صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / اریحا /

فهرست مطالب

اریحا


آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 4 دی 1398 تاریخچه مقاله

در 130م آدریانوس امپراتور روم (حک‍ 117- 138م) به هنگام تصرف یهودیه مهاجرنشینی در اریحا برپا کرد (همانجا). 
در روزگار امپراتوری کنستانتین کبیر (حک‍ 306-337م) مسیحیت که به تازگی دین رسمی رومیان شده بود، در اریحا رواجی خاص یافت و راهبان‌مسیحی در آنجا کلیساها و دیرهایی بنا کردند و به‌ترویج مسیحیت پرداختند، تا اینکه در 325م اریحا اسقف‌نشین مستقل شد (مرعی، 11؛ «فرهنگ...»، II/ 1032). 
در سدۀ 6م پس از زلزلۀ سال 551م امپراتور روم شرقی (بیزانس) یوستی‌نیانوس (حک‍ 527-565م) فرمان داد تا دو کلیسای الیشع و مریم عذرا را در اریحا بازسازی کردند. وی همچنین میـان اریحـا ــ پتـرا و اریحا ــ بیسان راهی برای عبور کاروانها احداث کرد (مرعی، نیز «فرهنگ»، همانجاها).
از این پس اریحا به‌تدریج رونق خود را از دست داد و به روستایی کوچک و کم‌اهمیت مبدل گردید که تابع غور بود و ظاهراً تا قبل از آنکه به دست مسلمانان فتح شود، پناهگاه یهودیانی بوده که از حجاز رانده می‌شدند؛ چنان‌که برخی از یهودیان که در زمان پیامبر(ص) از مدینه اخراج شدند، به شام و اذرعات و اریحا کوچیدند و عمربن خطاب نیز چون گروه دیگری از یهودیان را از حجاز به شام تبعید کرد، برخی از آنان در اریحا و تیما ساکن شدند (نک‍ : واقدی، 2/ 654؛ علیمی، 2/ 75؛ مرعی، 12؛ دباغ، 8(2)/ 542). اریحا پس از آنکه به همراه دیگر شهرهای فلسطین به دست مسلمانان فتح شد (حدود سال 15ق، نک‍ : یعقوبی، همانجا؛ ابن اثیر، 2/ 449)، به تابعیت «جند» فلسطین (یا به گفتۀ یعقوبی، 86- 88؛ چند دمشق) درآمد و از آن پس اقطاع حاکم قدس به‌شمار می‌رفت (علیمی، همانجا؛ قس: بلدانیة...، 33؛ مرعی، 13). 
از این تاریخ به بعد تا سدۀ 5ق از اریحا چندان اطلاعی در دست نیست. به گفتۀ انطاکی در 425ق اریحا و چند شهر دیگر فلسطین از جمله رمله و نابلس بر اثر زمین‌لرزه ویران شدند (ص 439). 
اریحا در اواخر سدۀ 5ق (حدود سال 492ق/ 1099م) به دست صلیبیان افتاد و آنان در آنجا کلیسا و دژی استوار بنا کردند و سرانجام صلاح‌الدین ایوبی آنجا را تصرف کرده، پایگاه خویش ساخت و از آن پس تابع دمشق گردید (حتی، 810؛ مرعی، 13-14؛ «فرهنگ»، II/ 1033). 
ظاهراً ازسدۀ10ق/ 16م که علیمی(همانجا)آن را روستایی تابع قدس معرفی‌کرده، تا سدۀ 12ق هیچ‌گونه گسترش قابل ملاحظه‌ای نیافته است و در 1108ق/ 1697م هنوز روستایی کوچک بوده، و 200 تن جمعیت داشته است (مرعی، 15). از اوایل سدۀ 20م به‌تدریج بر وسعت آن افزوده شد، تا اینکه در 1908م مرکز یکی از نواحی پنجگانۀ قدس گردید. در جنگ جهانی اول ارتش بریتانیا اریحا را همراه دیگر شهرهای فلسطین به تصرف خود درآورد (1917م) و در گیرودار جنگ، برخی از آثار باستانی آن نابود شد (بستانی، 11/ 22؛ کرسول، 545 / (2)I؛ کلیر، XIII/ 541). 
اریحا در دوران تسلط بریتانیا به‌تدریج رو به شکوفایی نهاد و مرکز شهرستانی به همین نام گردید، اما در تقسیمات جدید 1944م دوباره تابع شهرستان قدس گردید (مرعی، 16؛ موسوعه، 1/ 195).

وضع کنونی

اریحا با °35 و ´29 طول شرقی و °31 و ´52 عرض شمالی در دشتی هموار و حاصل‌خیز در کرانۀ غربی غور اردن معروف به «غور اریحا» و در 2 کیلومتری تل‌السلطان (محل قدیمی اریحا) قرار گرفته است (حمادی، 103، 105؛ دباغ، 8(2)/ 547؛ قس: کلیر، XIII/ 540). جمعیت آن در نیمۀ اول سدۀ 20م رو به فزونی نهاد، چنان‌که در 1912م، 300 تن جمعیت داشت و 10 سال بعد جمعیت آن به حدود 3 برابر افزایش یافت. جمعیت اریحا مطابق برآورد 2006م، 244‘20 تن است (مرعی، 49؛ موسوعه، همانجا). تا 1945م مساحت آن حدود 5/ 3 هکتار (38 دونم) بود و بیشتر خانه‌هایش از خشت خام و گل و چوب و نی بنا شده بود، اما در اواخر دورۀ تسلط بریتانیا بنای خانه‌هایی از سنگ و سیمان نیز در آنجا متداول شد (همانجا). پس از 1948م با آغاز جنگ اعراب و اسرائیل اریحا شاهد تحولی بزرگ بود، زیرا هزاران پناهندۀ فلسطینی از شهرهای مختلف بدانجا سرازیر شدند و شهر توسعۀ بیشتری یافت و شمار خانه‌های آن در 1961م، به 106‘2 رسید (حمادی، 107؛ موسوعه، همانجا). 
اریحا حدود 276 متر پایین‌تر از سطح دریاست و هرچه در جهت شرق به طرف رود اردن و بحرالمیت پیش می‌رویم، از ارتفاع سرزمینها کاسته می‌شود و همین امر باعث شده است که شهر از خطر طغیان رود اردن در امان بماند (دباغ، 8(2)/ 547؛ موسوعه، همانجا). این شهر از دیرباز به فراوانی آب و حاصل‌خیزی خاک معروف بوده، و از صدر اسلام تاکنون شهرتش را در محصولات کشاورزی حفظ کرده است، چنان‌که برخی از جغرافی‌نویسان مسلمان، اریحا را مرکز خرما، موز و نیل دانسته‌اند (نک‍ : مقدسی، 149؛ قزوینی، 142؛ قس: مرعی، 85-86). پوشش گیاهی آن منحصر به چمنزارها و درختچه‌ها ست و در صورت بهره‌مندی از آب کافی بیشتر نمونه‌های گیاهی در آنجا قابل رشد است.
اریحا دارای آب و هوای گرم و خشک است و دمای متوسط آن در سال °5/ 23 سانتی‌گراد، و میزان متوسط بارندگی سالیانۀ آن 150 میلی‌متر است. در اریحا به‌ندرت برف و یخبندان مشاهده می‌شود و این میزان بارندگی به تنهایی برای محصولات کشاورزی آن کافی نیست وکشاورزان بیشتراز آبهای زیرزمینی چاهها و چشمه‌ها استفاده می‌کنند. در سالهای اخیر در اطراف اریحا صدها چاه حفر شده که از آب آنها صرفاً برای کشاورزی استفاده می‌شود. این چشمه‌ها نیز در اطراف اریحا وجود دارد: عین‌السلطان، در غرب که آب آشامیدنی اریحا و اردوگاه عین‌السلطان و نویعمه را تأمین می‌کند. عین‌الدُیوک، در شمال غرب عین‌السلطان و اریحا. عین العوجا، در 8 کیلومتری جادۀ اریحا به نابلس. عین القلط، در جنوب‌غربی اریحا و عین النویعمه (نک‍ : مرعی، 30-31؛ عطوی، 56). 
رودخانه‌های فصلی اریحا اینها ست: 1. وادی‌العوجا، که سیلابهای سرازیر شده از تپه‌های روستای کفر مالک در آن جریان می‌یابد و به نهر اردن می‌ریزد. 2. وادی النویعمه، که سیلابهای نواحی الطیبه و رمون و دیردبوان در آن جریان دارد و پس از گذشتن از دیوک و نویعمه در مقابل پل ملک حسین به رود اردن می‌ریزد. 3. وادی القلط، که میزان آبدهی آن 3 میلیون مـ3 در سال است و سیلابهای سرازیر شده از تپه‌های البیره و عناتا و الرام را به رود اردن هدایت می‌کند (مرعی، 31-32). 
اریحا از دیرباز جایگاه استراتژیک خاصی داشته است، زیرا از سویی بر سر راه کاروانهای بازرگانی و سپاهیانی بوده که قصد رفتن به قدس و عمان را داشته‌اند و از سوی دیگر نیز گذرگاه کسانی بوده است که از قدس به طرف رود اردن و بحرالمیت می‌رفته‌اند. افزون بر آن اریحا مشرف بر راههای کوهستانی و مرتفعاتی است که در جهت شرق آن قرار گرفته‌اند و همین اهمیت سوق‌الجیشی باعث شد که صهیونیستها در جنگ 1967م قبل از دیگر شهرهای کرانۀ غربی رود اردن درصدد اشغال آن برآیند (موسوعه، 1/ 193).
اریحا همچنین از جایگاه اقتصادی مناسبی برخوردار است و علاوه بر اینکه مرکز صدور برخی محصولات کشاورزی است، یکی از مراکز عمدۀ جهانگردی فلسطین نیز به‌شمار می‌رود. آثار تاریخی، اعتدال هوا، مناظر زیبای طبیعی و نزدیکی آن به رود اردن و بحـرالمیت بـاعث شـده است کـه جهـانگـردان همواره ــ به‌خصوص در فصل زمستان ــ بدان روی آورند. از مهم‌ترین آثار تاریخی اریحا می‌توان قصر هشام‌بن عبدالملک، قصر حجله، تل‌السلطان، دیر قرنطل، دیر قدیس یوحنا و بیت جبر را نام برد (شراب، 112؛ نحال، 164-165؛ موسوعه، 1/ 196). همچنین در 19 کیلومتری جنوب اریحا غارهای قمران قرار دارد که در 1947م، «طومار بحرالمیت» در آنجا کشف شده است (مرعی، 99؛ کلیر، همانجا).
 در اریحا برخی صنایع از قبیل بافندگی و حصیربافی رونق دارد و دو کارگاه بافندگی یکی در عین‌السلطان و دیگری در عقبة جبر وجود دارد و فرش‌بافی و کبریت‌سازی از دیگر صنایع آن به‌شمار می‌رود(موسوعه، همانجا). همچنین در 1949م شرکتی به منظور استخراج نمک از بحرالمیت در اریحا تأسیس شد که سالیانه 2 هزار تن نمک تولید می‌کند (مرعی، 84؛ کلیر، همانجا). 
اریحا در 1948م به عنوان مرکز شهرستان اریحا شناخته شد و پس از اشغال آن در 1967م همچنان مرکز شهرستان باقی ماند، اما اسرائیل در همین سال ادارۀ بخشی از سرزمینهای اشغالی به‌خصوص مناطق پرجمعیت کرانۀ غربی رود اردن ازجمله اریحا را به اردن واگذار کرد (موسوعه، 1/ 193؛ عروری، 121). 
شهرستان اریحا 342 کمـ2 مساحت دارد و بیشتر جمعیت آن را پناهندگان تشکیل می‌دهند، چنان‌که تنها در 1948م حدود 60 هزار تن از آوارگان در اردوگاههای اطراف اریحا اسکان داده شدند و در1965م جمعیت اریحا و توابع آن به 133‘75 تن رسید (عطوی، 55، 63، 64). 
ساکنان اریحا و روستاهای آن را می‌توان به 4 گروه تقسیم کرد: 1. بومیان که ساکنان اصلی اریحا هستند و بیشتر به کشاورزی به‌خصوص کشت سبزیجات و حبوبات اشتغال دارند و شمار آنان حدود 6 هزار تن است. سطح زندگی آنان از نظر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از سایر طبقات اجتماعی پایین‌تر است و در محله‌های قدیمی و خانه‌های محقر زندگی می‌کنند و برای خود آداب و رسوم خاصی دارند. 2. بدویان که در روستاهای دیوک، نویعمه و عوجا زندگی می‌کنند. عربهای دیوک حدود 2 قرن پیش به اریحا کوچیده‌اند و سرزمین اصلی آنان مشخص نیست و خود 7 عشیره‌اند و جمعیت آنان از 000‘1 تن تجاوز نمی‌کند. عربهای نویعمه از عربهای دیوک کمترند. اهالی عوجا بیشتر کشاورزند و برخی از آنان به قبایل و عشایر شرق اردن وابسته‌اند. 3. مالکان بزرگ و شهرنشینان. بیش از نیمی از زمینها و آبهای منطقه از آن مالکان است و شهرنشینان که بیشتر در اوایل سدۀ 20م به اریحا کوچیده‌اند، به تجارت و کشاورزی اشتغال دارند. 4. پناهندگان. پس از جنگ 1948م آوارگان بسیاری به منطقۀ اریحا روی آوردند و در اردوگاههای عقبة جبر، عین‌السلطان و نویعمه که توسط آژانس کمک‌رسانی سازمان ملل تأسیس شد، مستقر شدند: اردوگاه عقبة جبر در جنوب غربی اریحا واقع شده، مساحت آن حدود 5/ 2 کمـ2 است و قبل از 1967م حدود 45 هزار پناهنده در آن زندگی می‌کردند. اردوگاه عین‌السلطان در آغاز 82 هکتار (900 دونم) و بیش از 35 هزار نفر جمعیت داشت و پس از 1967م به‌تدریج از جمعیت آن کاسته شد و در حال حاضر جمعیت آن از 000‘1 نفر تجاوز نمی‌کند. اردوگاه نویعمه حدود 9 هکتار مساحت و 25 هزار تن جمعیت‌داشت که در1985م به‌کلی ویران و خالی از سکنه گردید (آغا، 122؛ عطوی، 64-65؛ مرعی، 39، بب‍‌ ).

مآخذ

آغا، نبیل، خالد، مدائن فلسطین، بیروت، 1993م؛ ابن اثیر، الکامل؛ ابوعبید بکری، عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفى سقا، قاهره، 1364ق/ 1945م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمۀ کهن به فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1347ش؛ انطاکی، یحیى، تاریخ، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، طرابلس، 1990م؛ بستانی؛ بلدانیة فلسطین العربیة، به کوشش محمدخلیل پاشا، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ ثعلبی، احمد، قصص الانبیاء، بیروت، المکتبة الثقافیه؛ حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، تهران، 1366ش؛ حمادی، جاسم، غزة ـ اریحا اولاً، قطر، 1993م؛ دباغ، مصطفى مراد، بلادنا فلسطین، بیروت، 1973-1980م؛ شراب، محمد محمد، معجم بلدان فلسطین، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ طبری، تاریخ؛ عطوی، محمد، کیان غزة ـ اریحا اولاً، بیروت، 1414ق/ 1994م؛ علیمی، عبدالرحمان، الانس الجلیل، بیروت، 1973م؛ قرآن کریم؛ قزوینی، زکریا، آثارالبلاد، بیروت، 1404ق/ 1984م؛ کتاب مقدس؛ مرعی، توفیق، قصة مدینة اریحا، فلسطین، المنظمة العربیه؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش محمد مخزوم، بیروت، 1408ق/ 1987م؛ موسوعۀ عام؛ نحال، محمد، جغرافیة فلسطین، بیروت، 1966م؛ واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، 1966م؛ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، بیروت، 1928م؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، البلدان، نجف، المکتبةالمرتضویه؛ نیز: 

Albright, W. F., From the Stone Age to Christianity, New York, 1957; Aruri, N., Occupation Israel over Palestine, Zed Books Ltd., 1984; Britannica, Macropaedia, 1978; Collier’s Encyclopedia, London/ New York, 1985; Creswell, K. A. C., Early Muslim Architecture, New York, 1979; Encyclopedia of World Art, New York, 1963; Gardner, H., Art through the Ages, New York, 1980; Hodges, H., Technology in the Ancient World, London, 1970; Janson, H. W., A History of Art, London, 1962; Judaica; Larousse Encyclopedia of Prehistoric and Ancient Art, London, 1966; New Catholic Encyclopedia, San Francisco etc., 1967; The Oxford Dictionary of Byzantium, ed. A. P. Kazhdan, New York, 1991; Star, C. G., A History of the Ancient World, Oxford, 1965; Trachtenberg, M. and I. Hyman, Architecture from Prehistory to Post-Modernism, New York, 1986; Wilkins, D. G. and B. Schultz, Art Past Art Present, New York, 1990; World Architecture, London/ New York, 1977; World Ceramics, ed. J. Charleston, London, 1968. 
عنایت‌الله فاتحی‌نژادٌ

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: