صفحه اصلی / مقالات / آزرده دهلوی /

فهرست مطالب

آزرده دهلوی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 20 آبان 1398 تاریخچه مقاله

آزُرْدۀ دِهْلَوی، (یا کَشْمیری)، صدرالدین‎خان، پسر لطف‎الله کشمیری (1204-1285ق / 1790- 1868م)، مفتی، شاعر و نویسندۀ اردو، در دهلی زاده شد، نزد شاه عبدالعزیز و شاه عبدالقادر قرآن و حدیث و فقه، و نزد فضل امام خیرآبادی، منطق و فلسفه آموخت و در خوشنویسی شاگرد بهادرشاه ظفر بود. در 1260ق / 1844م از سوی حاکمان انگلیسی مفتی دهلی شد و مقام صدرالصدوری گرفت (رحمان‎علی، 93؛ قادری، 196؛ احمد، 5) و با عشق بسیار به کار تدریس پرداخت. نخست به بازسازی و آبادانی مدرسۀ «دارالبقا» که به دستور شاه‎جهان بنا شده بود، و در آن اوقات رو به ویرانی می‎رفت، پرداخت و جلسات درس خود را در آن برگزار کرد و امکانات درس خواندن طلاب تنگدست را در این مدرسه به هزینۀ خود فراهم ساخت. کسانی چون یوسف علی‎خان فرمانروای رامپور، نواب صدیق حسن‎خان بهوپالی، فقیرمحمد لاهوری (نویسندۀ حقایق‎الحنفیة)، مولانا ابوالخیر پدر ابوالکلام آزاد، مولوی ظهورعلی (ظهور)، شمس‎الشعراء، مولوی محمدقاسم نانوتولی، مولوی رشید گنگوهی و سرسیداحمدخان از شاگردان او بودند (قادری، 196؛ احمد، 12). 
در شورش 1273ق / 1857م متهم شد که فتوای جهاد با انگلیسها را امضا کرده است. پس از 6 ماه بازداشت، در جلسۀ دادگاه با تکیه بر عبارت مبهم «کتبت بالحر» (بدون نقطه) که پس از امضای خود آورده بود، مدعی شد به زور و «جبر» این امضا از او گرفته شده است. این استدلال او را از مرگ رهایی بخشید، اما اعتبار اجتماعی و سیاسی وی را خدشه‎دار کرد (احمد، 7؛ رحمان‎علی، 93؛ قادری، 197). خانه، اموال و کتابخانۀ نفیس وی به ارزش 000‘300 روپیه مصادره شد و به فروش رسید. به‌رغم ارتباط و دوستی با سرجان لارنس استاندار پنجاب، تلاشهای او برای بازگرداندن این کتابخانه به جایی نرسید و او تنها توانست بخشی از اموال خود را بازگرداند. پس از این واقعه ابتدا در لاهور اقامت گزید و پس از مدتی به زادگاهش دهلی بازگشت. او سالهای آخر عمر را با تنگدستی گذراند و در 81 سالگی، در 24 ربیع‎الاول 1285ق / 15 ژوئیۀ 1868م، پس از چند سال بیماری درگذشت (رحمان‎علی، 94) و در صحن مقبرۀ شاه‎چراغ به خاک سپرده شد (احمد، 8). 
در کنار جنبه‎های دینی، سیاسی و اجتماعی شخصیت مفتی صدرالدین‎خان، سیمای ادبی او اهمیتی درخور اعتنا دارد. وی به 3 زبان فارسی، اردو و عربی شعر می‎گفت و «آزرده» تخلص می‎کرد. در حدود 150 بیت از اشعار او به گونۀ پراکنده در بعضی از تذکره‎ها، چون شمع انجمن (خان بهادر، 71-73) و    
آثارالصنادید دیده می‎شود (احمد، 8-11). برخی از اشعار اردوی او بسیار معروف شده و به صورت ضرب‎المثل درآمده است (احمد، 9). از همین مقدار اندکی که از اشعار او باقی مانده، دانسته می‎شود که سبک سخنش روشن و روان و ساده بوده است. در شورش 1273ق / 1857م و در جریان مصادرۀ اموالش بسیاری از آثار او از میان رفت. تنها در تذکره‎ها به برخی از اشعار او اشاره شده است (رحمان‎علی، 93). 

آثار

1. مُنتهی‎المَقال فی شرح حدیثِ لاتُشَدُّ‎الرّحال، ردّیّه‎ای است بر نظر ابن‎تیمیه و ابن‎حزم که زیارت قبور را مخالف شرع می‎دانستند (احمد، 9؛ رحمان‎علی، 93). 2. الدُّرُّالمَنْضُود فی حُکْمِ امْرَأَةِ‎المَفْقُود، مولانا ابوالکلام آزاد هر دو این رسالات را دیده است، (احمد، 9، به نقل از نقش آزاد، 213). 3. تذکرۀ آزرده یا تذکرۀ مختصر در حال ریخته‎گویان هند، در احوال شعرای اردو. 44 صفحۀ اول از نسخۀ خطی این تذکره در کتابخانۀ کورپوس کریستی کالج کمبریج باقی است که به کوشش مختارالدین احمد در کراچی، از سوی انجمن ترقی اردو پاکستان، در 1974م به چاپ رسیده است. شیفته در گلشن بیخار و لالاسری در خمخانۀ جاوید به این کتاب اشاره دارند. نیز نمونه‎هایی از نثر او باقی است که مهمترین آنها مکاتبات او با میرزا اسدالله‎خان غالب، مصطفى‎خان شیفته و امام بخش صهبایی است (قادری، 197؛ قنوچی، 71).

مآخذ

احمد، مختارالدین، تذکرۀ آزرده، کراچی، انجمن ترقی اردو، 1974م، مقدمه؛ دایرةالمعارف اسلام؛ رحمان‎علی صاحب، تذکرۀ علمای هند، لکهنو، 1332ق؛ قادری، حامدحسن، داستان تاریخ اردو، لکشمی ناراین اگروال، 1941م؛ قنوچی بهوپالی، محمدصدیق حسن‎خان بهادر، شمع انجمن، شاه جهان‎آباد، 1292ق. 

بخش ادبیات


 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: