اسنا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/230474/اسنا
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
8
اِسْنا، شهری كهن در جنوب مصر علیا و ساحل غربی رود نیل. این شهر در 25 و 17 عرض شمالی و 30 و 14 طول شرقی، میان ارمنت و ادفو ، و در 42 كیلومتری جنوب ارمنت و حدود 53 كیلومتری جنوب غربی الاقصُر (لوكسور) و 50 كیلومتری شمال ادفو و 44 كیلومتری جنوب شهر باستانی طیبه (ثیبه) قرار دارد ( بستانی، 13/ 341، 343؛ خوری، 172؛ نجیب، 317؛ «فهرست...»، 159 ؛ بروكهاوس، V/ 722).كهنترین نام این شهر «اونه» بوده است (غربال، 1/ 161). سپس در مصر باستان «ته سنت» و در قبطی «سنه» نامیده میشد (نك : EI2). یونانیها آن را لاتوپولیس (منسوب به لاتوس، نوعی ماهی كه در یونان مقدس شمرده میشد) میخواندند (همانجا؛ نجیب، 316؛ افریقا، I/ 592؛ آمریكانا، X/ 500؛ بستانی، 13/ 341). ابوالفدا اسنا را جزو اقلیم دوم مصر علیا دانسته است (ص 112؛ نیز نك : مقریزی، الخطط، 1/ 14). ابن دقماق مساحت اسنا و جزایر آن را حدود 426 ،6فدّان (ح 27 كم2) آورده است (2/ 30). این شهر در دورۀ فاطمیان تا پایان دورۀ ممالیك از نواحی قوصیه، و در دورۀ عثمانی از نواحی جِرجا به شمار میرفت. در 1249ق/ 1833م مستقل شد و سپس با قنا «مدیریت» واحدی را تشكیل داد (جبوری، 1/ 12). امروزه شهر اسنا مركزی در مدیریت قناست و 19 ناحیه را دربر میگیرد ( كشف...، «ع»، نیز 8، 395-396). جمعیت شهر اسنا در نیمۀ سدۀ 14ق/ 20م حدود 20 هزار تن و جمعیت كل مركز بالغ بر 90 هزار نفر بوده است (غربال، جبوری، همانجاها؛ بستانی، 13/ 343). بیشتر ساكنان آن را قبطیان ارتدكس تشكیلمیدهند (مایر، XII/ 759؛ بستانی، همانجا). مطابقآمار1396ق/ 1976م جمعیت شهر اسنا 186 ،34نفر بوده است (WNGD, 553).
اسنا شهری كهن و از آثار قبطیان به شمار میرود. از جمله بناهای شگفت انگیز آن بنایی سنگی موسوم به «بربا» است كه به دستور هرمس ساخته شده است (نك : ه د، اخمیم). بربا منزلگاه علما و حكمای شهر بود و كاهنان قبطی در آن به تدریس میپرداختند. بر دیوارهای بربا نقشهایی مربوط به علوم و صنایع مختلف حك شده است (ادریسی، 1/ 126؛ انصاری، 35، 233؛ قلقشندی، صبح...، 3/ 324). از دیگر آثار كهن این شهر تندیس الهۀ خنوم و معبد آن است كه از دورۀ بطالسه بر جای مانده است. این تندیس كه سر قوچ و بدن انسان دارد، در مصر علیا به خدای فیل معروف بوده، و احتمالاً در دورانهای قدیم به وسیلۀ گروههای مهاجر به اسنا آورده شده است. خنوم به عنوان خالق هستی و یكی از خدایان سه گانۀ اسنا، همچنین از رب النوعهای دیرین منطقۀ شلال اول (آبشار اول) به شمار میرود (دریوتون، 69 -68 ؛ ولدرینگ، 222 ؛ نجیب، 326؛ مهران، 315-316؛ نیز نك : كاره، I/ 237). برخی باستان شناسان بر این باورند كه بنای معبد خنوم متعلق به قرنها پیش از آثار شهر باستانی طیبه (ثیبه) است، چنانكه ساختار اولیۀ آن - كه دارای دروازه و ایوانی است - توسط فراعنۀ خاندان هجدهم، اواخر سدۀ 14قم، ساخته شده، و بعدها توسط رومیها تكمیل شده است. معبد كنونی دارای 24 ستون، هر یك به قطر 52/ 1 متر و ارتفاع 20/ 12 متر است كه بر روی آن تصاویر برخی از سلاطین روم در لباس فراعنه، همراه با نامشان حك شده، و در سقف معبد نمای «منطقۀ البروج» نقش بسته است. بعدها در 475ق/ 1082م توسط مسلمانان منارهای در آنجا ساخته شد (نجیب، 317؛ افریقا، I/ 592؛ آمریكانا، X/ 500؛ بستانی، 13/ 341). بر اثر كاوشهای علمی در اسنا، آثاری از معبد كوچكتر دیگری نیز یافت شده است. همچنین در 4 كیلومتری غرب اسنا كلیسای بزرگی مربوط به دوران قبطیها وجود دارد كه به «دیر قربانیان» معروف است و در سبب نامگذاری آن گفتهاند كه در دوران دیوكلتیانوس (یا دیوكلسین، د 313م)، مسیحیانی كه از ستم امپراتور گریخته بودند، در این كلیسا قتل عام شدند (نك : آمریكانا، X/ 500-501؛ بستانی، 13/ 342؛ كاره، I/ 54). از دیر قربانیان 5 كتیبۀ یونانی یافته شده است (همانجا).
در دورۀ بخت نصر تنها شهری كه از ویرانی در امان ماند، اسنا بود، اما اهالی آنجا كه به كوهها گریخته بودند، توسط سپاهیان بخت نصر تعقیب و قتل عام شدند (قلقشندی، همان، 3/ 380؛ نیز نك : EI1, II/ 784).اسنا در دورۀ اسلامی با صلح فتح شد و اهالی آن در شمار اهل ذمه در آمدند. پس از فتوحات اسلامی، ساكنان اسنا را تیرههای بنیعقبه و بنیجمیله از قبیلۀ بنیهلال تشكیل میدادند (قلقشندی، نهایۀ...، 202، 330؛ مقریزی، البیان...، 28؛ بستانی، همانجا). همچنین این شهر زیستگاه قبایل هواره - از بدویان مصر علیا - بوده است كه بعدها گروههایی از آنان به سودان مهاجرت كردند (عابدین، 154). در 241ق متوكل، محمد بن عبدالله قمی را برای ادارۀ نواحی جنوبی مصر علیا از جمله اسنا گماشت تا با شورشیان بیابانگرد «بجات» مقابله كند (طبری، 9/ 204؛ ابن خلدون، 3(3)/ 586؛ ابن اثیر، 7/ 78؛ ابن تغری بردی، 2/ 297). در دورۀ حكومت احمد بن طولون، ابن صوفی علوی (ه م) در مصر قیام كرد و اسنا را به تصرف درآورد و سپاهی را كه ابن طولون برای سركوب وی گسیل داشته بود. درهم شكست، اما سرانجام سپاهیان ابن طولون، ابن صوفی را شكست دادند و شهر را تصرف كردند (ابن اثیر، 8/ 238؛ ابن خلدون، 4(3)/ 647؛ مقریزی، الخطط، 1/ 319). در 716ق بسیاری از ساكنان شهرهای اسنا و اسوان از بیماری وبا به هلاكت رسیدند. به گفتۀ مقریزی ( السلوك، 2(1)/ 162)، پس از شدت گرفتن طوفانی سیاه و وزیدن باد گرمی كه موجب آتش سوزی در شهر شد، بارانی فرو بارید و سپس بیماری وبا شیوع یافت. از آثار این شهر در دورۀ اسلامی یكی جامع عتیق است كه بنای آن را به بدرالدین جمالی وزیر مستنصر فاطمی (د 487ق/ 1094م) نسبت دادهاند و امروزه تنها منارۀ آن باقی است و دیگری مدرسۀ شافعیه كه امیر ایبك صالحی (د 695ق) آن را بنا نهاده است ( بستانی، 13/ 343).
جغرافی نگاران اسلامی از اسنا به عنوان شهری آباد، دارای مزارع، تاكستانها، نخلستانها و باغهای زیبا و كشاورزی پر رونق یاد كردهاند (اصطخری، 42؛ ادریسی، 1/ 129؛ یاقوت، 1/ 266). در سدۀ 8ق اسنا شهری تجارتی با ساختمانها و میدانگاههای زیبا و بازارهای متعدد و حدود 13 هزار خانه، 2 مدرسه و 2 حمام بوده است (ابن دقماق، 2/ 30؛ نیز نك : ابوالفدا، 113؛ مقریزی، الخطط، 1/ 237؛ ابن ظهیره، 68؛ بستانی، 13/ 342، 343). محصولات سالیانۀ آن 40 هزار اردب خرما (هر پیمانۀ اردب معادل 150 كیلوگرم) و 12 هزار اردب مویز بوده است (ادفوی، 25-26؛ مقریزی، ابن دقماق، همانجاها). زمینهای زراعی آن (شامل نخلستانها و تاكستانها)، 360 فدان (ح 864 كمـ 2) مساحت داشته است (مقریزی، همان، 1/ 84). امروزه در اسنا بافت پارچههای كتانی و تولید ظروف سفالی رونق دارد و همچنین این شهر پایگاه كاروانهای بازرگانی است كه از سودان (سنّار) و اتیوپی میآیند ( لاروس بزرگ؛ آمریكانا، بستانی، همانجاها). در 1327ق/ 1909م برای تأمین آب مدیریت قنا، سدی در شمال اسنا و در 47 كیلومتری جنوب الاقصر به طول 874 متر و ارتفاع 10 متر بر رود نیل ساخته شد ( بروكهاوس، V/ 722؛ بریتانیكا، ماكرو، XIII/ 107، میكرو، III/ 960).
از اسنا اندیشمندان، شاعران و نویسندگان بسیاری برخاستهاند، چنانكه به گفتهای، اسنا در یك زمان 70 شاعر داشته است (ادفوی، 37؛ ابن دقماق، همانجا؛ جبوری، 1/ 11، 12)، اما از آنجا كه در برههای از زمان، محیط این شهر آلوده، و تبعیدگاه روسپیها شده بود، اكثر علما و فضلا به دیگر شهرها هجرت كردند (ادفوی، 38؛ ابن دقماق، نیز بستانی، همانجاها). برخی شخصیتهای مشهور این شهر اینهاست: عطاءالله بن علی بن زید اسنایی، فقیه و ریاضیدان، شاگرد شیخ بهاءالدین قفطی (ادفوی، 361)؛ جمال الدین عبدالرحیم بن علی بن شیث اموی اسنایی قوصی (د 625ق)، قاضی، ادیب و صاحب دیوان انشاء (ابن شاكر، 2/ 312)؛ جمالالدین عبدالرحیم بن حسن ارموی اسنایی (اسنوی) (د 772ق)، فقیه شافعی و صاحب طبقات الشافعیه و تألیفهایی در فقه و اصول (ابن حجر، 3/ 147؛ ابن تغری بردی، 11/ 114؛ شوكانی، 1/ 352-353).
ابن اثیر، الكامل؛ ابن تغری بردی، النجوم؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الكامنۀ، حیدرآباد دكن، 1394ق/ 1974م؛ ابن خلدون، تاریخ؛ ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار لواسطۀ عقد الامصار، بیروت، دارالا¸فاق الجدیده؛ ابن شاكر كتبی، محمد، فوات الوفیات، به كوشش احسان عباس، بیروت، دارالثقافه؛ ابن ظهیره، احمد، الفضائل الباهرۀ، به كوشش مصطفی سقا و كامل مهندس، قاهره، 1969م؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، به كوشش دوسلان، پاریس، 1840م؛ ادریسی، محمد، نزهۀ المشتاق، بیروت، 1409ق/ 1989م؛ ادفوی، جعفر، الطالع السعید، به كوشش سعد محمدحسن، قاهره، 1966م؛ اصطخری، ابراهیم، المسالك و الممالك، به كوشش محمد جابر عبدالعال حسینی، قاهره، 1381ق/ 1961م)؛ انصاری دمشقی، محمد، نخبۀ الدهر، به كوشش مرن، لایپزیگ، 1923م؛ بستانی؛ جبوری، عبدالله، مقدمه بر طبقات الشافعیۀ اسنوی، بغداد، 1390ق/ 1970م؛ خوری، سلیم جبرائیل و سلیم میخائیل شحاده، آثار الادهار، بیروت، 1291ق/ 1875م؛ شوكانی، محمد، البدر الطالع، بیروت، دارالمعرفه؛ طبری، تاریخ؛ عابدین، عبدالمجید، تعلیقات بر البیان و الاعراب (نك : همـ ، مقریزی)؛ غربال، محمد، الموسوعۀ العربیۀ المیسرۀ، بیروت، 1401ق/ 1981م)؛ قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، قاهره، وزارۀ الثقافۀ و الارشاد القومی؛ همو، نهایۀ الارب، بیروت، 1405ق/ 1984م؛ كشف اسماء المدن و النواحی المعتبرۀ، قاهره، 1955م؛ مقریزی، احمد، البیان و الاعراب، به كوشش عبدالمجید عابدین، قاهره، 1961م)؛ همو، الخطط، بیروت، دارصادر؛ همو، السلوك، قاهره، 1970م؛ مهران، محمد، دراسات فی تاریخ الشرق الادنی القدیم، الحضارۀ المصریۀ، دارالمعرفۀ الجامعیه، 1984م؛ نجیب، احمد، الاثر الجلیل لقدماء وادی النیل، قاهره، 1411ق/ 1991م)؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Afrika, Moscow, 1986, vol. I; Americana; Britannica, 1973; ibid, 1978; Brockhaus; Carré, Jean - Marie , Voyageurs et écrivains français en Egypte, Cairo,1955; Drioton, E. & J.Vandier, L'Egypte des Origines à la conquête d' Alexandre, Paris, 1938; EI 1 ; EI2 ; Grand Larousse; Meyer; WNGD; Woldering, I., Egypt, London, 1965. ناهده فوزی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید