اردشیر سوم (ساسانی)
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 10 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/232439/اردشیر-سوم-(ساسانی)
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
2
اَرْدِشیر سِوُّم (ساسانی) [ardešīr-e sevv(v)om]، پسر قبادِ شیرویه. پس از مرگ قباد شیرویه در اواخر تابستان 628م، بزرگان دربار تیسفون پسر خردسال او را که از مادری رومی بود، به سلطنت برداشتند. 4 سده پس از بنیانگذاری سلسلۀ ساسانی و ایجاد وحدت ملی، فروپاشی این خاندان که با حکومت 6 ماهۀ قباد شیرویه وارد مرحلۀ تازهای شده بود، با سلطنت پسر 7 سالهاش (میرخواند، 1/ 196) به صورت واقعیتی ملموس درآمد. خاندان سلطنتی، به سبب کشتارهای کینهتوزانه و کشمکشهای درباری، چنان اولاد ذکور خود را از دست داده بود که جز کودکی 7 ساله، کسی برای نشستن بر تخت شاهی ساسانیان پیدا نمیشد. به سبب آشفتگی احوال، در گزارش منابع نیز از وحدت نظر خبری نیست. مسعودی (1/ 280) مدت سلطنت اردشیر سوم را 5 ماه و طبری (1(2)/ 1062) 18 ماه ذکر میکند، اما بیشترِ منابع برآناند که اردشیر سوم به دست فَرُّخان شهروُراز (شهر بُراز، فردوسی: گراز)، سردار معروف خسرو پرویز، کشته شده است.به هنگام تختنشینی اردشیر، مهاذر گشنسپ، خوانسالار دربار، به سبب خردسالی شاه، به قیمومت یا نیابت سلطنت انتخاب شد. شهروراز که مایل به اطاعت از مهاذر گشنسپ نبود، فرصت را برای انقراض ساسانیان و به دست گرفتن قدرت مناسب تشخیص داد و با این بهانه که برای انتخاب شاه با او مشورت نشده است، با توافق هراکلیوس، قیصر روم که او نیز در انتظار چنین فرصتی بود، به تیسفون حمله کرد. او پیش از حمله حمایت نیو خسرو، رئیس نگهبانان سلطنتی و نامدار گشنسپ، سپاهبد نیمروز را جلب کرده بود. در این هنگام مهاذر گشنسپ در تیسفون با هشیاری در کنار شاه و در حال سامان دادن امور بود. شهروراز، با استفاده از اختلافهای درباری بر او پیروز شد و شاه را در 27 آوریل 630م (پاولی، III/ 1325؛ نولدکه، 386-388) در ایوان قباد، به قتل رساند و با اینکه از تخمۀ شاهی نبود، خود را شاه خواند (طبری، 1(2)/ 1061-1062؛ فردوسی، 7/ 205-206؛ نیز نک : کریستنسن، 395, 497). اینکه نویسندۀ مجمل التواریخ (ص 82) گمان دارد که اردشیر سوم در مستی خفه شده است، به سبب خردسالی اردشیر نمیتواند حقیقت داشته باشد.
طبری، تاریخ، به کوشش دخویه، بریل، 1964م؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش ژول مل، تهران، 1353ش، مجمل التواریخ و القصص، بهکوشش محمدتقی بهار، تهران، 1318ش؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، بهکوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، 1964م؛ میرخواند، محمد، روضة الصفا، به کوشش عباس زریاب، تهران، 1373ش؛ نیز:
Christensen, A., L'Iran sous les Sassanides, Copenhagen, 1944; Nöldeke, Th., Geschichte der Perser und Araber zur Zeit der Sassaniden, Leiden, 1973.پرویز رجبی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید