آرسیتس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 7 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/232737/آرسیتس
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
2
آرْسیتِس [ārsītes]، صورت یونانی نام 2 تن از بزرگان و دولتمردان هخامنشی. این نام ظاهراً مصغر «رشَن» (پهلوان) است که با پسوند تحبیب «ایته» (-ita) ساخته شده است (یوستی، 31؛ هینتس، 206-207). 1. پسر اردشیر اول هخامنشی (سل 466-424قم) از همسری بابلی و برادر تنی داریوش دوم (423-405قم). آرسیتس با یاری اَرتیفیوس، پسر مِگابیزوس (بَغَبیش) در 423قم، کمی پس از بر تخت نشستن داریوش، ظاهراً برای بهدست آوردن تاج و تخت بر ضد برادرش در سوریه طغیان کرد. داریوش که تازه از خلع و کشتن دیگر برادرش، سُغدیان (سُغدیانوس) فارغ شده بود، سپاهی را به سرداری ارتهسوراس مأمور سرکوب آرسیتس کرد. ارتهسوراس، نخست به سبب یاری یونانیهای اجیر، دوبار از آرسیتس شکست خورد، اما در نبرد سوم، با تطمیع یونانیها، بر ارتیفیوس چیره شد و ارتیفیوس با این شرط که جانش در امان بماند، تسلیم شد (کتسیاس، 20). با اینهمه، داریوش تصمیم به کشتن او گرفت، اما ملکه پریساتیس (پروشات، پریزاد؟) با این تدبیر که احترام به در امان ماندن جان آرتیفیوس تسلیم آرسیتس را به دنبال خواهد داشت، شاه را از کشتن او بازداشت. چنین شد که آرسیتس نیز تسلیم شد. سپس شاه چون طاغیان را در اختیار داشت،میخواست از کشتن آنها چشم بپوشد، اما ملکه پریساتیس با تدبیر و قدرت داریوش را وادار به کشتن ارتیفیوس و برادر خود، آرسیتس کرد. به اینترتیب که شبهنگام آنها را از خواب بیدار، و در خاکستر غرق و خفه کردند (همانجا). 2. یکی از سرداران اردشیر سوم(سل 359- 338قم) و داریوش سوم (سل 336-330قم) و ساتراپ فروگیای هلسپُنت در زمان داریوش سوم. آرسیستس در 340قم(در زمان اردشیر سوم) جلو حملۀ فیلیپ را به ایران گرفته بود (امستد، 488). پس از آن نیز دیگر ساتراپهای ایرانی در آسیایصغیر تصمیم گرفتند تا از رخنۀ اسکندر به قلمرو ایران جلوگیری کنند. آرسیتس برخلاف مِمنُن، سردار یونانی ایران که پیشنهاد گوشه گرفتن سپاه و سوزاندن شهرها و خانهها را داده بود، با غرور گفت که او اجازه نخواهد داد که حتى یک خانه در ساتراپی او ویران شود. دیگر ایرانیان نیز که به مِمنُن یونانی بدگمان بودند، از سیاست آرسیتس پشتیبانی کردند. سپس سپاه ایران به سوی غرب و کرانۀ شرقی گرانیکوس حرکت کرد و پشت کرانههای این رودخانه آرایش نظامیگرفت. نبردی بیدرنگ آرزوی سپاه مقدونی بود. اسکندر در مۀ 334قم مقابله با مدافعان ایرانی را آغاز کرد. همینکه اسکندر از آب گذشت،ایرانیان از هر سوی به او تاختند. در این نبرد کلاهخود اسکندر شکست، با این حال، او از مرگ گریخت. در نبرد کینه توزانۀ بعدی بیشتر سرداران ایرانی کشته شدند و آرسیتس که با غرور خود در جلوگیری از حملۀ اسکندر، سبب شکست و کشته شدن سرداران ایرانی شده بود، خودکشی کرد (آریان، 55 ff.؛ دیودُروس، VIII/ 169 ff.؛ امستد، 496-497).
Arrian, Anabasis Alexandri, tr. P. A. Brunt, London, 1976; Diodorus of Sicily, Bibliotheca historica, tr. C. Bradford Welles, London, 1970; Hinz, W., Altiranisches Sprachgut der Nebenüberlieferungen, Wiesbaden, 1975; Justi, F., Iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963; Ktesias, Die Persika, tr. F. W. König, Graz, 1972; Olmstead, A. T., History of the Persian Empire, Chicago/ London, 1970. پرویز رجبی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید