پان تورانیسم
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 21 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229368/پان-تورانیسم
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
13
ترك پرستی نه تنها در درون امپراتوریهای عثمانی و روسیه، بلكه در بیرون از آنها در اروپا نیز نفوذ كرد و به هنگام جنگ تركیه و روسیه در 1294ق / 1877م در میان مجارها نیز ظهور كرد. همین روحیات سبب شد كه بعدها بلغارستان نیز در كنار مجارستان و عثمانی قرار گیرد. شركت بلغارها در جنگ جهانی اول شاهد این مدعاست. در بوداپست و صوفیه سیاستهای ضدروسی موجب بروز گرایشهای پان تورانیستی در مجارستان و بلغارستان شد. یك سال پیش از جنگ جهانی اول، نمایندگان این دو كشور در كنگرۀ پان تورانیستها كه در شهر استانبول تشكیل یافته بود، شركت كردند. سخنان یكی از نمایندگان بلغارستان، نشانهای از اعتراض به روسیه و اسلاوهاست. وی گفت: «مارا،هون بنامید، ترك و تاتار بنامید، اما اسلاو خطاب نكنید» (زارهواند، 25-26). مجلۀ توران كه به زبان مجاری در بوداپست منتشر میشد، شمارۀ ژانویه - فوریۀ 1918 خود را به سرزمین توران اختصاص داد و محدودۀ توران را بدین شرح مشخص كرد: «دریای كاسپی (خزر)، فلات ایران، سرچشمۀ سیر دریا و ایرتیش، فلات اكمولینسك و استپهای پهناور» (نک : همو، 21-22). جنگ روس و ژاپن و شكست روسیه، دولت این كشور را تضعیف كرد. در جمادی الآخر 1323 / اوت 1905 نخستین كنگرۀ مسلمانان روسیه برگذار شد و قطعنامهای دربارۀ نیاز به وحدت مسلمانان روسیه و تأسیس سازمانی دائمی با مجلسی مركزی صادر شد كه محل آن در باكو بود. كنگرۀ دوم در ژانویۀ 1906 به ریاست گاسپرالی برگذار شد و هدفش اتحاد مسلمانان روسیه بود. كنگرۀ سوم در اوت 1906 برگذار شد كه تصمیم گرفت حزبی سیاسی به نام اتفاق المسلمین تأسیس شود (لاندو، 36-37). در این كنگره تركی استانبولی به عنوان زبان رسمی اعلام، و نظام درسی عثمانی پذیرفته شد (زارهواند، 43). پس از رهایی دولت روسیه از جنگ خاور دور و فشار انقلابیون، سركوب فعالان سیاسی از سرگرفته شد. همین امر موجب گردید كه سران پان تورانیست روسیه باردیگر به دولت عثمانی روی آورند، حال آنكه در خود تركیه هنوز از جنبش پان تورانیسم، اثری عمده و چشمگیر مشاهده نمیشد (همو، 50-51). در اوایل دهۀ اول سدۀ 14ق / اوایل دهۀ نهم سدۀ 19م نخستین نشانههای جنبش «عثمانی جدید» كه از سوی اروپاییان، نهضت «تركان جوان» نام گرفت، پدید آمد. رهبران این جنبش در اواخر دهۀ 70 و سراسر دهۀ 80 سدۀ 19م تحت پیگرد مأموران سلطان عبدالحمید دوم (1293-1327 ق / 1876- 1909 م) قرار داشتند (كراكوسیان، 70). سیاست خودكامانۀ سلطان عبدالحمید در بیاعتنایی به اجرای اصلاحات (تنظیمات) موجب بروز جنگ میان دولتهای روسیه و عثمانی شد. بوسنی و هرزهگوین، جزیرۀ كرت و بلغارستان اعلام استقلال كردند (ماندلشتام، 8-9). در آن هنگام خود آگاهی ملی تركان عثمانی روبه گسترش نهاد و كوششهایی در جهت رهایی از سیطرۀ فرهنگ ایرانی و عربی صورت گرفت. بعضی راه رهایی را در پیروی از فرهنگ اروپایی میدانستند. مدحت پاشا كه زمانی فرمانداری بلغارستان و سپس حكومت بغداد را بر عهده داشت، یكی از رهبران جنبش «عثمانی جدید» بود. وی برای سركوب نهضت استقلال طلبی مردم بلغارستان، همواره در روزهای مقدس دهها تن از مردم بلغار را بردار میكشید و حدود 30هزارتن از مردم آن سامان را كشت (كراكوسیان، 71). با این وصف وی نخستین قانون اساسی عثمانی را تدوین كرد (زارهواند، 46). پیروان اندیشۀ مدحت پاشا بر خلاف او خیراندیش بودند، ولی در نظر مردم چندان اعتباری نداشتند. نامق كمال نخستین كس از این گروه بود كه با زبان هنر و ادب به تبلیغ نظر خویش پرداخت و در این راستا از واژههای «وطن»، «حریت» و «مشروطیت» بهره جست. در 1306 ق / 1889 م نخستین تشكل تركان جوان در آموزشگاه پزشكی استانبول به صورتی غیر علنی تأسیس یافت. بعضی این گروه را هستۀ اصلی حزب «اتحاد و ترقی» دانستهاند. حزب مذكور در 1308ق / 1891م تأسیس یافت (كراكوسیان، 71, 72). در 1306ق / 1889م علی بیگ حسین زاده كه از باكو به استانبول آمده بود، قصیدهای با عنوان «توران» سرود كه در واقع ندای پان تورانیسم بود (زارهواند، 54). پیش از اعلام مشروطیت، پان تورانیسم در تركیه چندان نیرومند نبود. آقچورا كه به قاهره رفته بود، در مجلۀ ترك چاپ قاهره ضمن انتقاد از عثمانی گرایی و اتحاد اسلام، پان تورانیسم را موفق و مربوط به آینده نامید (همو،57, 58). رفته رفته زمینۀ مساعدی برای فعالیت مبلغان پانتورانیسم فراهم آمد. حزب «اتحاد و ترقی» مركز مناسبی برای تبلیغ پان تورانیسم و بعدها «پان تركیسم» شد. در 1327ق / 1909م كنگرۀ حزب اتحاد و ترقی در سالونیك برگذار شد. در این كنگره محمد ضیاء بیگ به عضویت كمیتۀ مركزی انتخاب شد. اندكی بعد این مبلغ سرشناس نظریۀ پان تورانیسم نام محمد را از روی خود برداشت و خویشتن را ضیاء گوك آلپ نامید (همو، 56-57، 59). در آن زمان در سالونیك دو نشریه به نامهای گنج قلم لر (قلمهای جوان) و ینی لسان (زبان نو) انتشار یافت (EI1). ضیاء گوك آلپ كه از مدتها پیش برنامۀ پان تورانیستها را تبلیغ میكرد، نشریههای مذكور را مناسب یافت. وی در نشریۀ گنج قلم لر شعری را كه سروده بود، به چاپ رسانید و آتیلا و چنگیز را از افتخارات نژاد خویش خواند (زاره واند، 57، 58). وی در ادامۀ شعر ضمن ستایش از اغوزخان به میهن تركان اشاره كرده كه نموداری از اندیشۀ پان تورانیسم است. وی میگوید: میهن تركان، تركیه نیست، تركستان هم نیست، بلكه كشور پهناور و جاودانی توران است (همو، 58، 59). ضیاء گوك آلپ ضمن تهدید دشمنان فرضی و كسانی كه راه دوستی با «تركان» ساخته و پرداختۀ او را در پیش نگیرند، چنین نوشت: «اولاد اغوزخان، هیچ گاه كشورشان توران را فراموش نمیكنند. ای كسی كه دشمن تركانی، به كتابها نظر كن و بنگر فارابیها و الغ بیگها كیستند؟ ابن سینای بزرگ و آتیلای قهرمان اولاد چه كسانی هستند؟ تركان امروزی تیرهای بیش نیستند، اما فردا ملتی واحد خواهند شد. وای بر كسانی كه با آنان دوستی نكنند!» (همو، 90، 91). این اندیشهها مقدمهای برای پانتركیسم بود. خالده ادیب در 1328ق / 1910م داستانی با عنوان «توران نو» نوشت كه وزیر فرهنگ تركیه آن را «انجیل پان تورانیسم» نامید (همو، 61). كسان دیگری از جمله روشنفكران و شاعرانی چون علی كمال، جلال نوری، فكرت لطفی، حمید عبدالحق، توفیق فكرت، شهاب الدین جناب و نظیف سلیمان با نظریۀ پان تورانیسم روی موافق نشان نمیدادند. رضا توفیق، فیلسوف عثمانی مدعی بود كه در سراسر تركیه حتى یك ترك اصیل، جز خاندان سلطنت وجود ندارد (همانجا). مركز حزب اتحاد و ترقی از سالونیك به استانبول انتقال یافت، هم زمان با این انتقال، یوسف آقچورا پان تورانیست مشهور تاتار نشریهای با عنوان ترك یوردو (سرزمین ترك) انتشار داد. ضیاء گوك آلپ عضو مركز اتحاد و ترقی نیز از سالونیك به استانبول رفت. در آستانۀ جنگهای بالكان دو رهبر پانتورانیست كه یكی ترك و دیگری تاتار بود، با یكدیگر ملاقات و هدف مشترك خود را اعلام كردند (زارهواند، 65-66). سقوط سلطان عبدالحمید دوم نتایج مطلوبی در محدودۀ امپراتوری عثمانی به بار نیاورد. به جای روشنفكرانی كه با روحیۀ دموكراتیك پرورش یافته، و طرفدار حكومت پارلمانی بودند، افسران و نظامیان متعصب رشتۀ امور را در دست گرفتند. در 1908م شمار اعضای حزب اتحاد و ترقی كه از 300 تن تجاوز نمیكرد، در 1914م به 350هزار تن رسید (كراكوسیان، 109-110). در ماههای اكتبر و نوامبر 1910 مجمع عمومی حزب اتحاد و ترقی به مدت 13 روز برگذار شد. شعار تركان جوان در این مجمع چنین بود: «تركیه تنها از آن تركان است» (همو، 117). سیاست تركی كردن كشور، اعتراض اقوام غیر ترك تابع امپراتوری را برانگیخت. به عنوان نمونه در دانشكدۀ افسری یكی از استادان اعلام نمود كه: «برای ما ملیت ترك بیش از دین اسلام اهمیت دارد، و غرور نژادی بزرگترین فضیلتهاست». در همان جلسه یك افسر عرب، زبان به اعتراض گشود و گفت: «همۀ عثمانیان ترك نیستند. اگر امپراتوری را بدین شكل تلقی كنیم، كلیۀ عناصر غیر ترك به جای اینكه بخشی از تشكیلات سیاسی زندۀ امپراتوری عثمانی را تشكیل بدهند، بیگانه شمرده خواهند شد» (زارهواند، 102-103). در پی اجرای سیاست تركی كردن در 1910 م عربها و دروزیهای فلسطین و عراق، نیز آلبانیایها، در 1911م در یمن و در 1912م در مقدونیه و باردیگر در آلبانی مردم سر به شورش برداشتند (كراكوسیان، 132). در بند اول قانون اساسی تركیه چنین آمده بود: «تركیه كشوری است غیرقابل تقسیم. هیچ یك از بخشهای آن در هیچ شرایطی حق جدایی ندارد». این به معنای عدم پذیرش حق خودمختاری برای اقوام غیرترك درون امپراتوری بود (همو، 133). مقایسۀ شمار نمایندگان مجلس تركیه در سالهای 1908 و 1910م سیاست تركی كردن كشور را مجسم میسازد. در مجلس تركیه كه در 7 شوال 1326ق / 2نوامبر 1908م گشایش یافت، از مجموع 230 نمایندۀ مجلس، عربها 45، آلبانیاییها 22، یونانیان 27، ارمنیان 10، بلغارها 5، صربها 4، یهودیان 4، كردها 2، دروزیها 1 و تركان 107 نماینده داشتند. شمار نمایندگان ترك كمتر از نصف نمایندگان مجلس بود، ولی در 1910م تركیب نمایندگان تغییر یافت. در این مجلس شمار نمایندگان ترك 228 تن، یونانیها 27، بلغارها 4، عربها 3، ارمنیان 4، یهودیان 3 و والاخها یك تن بود (همو، 135). جنگ بالكان در سالهای 1912-1913م دگرگونیهایی در اوضاع داخلی تركیه پدپد آورد. در دسامبر 1912 معلوم شد كه دولت تركان جوان از نیروهای متحد بالكان شكست خواهد خورد (همو، 147-148). یأس و نومیدی تركیه را فرا گرفت و سبب انتقادهای شدید شد. در این زمان از كریمه، قفقاز، غازان، خیوه، تاشكند و نواحی دیگری كه در مسیر پان تورانیسم فعالیت داشتند، كمكهایی به مقصد تركیه ارسال گردید و احساسی در روشنفكران آنجا پدید آورد كهآنان اروپایینیستند، بلكه آسیایی هستند. این احساس موجب تقویت نظر پانتورانیستهای تركیه شد و در آنان احساس نزدیكی با تركی زبانان آسیا را فراهم آورد و تركگرایی اوج گرفت. بانو خالده ادیب نوشت: آرزوی من دستیابی تركان جهان به عظمت و استقلال سیاسی و فرهنگی است (همو، 75-76). محمد امین رسول زاده در یكی از شعرهای خود ضمن اشاره به سرزمین تركان چنین نوشت: «این كشور پهناور كه بر 3 قاره گسترده است، متعلق به ماست، توران، توران مقدس...» (زارهواند، 87). احساس نزدیكی با تركیزبانان آسیا، احساس دوری و دشمنی با اقوام غیر ترك ساكن آناتولی از جمله یونانیان، ارمنیان، كردان و دیگران را به همراه آورد. چند موضوع در تركیه مطرح گردید كه یكی تركگرایی و دیگر پیوند دادن آذربایجان ایران به اران و شیروان و دیگر مناطق تركی زبان قفقاز و سرانجام تلاش برای پیوند تاتارها، قرغیزها، باشقیرها، یاكوتها، تركان آلتای و غیره بود كه باید آن را پان تركیسم و مولود پان تور٪ - به شمار آورد (ماندلشتام، 12). برای تربیت افراد با روحیۀ ناسیونالیسم ترك، كانونها و انجمنهایی پدید آمد. ورود به این كانونها و انجمنها از همان بدو تأسیس برای عناصر غیر ترك ممنوع بود (زارهواند، 78). در ژانویۀ 1913 انور پاشا طی كودتایی بر بابعالی هجوم برد و با كشتن وزیر جنگ دولت عثمانی، قدرت را در دست گرفت. حاكمیت از آن «تركان جوان» شد (بیات، 111، حاشیۀ 8). دولت جدید به جای آنكه در مسیر اتحاد با اقوام درون امپراتوری عثمانی حركت كند، به سوی اتحاد «اقوام تورانی» گام برداشت (همو، 119) كه از سوی پان تورانیستها با اقبال مواجه شد. به عنوان نمونه، محمد امین رسولزاده، یكی از هواداران نظریۀ ایجاد فدراسیون متحد تركیه و قفقاز بود (زارهواند، حاشیه، 71-72). سیاست پان تورانیستی كه «تركان جوان» در پیش گرفته بودند، در میان اقوام تركی زبان واكنشهای متفاوت داشت. این اقوام تا زمانی كه زیر سیطرۀ بیگانگان، از جمله روسها قرار داشتند، از پان تورانیسم به عنوان عاملی در جهت رهایی خویش بهره میجستند، ولی هیچ یك از آنان نمیتوانستند در مجموعۀ واحدی با یكدیگر متحد شوند. در واقع همین كه اندك امكانی به دست میآمد، دعوی استقلال میكردند. به عنوان نمونه پس از سقوط دولت تزاری در 1917م كنگرۀ ملی «ترك و تاتار» كه در شهر اوفا تشكیل شده بود، خواستار تأسیس یك «دولت ولگا ـ اورالی» گردید، در حالی كه تاتارهای كریمه در قورولتایی (كنكرهای) كه در باغچه سرای برگذار كردند، استقلال خود را اعلام داشتند (زارهواند، 131)؛ حال آنكه این هر دو قوم خود را تاتار مینامیدند. چنان كه دیده شده است، تركی زبانان تابع روسیه به سبب اختلافهای زبانی، فرهنگی، آداب، سنتها و شیوههای متفاوت زندگی تا كنون نتوانستهاند چنین اندیشهای را مطرح كنند. از اینرو «پان تورانیسم» كه در درون روسیه شكل گرفت، واكنشی در برابر نظریههای دیگر بود. پیروان افراطی این نظریه تا بدانجا پیش رفتند كه كشورهایی را كه زمانی زیر سلطۀ اقوام ترك و یا گروههای تركی زبان قرار داشتند، از جمله ایران و افغانستان را در نقشهها و برنامههای خود گنجانیدند. اینان گروههای تركی زبان را به تركان سیبری (یاكوتها = یاقوتها و دیگران)، تركان آسیای مركزی (قزاقها، اقوام تركی زبان ساكن چین و روسیه، ازبكها، قرغیزها، تركمنها و دیگران)، تركان ولگا (قپچاقها، تاتارها و غیره)، تركان حوالی دریای سیاه (اقوام تاتار نوگای = نوغای، كریمه و قفقاز) و تركان غربی (ایران و تركیه) تقسیم كردهاند (زارهواند، 86). هر گاه تفكر «پان تركیسم» در جهت اثبات سیاست توسعه طلبانۀ تركها نسبت به اقوام تركی زبان عمل میكند، «پان تورانیسم» مبلغ اندیشۀ تأسیس كشور «توران بزرگ» است كه از اقیانوس كبیر تا اسكاندیناوی و دریای مدیترانه كشیده شده است (زلالیان، 16).
آبایف، و. ا.، «شرحی در پیرامون واژه شناسی نامهای خاص ایرانی»، ترجمۀ عنایت الله رضا، بررسیهای تاریخی، تهران، 1356 ش، س 12، شم 3؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1369ش؛ بنیگسن، الكساندر و مری براكس آپ، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، ترجمۀ كاوه بیات، تهران، 1370ش؛ بیات، كاوه، مقدمه بر افسانۀ پان تورانیسم (نک : هم ، زارهواند)؛ بیرونی، ابوریحان، الآثار الباقیة، به كوشش پرویز اذكایی، تهران، 1380ش؛ پورداود، ابراهیم، تعلیقات بر یسنا، تهران، 1340ش؛ خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، به كوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، 1409ق / 1989م؛ رضا، عنایت الله، اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول، تهران، 1380ش؛ همو، ایران و تركان، در روزگار ساسانیان، تهران، 1365ش؛ زارهواند، افسانۀ پان تورانیسم، ترجمۀ محمدرضا زرگر، تهران، 1369ش؛ طبری، تاریخ؛ لاندو، ج.، پان تركیسم، یك قرن در تكاپوی الحاق گری، ترجمۀ حمید احمدی، تهران، 1382ش؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385ق / 1965م؛ نوزاد، فریدون، گیلهگب فرهنگ گیلكی، رشت، 1381ش؛ یشتها، ترجمۀ ابراهیم پورداود، به كوشش بهرام فرهوشی، تهران، 1356ش؛ نیز:
Abaev, V. I., «Iz iranskoi onomastiki», Istoriya Iranskogo gosudarstva i kultury, ed. B. G. Gafurov etc., Moscow, 1971; Barthold, W. W., Sochineniya, Moscow, 1963; Berdyaev, N., Istoki i smysl russkogo Kommunizma, Paris, Ymca - Press; Bennigsen, A. and C. Lemercier - Quelquejay, L’Islam en Uinion soviétique, Paris, 1967; BSE3; Diakonov, I. M., «Vostochnyĭ Iran do Kira», Istoriya Iranskogo gosudarstva i Kultury, ed. B. G. Gafurov etc., Moscow, 1971; EI1; Gumilev, L. N., Tysyacheletie Vokrug Kaspiya, Moscow, 1993; Justi, F., Iranisches namenbuch, Marburg, 1895; Kirakosyan, Dzh. S., Mladoturki perd sudom istoriĭ, Erevan, 1986; Mandelshtam, A., introd. Turtsiya... (vide: Zarevand); Zarevand, Turtsiya i Panturanizm, Paris, 1930; Zulalyan, M. K., Voprosy drevneĭ i srednevkovĭ istorii Armenii v osveshcheniĭ sovremennoĭ turetskoi istoriografii, Erevan, 1970.
عنایتالله رضا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید