بکری، ابوالمکارم
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 8 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228884/بکری،-ابوالمکارم
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
12
بَكْری، ابوالمكارم محمد بن ابی الحسن محمد بن محمد بكری صدیقی (930-994ق / 1524-1586م)، ملقب به شمسالدین و زینالعابدین، و معروف به ابیض الوجه، عالم و صوفی مصری. نسب او از جانب پدر به خلیفۀ نخست ابوبكر صدیق میرسید، و مادر جد اعلای وی از اعقاب امام حسن مجتبى (ع) بود و او خود بدین نسب میبالید (عیدروس، 369-370؛ عبیدی، 125-126). پدرش كنیۀ ابوبكر را برای او در نظر گرفته بود، اما در پی رؤیای مادربزرگش، كنیۀ ابوالمكارم برای او برگزیده شد (عبیدی، 165، قس: 166-167). بكری به استناد شرح حال مأثور از خود وی، پس از آنكه در 7 سالگی قرآن، و در 10 سالگی الفیۀ ابن مالك و كتاب التنبیه ابواسحاق شیرازی (در فقه شافعی) را از بر كرد (همو، 163)، در مجالس درس پدر ــ كه از دانشمندان نامدار زمان خود بود ــ حاضر شد و تفسیر و حدیث و فقه را نزد وی فرا گرفت. او چنان كه خود اظهار كرده است، به مفهوم رایج، جز پدر استادی نداشته است (همو، 163، 167؛ نیز نک : عیدروس، 371-372؛ قس: غزی، 3 / 67). وی در 18 سالگی به عرفان و علم طریقت روی آورد، و در 951ق / 1544م خود در مسجد معروف به «ابیض» به تدریس قرآن و فقه و حدیث مشغول شد (عبیدی، 164-165) و پس از درگذشت پدر در 952ق، رسماً به جانشینی او برگزیده شد (عیدروس، همانجا؛ عبیدی، 164). به گفتۀ ترجمهنگاران، وی در مجالس درس خود، انواع علوم را با الفاظی گزیده و در نهایت فصاحت تعلیم میداده است (عیدروس، 370-371). ابراهیم بن حسن لقانی، ابوبكرتقیالدین بن احمداربلی، شهابالدین احمد بن محمد خفاجی و عبدالرحیم شعراوی ازجمله كسانی هستند كه از مجالس درس بكری بهره برده، یا از او اجازۀ روایت دریافت كردهاند (طالوی، 2 / 146-147؛ غزی، 3 / 67، 68- 69، 94؛ خفاجی، 2 / 225-226؛ كتانی، 1 / 130، 2 / 1062؛ حلبی عُرضی، 220؛ كوپریلی، 2 / 475). از بكری آثاری به نظم و نثر بر جای مانده است. وی نخست شرحی بر كتاب مختصر ابوشجاع در فقه شافعی نوشت و پس از آن به تألیف رسائلی در فقه و تصوف پرداخت (عبیدی، 163-164). عناوین برخی آثار وی كه اكنون در دست است، اینها ست: ارجوزة فی علم التصوف (135 بیت)، الاقتصاد فی بیان مراتب الاجتهاد، تنبیه الاوّاه لفضل لااٰله الاالله، معاهد الجمع فی مشاهد السمع، نصیحة الفقراء و هدایه المرید الی الطریق الرشید (برای عناوین آثار موجود، نک : زركلی، 7 / 60؛ ملاح، 54؛ خدیویه، 7 / 17-19؛ كوپریلی، 2 / 474-475؛ آلوارت، شم 3052, 3466 ,1435؛ برای عناوین برخی از آثار یافت نشدۀ او، نک : شعرانی، لطائف ... ، 557؛ عیدروس، 372-373؛ زركلی، همانجا). از بكری همچنین دیوان شعری موسوم به ترجمان الاسرار بر جای مانده كه مشتمل بر انواع اشعار صوفیانه است. وی در این اثر شیوه و معانی و مضامین اشعار خود را ستوده، و بدان فخر كرده است (عبیدی، 164؛ مبارك، 3 / 428- 429؛ آربری، VI / 116 ؛290 I / 289,,(ESC2 و در مقدمه، شبهۀ اعتقاد به وحدت وجود را از خود زدوده، و خود را پیرو عقاید اهل سنت و جماعت دانسته است ( فهرست ... ، 1(3) / 44). به نقل بغدادی (1 / 280)، بكری بعدها دیوان اشعار خود را تلخیص كرد و آن را جُمان الترجمان نام نهاد. در كتابخانۀ كوپریلی (2 / 475) مجموعهای از اشعار شاعران مختلف نگهداری میشود كه گزیدههایی از سرودههای بكری را نیز دربر دارد. وی مجموعهای از اوراد و ادعیه نیز به نام «حزب بكری» دارد كه خواندن آن تا دورۀ علی پاشا مبارك (د 1311ق / 1893م) در مناسبتهایی ازجمله موالید بكریان رواج داشته است (نک : مبارك، 3 / 428-430). جز اینها، از بكری ابیات پراكندهای كه در مناسبتهای مختلف سروده، و نیز معدودی رسائل در دست است (نک : طالوی، 2 / 147؛ شیخ بهایی، 1 / 36؛ عیدروس، 378- 379؛ غزی، 3 / 68- 69؛ خفاجی، 2 / 229-231؛ محبی، 4 / 482؛ مبارك، 3 / 428؛ زركلی، همانجا). بكری در 64 سالگی (قس: عیدروس، 369) در مصر درگذشت و در آرامگاه سادات بكری، در مشهد امام شافعی به خاك سپرده شد (ربیع، 320-322). سال مرگ او را در ماده تاریخ «مات قطب العارفین» گنجاندهاند (غزی، 3 / 72). بكری را میتوان شاخصترین فرد از خاندان متنفذ بكریان مصر به شمار آورد كه با بهرهمند بودن از شرافت نسب و تعلق به تصوف ــ كه هر كدام در منظر جامعۀ آن روز مصر امتیازی كافی برای كسب محبوبیت اجتماعی تلقی میشد ــ به شهرت فراوان در میان تودۀ مردم دست یافت، و حتى كراماتی نیز به او نسبت داده شد (نبهانی، 1 / 312-313). بكری اگرچه از دانش روز آگاهیهایی داشت و از قدرت بیان و ذوق و هنر شاعری نیز بیبهره نبود، ولی پس از مرگ پدرش، بهسبب كمی سن و نداشتن سابقۀ تحصیلات عالی، از قافلۀ مدعیان جانشینی پدر عقب ماند، اما سرانجام در مجلسی كه با حضور علمای مذاهب برپا شد، وی با سخنان خود اعجاب حاضران را برانگیخت و بر رقبای خویش فائق آمد (عیدروس، 372؛ عبیدی، 179؛ نیز نک : خفاجی، 2 / 221). عبدالوهاب شعرانی (د 973ق / 1565م) كه از معاصران بكری بوده است، او را یگانۀ عصر خوانده، و از تسلط بیمانندش بر همۀ علوم عصر سخن گفته ( الطبقات ... ، 123-124)، و نیز وی را در قوۀ ناطقه همسنگ عبدالقادر جیلی شمرده است (نک : لطائف، 116). شعرانی در ستایش این دانشمند همعصر خود از این حد هم فراتر رفته، و گفته است كه روی سخن وی در مجالس درس به سوی اكابر ملائكه و جنیان است كه در آنجا حضور دارند (همان، 454، 489). بكری خود نیز در تفاخر به فضل و دانش خویش از حد اعتدال در میگذرد و در قدس و مدینه ضمن سخن گفتن از ستایش غلوآمیز خود باز نمیایستد (عبیدی، 102، 124، 128، 134، جم ؛ نیز نک : عیدروس، 372، 374؛ خفاجی، 2 / 241؛ مبارك، 3 / 429-430؛ نبهانی، 1 / 312). محبوبیت اجتماعی بكری موجب شده بود كه مورد توجه و عنایت دستگاههای حكومتی قرار گیرد (نک : غزی، 3 / 69-70؛ عبیدی، 170-171؛ طویل، 119، 136) و از امكانات و قدرت و نفوذ اجتماعی بسیار برخوردار گردد (نک : شعرانی، همان، 455-456؛ غزی، 3 / 70؛ عبیدی، 168، 171-172، جم )، و حتى گروهی از سپاهیان حكومتی، برای محافظت و شاید به عنوان ركن مكمل جلال و شكوه موكب وی، مأمور شوند (نک : عیدروس، 371).
بغدادی، ایضاح؛ حلبی عرضی، ابوالوفا، معادن الذهب، به كوشش محمد تونجی، حلب، 1987م؛ خدیویه، فهرست؛ خفاجی، احمد، ریحانة الالبا، به كوشش عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1386ق / 1967م؛ ربیع، محمود و حسن قاسم، تعلیقات بر تحفة الاخبار سخاوی، قاهره، 1356ق / 1937م؛ زركلی، اعلام؛ شعرانی، عبدالوهاب، الطبقات الصغرى، به كوشش عبدالقادر احمد عطا، قاهره، 1390ق / 1970م؛ همو، لطائف المنن و الاخلاق، قاهره، 1396ق / 1976م؛ شیخ بهایی، محمد، كشكول، به كوشش طاهراحمد زاوی، قاهره، 1961م؛ طالوی، درویش محمد، سانحات دُمیالقصر، به كوشش مرسی خولی، بیروت، عالم الكتب؛ طویل، توفیق، التصوف فی مصر، قاهره، 1988م؛ عبیدی، ابراهیم، عمدة التحقیق فی بشائر آلالصدیق، بیروت، 1988م؛ عیدروس، عبدالقادر، النورالسافر، بیروت، 1405ق / 1985م؛ غزی، محمد، الكواكب السائرة، به كوشش جبرائیل سلیمان جبور، بیروت، 1959م؛ فهرست المخطوطات المصورة، قاهره، 1980م؛ كتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس و الاثبات، به كوشش احسان عباس، بیروت، دارالغرب الاسلامی؛ كوپریلی، خطی؛ مبارك، علی پاشا، الخطط التوفیقیة، قاهره، 1983م؛ محبی دمشقی، محمد امین، خلاصة الاثر، بیروت، دارصادر؛ ملاح، حسینعلی، «صاحبان رسالات موسیقی»، مجلۀ موسیقی، تهران، 1349ش، شم 129؛ نبهانی، یوسف، جامع كرامات الاولیاء، به كوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، 1394ق / 1974م؛ نیز:
Ahlwardt; Arberry; ESC2.
عبدالامیر جابری زاده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید