بند بازی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 10 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229004/بند-بازی
دوشنبه 11 فروردین 1404
چاپ شده
12
بَنْدبازی، یا داربازی یا رسن بازی، نوعی بازی نمایشی است كه با حركات ورزشی روی بند یا رسن هنرنمایی میكنند. پیشینه: تاریخ پیدایش بندبازی دقیقاً روشن نیست؛ هرچند كاشفی از منظری افسانهای و نمادین، پیشینه آن را به روزگار حضرت نوح (ع) میرساند و مینویسد: نوح (ع) از رسن بادبان بر فراز كشتی طوفان زده برآمد تا از چند و چونی طوفان خبر یابد (ص 325-330). این بازی در ایران از پیش از اسلام رواج داشته است؛ در رساله پهلوی «خسرو قبادان و ریدكی» كه كهنترین متن شناخته شده عهد ساسانی در این زمینه است، از رسن بازی، داربازی و اندروای بازی در شمار انواع خنیاگری نام برده شده است (متنها...، 32، بند 62). هرچند از شیوه و ویژگیهای این بازیها اطلاعی در دست نیست، اما نظر به اینکـه اهل طرب و بازیگران جزو یكی از طبقات رسمی دوره ساسانی بودند و گروهی از آنان در دربار جایگاهی ویژه داشتند (كریستن سن، 402-403)، میتوان به پیشرفت و تنوع این گونه بازیها در عهد ساسانی پی برد، گو اینکـه بعدها تسامح قابل ملاحظهای در كاربرد نام و اصطلاحات این بازیها به جای یكدیگر، دیده میشود.آگاهی درباره بندبازی در ایران دوره اسلامی تا پیش از دوران صفوی منحصر به اشاراتی است كه در متون و ادبیات این دوران آمده است. این اشارات بیآنکـه از ویژگیها و جزئیات برپایی معركههای بندبازی سخنی به میان آورند، تنها به بیان جایگاه و رواج آن در میان مردم پرداختهاند. در طول این دوران، ظاهراً بندبازی و بند باز بیشتر با اصطلاحات داربازی و دارباز، و نیز رسن بازی و رسن باز شناخته میشد (مثلاً نک : كلیله و دمنه، 247؛ كاشفی، 325-326؛ نظامی، اقبالنامه، 213، هفتپیكر، 155، 174؛ خاقانی، 53؛ عبید، 219؛ آنندراج، نیز لغتنامه ...، ذیل رسنباز). در متون ادبی و تاریخی عهد صفوی اصطلاح ریسمان بازی و ریسمان باز به جای بند بازی و بند باز به كار رفته است (نک : منجم، 97؛ محمدکاظم، 1 / 78، 163). مازوباز (مازو: ریسمان محكم از لیف خرما) نیز به معنای بند باز و ریسمان باز آمده است (نک : فرهنگ ...، نیز برهان ...، ذیل ساز و باز)، اما بعدها اصطلاح بندبازی عمومیت بیشتری یافت و جای ریسمان بازی را گرفت (نک : رستم الحكما، 24، 344؛ معیرالممالک، 59؛ پیرزاده، 1 / 244). در دوره صفوی این گونه نمایشها گسترش یافت (اشراقی، 31) و علاوه بر جنبه نمایشی عام و بازاری، جزو مراسم و تشریفات درباری هم درآمد (نک : منجم، نیز محمدكاظم، همانجاها؛ فریزر، 2 / 191، 193) كه تا عهد سلطنت كریم خان زند (نک : رستم الحكما، همانجا) و دوره قاجار به همین ترتیب باقی ماند. در دوره قاجار، به ویژه در عهد سلطنت ناصرالدین شاه (1264-1313ق)، بندبازی از سرگرمیهای معمول عید نوروز بود كه همه ساله در میدان ارگ سلطنتی برگذار میشد (معیرالممالك، همانجا؛ ذكاء، 34، 36؛ نجمی، دارالخلافه ...، 35، 359-360، تهران ...، 173-174). شیوۀ بندبازی: شرحی كه در فرهنگ نامهها و دیوان برخی از شاعران عهد صفوی (نک : گلچین معانی، 1 / 468) درباره چگونگی شیوه این بازی آمده است، بسیار كلی، مبهم و نارساست. مهمترین منبع در این خصوص كتابهای تاریخی و سفرنامههای سیاحان و مورخان است. از مجموع آنچه در این باره نوشته شده است، در مییابیم كه معمولاً میدانها و بازارها صحنه برپایی معركههای بندبازی بوده است (نک : بحرالفوائد، 207؛ محمدكاظم، 2 / 772؛ فریزر، 2 / 184؛ میرابوالقاسمی، 332؛ نیز نک : نیچه، 7، 16-17؛ تاورنیه، .(I / 627بند یا طنابی كه بندباز حركات نمایشی را بر روی آن به اجرا در میآورد، غالباً به دو سرتیر یا میله چوبی یا فلزی یا برج و بارویی بسیار بلند نصب بود (نک : فریزر، 2 / 191؛ محمدكاظم، همانجا). گاهی نیز یك سر ریسمان به برج یا تیری مرتفع و سر دیگرش به سطحی كم ارتفاع یا زمین وصل بود، به طوری كه شیب تندی در ریسمان پدید میآورد (نک : شاردن، III / 443-444؛ تاورنیه، همانجا؛ سیلواای فیگروا، 216). استواری بندها و قطر و جنس آنها به تناسب نوع بازی متفاوت بود (نک : فریزر، 2 / 191، 193؛ شاردن، همانجا). بند باز برای ایجاد تعادل بر روی طناب، گاهی چوب یا میله ای آهنی به دست میگرفت كه به آن لنگر (محمدكاظم، همانجا) یا میزان (كاشفی، 326-327) میگفتند. بندباز معمولاً با پای برهنه طول طناب را میپیمود (محمدكاظم، تاورنیه، شاردن، همانجاها) و حركات خطرناكی را با زبردستی و چابكی بر روی بند به نمایش میگذاشت كه از آن جمله میتوان بدین موارد اشاره كرد: راه رفتن بر روی یك پا (شهری، 6 / 36)، نصب انواع میخ و اشیای نوك تیز به كف پا (محمدكاظم، همانجا)، سواركردن كودك بر روی دوش خود (نک : شاردن، تاورنیه، همانجاها)، حمل چند سینی، چهارپایه و نظایر آن، یا تلفیق آنها روی بند (نک : شاردن، محمدكاظم، همانجاها)، به كار بردن میخ و چكش، تیر و كمان (نک : سیلواای فیگروا، 217- 218) و شمشیر و تفنگ (نک : فریزر، 2 / 193) بر سر طناب و نمایش صحنههای خطرناك دیگری كه ناظران به وصف آن پرداختهاند. البته نمایشهای بند بازی خالی از خطر هم نبود و چه بسا موجب مرگ بندباز هم میشد (نک : بحرالفوائد، 199؛ كاشفی، 326؛ نیچه، همانجا). به نظر میرسد از سدههای 13 و 14ق بندبازی بیش ازپیش به صورت نمایش و معركههای میدانی و مردمی درآمده، و تفاوت چشمگیری با گذشته یافته، و دلقك (نک : شهری، همانجا) ــ بازیگری همراه و همپای بندباز ــ وارد صحنه شده است. دلقك با پوشیدن لباسهای پرزرق و برق و تقلید حركات بندباز در زیر بند و گفتار و رفتار خندهآور خود مردم را سرگرم میكند و در مواقع لازم توجه آنان را از بندباز به خود معطوف میدارد تا بندباز فرصت تجدید قوا بیابد (میرشكرایی، «بندبازی ...»، 122؛ شهری، همانجا). بندبازی در شمال ایران: در مناطق شمالی ایران، بهخصوص در گیلان كه بندبازی از قدیم مرسوم بوده است (میرشكرایی، همان، 116، 119، «پایگاه ...»، 54، 56؛ میرابوالقاسمی، 332؛ مرعشی، 235؛ نیز نک : فومنی، 207)، بندباز به نامهای لافندباز (لافند: ریسمان)، پهلوان و ریسمان باز خوانده میشود (میرشكرایی، «بندبازی»، 120). دلقك نیز یالانچی پهلوان، شیطان یا شیطانک نامیده میشود (همانجا؛ نیز «پایگاه»، 57، حاشیه). علاوه بر یالانچی پهلوان، غالباً سرناچی و دهل زن (نقاره زن ـ نَقَره چی) گروه بند بازان را همراهی میكنند (همو، «بندبازی»، 120-122). پایگاه اجتماعی بند بازان: بندبازان همچون دیگر مقلدان و بازیگران از طبقات فرودست جامعه به شمار میآمدند (نک : كریستن سن، 403-402؛ میرشكرایی، همان، 124؛ نجمی، تهران، 174). فحوای كلام عبید زاكانی كه در عبارتی طنزآمیز فرزند خود را به فراگیری رسن بازی و... فرامیخواند، نشان میدهد كه رسن بازان در روزگار او با وجود تنعّم مادی از پایگاه اجتماعی فروتر و حرمت كمتری نسبت به صاحبان مشاغل دیگر برخوردار بودند (ص 219). بندبازی همواره بهعنوان یكی از مشاغل جنبی برای كسب درآمد به شمار میآمده است. معمولاً پس از پایان بازی، تماشاگران به نشانه قدرشناسی، به فراخور پایگاه اجتماعی و توان مالی خود به هنرمندان انعام میدادند (نجمی، همانجا؛ میرشكرایی، همان، 124، 130-131، «پایگاه»، 56؛ نک : سیلواای فیگروا، 218؛ فریزر، 2 / 194؛ قس: شهری، 6 / 37). بندبازی در سرزمینهای دیگر: به طوری كه از منابع مختلف برمیآید، این بازی از دیرباز در نقاط مختلف دنیا مرسوم بوده است. به نظر میرسد بند بازی در هند همچون ایران سابقهای كهن داشته، و از بازیهای متداول آنجا به شمار میآمده است (نک : نظامی، اقبالنامه، 213، هفت پیكر، 146-174). در روسیه قرون وسطی نیز بندبازی متداول بود (GSE, I / 75). در آثار به جا مانده از سیاحان و مورخان غرب نیز، هنرنمایی بندبازان ایران در مقایسه با بندبازان غرب بسیار ماهرانه و ستایشبرانگیز قلمداد شده است (نک : تاورنیه، شاردن، همانجاها؛ فلسفی، 2 / 329؛ قس: پیرزاده، 1 / 244). بندبازی در كشور عثمانی نیز از مدتها پیش مرسوم بود و در جشنهایی كه از سوی سلاطین برای مردم پایتخت برگزار میشد، بندبازان جایگاهی ویژه داشتند (EI2, II / 442). در آناتولی هر 40 سال یك بار، بندبازان برجسته برای نمایش دادن هنرهای خود گرد هم میآمدند (اولیاچلبی، 2 / 439-440). در زبان تركی عثمانی (استانبولی) یكی از معانی جانباز، بندباز است (سامی، ذیل جانباز؛ EI2، همانجا).بندباز در زبان تركی شرق، چامباشچی و در قفقاز، تركیه و مصر، گنباز خوانده میشود (EI2، همانجا). از روایت سیلواای فیگروا بر میآید كه بندبازی در مصر قدمت زیادی داشته است (همانجا). درحالی كه مؤلف بحرالفوائد در سده 6 ق / 12 م رسن بازی را به دلیل خطرناك بودن آن حرام میشمارد (ص 199)، در برخی آثار عرفانی، رسن بازی، از آن رو كه بازیگر آن مرگ و سرنوشت را به بازی میگیرد، مظهر دلیری و از جانگذشتگی شمرده شده است (نک : كاشفی، 325-326؛ مولوی، 2 / 240).
مآخذ
آنندراج، محمد پادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1335 ش؛ اشراقی، احسان، «اشارهای به تفریحات و نظام تفریحی دوران صفویه»، هنر و مردم، تهران، 1353 ش، س 12، شم 140-141؛ اولیاچلبی، سیاحتنامه، به كوشش احمد جودت، استانبول، 1314 ق؛ بحرالفوائد، به كوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، 1345 ش؛ برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی، به كوشش محمد معین، تهران، 1357 ش؛ پیرزاده، محمدعلی، سفرنامه، به كوشش حافظ فرمانفرماییان، تهران، 1360 ش؛ خاقانی شروانی، دیوان، به كوشش حسین نخعی، تهران، 1336 ش؛ ذكاء، یحیى، تاریخچه ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران و راهنمای كاخ گلستان، تهران، 1349 ش؛ رستم الحكما، محمدهاشم، رستم التواریخ، به كوشش محمد مشیری، تهران، 1348 ش؛ سامی، شمسالدین، قاموس تركی، بیروت، 1989 م؛ سیلواای فیگروا، گارثیا، سفرنامه، ترجمۀ محمد سمیعی، تهران، 1363 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1368 ش؛ عبید زاكانی، كلیات، به كوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1376 ش؛ فرهنگ جهانگیری، حسین بن حسن انجوشیرازی، به كوشش رحیم عفیفی، مشهد، 1351 ش؛ فریزر، ج. ب .، سفرنامه، ترجمه منوچهر امیری، تهران، 1364 ش؛ فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، 1344 ش؛ فومنی، عبدالفتاح، تاریخ گیلان در وقایع سالهای 923- 1038 هجری قمری، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1349 ش؛ كاشفی، حسین، فتوتنامـۀ سلطانی، به كوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1350 ش؛ كلیله و دمنه، ترجمۀ نصرالله منشی، به كوشش مجتبى مینوی، تهران، 1343 ش؛ گلچین معانی، احمد، فرهنگ اشعار صائب، تهران، 1373 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ متنهای پهلوی، به كوشش دستور جاماسپ جی و منوچهر جی جاماسپ اسانا، تهران، بنیاد فرهنگ ایران؛ محمدكاظم، عالم آرای نادری، به كوشش محمدامین ریاحی، تهران، 1364 ش؛ مرعشی، احمد، «بازیهای گیلان»، گیلاننامه، به كوشش م. پ. جكتاجی، رشت، 1366 ش، ج 1؛ معیرالممالك، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، 1362 ش؛ منجم، جلالالدین، تاریخ عباسی، به كوشش سیفالله وحیدنیا، تهران، 1366 ش؛ مولوی، مثنوی معنوی، به كوشش نیكلسن، لیدن، 1933 م؛ میرابوالقاسمی، محمدتقی، «بازارهای هفتگی ایران»، كتاب گیلان، به كوشش ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، 1374 ش، ج 3؛ میرشكرایی، محمد، «بندبازی در گیلان و مازندران»، مجموعه مقالات مردمشناسی، تهران، 1362 ش، دفتر اول؛ همو، «پایگاه اجتماعی نمایشهای عامیانه در مازندران و گیلان»، هنر و مردم، تهران، 1358 ش، س 17، شم 193؛ نجمی، ناصر، تهران در یكصد سال پیش، تهران، 1368 ش؛ همو، دارالخلافـۀ تهران، تهران، 1356 ش؛ نظامیگنجوی، اقبالنامه، به كوشش وحید دستگردی، تهران، 1335 ش؛ همو، هفت پیكر، به كوشش وحید دستگردی، تهران، 1334 ش؛ نیچه، فریدریش ویلهلم، چنین گفت زرتشت، ترجمه داریوش آشوری، تهران، 1352 ش؛ نیز:
Chardin, J., Voyages, ed. L. Langles, Paris, 1811; Christensen, A., L'Iran sous les Sassanides, Copenhagen, 1944; EI2; GSE; Tavernier, J. B., Les Six voyages, Paris, 1677.
لیلا پژوهنده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید