آتشکده
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 16 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/230001/آتشکده
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
1
آتَشْكَده، پرستشگاه زردشتیان كه آتش در جایی خاص از آن قرار دارد و مهمترین آیینهای دینی در آن و در برابر آتش انجام میگیرد. زمان آغاز برپاداشتن آتشكده معلوم نیست. ظاهراً زردشتیان از سدۀ 4قم به بعد به تقلید از مردم بینالنهرین به ساختن معبد پرداختهاند. پیش از آن مراسم دینی آنان در فضای آزاد و بهویژه بر بلندیها انجام میگرفت. اطلاعات ما دربارۀ آتشكدهها خصوصاً از دورۀ ساسانی و اسلامی است. آتشكدههای آن دوران معمولاً بنای مكعب گنبدداری بوده كه چهارطاق نامیده میشده است. مقدسترین قسمت هر آتشكده، جایی كه آتش در آن نگاهداری میشود، اتاق كوچك مكعب یا مكعبمستطیلشكلی است به نام گنبد (در اصطلاح زردشتیان ایران)، یا آتشگاه (در اصطلاح زردشتیان هندوستان). اصطلاح گنبد در این مورد در زبان پهلوی نیز رایج بوده است. در آتشكدههای زردشتیان هند (پارسیان) دیوار این اتاق مشبك است تا عبادتكنندگان بتوانند آتش را از دور ببینند. اینگونه آتشكدهها دارای دری است كه موبدان برای خدمت به آتش از آن در وارد اتاق آتش میشوند. آتشكدههای قدیمی یزد و كرمان دارای اتاق بزرگی است (به نام گَهَنْبارخانه یا محراب و غیره) كه عبادتكنندگان در آن اجتماع میكنند و آتش در اتاقی مجزا با دیوارهای ضخیم به دور از چشم پرستشكنندگان نگاهداری میشود. در گذشته برای محفوظ ماندن آتش و آلوده نشدن آن، جز روحانیان زردشتی هیچكس مجاز به داخل شدن به آن اتاق و دیدن آتش مقدس نبود. در سدههای 13 و 14ش، در كرمان و یزد و تهران آتشكدههایی به سبك آتشكدههای پارسیان هند (آگیاری) ساخته شده است كه در آنها آتش در اتاق مكعبشكلی كه در وسط قرار دارد، میدرخشد و از پنجرههای شیشهای قابل رؤیت است. آتشدان در گودی بالای ستونیگرد و سفالی (در قدیم سنگی، به نام مَغرِب در كرمان، كَلَك در یزد و آدُخْش در شریفآباد اردستان) در زیر قبهای نهاده شده است.آتشكدهها بنا بر اهمیت نوع آتشی كه در آن است، به 3 دسته تقسیم میشوند: آتشِ بَهْرام، آدُران و دادگاه: 1. برای تأسیس آتش بهرام (در زبان پهلوی آتَخْشِ وَهْرام) 16 آتش گوناگون مانند آتش خانگی و آتش صنعتگران و غیره گردآوری میشود و در طی دعاخوانیهای متعدد و مراسم دینی دقیق و طولانی «تطهیر» و «تقدیس» میگردد. پس از این مراسم، آتش مقدس را با تشریفات دینی خاص در اتاق مخصوص در آتشكده در زیر قبه بر جای خود مینهند، یا اصطلاحاً بر تخت مینشانند. پس از آن فقط موبدانی كه دارای شرایط و درجات خاص دینی باشند، میتوانند برای خدمتگزاری به آن اتاق (گنبد) داخل شوند.
آتشكدهای كه اینگونه آتش در آن جای دارد، بهویژه آتشكدۀ بهرام (یا آتشِ بهرام (ایزد پیروزی در نزد ایرانیان قدیم) نامیده میشود؛ 2. تقدیس آدُران (یا به اصطلاح پارسیان هند آدریان، در پهلوی به گونۀ عام آدُر یا آتَخْش) بسیار آسانتر است. 4 نوع آتش برای این منظور كافی است، ولی تشریفات بر تخت نشاندن آن در گنبد همانند آتش بهرام است، اما خدمتگزاری آن سادهتر است. این نوع آتشكده در ایران دَرِ مهر، و در هند آگیاری نامیده میشود؛ 3. دادگاه (در پهلوی آدَروگ) آتشی است كه تنها از یك آتش خانگی تقدیسشده، تشكیل مییابد. گرچه تقدیس این آتش بهوسیلۀ روحانی زردشتی انجام میگیرد، اما هر فرد عادی زردشتی میتواند آن را خدمت كند. این خدمت، یعنی هیزم و بوی خوش بر آن نهادن، مستلزم تشریفات بسیار كمی است. آتش دادگاه در 2 مكان میتواند وجود داشته باشد: یكی در معبد عمومی كه با همان تشریفات دو آتش دیگر در گنبد قرار میگیرد، دیگری در اتاق كوچكی نزدیك دخمه كه روحانیان یا مردم عادی زردشتی از آن مراقبت میكنند. همچنین در بعضی خانههای اعیانی زردشتی، خصوصاً در هندوستان، آتش دادگاه برای اجرای اعمال دینی نگاهداری میشد. اغلب این آتشهای خصوصی بعداً در معبدی مستقر گشته و تبدیل به آتشكدۀ عمومی شدهاند. آتشِ مرتبۀ پایینتر نمیتواند به مرتبۀ بالاتر تبدیل گردد و اگر آتشی به ناچار باید به آتشكدۀ دیگری نقل شود، با آتش مستقر در آن آتشكده در زیر یك گنبد قرار نمیگیرد، بلكه آتش منتقل شده در اتاقی جداگانه نگاهداری میشود و دو آتش از یكدیگر دور میمانند.از میان آتشكدههای دوران ساسانی 3 آتشكده كه در آنها آتش بهرام میدرخشیده است، از اهمیت بسیاری برخوردار بودهاند: 1. آذَرْ فَرْنْبَغ؛ 2. آذَرْ گُشْنَسب؛ 3. آذَر بُرزینمهر. هركدام از این آتشكدهها منسوب به یكی از طبقات اجتماعی ساسانی است: فَرْنْبَغ آتشِ روحانیان، گُشنسب آتشِ جنگجویان و بُرزینمهر آتشِ كشاورزان است. آذر فرنبغ در دورۀ ساسانی در كاریان فارس جای داشته، اما بر طبق افسانهای، اصلاً از خوارزم بدان ناحیه انتقال یافته بوده است. گُشنسب كه ظاهراً آتش قدیم مغان ماد بوده، در كنار دریاچۀ اورمیه احتمالاً در شیز (تخت سلیمان) در آذربایجان بوده و در دورۀ ساسانی مهمترین آتشكده بهشمار میرفته است. بُرزینمهر در كوه ریوَنْد نیشابور قرار داشته است. قابل توجه است كه هریك از این 3 آتشكده به سرزمین اصلی یكی از 3 سلسلۀ بزرگ ایرانی یعنی مادها و پارتها و ساسانیان منتسب بوده است. در دورۀ ساسانی بُرزینمهر، آتش ناحیۀ پارت، به علل سیاسی از اهمیت كمتری برخوردار بوده است. علاوهبر این 3 آتشكدۀ مهم و بزرگ، آتشكدههای بسیاری وجود داشته كه خرابههای بعضی از آنها هنوز بر جای است. شاهان ساسانی در هنگام جلوس آتشی را تأسیس میكردند كه مبدأ سالهای پادشاهی آنان بهشمار میرفت. امور آتشكدهها در دوران ساسانی برعهدۀ دیوان خیرات (دیوانِ كِردَگان) یا اوقاف (رُوانَگان) بوده است، و خطی كه محاسبات امور آتشكده بدان نوشته میشده «آتش هَمار دفیره» نام داشته است.پس از اسلام برخی آتشكدهها تا چند قرنی بر جای ماندند، ولی با گروش ایرانیان به اسلام بهتدریج از شمار آنها كاسته شد و به ویرانی گرایید. ویرانههای بسیاری از آنها اكنون باقی است. بعضی آتشكدهها با تغییراتی تبدیل به مسجد شد، مانند مسجد جمعۀ اصفهان یا اردستان و جز آن. در معماری دورۀ اسلامی ایران، بهویژه در ساختمان مساجد، از طرح بنای آتشكده (چهارطاق) استفاده شده است.
اصفهانی، حمزه، التنبیه علی حدوث التصحیف، به كوشش آل یاسین، بغداد، مكتبةالنهضة، 1387ق، ص 67؛ بُنْدَهشن، به كوشش ب ت انكلساریا، بمبئی، پارسی پنجایت، 1908م، فصل 18: بند 17، فصل 26: بند 44 خوارزمی، احمدبن یوسف، مفاتیح العلوم، به كوشش فان فلوتن، لیدن، 1895م، ص 118؛ روایات پهلوی، به كوشش ب ن دابار، بمبئی، پارسی پنچایت، 1913م، ص 136؛ زادِسْپَرَم، گزیدههای زادِسْپَرَم، به كوشش ب ت انكلساریا، بمبئی، 1964م، فصل 29: بند 3؛ فرخ مردوهرام، مادیگان هزار دادستان، به كوشش ت د انكلساریا، بمبئی، 1912م، 2 / 37؛ كریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ رشید یاسمی، تهران، ابنسینا، 1345ش، صص 182-192؛ معین، محمد، مزدیسنا و ادب پارسی، دانشگاه تهران، 1338ش، صص 273-375؛ نیز:
Boyce, M., A History of Zoroastrianism, Leiden, 1975, I / 167; id, «The fire-temples of Kerman», Acta Orientalia, 30 (1966), pp. 51-72; id, «On the Zoroastrian temple cult of fire», JAOS, 95 / 3 (1975), pp. 454-465; id, «On the sacred fires of the Zoroastrians», BSOAS, 31 / 1, (1968), pp. 52-68, 31 / 2, pp. 287-289; Duchesne – Guillemin, J., La religion de l, Iran ancien, Paris, 1962, pp. 85-90; Erdmann, K., Das iranische Feuerheiligtum, Leipzig, 1941; Godard, A., Athâr-e Iran, 1936, I(1) / 187-210, 1938, III(1) / 3-72: Modi, J. J., The Religious Ceremonies of the Parsees, Bombay, 1937, pp. 199-330; Schippmann, K., Die iranischen Feuerheiligtümer, Berlin-NewYork, 1971; Widengren, G., Les religions de l, Iran, Paris, 1968, pp. 300-304; Wikander, S., Feuerpriester in kleinasien und Iran, Lund, 1946, pp. 59, 60, 63-64.
احمد تفضلی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید