صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / اسماء بنت یزید /

فهرست مطالب

اسماء بنت یزید


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 9 اردیبهشت 1399 تاریخچه مقاله

اَسْماءْ بِنْت‌ يَزيد (د پس‌ از ۶۰ق‌/ ۶۸۰م‌)، يكی‌ از زنان‌ صحابه‌ كه‌ خطابۀ او نزد پيامبر اكرم‌(ص‌) شهرتی‌ ويژه دارد. 
نام‌ ديگر اسماء را فُكيهه‌، و كنيه‌هاي‌ او را ام‌ عامر و ام‌ سلمه‌ آورده‌اند (ابن‌ سعد، ۸/ ۳۱۹؛ ابن‌ عبدالبر، ۴/ ۱۷۸۷). وي‌ دختر يزيد بن‌ سكن‌ از قبيلۀ بنی‌ عبداشهل‌، از شاخه‌هاي‌ فرعی‌ قبيلۀ اوس‌ بود كه‌ پيش‌تر با پيامبر اكرم‌(ص‌) بيعت‌ كرده‌ بودند و برخی‌ از بزرگان‌ ايشان‌ همچون‌ پدر اسماء در غزوۀ احد به‌ شهادت‌ رسيدند (مثلاً نك‍ : خليفه‌، ۱/ ۱۷۷؛ ابن‌ عبدالبر، ۲/ ۵۳۲، ۴/ ۱۵۷۶؛ ذهبی‌، سير...، ۲/ ۲۹۷). مادر اسماء، ام‌سعد دختر خُزَيم‌ بن‌ مسعود بن‌ قلع‌ بود (ابن‌ سعد، همانجا؛ ابن‌ عساكر، ۳۵). برخی‌ او را دختر عم‌ معاذ بن‌ جبل‌ دانسته‌اند (همو، ۳۶)، اما ذهبی‌ اين‌ نسبت‌ را مردود دانسته‌ است‌ (همانجا، قس‌: تجريد...، ۲/ ۲۵۹؛ نيز براي‌ نسب‌ وي‌، نك‍ : ابن‌ حبيب‌، ۴۱۶). 
گويند اسماء كه‌ اسلام‌ آورده‌ بود، همراه‌ با گروهی‌ از زنان‌ - و به‌ عنوان‌ سخنگوي‌ آنان‌ - براي‌ بيعت‌ نزد حضرت‌ رسول‌ (ص‌) رفت‌ و در آن‌ مقام‌، به‌ بيان‌ خطابه‌اي‌ شيوا پرداخت‌. او با ياد كردي‌ از كوششهاي‌ زنان‌ در كنار شويشان‌ و با اشاره‌ به‌ اين‌ مطلب‌ كه‌ زنان‌ نگاهدارندگان‌ امنيت‌ خانه‌اند، زنان‌ را با مردان‌ جهادگر در اجر و پاداش‌ الهی‌ همسنگ‌ دانست‌. پس‌ از آنكه‌ خطبۀ او به‌ پايان‌ رسيد، رسول‌ اكرم‌ (ص‌) و ياران‌ آن‌ حضرت‌ كلام‌ وي‌ را به‌ شيوايی‌ ستودند (ابن‌ عبدالبر، ۴/ ۱۷۸۷- ۱۷۸۸). ظاهراً به‌ سبب‌ همين‌ خطابۀ رسا او را «خطيبۀ الانصار» خوانده‌اند (ابن‌ حجر، ۱۲/ ۳۹۹). در روايات‌ آمده‌ است‌ كه‌ چون‌ اسماء، براي‌ بيعت‌ نزد پيامبر (ص‌) رفت‌، دستبندهايی‌ زرين‌ به دست‌ داشت‌ كه درخشش‌ آنها چشم‌ را خيره‌ می‌كرد. آن‌ حضرت‌ با اشاره‌ به‌ حساب‌ و بازخواست‌ اخروي‌، و مقايسۀ برخی‌ از دستبندهاي‌ زرين‌ با دستبند آتشين‌ در آخرت‌، او را از دلبستگی‌ به‌ مظاهر دنيا بيم‌ داد (ابن‌ عساكر، ۳۷- ۳۸؛ ابونعيم‌، ۲/ ۷۶؛ نيز نك‍ : زمخشري‌، ۱/ ۱۵۷). 
از آن‌ پس‌ اسماء در زمرۀ اصحاب‌ پيامبر اكرم‌(ص‌)، و در عداد انصار قرار گرفت‌ (نك‍ : ابن‌ سعد، ۳/ ۴۳۴، ۷/ ۴۶۲؛ خليفه‌، ۲/ ۸۷۸؛ ابن‌ اثير، ۵/ ۵۹۰). او احاديث‌ بسياري‌ از رسول‌ اكرم‌(ص‌) نقل‌ كرده‌ كه‌ بيشتر آنها دربارۀ رفتارهاي‌ اجتماعی‌ و خانوادگی‌ و موضوعاتی‌ مربوط به‌ زنان‌ و زينت‌ آنان‌ و نيز آخرالزمان‌، روز قيامت‌ و مسألۀ دجال‌ است‌ (مثلاً نك‍ : احمد بن‌ حنبل‌، ۶/ ۴۵۲ به‌ بعد؛ ابوداوود، ۴/ ۲۱۱، ۴۳۷؛ حاكم‌، ۲/ ۲۴۹، جم‍ ). از ميان‌ كسانی‌ كه‌ از اسماء حديث‌ روايت‌ كرده‌اند، عمرو ابن‌ مهاجر مولاي‌ اسماء، شهر بن‌ حوشب‌، عبدالرحمان‌ بن‌ ثابت‌ بن‌ صامت‌، مجاهد بن‌ جبر و اسحاق‌ بن‌ راشد را می‌توان‌ نام‌ برد (ابن‌ سعد، ۸/ ۳۱۹، ۳۲۰؛ خليفه‌، ۲/ ۸۰۱؛ ابن‌ عساكر، ۳۳). احاديث‌ او كه‌ شمار آنها را ۸۱ ذكر كرده‌اند (نك‍ : كحاله‌، ۱/ ۶۷)، در آثار كسانی‌ چون‌ ابوداوود سجستانی‌، ترمذي‌، نسايی‌، ابن‌ ماجه‌، احمد بن‌ حنبل‌ و طبرانی‌ ثبت‌ شده‌ است‌ (احمد بن‌ حنبل‌، ۶/ ۳۷۲-۳۷۳، ۴۵۲ به‌ بعد؛ ابوداوود، ۴/ ۲۱۱، جم؛ نيز نك‍ : هيثمی‌، ۹/ ۲۶۰؛ صفدي‌، ۹/ ۵۴). جز اينها، برخی‌ از مصاحبتهايی‌ كه‌ اسماء با حضرت‌ رسول‌(ص‌) داشته‌ است‌، در آثاري‌ چند به‌ چشم‌ می‌خورد (افزون‌ بر منابع‌ ياد شده‌، نك‍ : واقدي‌، ۱/ ۳۱۵، ۲/ ۴۷۶-۴۷۷). گفتنی‌ است‌ كه‌ به‌ روايتی‌ حكم‌ «عده‌» براي‌ نخستين‌ بار دربارۀ او صادر شده‌ است‌ (نك‍ : ابوداوود، ۲/ ۷۱۱). ابن‌ عبدالبر اسماء را به‌ عقل‌ و دين‌ ستوده‌ است‌ (۴/ ۱۷۸۷). 
به‌ گفتۀ ذهبی‌، او تا زمان‌ يزيد بن‌ معاويه‌ (حك ۶۰ -۶۴ق‌) زنده‌ بوده‌ است‌ ( سير، ۲/ ۲۹۷). 

مآخذ

ابن‌ اثير، علی‌، اسد الغابۀ، قاهره‌، ۱۲۸۰-۱۲۸۶ق‌؛ ابن‌ حبيب‌، محمد، المحبر، به‌ كوشش‌ ايلزه‌ ليشتن‌ اشتتر، حيدرآباد دكن‌، ۱۳۶۱ق‌/ ۱۹۴۲م‌؛ ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، تهذيب‌ التهذيب‌، حيدرآباد دكن‌، ۱۳۲۷ق‌؛ ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الكبري‌، بيروت‌، دارصادر؛ ابن‌ عبدالبر، يوسف‌، الاستيعاب‌، به‌ كوشش‌ علی‌ محمد بجاوي‌، قاهره‌، ۱۳۸۰ق‌/ ۱۹۶۰م‌؛ ابن‌ عساكر، علی‌، تاريخ‌ مدينۀ دمشق‌، به‌ كوشش‌ سكينه‌ شهابی‌، دمشق‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۱م‌؛ ابوداوود سجستانی‌، سنن‌، به‌ كوشش‌ محمد محيی‌الدين‌ عبدالحميد، قاهره‌، دار احياء السنۀ النبويه‌؛ ابونعيم‌ اصفهانی‌، احمد، حليۀ الاولياء، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/ ۱۹۳۳م‌؛ احمد بن‌ حنبل‌، مسند، قاهره‌، ۱۳۱۳ق‌؛ حاكم‌ نيشابوري‌، محمد، المستدرك‌، حيدرآباد دكن‌، ۱۳۳۴ق‌؛ خليفۀ بن‌ خياط، الطبقات‌، به‌ كوشش‌ سهيل‌ زكار، دمشق‌، ۱۹۶۶م‌؛ ذهبی‌، محمد، تجريد اسماء الصحابۀ، حيدرآباد دكن‌، ۱۳۱۵ق‌؛ همو، سير اعلام‌ النبلاء، به‌ كوشش‌ شعيب‌ ارنؤوط، بيروت‌، ۱۴۰۵ق‌/ ۱۹۸۵م‌؛ زمخشري‌، محمود، الفائق‌، به‌ كوشش‌ علی‌ محمد بجاوي‌ و محمد ابوالفضل‌ ابراهيم‌، قاهره‌، ۱۹۷۱م‌؛ صفدي‌، خليل‌، الوافی‌ بالوفيات‌، به‌ كوشش‌ يوزف‌ فان‌ اس‌، بيروت‌، ۱۴۰۱ق‌/ ۱۹۸۱م‌؛ كحاله‌، عمررضا، اعلام‌ النساء، بيروت‌، ۱۴۰۴ق‌/ ۱۹۸۴م‌؛ واقدي‌، محمد، المغازي‌، به‌ كوشش‌ مارسدن‌ جونز، لندن‌، ۱۳۸۶ق‌/ ۱۹۶۶م‌؛ هيثمی‌، علی‌، مجمع‌ الزوائد، قاهره‌، مكتبۀ القدسی‌. 

فرامرز حاج‌منوچهري‌