اژه، دریا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 29 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/233771/اژه،-دریا
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
2
اِژه، دَرْیا [daryā-ye eže]، شاخهای از دریای مدیترانه واقع در بخش شمال شرقی آن، میان کشورهای یونان و ترکیه و به عبارت دیگر میان قارههای اروپا و آسیا.
یونانیان باستان این دریا را آیْگایُن پِلاگُس (پاولی، I/ 947-948؛ سامی، 1/ 222)، و در سدۀ 13م ونیزیان آن را آرچیپِلاگو (دریای اصلی) میخواندند (BSE3, II/ 294). نام این دریا در منابع عربی به صورت ایجیوس، ایجه یا ارشبیل، خرطبیل و ارخبیل آمده است (نک : بستانی، 9/ 80؛ کراچکوفسکی، 2/ 582). بحر هیجای مندرج در تورات، احتمالاً همین دریا بوده است (زکیبک، 19).به سبب کثرت جزایر در این دریا، واژۀ ارشبیل یا ارخبیل مجازاً در معنی مجمعالجزایر به کار برده میشود (نک : سامی، همانجا) و ارخبیل الرومی همان ناحیۀ دریای اژه است (بستانی، همانجا).اصل نام اژه از اساطیر یونان و مربوط به آیگئِا، ملکۀ آمازُنها («دائرة المعارف جهانی...»، I/ 62)، یا به قولی دیگر آیگِئوس، پادشاه یونانی است (همانجا).
اژه دریایی نیمبسته در حوضۀ دریای مدیترانه است که میان شبه جزیرۀ بالکان، آسیای صغیر و جزیرۀ کرِت، و در°35 و ´30 تا °41 عرض شمالی و °21 و ´43 تا °25 طول شرقی قرار گرفته است (BSE3, XXIX/ 562؛ سامی، 1/ 222؛ میدان لاروس، IV/ 93). طول آن از شمال به جنوب 611 کمـ ،عرضش 299کمـ و مساحت آن 214 هزار کم 2 است (بریتانیکا). عمق آن در بخشهای مختلف از 100 تا 543، 3 متر در تغییر است (بریتانیکا، ماکرو، I/ 123؛ میدان لاروس، همانجا).این دریا به وسیلۀ تنگۀ هلسپونت (هرودت، II/ 287) یا داردانل به دریای مرمره، و از طریق تنگۀ بسفر به دریای سیاه مربوط میشود. این دو آبراه قارههای اروپا و آسیا را از یکدیگر جدا میسازند و به همین سبب در طول تاریخ از اهمیت ویژۀ نظامی و تجارتی برخوردار بودهاند («دائرة المعارف جدید»، II/ 757). صخرههایی که کف دریای اژه را تشکیل میدهند، عموماً آهکی هستند. در دورانهای زمینشناسی متأخر، فعالیت آتشفشانی در جزایر این دریا وجود داشته است. بیشتر ارتفاعات جزایر دریای اژه بیش از 600 متر، و بلندترین آنها در جزیرۀ «اِئوبویا» حدود 500،1 متر است (بستانی، 9/ 81). به عقیدۀ زمینشناسان، در دوران چهارم زمینشناسی در این منطقه سرزمینی وجود داشت که آیگِئیس نامیده میشد. پیشرفت دریای بزرگ یعنی مدیترانه به سمت شمال به تدریج این سرزمین را پوشاند و زیر آب برد و جزایر و شبهجزایر دریای اژه بقایای همان خشکی هستند (میدان لاروس، همانجا).وجود جزایر و خلیجهای متعدد، از ویژگیهای مهم این دریا ست. در دریای اژه حدود 900،1 جزیرۀ بزرگ و کوچک وجود دارد که از آن میان 166 جزیره مسکون، و بقیه متروک، و گاه حتى صخرهای هستند. افسانهای یونانی میگوید که بعد از پایان یافتنِ آفرینش جهان، سنگها و صخرههای اضافی به این دریا فرو ریخته شد و بدینسان جزایر این دریا پدید آمد (سیمپسن، 70).
مهمترین این جزایر که میان ترکیه و یونان واقع شدهاند، از شمال به جنوب اینهاست: سامُتراکه، گوکچه آدا، لِمنوس، بُزجا آدا، لِسبُس، اِئوبویا، خیوس، سامُس، کوس (استانکوی)، رودِس، و کارپاثُس. ائوبویا که بزرگترین آنها ست، در خاک یونان قرار دارد (استرابن، همانجا؛ سامی، 3/ 1794؛ «دائرةالمعارف جدید»، همانجا؛ «دائرةالمعارف جهانی»، I/ 62). این جزایر که بیشتر منشأ آتشفشانی دارند، از نظر تاریخ و فرهنگ یونان نیز دارای اهمیت ویژهای هستند، زیرا که زادگاه برخی شاعران و فلاسفۀ بزرگ یونان بودهاند (همانجا).خلیجهای مهم و بزرگ دریای اژه اینهاست: تسالونیکی (سالونیک) و سارونیک در غرب و در ساحل یونان، و ازمیر، اِدِرمیت و استانکوی در ساحل شرقی در ترکیه (سامی، 1/ 222؛ بستانی، 9/ 81). بنادر مهم آن آتن و تسالونیکی در یونان، و ازمیر در ترکیه است («دائرةالمعارف جدید»، II/ 757).
منطقۀ اژه آب و هوای مدیترانهای دارد، تابستانهای آن گرم و کمباران و زمستانهایش ملایم و بارانی است (همان، II/ 759). دمای سطح آب دریا در گرمترین ماهها (مرداد) به °24 تا °25 سانتیگراد و در بهمن که سردترین ماههاست به °10 تا °11 سانتیگراد میرسد. دمای آب آن در عمق متوسط °14 تا °18 سانتیگراد است (بریتانیکا، ماکرو، I/ 123).دریای اژه یکی از طوفانخیزترین دریاها ست. این طوفانها در طول تاریخ منطقه موجب غرق شدن کشتیهای بسیاری شده است، از جمله میتوان به غرق سفاین ایرانی در زمان داریوش و خشایارشا، و نیز کشتیهای روسی در جنگهای 1184ق/ 1770م اشاره کرد (بستانی، 9/ 82). وزش بادهای شمالی از سپتامبر تا مه (شهریور تا اردیبهشت) دریا را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. در این میان بادهای گرم نیز از جنوب به شمال میوزند. جزر و مد آب در این دریا همانند مدیترانه است، اما جزر و مد مـوسـوم بـه اِئوریپُس ــ تنگهای واقع میان یونان و ائوبویا ــ به عنوان پدیدهای خاص از زمان ارسطو که نخستینبار آن را نامگذاری کرد، شهرت جهانی دارد.
آبهای این دریا از نظر فسفات و نیترات که موادی مغذّی هستند، چندان غنی نیست. آبهای شیرین و کمنمک که از دریای سیاه به سوی اژه جریان دارند، در بهسازی آب این دریا بسیار مؤثرند. زندگی آبزیان در این دریا همانند مدیترانه است. آبهای گرم آن برای تخمریزی ماهیها که عموماً از دریای سیاه میآیند، بسیار مناسب است (بریتانیکا، همانجا). محصولات ناحیۀ اژه نیز مشابه حوضۀ مدیترانه شامل پنبه، انجیر، زیتون و مرکبات است. در جزایر اسپُرادِس مرجان و اسفنج صید میشود. همچنین معدن مرمر سفید در مجمع الجزایر کوکْلادِس (سیکلاد) که به سبب استخراج اولیه در جزیرۀ پاروس به مرمر پاروسی شهرت دارد، به حد وفور وجود دارد (بستانی، همانجا).
جزایر و کرانههای دریای اژه یکی از کهنترین گهوارههای تمدن بشر بوده است. از نخستین ساکنان آنجا دوریها در پلوپونز، اسپرادس جنوبی و کرانههای نزدیک به آسیای صغیر؛ یونیها در شبه جزیرۀ آتیک و جزایر اِئوبویا و اسپرادس شمالی، و آیولیها در سواحل آسیایی این دریا در ترکیه از ازمیر تا تنگۀ داردانل را میتوان نام برد (همانجا). این تمدن که به تمدن اژهای معروف است، از هزارۀ 3قم آغاز میشد و به تمدنهای کرِتی (مینوسی)، یونانی (هِلاسی) و آناتولی غربی (تروایی) شهرت دارد (میدان لاروس، IV/ 93-94). تمدن کرت کهنترین این تمدنهاست. کرتیها در شهر کنوسوس، قرنها پیش از یونانیها، تمدن درخشانی داشتند. آثار یافت شده، قدمت این تمدن و رابطۀ آن با تمدن درۀ نیل را نشان میدهد. کرتیها پیش از سامیها و آریاییها با دریانوردی آشنا بودند (ولز، 235-236). از ویژگیهای برجستۀ تمدن اژهای که عصر طلایی و شکوفایی آن در سدههای 16-15قم بود، پیشرفت در معماری (دورانت، داستان تمدن، 2/ 19)، سفالسازی و داشتن خط بوده است. این تمدن با تاخت و تاز یونانیها در 1400قم رو به ضعف نهاد و در حدود 1000قم فرو پاشید (ولز، 238) و با شکست تروا به سرآمد (دورانت، تاریخ تمدن، 2(1)/ 69). به طور کلی جزایر دریای اژه در انتقال فرهنگ و تمدن شرق میانه به یونان نقش بزرگی داشتهاند (بستانی، همانجا).در سدۀ 6قم در روزگار اقتدار هخامنشیان سواحل دریای اژه مدتی به تصرف ایرانیان درآمد (مشکور، 11). در سدۀ 4قم اسکندر مقدونی و سپس جانشینانش بر منطقۀ اژه فرمان راندند و این امر تا زمان حاکمیت روم ادامه یافت. رویدادهای این منطقه تا 264قم در الواح مرمر که در 1627م در جزیرۀ پارُس کشف، و به «اخبار پارُس» معروف شدهاند، مندرج است. این مجموعه در موزۀ آکسفرد نگاهداری میشود (بستانی، 9/ 82). در تجزیۀ امپراتوری روم باستان در پایان سدۀ 4م، ناحیۀ اژه جزو قلمرو روم شرقی شد (همانجا). دولت بیزانس در سدۀ 3ق/ 9م حاکمیت خویش بر دریای اژه و سواحل آن را استوار ساخت، چنانکه شهر تسالونیکی (سالونیک) را بزرگترین پایگاه خود در کنار دریای اژه قرار داد (استروگُرسکی، 181, 291).در آغاز سدۀ 3ق/ 9م نفوذ مسلمانان در دریای اژه رو به گسترش نهاد، چنانکه ابوحفص عمر بلوطی در 210ق/ 825م دولت حفصیان را در جزیرۀ کرت بنیاد نهاد. در 291ق/ 904م مسلمانان، شهر سالونیک را که پس از قسطنطنیه، مهمترین مرکز فرهنگی و بازرگانی امپراتوری بیزانس بود، تصرف کردند، اما یک سال بعد، بیزانسیها آنجا را باز پس گرفتند (همو، 240). در اواخر سدۀ 3 و اوایل سدۀ 4ق کشتیهای مسلمانان به فرماندهی امیرالبحر لئون طرابلسی که اسلام را پذیرفته بود، در مدیترانۀ شرقی در رفت و آمد بودند (عنان، 93). دولت بیزانس در 312ق/ 924م لئون را شکست داد و اژه را بار دیگر به حاکمیت مطلق خود درآورد (همو، 257).انحصار حاکمیت بیزانس در کرانههای اژه بعد از نبرد ملازگرد 464ق/ 1072م، با ظهور چاکابیک از امیران ترک در 466ق/ 1074م که ازمیر را پایگاه خود قرار داده بود، درهم شکست. وی چند جزیره از جزایر دریای اژه را فتح کرد («دائرةالمعارف جدید»، II/ 758؛ نیز نک : ه د، ازمیر). در 493ق/ 1100م در جریان جنگهای صلیبی اتحاد بیزانس با صلیبیون، ترکان را از اژه بیرون راند («دائرةالمعارف جدید»، همانجا).در سدۀ 6ق/ 12م ونیزیها درصدد تسلط بر این منطقه برآمدند. در 603ق/ 1207م، هانری (آنری)، امپراتور لاتینی قسطنطنیه، به مارکو سانودو اجازه داد که برخی از جزایر اژه را به تملک خود درآورد. وی اعلان استقلال کرد و خود را دوکِ ارخبیل نامید و جانشینان او با عنوان دوکهای ناکسُس تا 785ق/ 1383م بر بخشی از این منطقه حکومت کردند (بستانی، 9/ 82). همزمان با این رویدادها، امیران ترکمن از خاندانهای قرهسی، ساروخان، آیدین و منتشا بر کرانۀ اژه در غرب آناتولی مسلط شدند (نک : اوزون چارشیلی، 104). معزالدین محمدبیک، امیر آیدین، ازمیر (ه م) را به تصرف خود درآورد. او و پسرش امور (عمر) بیک جزایر دریای اژه مانند خیوس، بُزجاآدا و گوکچه آدا را مورد حمله قرار دادند (همو، 105؛ شاو، 1/ 86-87). در سراسر سدههای 7- 8ق/ 13- 14م، ونیزیها، جنواییها، کاتالانها و شوالیههای رودس هر یک به طریقی در این دریا و جزایر آن فرمان میراندند و دریای اژه، صحنۀ برخورد و رقابت این دولت ـ شهرها بود («دائرةالمعارف جدید»، همانجا)، چنانکه در 693ق/ 1294م میان جنواییها و ونیزیها جنگ درگرفت. بیزانس نیز به پشتیبانی از جنواییها وارد جنگ شد. پس از مدتی این جنگ به نبرد بین ونیز و بیزانس تبدیل شد. سرانجام با انعقاد صلح در 698ق/ 1299م میان دو طرف، این جنگ خاتمه یافت (استروگرسکی، 452).در سدۀ 8ق/ 14م ضعف دولت بیزانس (همو، 465) از یک سو، اختلافات داخلی میان فرمانروایان شبه جزیرۀ بالکان و عدم اتحاد میان حکام جزایر اژه از سوی دیگر، زمینه را برای گسترش نفوذ دولت نوپای عثمانی در این منطقه آماده ساخت (شاو، 1/ 47- 48). در 763ق/ 1362م مراد، فرمانروای عثمانی با تسخیر شهر فیلیپ در بالکان (کشور بلغارستان)، آنجا را پایگاه خویش قرار داد و اتحاد بلغارها و یونانیها را در سواحل دریای اژه بر هم زد (همو، 1/ 50). در 773ق/ 1371م اِورِنوس بیک، سردار عثمانی، گومولْجینه (کُموتینی کنونی) در کرانۀ دریای اژه را تصرف کرد (همو، 1/ 52). پیشرفت عثمانی به سوی اژه موجب نگرانی ونیزیان شد. از سوی دیگر تسلط ونیز بر آبراههای اژه نیز میتوانست اتحاد و ارتباط میان ایالات اروپایی و آسیایی عثمانی را برهم زند. سرانجام جنگ میان عثمانی و ونیز آغاز شد که با وقفههایی تا 833ق/ 1430م ادامه داشت (همو، 1/ 95). سرانجام، سلطان مراد دوم شهر سالونیک را در همان سال به تصرف خویش درآورد و به این ترتیب سلطۀ عثمانیها بر دریای اژه تکمیل شد (همو، 1/ 97).در زمان فرمانروایی سلطان محمدفاتح نیز جنگ میان عثمانی و ونیز ادامه داشت؛ ولی در نهایت با قرارداد 884ق/ 1479م استانبول جنگ پایان یافت و ونیزیها متصرفات امپراتوری عثمانی در دریای اژه را به رسمیت شناختند (همو، 1/ 131). پس از آن سلطان محمد برای تصرف جزیرۀ رودس که پایگاه دزدان دریایی بود، اقدام کرد، اما با درگذشت وی کار متوقف ماند و این جزیره در روزگار سلطنت سلیم اول (صفر 929/ دسامبر 1522) ضمیمۀ قلمرو دولت عثمانی شد (همو، 1/ 163). در 944ق/ 1537م در دوران سلطنت سلیمان قانونی، خیرالدین بارباروس، دریانورد معروف عثمانی، بسیاری از جزایر دریای اژه را تصرف کرد و به قلمرو امپراتوری عثمانی ضمیمه ساخت (همو، 1/ 180). به این ترتیب، دریای اژه به صورت دریای داخلی دولت عثمانی درآمد و این دولت ایالتهای آناتولی، رومایلی،کرت و جزایر بحر سفید را در سواحل آن تأسیس کرد («دائرةالمعارف جدید»، II/ 758).تا 1248ق/ 1832م، زمان تشکیل دولت پادشاهی یونان، حاکمیت دریای اژه و جزایر آن در دست دولت عثمانی بود. با تشکیل دولت یونان که پلوپونِز، آتیک، ائوبویا و جزایر کوکلادِس را شامل میشد، یک چهارم از دریای اژه به تصرف دولت نوپا درآمد. در 1298ق/ 1881م تِسالی نیز به یونان واگذار شد. جزیرۀ کرِت نیز خودمختاری گرفت؛ اما بزرگترین ضربه به حاکمیت دولت عثمانی در این منطقه را جنگهای بالکان (1912-1913م) وارد ساخت و ترکیه به محدودۀ ساحلی که امروز نیز جزو آن کشور است، بسنده کرد. تراکیۀ غربی نیز در 1327ق/ 1909م به بلغارستان واگذار شده بود که به این ترتیب بلغارستان نیز به سواحل دریای اژه دست یافت (همانجا). ایتالیا نیز رودِس و جزایر دودِکانِز (دوازدهگانه) را اشغال کرد (همانجا؛ اسعدی، 318). بدینسان، دریای اژه میان یونان، ترکیه و بلغارستان تقسیم شد. پس از جنگ جهانی اول، در 1337ق/ 1919م تراکیۀ غربی به یونان واگذار شد و بلغارستان از آبهای اژه محروم گردید. برخورد میان ترکیه و یونان بر سر تصرف جزایر و بنادر اژه ادامه داشت تا سرانجام، طبق مفاد عهدنامۀ لُزان (2 مرداد 1302ش/ 24 ژوئیۀ 1923م) تراکیۀ شرقی و چندین جزیره در دریای اژه، به ترکیه واگذار شد (همو، 319-320، 322). در 1945م جزیرۀ رودس و نیز جزایر دوازدهگانه که در تصرف ایتالیا بود، به یونان واگذار گردید و دریای اژه به دریایی میان ترکیه و یونان تبدیل شد. از سوی دیگر واگذاری جزایر مذکور به یونان موجب اختلاف میان ترکیه و یونان شده، و این منطقه را به یک نقطۀ بحران تبدیل کرده است («دائرةالمعارف جدید»، همانجا). کشف نفت در آبهای یونان در 1352ش/ 1974م، اختلاف در حدود فلات قاره میان دو دولت را به وجود آورده است که هماکنون نیز ادامه دارد (اسعدی، همانجا).*
اسعدی، مرتضى، جهان اسلام، تهران، 1369ش؛ بستانی؛ دورانت، ویل، تاریخ تمدن، یونان باستان، ترجمۀ ا. ح. آریانپور و ع. احمدی، تهران، 1349ش؛ همو، داستان تمدن، زندگی یونان، تلخیص عزت صقری، تهران، 1363ش؛ زکیبک، احمد، قاموس الجغرافیة القدیمة، بولاق، 1899م؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛ شاو، ا. ج. و ا. ک. شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، 1370ش؛ عنان، محمدعبدالله، مواقف حاسمة فی تاریخ الاسلام، قاهره، 1382ق/ 1962م؛ کراچکوفسکی، ا. ی.، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ترجمۀ صلاحالدین عثمان هاشم، قاهره، 1961م؛ گریمال، پیر، فرهنگ اساطیر یونان و روم، ترجمۀ احمد بهمنش، تهران، 1356ش؛ مشکور، محمدجواد، جغرافیای تاریخی ایران باستان، تهران، 1371ش؛ ولز، هربرت جرج، کلیات تاریخ، ترجمۀ مسعود رجبنیا، تهران، 1365ش؛ نیز:
Britannica, 1978; BSE3; Herodotus, The History, tr. A.D.Godley, London, 1957; Meydan-Larousse, Istanbul, 1987; Ostrogorsky, G., Bizans devleti tarihi, tr. F. Iṣıltan, Ankara, 1981; Pauly ; Simpson, C., Greece, London, 1969; Strabo, The Geography, tr. H. L. Jones, London, 1969; The Universal Standard Encyclopedia, New York, Unicorn Publishers; Uzunçarsılı, İ. H., Anadolu beylikleri ve Akkoyunlu Karakoyunlu devletleri, Ankara, 1969; Yeni Türk ansiklopedisi, Istanbul, 1985.علیاکبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید