بهزاد، حسین
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 13 مهر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229166/بهزاد،-حسین
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
13
بِهْزاد، حسین (1273-1347ش /1894- 1968م)، نگارگر نامدار ایرانی. وی در تهران به دنیا آمد. پدرش، میرزا فضل الله اصفهانی در قلمدانسازی و به ویژه در نقاشی آبرنگ شهرتی داشت (ناصریپور، 14، 32؛ میربها، 73). وی تحصیلات خود را در مدرسۀ «شرف مظفر» آغاز كرد، اما به سبب علاقه به نقاشی پس از چند ماه تحصیل را رها كرد. پدرش او را در مجمعالصنایع نزد آقا ملاعلی قلمدان ساز اصفهانی به شاگردی گذاشت. پس از آنكه پدر و استادش به فاصلۀ كوتاهی در وبای سال 1321ق درگذشتند، حسین نزد حسن آقا پیكرنگار شاگرد برگزیدۀ ملاعلی، به شاگردی ادامه داد (ناصریپور، 15؛ همایی، تاریخ...، 338). بهزاد از 18 سالگی به طور مستقل ابتدا در سرای حاج رحیم خان و سپس در بالاخانۀ شمس العماره به كار پرداخت (میربها، 86-87؛ ناصریپور، 17)، مدتی نیز در كارگاه میناسازی غلامحسینخان میناسازباشی مشغول كار بود (میربها، 87، 89). در 1297ش به قصد سفر اروپا از ایران خارج شد، ولی پس از 70 روز از تفلیس به تهران بازگشت (همو، 112، 113، 116). وی در 1314ش به پاریس رفت و در مدت 13ماه كه آنجا اقامت داشت، آثار موزههای لوور، گیمه و ورسای را مورد مطالعه قرار داد و به طراحی از آنها پرداخت (همو، 128-129، 132؛ ناصریپور، 23-24). او در 1325ش در موزۀ ایران باستان استخدام شد و سپس به ادارۀ كل هنرهای زیبا رفت. همچنین در هنرستان هنرهای زیبای تهران تدریس كرد (میربها، 138-139؛ مطیع، 239؛ دانشور، 16). در 1347ش عنوان استادی افتخاری هنر از طرف شورای استادان هنركدۀ هنرهای تزیینی به بهزاد اعطا شد («استاد...»، 14). بهزاد زندگانی پر مشقتی داشت؛ در سالهای فعالیت خود همواره درگیر مسائل مالی و اعتیاد بود و برای تأمین هزینههای زندگی در خدمت اشخاص مختلف اعم از اشراف علاقهمند به هنر و عتیقهفروشان قرار میگرفت (میربها، 100، 118، 126، 140؛ بهزاد، 26)؛ ازاینروی، در میان كارهای او طیف گستردهای از آثار پركار و ظریف مانند تابلوی «فردوسی و قهرمانان شاهنامه» ــ كه بیش از دو سال برای آن وقت صرف كرد ــ و «فتح بابل»، تا آثار كم كار و شتابزده وجود دارد. او حتى نقاشیهایی در مدت زمان كوتاه 1-2 ساعت كشیده است (همانجا؛ میربها، 140؛ «استاد»، 18).
ابتدای كار نگارگری بهزاد هم زمان با رواج كپیبرداری از نقاشیهای قدیمی (عصر صفوی، تیموری و ...) بود كه خریداران اروپایی به آنها توجه داشتند. او زیرنظر حسن پیكر نگار به این كار پرداخت و با دقتی كه داشت، آثاری همانند اصل پدید آورد. وی از این طریق با شیوههای نگارگری دورههای قبل به خصوص كارهای كمالالدین بهزاد و رضا عباسی به خوبی آشنا شد (میربها، 86؛ دانشور، 16). بهزاد پس از سفر پاریس و آشنایی با آثار اروپایی، در شیوۀ نقاشی خود تغییراتی پدید آورد (همانجا؛ میربها، 132-133) و با شناخت خوبی كه از آثار قدیم ایرانی و غربی پیدا كرده بود، كوشید تا بدون تقلید از آثار پیشینیان، كارهایش پیرو قواعد نگارگری ایرانی، دارای روح ایرانی و هماهنگ با هنر زمان خود باشد («استاد»، 17). بهزاد در طراحی بسیار توانا بود و از زمان نوجوانی از هر فرصتی برای طراحی استفادهمیكردو از حركاتمختلف بدن طرح برمیداشت (میربها، 85-86؛ بهزاد، همانجا). وی مانند شعرا تخیلی قوی داشت و در برابر زیبایی سخت حساس بود؛ آثارش نیز بازتابی از تأثرات و هیجانات روحی اوست (دشتی، 13؛ «ساعتی...» 42، 44). بهزاد در انتخاب موضوع افزون بر مضامین شاعرانه از موضوعهای روز و جریانهای فكری زمان (مانند «نفت و خون») استفاده میكرد (یارشاطر، 340). علاوه بر تأثیر سبكهای اروپایی، تأثیر سبك چینی، هندی و ژاپنی در آثار او دیده میشود (دانشور، 20). آثار او را میتوان به دو دورۀ قدیم و جدید تقسیم كرد (همو، 16). ویژگیهای عمومی آثار او عبارتاند: استفاده از كالبدشناسی در ترسیم بدن انسان؛ نمایاندن حالات درونی در چهرۀ اشخاص؛ استفادۀ محدود از پرسپكتیو؛ ایجاد چند صحنۀ متوالی؛ حذف جزئیات و تزیینات زاید؛ استفادۀ كمتر از نقشهای برگرفته از معماری؛ استفاده از خطوط افقی و عمودی؛ قلم گیری ظریف؛ به كارگیری خطوط سیال، به ویژه در نقوش تزیینی لباسها؛ استفاده از خطوط ساده برای نمایش حركت و حالت؛ ایجاد سایه روشن و پیروی دقیقتر از طبیعت. ویژگیهای آثار جدیدش عبارتاند: نقاشی در اندازههای بزرگ (به عكس گذشته كه تابلوها ناگزیر در قطعهای كوچك و مناسب با فضاهای تعیین شده از سوی خطاطان كتاب تهیه میشد)؛ محدود كردن پیكرهای یك تابلو؛ تك چهرهسازی (پرتره)؛ استفاده از رنگهای محدود در یك اثر (حتى یك رنگ به همراه سایههای مختلف آن)؛ واقع بینی بیشتر در طرح گلها و حیوانات؛ آشنایی كامل با تركیب بندی (كمپوزیسیون) اثر، به صورتی كه در اغلب نقاشیهای او صحنههای مركزی و اصلی را میتوان با یك هرم یا مثلث یا لوزی محدود كرد. یكی از شیوههای خاص او نقاشی سفید بر زمینۀ سیاه و اكلیلی بر زمینۀ قهوهای و خاكی است (یارشاطر، 338، 340-343؛ دانشور، 18-20؛ میربها، 60-62؛ «استاد»، 17؛ دشتی، 11-13).
از بهزاد بیش از 10هزار مینیاتور (بهزاد، 26) به صورت تابلوهای منفرد برجا مانده كه «ایوان مدائن»، «جنگ رستم و دیوسفید»، «شب حافظ»، «بیمار عشق» و تابلوی نیمه كارۀ «فتح بابل» در شمار آنهاست. از آثار دیگر او ساختن 8 مجلس برای نسخهای از خمسۀ نظامی است با رقم «حسین» كه به عنوان نسخهای كهنه در انگلستان به فروش رفت (همو، 28؛ میربها، 100، 117؛ یارشاطر، 341). تصویر 50 مینیاتور برای رباعیات خیام كه به سال 1348ش به چاپ رسید، از ساختههای اوست (همانجا؛ دانشور، 18؛ «استاد»، 18؛ اسفندیاری، 169-173). او در آثارش «بهزاد» و «بهزاد مینیاتور» رقم (امضا) میكرد و بسیاری از آثارش بدون رقماند. از 1325ش تا پایان عمر بهزاد نمایشگاههایی از آثار او در شهرهای ایران، پاریس، نیویورك، واشینگتن، بروكسل، ورشو و پراگ، و در كشورهای هند و ژاپن برپا شد (میربها، 11، 13، 137؛ ناصری پور، 64؛ «تازهها...»، شم 2، ص 46، شم 3، ص 48؛ «یك هنرمند...»، 60). بهزاد جزو هنرمندانی است كه در زمان حیات خود به شهرت رسید و هنرشناسان و هنرمندانی در وصف و نقد آثار او مطالبی نگاشتند. از میان آنها ژان كوكتو است كه وی را در قدرت طرح و رنگآمیزی ستوده است. ملك الشعرا بهار در قطعه شعری بهزاد را با هنرمندانی مانند كمالالدین بهزاد، رضاعباسی، مانی، رافائل و ... مقایسه كرده، و او را برتر دانسته، و قدرت وی را در نمایش احساسات و ظرافت قلم و رنگ آمیزی تحسین كرده است. جلالالدین همایی نیز در شعری از ابداع سبك جدید توسط او، رنگآمیزی، نمایاندن احساس و حذف رسوم مغولی سخن گفته است («مثنوی»، 15؛ نیز نک : دشتی، همانجا). اتینگهاوزن در مقالهای پس از گزارشی كوتاه از نمایشگاه آثار بهزاد در نیویورك، از جمله تصاویر او برای رباعیات خیام، مطالبی در مورد ابداعات او در تجسم احساسات و حالات روحی، رعایت پرسپكتیو، نمایش دنیای واقعی و خیالی در كنار هم كه با ظرافت و رنگآمیزی خاص به تصویر درآمده، نوشته است («تازهها»، شم 2،ص 46-47).
«استاد حسین بهزاد»، هنر و مردم، 1347ش، شم 70؛ اسفندیاری، حسینعلی، «نخستین دیدار با بهزاد»، خاطرات سیاسی و تاریخی، تهران، 1362ش؛ بهزاد، حسین، «من عقیده دارم كه ما همه چیز داریم»، تلاش، تهران، 1347ش، شم 9؛ «تازههای هنری»، نقش و نگار، تهران، شم 2، 1335ش، شم 3، 1336ش؛ دانشور، سیمین، «استاد حسین بهزاد و آثار او»، همان، 1334ش، شم 1؛ دشتی، علی، «مقاله»، حسین بهزاد، تهران، وزارت فرهنگ و هنر؛ «ساعتی با استاد»، هنر و مردم، تهران، 1344ش، شم 34؛ مطیع، علی، «توضیح»، خاطرات و اسناد، به كوشش سیف الله وحیدنیا، تهران، 1364ش؛ میربها، ابوالفضل، شرح احوال استاد حسین بهزاد، تهران، 1350ش؛ ناصری پور، محمد، زندگی و آثار استاد حسین بهزاد مینیاتور، تهران، 1377ش؛ همایی، جلالالدین، تاریخ اصفهان، هنر و هنرمندان، به كوشش ماهدخت بانوهمایی، تهران، 1375ش؛ همو، «مثنوی»، حسین بهزاد، وزارت فرهنگ و هنر؛ یارشاطر، احسان، «نمایشگاههای بهار»، سخن، اردیبهشت 1333؛ «یك هنرمند عالیمقام»، یغما، 1333ش، س 7، شم 2.
فریبا افتخار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید