اَرْبیل [arbīl]، یا اربل، شهر و منطقۀ خودمختار کردنشین در شمال جمهوری عراق.
منطقۀ اربیل
این منطقه با حدود ۴۷۱‘۱۴ کم ۲ وسعت قسمتی از کردستان عراق به شمار میرود که نیمۀ شمالی آن کوهستانی است و قسمتهای جنوبی آن به سوی دشت سیلابی رودخانۀ دجله کشیده شده است. دشت اربیل قسمتی از شمال منطقۀ نسبتاً وسیع واقع میان دو رودخانۀ زاب بزرگ و زاب کوچک به شمار میرود. دو رشتهکوه «حبالسلطان» و «سفین» آن را از دشت رواندوز جدا میسازد. ارتفاع دشت اربیل از سطح دریا، در شرق میان ۴۸۰ تا ۵۵۰ متر، و در غرب حدود ۳۰۰ متر است.
رودخانۀ زاب کوچک و رود آلتونکوپری و همچنین رودخانههای کوچک بسیاری در این دشت جاری است که بیشتر فصلی هستند. دشت اربیل دارای آبوهوای استپی است و مقدار بارش آن به طور متوسط به ۴۵۵ میلیمتر در سال میرسد. ناحیۀ اربیل از هزارۀ ۳قم مسکون بوده است. آثاری از اجتماعهای کوچـک کشاورزی در تپههـای واقع در نزدیکی مسیر اربیـل ـ کرکوک یافت شـده است که نشاندهندۀ روندهای گذر از دورۀ میانسنگی (مزولیتیک) به نوسنگی (نئولیتیک) است.
اسکندر مقدونی در ۳۳۱ قم برای دستیافتن به سرزمینهای شرق، در این ناحیه به نبرد با داریوش سوم پرداخت. در این جنگ، سپاه داریوش در آبادی بزرگی به نام گاوگمل (گوگمل) در نزدیکی رود بومُدوس، حدود ۷۵ میلی (۶۰۰ اِستاد) اربیل شکست خورد. این ناحیه در دورۀ اشکانیان به آدیابنه شهرت یافت و از نواحی کوچک قلمرو اشکانیان به شمار میرفت. در طول سدۀ ۳م، با گسترش مسیحیت در بینالنهرین اربیل به عنوان مرکز آدیابنه، به صورت اسقفنشین درآمد. کاراکالا، امپراتور روم در ۲۱۶م ضمن تصرف این ناحیه، مقبرههای پادشاهان محلی و بزرگان اشکانی در آنجا را ویران ساخت.
امروزه منطقۀ اربیل از مناطق کردنشین است که در ۱۹۷۰م توسط حکومت عراق، خودمختاری نسبی یافت. البته خودمختاری مناطقِ کردنشین در ۱۳۵۲ش/۱۹۷۴م توسط حکومت مرکزی عراق رسماً اعلام شد. جمعیت این ناحیه در ۱۳۶۶ش/ ۱۹۸۷م، به ۷۴۳ هزار نفر رسید که از آن میان ۴۷۵ هزار نفر در نقاط شهری و بقیه در نقاط روستایی زندگی میکردند.
اقتصاد اربیل بیشتر مبتنی بر فعالیتهای کشاورزی است و زراعت و دامداری پیشۀ اصلی مردم به شمار میرود. در اواسط سدۀ ۲۰م، کشف منابع نفت در منطقه بر اهمیت آن افزود.
شهر اربیل
این شهر در ۸۰ کیلومتری شرق موصل و جنوب رودخانۀ زاب بزرگ در°۳۶ و´۱۲ عرض شمالی و °۴۴ و ´۱ طول شرقی و در ارتفاع ۴۵۰متری از سطح دریا قرار گرفته، و مرکز منطقۀ خودمختار اربیل است.
اربیل را کهنترین شهری دانستهاند که از هزارۀ ۳قم تاکنون برجای مانده است. اربیل ظاهراً در ۲۲۰۰قم توسط سومریان برپاشده، و سپس به آشوریان رسیده است. این شهر در دورۀ آشوریان بـه عنـوان محـل نگهداری الاهۀ ایشتَر ــ الاهـۀ عشق و محبت و خدای حیات و عالم طبیعت و مایۀ ازدیاد نسل گیاهان و جانوران و آدمیان ــ که بیشتر به عنوان «بانوی اربیل» بهویژه در سنگنبشتههای سناخریب (۷۰۴-۶۸۱ قم) و آشوربانیپال (۶۶۸-۶۲۷قم) از آن یاد شده، شهرت داشته است. از اینرو، این شهر را یکی از ۴ شهر مهم آشور و پایتخت مذهبی آنان دانستهاند.
شهر اربیل در ۵۴۷قم، به دست کورش هخامنشی افتاد. این شهر با قرار گرفتن بر سر راه شبکۀ مهم ارتباطی که داریوش اول هخامنشی ایجاد کرده بود، به صورت مرکز ارتباط و حوزۀ تولیدی مهم منطقهای درآمد و تا پیش از دورۀ ساسانی همچنان موقعیت خود را حفظ کرد. این شهر به سبب مرکزیتی که داشت، همیشه در معرض لشکرکشیها و جنگهای گوناگون قرار داشته است. در دورۀ مغولان، اربیل مانند بسیاری از شهرهای دیگر منطقه، صدمات فراوانی دید و شکوه گذشتۀ خود را تا حد زیادی از دست داد. شهر جدید اربیل ظاهراً بر روی شهر کهن برپا شده است.
از آثار عمدۀ شهر اربیل قلعۀ بزرگ آن است که بر فراز تپهای دستساز در مرکز شهر قرار دارد. اربیل از جمله شهرهای عراق است که در ترکیب جمعیتی آن عنصر ترکمن نیز حضور دارد. جمعیت شهر در ۱۹۸۵م، ۹۰۳‘ ۳۳۳ نفر بود. شهر اربیل مرکز بازرگانی و ارتباطی ناحیۀ اربیل به شمار میرود و مساجد و بازارهایی در بخش کهن آن قرار دارد.
جمع (برآورد ۲۰۰۶م): ۹۳۶‘۹۶۲ تن.*
مآخذ
ابناثیر، الکامل؛ ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۹م؛ ابنخلکان، وفیات؛ ابنشداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، به کوشش یحیى عباره، دمشق، ۱۹۷۸م؛ ابنطقطقى، محمد، الفخری، شالون، ۱۸۹۴م؛ ابنفوطی، عبدالرزاق، الحوادث الجامعة، بغداد، ۱۳۵۱ق؛ آلفرعون، فریق مزهر، الحقائق الناصعة، بغداد، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م؛ پیرنیا، حسن، ایران باستان، تهران، دنیای کتاب؛ پیگولوسکایا، ن.، شهرهای ایران، ترجمۀ عنایتالله رضا، تهران، ۱۳۶۹ش؛ حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م؛ حموی، محمد، التاریخ المنصوری، به کوشش ابوالعید دودو، دمشق، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م؛ خلف، جاسم محمد، محاضرات فی جغرافیة العراق الطبیعیة...، جامعة الدول العربیه، ۱۹۶۱م؛ درویش، محمود فهمی و دیگران، دلیل الجمهوریة العراقیة، بغداد، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م؛ دفتر، محمدهادی و عبدالله حسن، العراق الشمالی، بغداد، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م؛ دمشقی، محمد، نخبةالدهر، لایپزیگ، ۱۹۲۳م؛ سبط ابنجوزی، یوسف، مرآةالزمان، به کوشش علی سویم، آنکارا، ۱۹۶۸م؛ شییرا، ادوارد، الواح بابل، ترجمۀ علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۴۸ش؛ عینی، محمود، عقد الجمان فی تاریخ اهل الزمان، به کوشش محمد محمدامین، قاهره، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م؛ قزوینی، زکریا، آثـار البلاد، بیروت، دارصادر؛گلـزاری، مسعود،کرمانشاهـان ـ کردستان، تهران، ۱۳۵۷ش؛ نصار، حسین، مقدمه و حاشیه بر النجوم الزاهرة، قاهره، ۱۹۷۰م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Americana; Arrian, Anabasis Alexandri, tr. P. A. Brunt, London, 1976; id, The Campaigns of Alexander¸ tr, Aubrey de Sélincourt, London, 1978; Britannica; Buckingham, J. S., Travels in Mesopotamia, London, 1827; Cassin, E. et al, Die altorientalischen Reiche I, Frankfurt, 1986; Dandamaev, M. A., A Political History of the Achaemenid Empire, Leiden, 1989; Fiey, J. M., Assyrie chrétienne, Beirut, 1965; GAL; GSE; Iranica; Judaica ; Labourt , J., Le Christianisme dans l’empire Perse, Paris, 1904; Metz, H. C., Iraq, a Country Study, Washington, 1990; Pauly ; Rassam, H., Asshur and the Land of Nimrod, New York, 1971; Roux, G., Ancient Iraq, London, 1977; Schwarz, P., Iran Mittelalter, Leipzig, 1925; Stein, A., «Notes on Alexander’s Crossing of the Tigris and the Battle of Arbela», The Geographical Journal, London, 1942, vol. XCIX.
عباس سعیدی