بم، ارگ
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 7 مهر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228979/بم،-ارگ
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
12
بَم، اَرْگ، یكی از بزرگترین مجموعههای خشتی جهان با مساحتی حدود 200 هزار م 2. این ارگ در اصل شهر كهن بم بوده است.
در اساطیر بنیاد بم را به بهمن پسر اسفندیار نسبت دادهاند (اعتمادالسلطنه، مرآة...، 470). در برخی متنهای موجود به وجود شهر و دژ آن در دوره اشكانیان اشاره رفته، و از آن به نام «دژ گزاران، كجاران و هفتواد» یاد شده است. نام دروازۀ كهن مسدود شده «كُت كِرم» در بخش شمال شرقی ارگ میتواند اشاره به داستان كرم هفتواد و تسخیر دژ هفتواد به دست اردشیر بابكان باشد ( كارنامه ...، 55، 61، 87؛ فردوسی، 7 / 139-147؛ حمدالله، 140؛ سایكس، 216؛ وزیری، 93؛ تحقیقات میدانی).
به هنگام فتوحات مسلمانان در ایران بم به صلح گشوده شد و در سدۀ 4ق / 10م شهری پررونق بود. این شهر، بهسبب موقعیت خاص جغرافیایی، جزئی از شبكه وسیع بازرگانی زمان عباسیان به شمار میرفت (بلاذری، 551؛ گاوبه، 302؛ نیز نک : مقدسی، 465؛ اصطخری، 166-167؛ ابنحوقل، 312؛ حدود...، 128). ارگ بم بهسبب آنکـه آخرین و جنوبیترین قلعۀ مستحكم ایران در كنار جادهای بود كه به شرق (هندوستان) میپیوست، در سدههای میانه اهمیتی ویژه داشت (افضلالدین، 128؛ یاقوت، 1 / 737). این قلعه از سدههای نخستین دوره اسلامی تا اواسط سدۀ 13ق / 19م كه متروك شد، همواره پناهگاه امیران سركش محلی، یا تبعیدگاهی برای مخالفان دولتی بود و بارها مورد حمله قرار گرفت و ویران شد؛ هرچند پس از هر ویرانی بازسازی گردید (یعقوبی، 286؛ وصاف، 295؛ «مقامات ...»، 124، 178؛ زینالعابدین، 148؛ سپهر، 69؛ اعتمادالسلطنه، المآثر...، 13؛ فرمانفرما، 7، 8). در سدۀ 9ق / 15م به سببِ ناامنی منطقه ساكنان ربض به شارستان منتقل شدند («مقامات»، 178؛ نکـ: بخش شهرسازی و معماری در همین مقاله). ازاینرو، شارستان به شهركی عامهنشین تبدیل شد. این تحول باعث تغییرات زیادی در بافت داخلی بم شد، و بافت امروزی كه بناهای آن بیشتر متعلق به دورههای تیموریان، صفویان، زندیان و قاجاریان است، جایگزین بافت پیشین شد؛ هرچند آثار معماری كهنتر دوره اسلامی و احتمالاً پیش از اسلام در گوشه و كنار برخی از بناها دیده میشود (تحقیقات میدانی). در اواسط سدۀ 13ق / 19م، پس از آنکـه آقاخان محلاتی بم را ترك كرد، اقامت در آن ممنوع شد و شهر جدید در جنوب غربی آن شكل گرفت ( فرهنگ ...، 8 / 52؛ كرمانی، 20؛ سایكس، همانجا). پس از تخلیه ارگ قشون قاجار در آن باقی ماند، و در دوره رضاشاه نیز نظمیه داخل ارگ بود. از حدود سال 1320 تا 1350ش ارگ كاملاً متروك شد. بیشترین تخریب نیز طی همین 30 سال به شهر وارد آمد؛ اما از 1350ش تحت حفاظت و مرمت سازمان ملی حفاظت آثار باستانی (سابق) قرار گرفت. آنچه از ارگ باقی است، تفاوت چندانی با آنچه در دوره قاجار بوده است، ندارد؛ ازاینرو، بیش از هر جای دیگری در ایران میتواند تصویر روشنی از شهر سنتی اسلامی به دست دهد (همو، 217؛ گاوبه، 304؛ تحقیقات میدانی).
ارگ، یا بم كهن همانند دیگر شهرهای ایران از 3 بخش كهن دژ (قلعه حكومتی)، شارستان (هسته اصلی یا شهرِ داخل بارو) و رَبَض (بخش بیرون از باروی شهر) تشكیل میشد. به علت متروك شدن ارگ در نیمۀ سدۀ 13ق / 19م این ساختار با تمام ویژگیهای شهرسازی ـ معماری و انواع ساختمانها و كاربریهای آنها كه به تناسب آب و هوای گرم و خشك كویری با خشت و گل ساخته شده، برجای مانده، و به آسانی قابل تشخیص است. آثار باروی شهر كه امروزه «دیوار شهر بست» نامیده میشود و بقایای دروازه كهن اسپیكان (یكی از 4 دروازه شهر) و تأسیسات دیگری از بارو در بخش شمالی ارگ و نیز محلههایی از شهر كهن كه مقدسی (همانجا) از آنها یاد كرده، همچنان برجاست (تحقیقات میدانی). ارگ از دو بخش حكومتی و عامهنشین، درون 4 حصار تو در تو شكل گرفته است. بخش حكومتی بر فراز صخرهای با شیب تند به بلندی تقریبی 200 ذرع (وزیری، 92) و بخش عامهنشین (شارستان) در دامنههای جنوبی و غربیِ دژ به شكل مستطیلی گسترده شده، و باروی اصلی با خندق پیرامون آن مجموع آنها را در برگرفته است. طولِ این بارو و حصار عظیم حدود دو هزار متر، ارتفاع آن میان 6 تا 18 متر، و عرض آن در بالا حدود 6 متر و در روی زمین متجاوز از 10 متر است. 48 برج بزرگ و كوچك با اشكال گوناگون، و با فاصلههای تقریباً نامنظم در پیرامون بیرون بارو به چشم میخورد؛ هر چند شمار آنها را در گذشته تا 51 برج نوشتهاند (كرمانی، 23). شهر در روزگار رونق 4 دروازه داشته است (مقدسی، 465)، یكی آنکـه امروزه در میان جبهه جنوبی قرار دارد، دیگری دروازهای كه به مسجد منتهی میشده است و دو دروازۀ دیگر كه احتمالاً در جبهههای شرقی و غربی قرار داشتهاند. طرحِ ارگ همانند شهرهای آسیای مركزی چون خیوه، هرات و بخاراست. بدین ترتیب، این تركیب را میتوان در امتداد خطی كه از حاشیۀ جنوبی دشت لوت تا دریاچه آرال گسترده است، دنبال كرد (گاوبه، 305، 306؛ تحقیقات میدانی). چنانكه گذشت، باروی اصلی پیش از اسلام و احتمالاً در زمان اشكانیان ساخته شده بوده است.
بخش عامهنشین از 7 محلۀ بزرگ و كوچك شكل گرفته است كه علاوهبر خانههای مسكونی در اندازه و سبكهای مختلف، دارای تأسیسات مختلف شهری موردنیاز شهرهای سنتی ایران مانند بازار و بازارچهها، میدانهای مختلف شهری و محلهای، مسجد جامع، ساباط، حمام عمومی، كاروانسرا، مدرسه، اصطبل و دیگر تأسیسات خدماتی و كارگاههاست. این بخش شبكۀ معابرِ نسبتاً منظمی با محورهای تقریباً موازی جهات چهارگانه دارد، در این بخش 3 گذرِ شمالی ـ جنوبی و دو گذرِ شرقی ـ غربی كاملاً مشخص است كه بخشها و محلههای مختلف را به یكدیگر متصل میكنند. یك گذر اصلی با عبور از بازار و میدان تكیه، دروازه ورودی را به دروازۀ قلعه حكومتی در شمال این بخش متصل میكند. در شمالیترین بخش این گذر، در مقابل دروازه حكومتی «ساباط یهودیها» قرار دارد كه در گذشته محلهای یهودینشین بوده است (گاوبه، همانجا؛ تحقیقات میدانی). بازار ارگ از دروازه ورودی تا میدان تكیه در مركز بخش عامهنشین ادامه دارد. این بازار كه در اصل سرپوشیده بوده است، حدود 110 متر طول، و 50 حجرۀ بزرگ و كوچك دارد. در شرق چهار سوق وسط بازار آثار یك دكان نانوایی دیده میشود (كرمانی، همانجا؛ گاوبه، 307؛ تحقیقات میدانی). میدان تكیه، یا میدان مركزی ارگ در مركز بخش عامهنشین واقع شده است. در اطراف میدان حجرههای محل كسب و كار ــ ازجمله كارگاههای روغنگری در ضلع شمالی ــ باقی است. برخی مراسم عمومی و بهویژه مراسم عزاداری عاشورای حسینی در این میدان برگذار میشده است. از میدان تكیه گذرها و معابر اصلی و فرعی مختلف منشعب میگردیده است. یكی از گذرهای اصلی از گوشه جنوب شرقی میدان آغاز میشده، ضمن پیوستن به مسجد جامع و مدرسه میرزا نعیم، تا محلههای مركزی و شرقی ادامه داشته است (گاوبه، 308؛ تحقیقات میدانی). مسجد جامع یكی از مهمترین بناها در بخش عامهنشین ارگ است. این مسجد احتمالاً در سدههای نخستین اسلامی بنا شده، و در دورههای بعدی ــ ازجمله در زمان صفاریان، آل بویه، سلجوقیان، صفویان، زندیان و قاجاریان ــ در آن تغییرات و دگرگونیهایی به وجود آمده است. بنای آن در اصل از خشت بوده، و نمای جبهههای شمالی و جنوبی صحن كه اكنون با آجر پوشیده شده، حاصل تعمیرات است؛ در میان جبهه قبله ایوان بلندی قرار دارد كه بیتردید كهنترین بخش بنای مسجد است. دیوارهای ستبر و محراب بلند این ایوان را از دیگر بخشهای مسجد جدا میساخته است. محراب گچ بری شبستان شمال غربی در برگیرنده تنها كتیبه باقی مانده از گذشته در ارگ است كه تاریخ 1164ق (زمان الحاق این شبستان به مسجد) در آن دیده میشود. محور جنوبی ـ شمالی صحن را دو ایوان وسیع، اما كمارتفاع قطع میكند و در شرق و غرب این ایوانها رواقهای دوچشمهای جبهه صحن را تشكیل میدهند. این بخش از بنا جدیدتر از ایوان قبله و شبستان گوشه شمال غربی است و سابقه وضعیت كنونیِ آن به اواسط سدۀ 13ق / 19م باز میگردد. ظاهراً هنگامیكه افغانها از شهر رانده شده بودند و بم رونق خود را بازیافته بود، ایوان قبله دست نخورده بوده است؛ اما بعدها پس از فرو ریختن ایوان در داخل و اطراف آن مرمتهایی صورت پذیرفته است كه به احتمال قوی بر روی شالوده كهنتر بوده است. با اینکـه مدركی برای تاریخگذاری مسجد پیش از سدۀ 11ق / 17م در دست نیست، ولی میتوان چنین پنداشت كه این مسجد در جای جامعی كه مقدسی و سایر جغرافینویسان ذكر كردهاند، ساخته شده است (گاوبه، 309، 316؛ تحقیقات میدانی؛ نیز نک : مقدسی، 465؛ اصطخری، 166، 167؛ ابن حوقل، 312؛ حدود، 128). مدرسۀ میرزا نعیم كه به خانقاه نیز معروف بوده، در ضلع شمالی كوچۀ مقابل مسجد جامع قرار دارد. این بنا بخشی از یك مجموعه شامل بیرونی، اندرونی، خانه مدرس، اصطبل و مدرسه است. ورودی مدرسه در ضلع جنوبی مقابل مسجد جامع قرار دارد. این خانه دارای حمام اختصاصی كوچك و زیبایی با رختكن، گرمخانه و خزینه است كه گلخن آن از طرف حیاط مدرسه بوده است. خانههای مجموعه میرزا نعیم از زیباترین و مجللترین خانههای ارگ است. بنای مجموعه عمدتاً به دورههای زندیان و قاجاریان بازمیگردد، اما در بخشهایی از آن دیوارها و سازههایی كهنتر نیز دیده میشود (تحقیقات میدانی). زورخانه یكی از بناهای شاخص بخش عامهنشینِ ارگ است كه در میدانی واقع در گذر شرقی - غربی، و در شمال مجموعۀ میرزا نعیم، در شرقِ محله مركزی واقع است. این بنای مرتفع به صورت چهار ایوانی است و گنبدی در مركز آن قرار دارد (گاوبه، 310؛ تحقیقات میدانی). دو حمام عمومی ارگ در محلۀ غربی در كنار یكدیگر و مجاورت حصار، در محلی قرار گرفتهاند كه آب از طریق یك شتر گلو از زیر خندق و حصار وارد ارگ میشده است؛ در نتیجه، حمامها نخستین استفادهكنندگان از آب بودهاند. احتمالاً یكی از حمامها مردانه، و دیگری زنانه بوده است؛ هر دو دارای سربینه، گرمخانه و خزینههای متعدد آب سرد و گرم بودهاند. مصالح آنها آجر و ملات ماسه آهك، و ملات اندود داخلی آنها ساروج بوده است (گاوبه، همانجا؛ تحقیقات میدانی). آب مورداستفادۀ ارگ علاوه بر چاههای داخل خانهها از یك رشته جوی به نام «نهر شهر» تأمین میشده است كه از طریق یك شتر گلو در ضلع غربی از زیر خندق و بارو وارد شهر میشده، پس از تأمین آب مصرفی حمامها و گذشتن از كنار مسجد كوچك «پیغمبر» در محلۀ غربی، از محلههای شمالی و مركزی میگذشته، و با عبور از مدرسه میرزا نعیم و مسجد جامع، از زیر باروی جنوبیِ ارگ خارج میشده است. رشته جوی نهر شهر در مسیر خود از طریق تنبوشه آبِ موردنیازِ آب انبارِ وسط اصطبل حكومتی و آب انبارِ دیگری را در محله شمالی تأمین میكرده است (همان). بخش حكومتی در شمال بخش عامهنشین و بر بالای كوه قرار دارد. این بخش از 3 قسمت تشكیل شده، و 3 بارو از 4 باروی ارگ از پایین به بالا و از سمت جنوب و غرب آن را در برگرفتهاند. در شمال بخش عامهنشین و در پایه صخره پس از عبور از شیب تند آن، دروازه ورودی بخش حكومتی و باروی دوم قرار دارد. محوطۀ داخل این بارو از دو بخش شرقی و غربی تشكیل شده است. در بخش غربی اصطبل حكومتی، و در بخش شرقی تأسیسات مختلفی برپاست. اصطبل حكومتی یكی از زیباترین بناهای ارگ است. ورودی آن در بالای یك شیب در شمال محوطه قرار دارد. بنا شامل 3 تالار در جنوب، شرق و غرب و یك حیاط مركزی چهار گوش است، شمشههای گچی در نمای بیرونی و اطراف آخورها جلوه خاصی به آن داده است. در وسط حیاط آب انباری ساخته شده از آجر قرار دارد كه آب آن از طریق نهر شهر، چاهی در گوشه جنوب شرقی حیاط و آب باران تأمین میشده است. در گوشه شمال غربی محوطه و مشرف به اصطبل ساختمان «میرآخور» واقع است (همان). در غرب اصطبل، بنای كاروانسرا ــ كه از لحاظ سازمانی به بازار وابستگی نزدیك دارد ــ واقع شده، و ورودی آن از طریق ایوان بلندی است كه پلكانی به طبقه بالا دارد. ایوان به حیاطِ مستطیل شكلی باز میشود كه پیرامون آن را بناهای دو طبقه فرا گرفته است؛ فضای بازِ شمال و غرب كاروانسرا به احتمال قوی بارانداز بوده است (گاوبه، 308). در شمال اصطبل و در كمركش صخره باروی دیگری احداث شده است كه دومین قسمت از بخش حكومتی را در برمیگیرد. داخل این بارو سربازخانه، خانه فرمانده و تأسیسات نظامی دیگری برپاست (سایكس، 218). سربازخانه بنایی چهار گوش است كه با دو برج معروف به «برجهای بیدارباش» در گوشههای جنوب شرقی و غربی آن قرار دارند. داخل برج غربی بقایای یك آسیاب بادی، شامل اتاقك و سنگ زیرین آسیاب باقی مانده است (وزیری، 94). محل زندگی فرمانده نظامی ارگ كه خانهای نسبتاً بزرگ، و دارای حیاط مركزی است، در برج شرقی قرار دارد. این خانه ضمن ارتباط مستقیم با سربازخانه، از طریق دریچههایی در ضلع جنوبی و داخل برج به بخش اعظم عامهنشین اشرافِ كامل داشته است (تحقیقات میدانی). دروازه ورودی به داخل بارو كه در شرقِ خانۀ فرمانده واقع است، دارای سردر با دو برج در دو سو است. محل استقرار نیروهای نظامی ردیف اتاقهایی در دو طبقه پیرامون محوطه وسیع مركزی است. در گوشۀ جنوب شرقی حیاط گاوچاهی داخل صخره حفر شده است (كرمانی، 24). قلعه حاكم با بارویی بلند بر فراز صخره بنا شده است. این قلعه با تبعیت از شكل طبیعی رأسِ صخره به شكل كشیده از شمال به جنوب ساخته شده، و ورودی آن از طریق یك راهرو باریك از گوشه جنوب غربی است. خانه حاكم، ساختمان چهار فصل، برج اصلی دیدهبانی و تأسیسات دیگر مربوط به تشكیلات حكومتی داخل این قلعه قرار دارند. خانۀ حاكم در بخش جنوب مجموعه واقع شده، و كاملاً بر دیگر قسمتهای ارگ مشرف است. این خانه دارای یك حیاط مركزی با حوض آبی در وسط آن است كه احتمالاً در دورههای تیموری یا صفوی بر روی ویرانههای بسیار كهنتر ساخته شده، و در دورههای زند و قاجار تغییراتی در آن به وجود آمده است (تحقیقات میدانی؛ گاوبه، 308-309). برج چهار گوش دیدهبانی اصلی در گوشۀ شمال غربی خانه و در بلندترین قسمت صخره قرار دارد و از بالای آن دورترین نقاط دشت بم قابل دیدن است. چهارفصل كه ساختمان تشریفاتی حاكم بوده است، و تقریباً در وسط قلعه قرار دارد و به دورۀ زندیه نسبت داده میشود، بر بالای یك ساختمان 3 طبقه كهنتر احداث شده است. این بنا از 4 ایوان در 4 جهت و یك گنبد مركزی و 4 اتاق در 4 گوشه آن تشكیل شده است كه با وزش باد خنک میشود (همو، 308-309؛ تحقیقات میدانی؛ سایكس، همانجا). در شمال ساختمان چهار فصل، چاه آب بزرگی وجود دارد كه داخل صخره حفر شده، و آب آن در حوض بزرگی در كنار آن ذخیره میشده است. روایات عامیانه فرمان حفر این چاه را به حضرت سلیمان (ع) نسبت میدهد (نک : وزیری، 92). حمام اختصاصی حاكم در شمال چهار فصل، و در كنار منبع آب قرار دارد و ساختمان آن آجری و دارای سربینه، گرمخانه، خزینه و گلخن است (كرمانی، همانجا؛ تحقیقات میدانی). بقایای بناهای پیش از اسلامی كه زیر ساختمانِ چهار فصل و خانۀ حاكم به خوبی دیده میشوند، نیاز به بررسیهای دقیق باستانشناسی دارد. بخش زیرین باروی قلعۀ حاكم با سنگهای لاشه بزرگ ساخته شده است و به نظر میرسد كه این قلعه هسته نخستین شكلگیری ارگ، و كهن دژ در بم كهن بوده است. ورودی نخستین آن در غرب، و از طریق راهی با شیب تند بوده است كه در شمال سربازخانه دیده میشود (كرمانی، همانجا؛ نیز تحقیقات میدانی). در زلزلۀ 5 دی 1382 ارگ بم به سبب نزدیك بودن به كانون زلزله به شدت آسیب دید. شدت تخریب به حدی بود كه كلیۀ آثار ساختمانهای داخل ارگ تقریباً ویران، یا كاملاً تخریب گردید. جان پناه و بخشهای فوقانی باروها و برجها كاملاً فرو ریخت. در این زلزله تنها ساختمان سربازخانه و بخشی از باروی آن، به علت هم سو بودن دیوارهای اصلیاش با جهت زلزله كمتر آسیب دیده است. شدت تخریب در مجموعه بین 65٪ تا 80٪ بوده است (همان).
ابن حوقل، محمد، صورة الارض، به كوشش كرامرس، لیدن، 1939م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالك الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر و اﻵثار، به كوشش ایرج افشار، تهران، 1363ش؛ همو، مرآة البلدان، به كوشش عبدالحسین نوایی وهاشم محدث، تهران، 1367ش؛ افضلالدین كرمانی، عقد العلی، به كوشش علی محمد عامری نائینی، تهران، 1356ش؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به كوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، 1407ق؛ حدود العالم، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به كوشش لسترنج، لیدن، 1913م؛ زینالعابدین شیروانی، بستان السیاحة، تهران، 1315ق؛ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، به كوشش محمدباقر بهبودی، تهران، 1353ش؛ فردوسی، شاهنامه، به كوشش م .ن عثمانف و ع. نوشین، مسكو، 1968م؛ فرمانفرما، فیروز میرزا، سفرنامه كرمان و بلوچستان، به كوشش منصوره اتحادیه (نظام مافی)، تهران، 1360ش؛ فرهنگ جغرافیای ایران (كرمان و مكران)، 1332ش؛ كارنامه اردشیر بابكان، ترجمه بهرام فرهوشی، تهران، 1354ش؛ كرمانی، ذوالفقار، جغرافیای نیمروز، به كوشش عزیزالله عطاردی، تهران، 1374ش؛ گاوبه، ه .، «ارگ بم»، ترجمه كرامتالله افسر، نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی در ایران، به كوشش محمد یوسف كیانی، تهران، 1365ش؛ «مقامات طاهرالدین محمد و شمسالدین ابراهیم»، فرهنگ ایران زمین، تهران، 1333ش، ج 2؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به كوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ وزیری كرمانی، احمدعلی، جغرافیای كرمان، به كوشش باستانی پاریزی، تهران، 1353ش؛ وصاف، تاریخ، به كوشش محمدمهدی اصفهانی، بمبئی، 1269ق؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسه ابنرسته، به كوشش دخویه، لیدن، 1891م؛ تحقیقات میدانی مؤلف؛ نیز:
Sykes, P.M., Ten Thousand Miles in Persia, New York, 1902.
حسین طیاری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید