اریکسن
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 13 بهمن 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/233477/اریکسن
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
2
اِریکْسِن [erīksen]، اِریک (1902-1994م/ 1281-1373ش)، روانکاو آلمانیتبار آمریکایی که نوشتههایش دربارۀ روانشناسی اجتماعی، هویت فردی و تأثیر روانشناسی، تاریخ، سیاست و فرهنگ بر یکدیگر، بر دیدگاههای حرفهای دربارۀ مسائل روانی ـ اجتماعی اثر گذاشت و توجه عامۀ مردم را وسیعاً برانگیخت.
اریکسن در جوانی به تحصیل هنر پرداخت، سپس به سراسر اروپا سفر کرد. در 1927م آنا فروید، روانکار مشهور او را برای تدریس هنر، تاریخ و جغرافیا در یکی از مدارس خصوصی و کوچک وین دعوت کرد و در همین زمان به روانکاوی او پرداخت. این موضوع مقدمهای برای روانکاو شدن خود اریکسن و علاقهاش به مداوای مشکلات روانی کودکان شد. اریکسن نخستین مقالۀ خود را در زمینۀ روانکاوی ٰقبل از پایان تحصیلاتش، در 1930م منتشر کرد و در 1933م عضو انستیتوی روانکاوی وین شد. او در همان سال به آمریکا مهاجرت کرد و در بُستن، به روانکاوی کودکان پرداخت. پس از آن در دانشکدۀ پزشکی دانشگاه هاروارد مشغول تدریس شد و به مطالعۀ عملکرد خلاق «خود»، یا خودآگاهی در افراد سالم و طبیعی علاقه پیدا کرد.اریکسن در 1936م از دانشگاه هاروارد رفت و به انستیتوی روابط انسانی دانشگاه یِیْل پیوست. او پس از دو سال، نخستین مطالعات عملی خود را در باب تأثیر فرهنگ بر رشد روانشناختی، با بررسی کودکان قبیلۀ سرخپوست سو در قرارگاه پاینریج در داکوتای جنوبی آغاز کرد. نتیجۀ این مطالعات و کار بعدی او با اَلفرِد کروبِر مردمشناس، دربارۀ سرخپوستان یورُک کالیفرنیای شمالی، نظریۀ اریکسن بود که برپایۀ آن، همۀ جوامع نهادهایی برای همگونسازی رشد شخصیت به وجود میآورند، اما از آنجا که جوامع با هم فرق دارند، راهحلهای آنها با هم متفاوت است.اریکسن در1939م به سانفرانسیسکو رفت و در1942م استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا در بِرکلی شد. او در دهۀ 1940م مجموعۀ مقالاتش را به نام «کودکی و جامعه» (1950م) که معرف نظریۀ او در رشد روانی ـ اجتماعی بود، نوشت. او در این کتاب 8 مرحلۀ رشد را شرح میدهد که هر یک از آنها متناسب با نیازهای روانی ـ اجتماعی فرد از کودکی تا کهنسالی است. از نظر اریکسن، رشد شخصیت در بحرانهایی شکل میگیرد که فرد در جریان آماده شدن برای مرحلۀ بعدی رشد، باید بر آنها غلبه کند تا درونی شوند.اریکسن در 1950م از دانشگاه برکلیِ کالیفرنیا استعفا کرد و به مرکز تحقیقاتی اُستِن ریگْز در استاک بریجِ ماساچوست پیوست. وی در 1960م به دانشگاه هاروارد بازگشت و در آنجا به رتبۀ استادی رسید. اریکسن در «لوتر جوان» (1958م) با تلفیق علاقۀ خود به تاریخ و نظریۀ روانکاوی، نحوۀ بریدن مارتین لوتر از نظام دینی موجود، و ایجاد جهانبینی تازۀ او را بررسی میکند. «حقیقتِ گاندی: دربارۀ ریشههای مقاومت منفی» (1969م) تلاش دیگر او در زمینۀ شناخت تاریخ با بهرهگیری از روانشناسی بود.در دهۀ 1970م توجه ویژۀ اریکسن به مسائل اخلاقی و سیاسی انسان امروز جلب شد، و او در 1975م آراء خود را در این مورد در مجموعه مقالات «تاریخ زندگی و لحظۀ تاریخی» ارائه کرد. (216)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید