اسفراین
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/230267/اسفراین
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
8
اِسْفَرايِن، شهرستان و شهري در استان خراسان.
اين شهرستان با وسعت 345 ،5 كمـ2 در شمال استان خراسان قرار گرفته است ( سرشماري عمومى...، 1) و از شمال به شهرستانهاي بجنورد و شيروان، از خاور به شهرستانهاي قوچان و نيشابور، از جنوب و جنوب غربى به شهرستان سبزوار و از باختر به شهرستان بجنورد محدود مىشود (همان، 17). از لحاظ اداري - سياسى، شهرستان اسفراين از دو بخش مركزي، و بام و صفىآباد تشكيل شده است. بخش مركزي شامل دهستانهاي زرق آباد، رويين، ميلانو، آذري و دامنكوه، و بخش بام و صفىآباد شامل دو دهستان به همين نامهاست ( آمارنامه...، 28).
تشكيلات زمين شناسى اسفراين ادامة رشته كوههايالبرز و همزمانبا چينخوردگىآلپىاست (مبشري، 7/ 216). قديمترين اين تشكيلات مربوط به دوران اول زمين شناسى است كه از رسوبات آهكى دولوميتى فشرده مربوط به پرمو - كربونيفر تشكيل شده است (همو، 7/ 216-217). بخشى ديگر در دوران دوم از آهكهاي ريزدانه همراه با رگههاي كلسيت فراوان مربوط به ژوراسيك و نيز آهك و آهك مارنى مربوط به تشكيلات كرتاسه به وجود آمده است. در دوران سوم، گالههاي آذرين با سيمانى از خاكستر آتشفشانى قرمز رنگ به همراه توف در جنوب دشت اسفراين ديده مىشود و در برخى از نقاط كنگلومراي بختياري به صورت دگرشيب بر روي اين باند قرار گرفته، و بر روي آن نيز مارنهاي قرمز و خاكستري با باند ضخيمى از ژيپس (گچ) كه نتيجة تشكيلات تبخيري است، گسترده شده است. در شمال دشت در حاشية جنوبى و ارتفاعات آلاداغ تشكيلات رُسى و مارنى در بالا به طور دگرشيب به وسيلة كنگلومراي بختياري پوشيده شده، و يك ناوديس تشكيل داده است و بر روي آن كنگلومراي غير همگن قرار گرفته است (همانجا). آبرفتهاي قديمى همان مخروطهاي سيلابى است كه در دامنة ارتفاعات شمال گسترش دارد و به طور كلى منبع اصلى تغذية لايههاي آبدار دشت را به وجود مىآورد. بيشتر دشت اسفراين را آبرفتهاي جديد مىپوشاند كه جنس مواد تشكيل دهندة آن در دامنه متشكل از ريگ، شن، ماسه و خاك رس است (همو، 7/ 218). ذخاير معدنى كه هم اكنون در اين ناحيه از آنها بهره برداري مىشود، سنگ آهك و گچ است ( نام و نشان... 30، 32؛ فرهنگ جغرافيايى...، 12). شهرستان اسفراين از دو بخش كوهستانى و كم ارتفاع به وجود آمده است. بخشى از رشته كوه آلاداغ در شمال و خاور اين شهرستان قرار گرفته، و بلندترين نقطة آن (قلة كوه شاه جهان) 350 ،3متر است (مفخم، 66). ديگر قلههاي آلاداغ اينهاست: شانو، دلقره، برمهان، پاتو، ناوري، خيران، ارسن، كول، گاوتيغ و قره داش (فدايى، 15). در جنوب اين شهرستان نيز، رشته كوه اسفراين يا هردة جوين قرار گرفته كه بلندترين قلة آن 353 ،1متر است (مفخم، 112؛ فرهنگ جغرافيايى، همانجا). ناحية كم ارتفاع و دشت مانند شهرستان اسفراين از دو بخش به وجود آمده است. دشت اسفراين كه با جهتى شمال غربى - جنوب شرقى در پاي كوه آلاداغ گسترده شده است و دشت صفى آباد كه آن نيز با جهتى شمال غربى - جنوب شرقى در دامنة شمالى هردة جوين واقع شده، و از شمال غرب به دشت اسفراين مرتبط است (فدايى، 14). آب و هواي شهرستان، افزون بر تأثير پذيري از تودههاي مديترانهاي و تودههاي مرطوب درياي مازندران، تحت تأثير كوهستان آلاداغ و شاه جهان قرار دارد؛ به طور كلى قسمتهاي شمالى ناحية اسفراين داراي آب و هواي معتدل كوهستانى و قسمتهاي جنوبى و جنوب غربى به سبب همجواري با كوير داراي تابستانهاي گرم و خشك و زمستانهاي سرد است (همو، 18). آمارهاي موجود متوسط دماي سردترين ماه (بهمن ماه) را 8/ 1 و متوسط دماي گرمترين ماه (تير و مرداد) را 25 و متوسط دماي سالانه را 8/ 13 سانتىگراد نشان مىدهد و در 6 ماه از سال يخبندان مشاهده مىشود كه پراكندگى آن در ماههاي آذر، دي و بهمن بيش از ماههاي ديگر است (همو، 18، 19، 20-21). معدل بارش سالانه طى يك دورة 10 ساله (1353-1363ش) در ايستگاه اسفراين 209 ميلىمتر بوده است (نك: سالنامه...، جمـ). آبهاي سطحى در ناحية اسفراين با توجه به ويژگى بارش بيشتر به صورت سيلابهاي فصلى ظاهر مىشوند. رودخانة قرهسو به عنوان اصلىترين رودخانة ناحيه از ارتفاعات قوچ خوار سرچشمه مىگيرد و شاخههايى فرعى به نامهاي گرماب، سرخ آب، كال ولايت، بيدواز، رويين، سنخواست و جاجرمكهاز ارتفاعاتآلاداغسرچشمهمىگيرند، از سوي شمال به آن مىپيوندند كه از ميان آنها، تنها رودخانة بيدواز و رويين جريان هميشگى دارند (فدايى، 26- 28). بادهاي محلى كه در ناحية اسفراين شناخته شدهاند، اينهاست: كفباد، بادچاچ، بادسياه خانه، باد نيشابور، باد قبله و كوه باد (همو، 21-22).
بخش قابل توجهى از زمينهاي ناحية اسفراين از جنگلها و مراتع پوشيده شده است. در ارتفاعات شمالى و شمال شرقى درختان و درختچههايى مانند پسته، انار، سماق، زبان گنجشك، انجير، زالزالك و ارغوان وجود دارد (همو، 35). مراتع ناحيه نيز از گياهانى كه مصرف دارويى دارند، همانند شاهتره، گل زرد، خاكشير (خاكشى)، درمنه، گل گاوزبان، كاسنى، ختمى و شيرين بيان پوشيده شده است ( فرهنگ جغرافيايى، 12).
ناحية اسفراين به سبب داشتن مراتع و جنگلها، زيستگاه مناسبى براي حيوانات وحشى است، همچون شغال، گوركن و خرگوش كه در دشتها، و آهو، روباه و خوك كه هم در دشتها و هم در ارتفاعات ديده مىشوند (فدايى، 37). همچنين قوچ و ميش وحشى، بز كوهى، سمور، گربة وحشى، پلنگ، تشى و كفتار به ويژه در ارتفاعات سالوك زندگى مىكنند و تحت حفاظت ادارة محيط زيست اسفراين هستند. افزون بر آن، انواع مختلف مار از جمله افعى و كبري و انواع پرندگان مانند جغد، چوب پا، سبزقبا، زاغى، كبك، تيهو، زنبور خوار، قرقاول، پرستو، لاشخور، گنجشك، بلبل و بلدرچين در ناحية اسفراين وجود دارند (همو، 38). در گذشته برخى از انواع مرغابيهاي وحشى نيز در اين ناحيه وجود داشتند (نك: ييت، 358).
براساسآمار 1370ش، شهرستان اسفراين 237 ،112نفر ( 782 ،21خانوار) جمعيت داشته، و نسبت جنسى آن 100 زن در مقابل 105 مرد بوده است. آمارهاي همان سال دربارة تقسيمات روستايى نشان مىدهد كه اين شهرستان داراي 413 آبادي با 938 ،77نفر ( 013 ،15خانوار) سكنه است كه از آن ميان، 137 آبادي مربوط به بخش بام و صفىآباد و 276 آبادي مربوط به بخش مركزي است و از ميان آنها دهستانهاي صفى آباد و رويين به ترتيب با 74 و 72 آبادي قابل توجهند ( آمارنامه، 16، 18، 28). اقتصاد شهرستان اسفراين مبتنى بر زراعت، صنايع دستى و دامداري است. حاصلخيزي خاك، منطقة اسفراين را به صورت يكى از مراكز عمدة كشاورزي استان خراسان درآورده است ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا). با اين وصف، آب عامل محدود كنندة فعاليت زراعى به شمار مىرود (نك: مبشري، 7/ 27). آب مورد نياز كشاورزي از كاريز، چاه عميق و نيمه عميق تأمين مىشود و آبياري بيشتر به صورت كرتى انجام مىگيرد كه اين خود عامل هدر رفتن منابع آب است ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا). بر مبناي آمار 1370ش، 116 رشته كاريز داير، 318 حلقه چاه عميق و نيمه عميق و 33 چشمة داير منابع آب اين شهرستان را تشكيل مىدهند ( آمارنامه، 228، 231). محصولات عمدة ناحية اسفراين گندم و جو است، به گونهاي كه هم اكنون گندم آبى و ديم به ترتيب 18 هزار و 7 هزار هكتار و جو آبى و ديم به ترتيب 500 ،5و 500 هكتار از زمينهاي كشاورزي را به خود اختصاص داده است. 270 ،1هكتار به كشت محصولاتى مانند گوجه فرنگى، سيب زمينى، پياز و جز آنها، 920 هكتار به كشت محصولات جاليزي و 930 هكتار به كشت حبوبات و 930 هكتار ديگر به كشت علوفه و 627 ،5هكتار نيز زير كشت گياهان صنعتى مانند چغندرقند، پنبه و دانههاي روغنى است (همان، 236-240). صنايع دستى دومين اشتغال مردم اين نواحى است. بافت قالى، جاجيم و پارچه از ديرباز در اسفراين رواج داشته، و اهميت خود را تاكنون حفظ كرده است و توليدات آن، افزون بر تأمين نيازهاي محلى به نقاط ديگر نيز صادر مىشود ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا). كارگاههاي متعدد قالىبافى، ريسندگى و بافندگى الياف، توليد نمد، زيلو، همچنين جاجيم بافى، گليم بافى و پارچه بافى در اين شهرستان داير است (نكـ : فرهنگ اقتصادي...، «ط»). دامداري، فعاليت جنبى اهالى شهرستان اسفراين به شمار مىرود و به شيوة سنتى و در كنار زراعت رايج است و محصول آن به زحمت نيازهاي محلى را برآورده مىكند ( فرهنگ جغرافيايى، 12). پرورش گاو، گوسفند و بز، همچنين پرورش زنبور عسل از آن جمله است ( فرهنگ روستايى، 168).
180 دبستان، 60 مدرسة راهنمايى، 18 دبيرستان، دو هنرستان از جمله هنرستان كشاورزي و دو آموزشگاه بازرگانى و يك دانشسراي تربيت معلم روستايى در شهرستان اسفراين داير است و در سال تحصيلى 1372-1373ش، 534 ،35دانش آموز در مقاطع مختلف آموزشى، به تحصيل اشتغال داشتهاند. همچنين يك كتابخانة عمومى در اين شهرستان وجود دارد ( آمارنامه، 73، 77، 79، 81، 83، 85، 89). در زمينة خدمات بهداشتى و درمانى، يك بيمارستان، 9 درمانگاه و 45 خانة بهداشت در سطح شهرستان فعالند (همان، 139-141).
در عصر فرمانروايان صفوي به منظور حفاظت از مرزهاي شمالى خراسان در برابر هجوم و تجاوز اقوام بيگانه، به تدريج از نيمة سدة 10ق/ 16م برخى از طوايف كرد كردستان به آن نواحى كوچانده شدند. به ويژه ارتفاعات هزار مسجد و دامنههاي شمالى آن با دارا بودن مراتع مستعد تابستانى و زمستانى به تدريج سبب جذب كردهاي كوچ نشين شد. در سدة 13ق به سبب حملات تركمانان و همزمان با توسعه طلبى روسها در آسياي مركزي، به تدريج استفاده از مراتع زمستانى براي كردان دشوار شد و اين خود سبب عقب نشينى جمعيت كرد كوچ نشين به ارتفاعات شاه جهان گرديد. اين ارتفاعات كه در جنوب هزار مسجد واقع است، مراتع بسيار خوب تابستانى را در اختيار آنان قرار مىداد، هر چند كه كوهپايههاي جنوبى (منطقة سبزوار و اسفراين) به سبب تأثير پذيرفتن از آب و هواي صحرايى كوير از كيفيت خوبى برخوردار نبود (پاپلى، 92-93). در نيمة دوم سدة 13ق نيز پس از آخرين دفاع ايرانيان از هرات نزديك به 5 هزار خانوار از ايل هزاره توسط حسام السلطنه از قلعه نو در بادغيس به منطقة خراسان كوچانده شدند كه پس از مدتى دو هزار خانوار از آنان به هرات برگشتند و دولت ايران نيز باقى آنها را به اسفراين كوچ داد. پس از چندي شماري از آنان بر اثر وبا و بيماريهاي ديگر از ميان رفتند و باقيماندة آنان به اطراف مشهد منتقل شدند (ييت، 120-121). در حال حاضر، منطقة اسفراين به انضمام سبزوار و درگز داراي قرارگاههايى براي جذب كوچ نشينان است (پاپلى، 96). شهرستان اسفراين هم اكنون محل ييلاق و قشلاق چندين طايفة مستقل همچون باچوانلو، باچكانلو، بريمانلو، توپكانلو، قهرمانلو، ملوانلو، ميلانلو و ناصري است كه مجموعاً 620 خانوار عشاير ييلاقى و 287 خانوار عشاير قشلاقى را تشكيل مىدهند. دهستانهاي بام، رويين، زرق آباد، صفى آباد، فرطان و ميلانلو محل رفت و آمد آنهاست (نكـ : سرشماري اجتماعى...، 29). اهالى شهرستان اسفراين به زبانهاي فارسى، تركى و كردي صحبت مىكنند و پيرو مذهب تشيع، يا حنفى مذهبند ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا).
آمارنامة استان خراسان (1372ش)، سازمان برنامه و بودجة استان خراسان، تهران، 1373ش؛ پاپلى يزدي، محمدحسين، كوچ نشينى در شمال خراسان، ترجمة اصغر كريمى، مشهد، 1371ش؛ سالنامة آماري هواشناسى، سالهاي 1353- 1363ش،سازمان هواشناسى كشور، تهران، 1361-1367ش؛ سرشماري اجتماعى - اقتصادي عشاير كوچنده (1366ش)، جمعيت عشايري دهستانها، كل كشور، مركز آمار ايران، تهران، 1368ش؛ سرشماري عمومى نفوس و مسكن (1365ش)، نتايج تفصيلى، شهرستان اسفراين، مركز آمار ايران، تهران، 1368ش؛ فدايى، احمد، جغرافياي شهرستان اسفراين، مشهد، 1373ش؛ فرهنگ اقتصادي دهات و مزارع، استان خراسان، جهاد سازندگى، تهران، 1363ش؛ فرهنگ جغرافيايى آباديهاي كشور (غلامان - عشق آباد)، ادارة جغرافيايى ستاد ارتش، تهران، 1367ش، ج 11- 19؛ فرهنگ روستايى (1365ش)، مركز آمار ايران، تهران، 1369ش؛ مبشري، فريدون و ديگران، ارزيابى وضع موجود و امكانات توسعة منابع آب، منطقۀ خراسان، تهران؛ مفخم پايان، لطف الله، فرهنگ كوههاي ايران، تهران، 1352ش؛ نام و نشان معادن فعال كشور (1365ش)، مركز آمار ايران، تهران، 1368ش؛ ييت، چارلز ادوارد، سفرنامۀ خراسان و سيستان، ترجمة قدرت الله روشنى زعفرانلو و مهرداد رهبری، تهران، 1365ش.
مژگان نظامى
اين شهر مركز شهرستان اسفراين، در 57 و 29 طول شرقی و 37 و 6 عرض شمالی و در ارتفاع 220 ،1متري از سطح دريا واقع است . اسفراين بر سر راه بجنورد - سبزوار قرار گرفته است و با مشهد، مركز استان ، 350 كم فاصله دارد. اين شهر در دامنۀ كوه شاه جهان واقع شده است و ارتفاعات آلاداغ نيز در شمال آن قرار دارد. رودخانۀ فصلی بيدواز كه از كوه شاه جهان سرچشمه می گيرد، از ميان شهر می گذرد و سرانجام ، به رودخانۀ كال شور می پيوندد ( فرهنگ جغرافيايی، 12). نام اين شهر به صورتهاي سبراين ( حدود العالم، 30، 89)، سفراين ( تاريخ سيستان، 251)، اسپراين (بيهقی، 614)، اسپرايين ( برهان قاطع، 1/ 118) و اسفرايين (ثعالبی ، يتيمة... ، 4/ 437؛ ياقوت ، 1/ 246؛ قزوينی ، 295) نيز آمده است . از گذشتۀ ديرينۀ اين شهر آگاهيهاي روشنی در دست نيست و معلوم نيست كه پيش از دوران ساسانی نيز آباد بوده است ، يا نه ؟ همين قدر می توان گفت كه به هنگام ورود مسلمانان به خراسان ، شهري قديم بوده است . اسفراين در 30 يا 31ق به دست عبدالله بن عامر گشوده شد و كهن ترين سند پس از اسلام كه از اسفراين ياد كرده ، كتاب فتوح البلدان است (بلاذري ، 403-404؛ نيز نک : قدامه، 401؛ ابن اثير، 3/ 124- 125)، ولی از تخريب اسفراين به هنگام فتح آن گزارشی در مآخذ و منابع اسلامی ديده نشده است . جغرافی نگاران و مورخان دورۀ اسلامی اسفراين را سرحد ميان نيشابور و گرگان دانسته ، و آن را از بلاد نيشابور نوشته اند. راه سراسري نيشابور به گرگان از دشتی می گذشت كه اسفراين در وسط آن بود (اصطخري ، 217؛ ابن رسته ، 171؛ مقدسی ، 318؛ ابن حوقل ، 2/ 428، 453، 456؛ ادريسی ، 690). جغرافی نگاران قديم از جايی به نام مهرجان نام برده اند، اما برخی از آنان اسفراين و مهرجان را يك محل ، و مهرجان را لقب اسفراين دانسته (بيرونی ، 2/ 570)، و نوشته اند كه قباد ساسانی اسفراين را به سبب آب و هواي خوش آن مهرجان (مهرگان ) ناميد(سمعانی ،5/ 414؛ ابوالفدا، 449) و برخی ديگر به خصوص جغرافی نويسانی همچون اصطخري (ص 284)، ابن حوقل (2/ 456)، مقدسی (ص 352) كه از فواصل شهرهاي خراسان ياد كرده اند، اسفراين و مهرجان را دو محل جدا از هم دانسته ، و فاصلۀ آن دو را دو روز راه نوشته اند. ادريسی علاوه بر آنكه اسفراين را به وفور نعمت ، و مردمش را به نيكی ستوده ، مهرجان را جداگانه وصف كرده است كه شهري آباد، داراي ميدانها و بازارها بوده است (ص 690، 692)، ولی ياقوت حموي مهرجان را نام قديم اسفراين دانسته كه بعدها اين نام به دهكده اي در كنار شهر اسفراين داده شده است . به گفتۀ وي ناحيۀ اسفراين 451 قريه را شامل می شده است (1/ 246-247، 4/ 698 - 699). به نوشتۀ مؤلف ناشناختۀ حدود العالم، اسفراين«شهري آبادان و با نعمت» بوده است (ص 89). يكی از علويان طبرستان به نام حسن ابن حمزه كه شاعري توانا بود، در سدۀ 4ق در سفري به قصد زيارت آستان امام هشتم از منازل ميان راه از جمله اسفراين در قصيده اي عربی ياد كرده است (ابن اسفنديار، 102- 105). زكرياي قزوينی مردم اسفراين را اهل خير و صلاح دانسته است (ص 295). حمدالله مستوفی اسفراين را شهري متوسط دانسته ، و از كاسۀ بزرگی با محيطی برابر 12«گز خياطی» كه از روي ساخته شده ، و در مسجد شهر قرار داشته ، سخن گفته است . به نوشتۀ وي در شمال اسفراين قلعۀ محكمی بوده كه آن را«دز صعلوك» می خواندند. هواي اسفراين معتدل ،و آب آن از رودخانه است ،اما توابعش داراي قنوات بوده اند(ص 149). زين العابدين شيروانی اسفراين راقصبه اي دلنشين ، با آبی«معتدل» و هوايی«بهجت قرين» دانسته كه«ميوۀ سردسيرش ممتاز و گردكانش بامتياز» بوده است (ص 147). به آثار برجاي مانده از شهر كهن اسفراين ، بلقيس گفته می شود كه با اندكی فاصله (در حدود 3 كم) در جنوب مركز شهر كنونی اسفراين قرار دارد كه ميان آباد ناميده می شود. ميان آباد نام جديدي است و اين نام در متون تاريخی و جغرافيايی پيش از دورۀ قاجار ديده نشده است . احمد بهمنيار فاصلۀ ميان سبزوار و اسفراين را ميان آباد ناميده است (ص 346). اين امكان وجود دارد كه در 1000ق / 1592م اهالی شهر قديم پس از خرابی شهر و تخريب قنوات به دست عبدالمؤمن خان ازبك (نک : اسكندربيك ، 2/ 445-446)، محل كنونی را آباد كرده باشند و چنانكه گذشت ، بعدها به تدريج خرابه هاي شهر كهنه نام بلقيس به خود گرفت.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید