم را کشت یا کس دیگر.به عقیدۀ کریستنسن، بهرغم نوشتههای پهلوی که اسپیتور را برادر جم دانستهاند، چنین مینماید که او در اصل، برادر وی نبوده است و روایت زامیادیشت او را بیشتر چون دیو یا غول مینمایاند (کریستنسن، 388، 389). به نظر میرسد که در روایات بعدی و بهسبب نفوذ بنمایۀ بسیار معروف برادرکشی، این شخصیت وارد خاندان جم شده است و او را برادر جم خواندهاند (همو، 352). در هر حال، جاماسبنامه نیز، که از متنهای پهلوی است، نام اسپیتور را با ضحاک همراه میکند و میافزاید که این دو و بسیاری از دیوان، جم را با ارۀ هزار دندانه، از میان به دو نیم کردند (همو، 325) و بدینترتیب، اسپیتور را هم در زمرۀ دیوان میآورد.
ابناثیر، الکامل، ج 1؛ ابنبلخی، فارسنامه؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1369ش؛ روایت پهلوی، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، تهران، 1367ش؛ طبری، تاریخ، ج 1؛ کریستنسن، آرتور، نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان، ترجمۀ احمد تفضلی و ژاله آموزگار، تهران، 1363- 1368ش، ج 2؛ نیز:
Bartholomae, AW ; Nyberg, MP, vol. I; Zāmyād Yasht, ed. & tr. H. Humbach & P. R. Ichaporia, Wiesbaden, 1998.عسکر بهرامی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید