پشتو، ادبیات
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 22 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229434/پشتو،-ادبیات
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
13
پَشْتو، اَدَبیات، ادبیات پشتو متشكل از دو بخش است: نخست ادبیات شفاهی یا مردمی (فولكلور) و دیگر ادبیات علمی و مكتوب. ادبیات مردمی و شفاهی پشتو بسیار غنی است و انواع گوناگون دارد كه از آن جمله است: كیسه (قصه، افسانه)، چیستان، مَتَل (مثل) ، لَنْدَی (به معنای كوتاه و همانند هایكو در ژاپنی)، لوبه (بازی)، چاربیته (چهاربیتی)، بگتئی، نیمكئی، بدل، اَلاّهو (لالایی)، رباعی، ناری (نعره)، ساندی، سندری (سرود و ترانه) و غزل (جیلانی، 81-86). برخی از پژوهشگران پیشینۀ گونههایی از ادب شفاهی پشتو ــ مثلاًلندی ــ را به عصر وداها میرسانند ( اردو ... ، 5 / 622؛ بخاری، 34). گونههایی از ادبیات مردمی پشتو در سدۀ حاضر گردآوری و چاپ شده است (مثلاً لندی، كابل، 1363ش). دربارۀ ادبیات مكتوب، برخی 3 جملۀ مذكور در كتیبۀ سنگی داریوش (سدۀ 5 ق م) را به زبان پشتو دانستهاند. برخی از تذكرهنگاران مطالب این كتیبه را موزون و آن را در بحر خفیف میدانند. صورت اصلی كتیبه و برابر آن به زبان پشتو چنین است: صورت اصلی: نی اریكه آهم، نی دروغنه آهم، نی زور كره آهم صورت پشتو: نی اریكی اوم، نی دروغژن اوم، نی زوركره اوم ترجمۀ فارسی: نه بدخواه بودم، نه دروغزن بودم، نه زوركار بودم (جعفری، شم 4، ص 52). در 1319ش / 1941م عبدالحی حبیبی، پژوهشگر افغان، بخشهایی از تذكرۀ الاولیا تألیف سلیمان ماكو را انتشار داد كه آثار منظوم پشتو تا سدۀ 5ق / 11م را دربردارد. وی همچنین كتاب پَتَه خزانه (گنج پنهان) را به سال 1323ش / 1944م در كابل منتشر كرد كه به ادعای او در سالهای 1141 و 1142ق توسط محمد هوتك در قندهار تألیف گردیده است و شرح حال و آثار سخنوران زبان پشتو، از 100 تا 1100ق / 718 تا 1689م، یعنی تا روزگار مؤلف را در بردارد (حبیبی، «الف»). اما برخی پژوهشگران و دانشمندان، ازجمله مرگنستیرنه در صحت و اصالت نسخهها به لحاظ تاریخی و نسخهشناسی تردید كردهاند (نک : EI2, I / 220؛ جعفری، شم 3، ص 434-435). ظاهراً نخستین اثری كه به زبان پشتو تألیف شده، كتابی دربارۀ تاریخ فتح «سوات» به دست یوسفزیان است («پشتو»، 10) كه راورتی از آن با عبارت تاریخ یوسفزیان یاد كرده است و نام مؤلف آن را شیخ مَلی مینویسد (نک : EI2، همانجا)، اما اطلاع بیشتری دربارۀ این اثر و نسخۀ آن در دست نیست. كتاب دیگری كه نسخۀ آن موجود است و صحت آن تأیید گردیده، خیرالبیان، تألیف بایزید انصاری معروف به «پیر روشان» است. این كتاب كه به زبانهای پشتو، فارسی و عربی نگاشته شده، دربردارندۀ آموزشهای عبادی و اعتقادی است كه او برای پیروان خویش نگاشته است. همچنین رسالهای منظوم در عرفان با عنوان فرحت المجتبی از همین نویسنده در دست است. برخی از پیروان پیر روشان نیز آثاری به زبان پشتو پدید آوردهاند، مانند الف نامه مشتمل بر قصاید و رباعیات، اثر ارزانی خویشگی كه در این كتاب بر حسب هر حرف از الفبا، ابیاتی آورده است. آخوند درویزه ننگرهاری (د 1028ق) از مخالفان و رقیبان پیر روشان، نیز چندین اثر تألیف كرد كه مهمترین آنها مخزن اسلام یا مخزن افغانی (مقصود از افغانی، زبان پشتوست) به نثر مسجع دربارۀ عقاید و فقه حنبلی است. این اثر چندبار به چاپ رسیده است. مخزن اسلام بعدها توسط نویسندگان دیگر تكمیل و قطعاتی به زبان پشتو به آن افزوده شد، مانند داستان یوسف و داستان ابراهیم (ع) و قطعۀ معروف به «شمایل نامه» از آخوند احمد (سدۀ 11ق). قدیمترین شاعر عرفانی زبان پشتو كه دیوانش در دست است، میرزاخان انصاری نوۀ بایزید انصاری است. در اواخر سدۀ 11ق / میانۀ سدۀ 17م، دولت لِوانی فن عروض را وارد ادبیات پشتو كرد و خود در دیوانش قصاید و غزلیات و رباعیاتی به زبان پشتو دارد. معروفترین و محبوب ترین شاعر پشتون، خوشحال ختك (1022-1106ق / 1613-1694م) رئیس قبیلۀ ختك، شاعری میهن دوست، مبارز، حماسیسرا و نویسندۀ آثار مفید در موضوعات گوناگون است كه قریحه و اندیشۀ آزاد او كشش خاصی به اشعارش بخشیده است (یونس، 35-40؛ الفنستن، 192- 198). دیوان اشعار او مشتمل بر غزلیات و قصاید و اشعار حماسی است. از او همچنین رسالههایی مانند بازنامه، طبنامه، سوات نامه، بیاض، زنجیری، نیز برجای مانده است. دیوان اشعار او در 1952م به كوشش محمدكامل مُهمند در پیشاور منتشر شده است. چندین تن از دودمان خوشحال ختك نیز شاعر بودند. پسرش اشرف خان هم اشعاری به پشتو و فارسی دارد، و پسر دیگرش عبدالقادر، فصولی از گلستان سعدی را به پشتو ترجمه كرد و آن را گلدسته نام نهاد. فرزند دیگر او سكندرخان لیلی و مجنون و داستان یوسف و زلیخا را به نظم پشتو درآورد و رسالههای دیگری هم به زبان پشتو نوشت. افضل خان ختك، فرزند اشرف خان تاریخ افغانان را با عنوان تاریخ مرصع نگاشت. این كتاب در پیشاور به چاپ رسیده است. همو تحریری از كلیله و دمنه، موسوم به عیار دانش را به زبان پشتو ترجمه كرد. معروفترین شاعران متقدم پس از خوشحالخان ختك در میان مردم، عبدالرحمان و عبدالحمید (هر دو در گذشتۀ 1112 ق / 1700 م) بودند (EI2, I / 221؛ «پشتو»، همانجا). احمدشاه درانی (ه م) بنیانگذار سلسلۀ درانی، خود به زبان پشتو شعر میسرود (EI2، همانجا). امادر دولت اوتوجه بیشتر بهلشكركشیها و سازماندهی نظامی و اداری كشور معطوف بود. با این همه، در روزگار او یكی از شاعران و ادیبان زبان پشتو به نام پیر كاكر، كتاب معرفت الافغان را تألیف كرد كه نخستین دستور زبان پشتو به شمار میرود. در نیمۀ دوم سدۀ 12ق/18م افرادی از دودمان خوشحال ختك و حافظ رحمتخان خدمات مهمی به زبان پشتو انجام دادند كه از آن میان میتوان از تألیف ریاض المحبه توسط نواب محبتخان و عجایب اللغه از الله یارخان یاد كرد. در نیمۀ اول سدۀ 12 ق عبدالرحمان مهمند، معروف به رحمان بابا (1042- 1128 ق) به پشتو شعر میسرود و دیوان مفصلی از او برجای مانده است. برخی از شاگردان او نیز دارای دیوان اشعار به پشتو هستند. نیمۀ اول سدۀ 13ق/19م را به سبب ناپایداریهای حكومتها و آشوبهای سیاسی میتوان دورۀ فتور در ادب فارسی و پشتو در افغانستان دانست. با این همه، آثاری به زبان پشتو در افغانستان و هند به وجود آمد. نسخۀ خطی دیوان قاسم علی افریدی كه در 1230 ق/1815 م در هند تدوین شده است، در اسلامیه كالج پیشاور نگهداری میشود. در همین دوره در قندهار، آخوندزاده حبیبالله، معروف به محقق قندهاری، در كنار تألیف آثار متعدد فارسی، كتابی هم به نظم پشتو، به نام منهاج العابدین نوشت (میرحسین شاه، 50-51). امیرشیر علی خان (1296ق / 1879م) پادشاه افغانستان، به زبان پشتو توجهی ویژه داشت. به دستور او، القاب و مناصب صدراعظم، وزیران، افسران و اصطلاحات نظامی به پشتو تغییر یافت (فرهنگ، 2(2) / 635). در دوران همو، كتابهای نظامی از انگلیسی به پشتو ترجمه، و در مشقهای نظامی به جای زبان فارسی از فرمانها و اصطلاحات زبان پشتو استفاده شد. از آثار این دوره، كتابی در مشق و قواعد لشكر پیاده، تألیف یا ترجمۀ عبدالقادر پیشاوری است كه در 1289 ق / 1872 م در بالاحصار كابل چاپ شد. همچنین فیض محمد آخوندزاده كتاب منظوم روضةالمجاهدین را به نام امیر شیرعلی خان نوشت. در روزگار امیر عبدالرحمان (1319ق / 1901م) آثاری ازجمله پندنامهای با نام سررشتۀ اسلامیۀ روم انتشار یافت (كابل، 1304ق / 1886م). در این زمان بیشتر اعلانات دولتی به زبان پشتو بود (میرحسین شاه، 52-53). در عصر امیر حبیبالله (1337ق/1919م) با فعالیتهای محمود طرزی (1312ش/1933م) و انتشار نشریۀ سراج الاخبار توجه به زبان و ادب پشتو جدیتر و بیشتر شد. این نشریه زبان پشتو را زبان ملی، و آموزش آن را واجب دانست. «انجمن عالی معارف» با توجه به نظر بیان شده در سراج الاخبار، پشتو را جزو مواد درسی معارف ساخت. در روزگار امیر امانالله (1339ش/1960م) انجمنی به نام «پشتو مَرَكه» (انجمن پشتو) تأسیس، و كتابهای درسی به زبان پشتو تألیف گردید. در لوایح و مقررات دولتی زبان پشتو را اصل، و دری را ترجمه میدانستند (میرحسینشاه، 55، 56). در روزگار محمدظاهرشاه و صدارت سردار محمدهاشم خان، پشتو یگانه زبان رسمی كشور اعلان شد. حتى كتابهای درسی را نیز عموماً به پشتو برگردان و چاپ كردند، اما پس از مدتی دوباره زبان فارسی در كنار زبان پشتو زبان ملی كشور اعلام شد (فرهنگ، 2(2) / 635- 638). در پاكستان گشایش آكادمی پشتو و انجمنهای ادبی، پژوهش در تاریخ زبان پشتو، حروف چینی و ماشین نویسی با الفبای پشتو، تألیف فرهنگهای دوزبانه و نهضت ترجمه به تقویت زبان پشتو كمك كرده است. همچنین بررسیها و تحقیقات خاورشناسان روسی، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی و نروژی برای پشتو شهرت جهانی آورد ( اردو، 5 / 636). در افغانستان تأسیس انجمن پشتو (پشتو تولنه) و كوشش دانشمندان افغان كه از پیشروان آنان میتوان از حبیبی، خادم، رشتین، بینوا، مجروح و الفت یاد كرد، در تقویت زبان پشتو بسیار اثر گذاشت. در پاكستان نیز گروهی از دانشمندان پشتو زبان به تقویت و رشد این زبان همت گماشتندكه پیشروانآنان، پیرزادهعبداللهشاه،احمدشاهرضوانی، منشی احمدجان و حافظ محمدادریس بودند كه انوارالحق نام بسیاری دیگر را نیز یاد كرده است (نک : همانجا). در ایران بررسیها در مورد زبان و ادبیات پشتو اندك و انگشت شمار است. در لغت نامۀ دهخدا (ذیل پشتو) به تلخیصِ نوشتهای از عبدالحی حبیبی بسنده شده است. در جلد سوم دانشنامۀ ادب فارسی، ذیل مدخل پشتو مقالۀ مفصلی تألیف و چاپ شده است؛ اما نخستین و دقیقترین بررسی زبان شناسانه دربارۀ زبان پشتو، در ایران، به قلم علی اكبر جعفری در چند شمارۀ مجلۀ سخن (دورۀ 16 و 17) انتشار یافته است. یكی از مهمترین آثار پشتو دربارۀ تاریخ ادبیات این زبان به قلم زَلْمی هیوادمَل با عنوان د پشتو ادبیاتو تاریخ در 1370ش نگاشته شده است. برای اطلاعات بیشتر میتوان به این منابع مراجعه كرد:
Ahmad, Sāhibzada Shakil, English tr. Swāt- Nāma of Khushhāl Khatak, Peshawar, 1998; Darmesteter, J., Chants populaires des Afghans, Paris, 1888-1890; Dupree, L., Afghanistan (Some Pashto Poems), tr. S. Sphoon, Princeton, 1980; Howell, E. and O. Caroe, The Poems of Khushhāl Khān Khatak, With English Version, Peshawar, 1963; Khushhāl Khan Khatak, Muntakhabāt, A Selection of Khushhāl Pashto Poems with Urdū, tr. Sayyid Anwār-ul-Haqq, Peshawar, 1957; MacKenzie, D. N., Poems from the Divān of Khushhāl Khan Khatak, London, 1965; Majrouh, S. B., Le Suicide et le chant, New York, 2003; Morgenstierne, G., « Khushhāl Khān, the National Poet of the Afghans», Journal of the Royal Central Asian Society, 1960; Ravān Farhādi, A. G., «Khushḥāl Khān Khatak», EI2, V / 72; Who’s Who in Afghanistan, ed. L. W. Adamec, Graz, 1975.
اردو دائرۀ معارف اسلامیه، لاهور، 1963- 1968م؛ الفنستن، مونت استوارت، افغانان (گزارش سلطنت كابل)، ترجمۀ محمد آصف فكرت، مشهد، 1376ش؛ بخاری، فارغ، «پشتو ادب كی تاریخ»، تاریخ ادبیات مسلمانان پاكستان و هند، به كوشش فیاض محمود، لاهور، 1971م، ج (1)13؛ جعفری، علیاكبر، «پشتو»، سخن، تهران، 1346ش، شم 3 و 4؛ جیلانی، انوارالحق، پشتو نامه، لاهور، 1353 ش / 1975 م؛ حبیبی، عبدالحی، مقدمه بر پته خزانه، محمد هوتك بن داوود، كابل، 1339ش؛ فرهنگ، محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، مشهد، 1371ش / تهران، 1377ش؛ لغت نامۀ دهخدا؛ میرحسین شاه، «پشتو در قرن نوزده و اوایل قرن بیست»، عرفان، كابل، 1355ش؛ یونس، محمد، الحدود تتكلم او تاریخ شعب و مناضل، 1965م؛ نیز:
EI2; «PaŞḥto», Linguistic Survey of India, ed. G. A. Grierson, Delhi, 1973, vol. X.
عبدالغفور روان فرهادی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید