بصبص
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 28 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228813/بصبص
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
12
بَصْبَص (د 169ق / 785م)، كنیزكی خنیاگر در آغاز دوران عباسیان كه در نواختن بربط یا عود نیز مهارت داشته است. از آنجا كه در سدههای نخستین اسلامی معمولاً هنرمندانی مانند طُوَیس و نشیط را به لقبی كه داشتهاند، میخواندهاند، میتوان احتمال داد كه شاید این عنوان شهرت، یا اسم مستعار وی بوده است. فارمر بصبص را نوازش، یا دلجویی معنی كرده است (ص 132)، ولی در فرهنگها برای وجه مصدری آن (بَصْبَصَة) معانی مختلفی نظیرِ دم جنباندن سگ (ابن منظور، ذیل بصص)، یا به گوشۀ چشم و زیرچشمی نگاه كردن (دوزی، II / 91) آمده است؛ بنابراین، ممكن است با توجه به این معانی چون بصبص در ضمن خوانندگی حركات ظریفی داشته، و به طرز خاصی نگاه میكرده است، به او این لقب را داده باشند. به گفتۀ ابوالفرج اصفهانی بصبص در مدینه زاده شد. وی بسیار زیبا و خوش آواز بود و موسیقی را از استادان نامی آن زمان فرا گرفت و از جمله خنیاگرانی بود كه یحییبن نفیس (یا نفیسبن محمد) در اختیار داشت و اشراف شهر برای شنیدن آواز آنها به او مراجعه میكردند (13 / 114). ابنخردادبه میگوید: هنگامی كه مهدی، سومین خلیفۀ عباسی (158-169ق / 775-785م) هنوز به خلافت نرسیده بود، بصبص را از یحییبن نفیس به 17 هزار دینار خریداری كرد (نك : همو، نیز فارمر، همانجاها). به هر حال، بصبص در مدینه به شهرت رسید و علاقۀ جوانان قریش را به خود جلب كرد (ابوالفرج، 13 / 115)؛ حتی شعرای آن زمان از زیبایی و هنر او در اشعار خود یاد كردهاند (فارمر، همانجا)؛ از آن جملهاند ابن ابی زوائد (ابوالفرج، 13 / 117) و حسینبن ضحاك (همو، 6 / 198). همچنین گفتهاند كه عبداللهبن مصعب در پی شنیدن آواز بصبص بسیار تحت تأثیر قرار گرفت و اشعاری برای وی سرود، و این اشعار چنان مورد توجه منصور خلیفه (136- 158ق / 754-775م) واقع شد كه آنها را از بر كرد (فارمر، همانجا). در كتاب الاغانی نمونههایی از آوازهای بصبص آمده است؛ از جمله آوازی در وزن رمل (ابوالفرج، 13 / 119؛ نك : شمس قیس، 99) از وزنها یا ضربهای ایقاعی هشتگانه و معروف قدیم (حلو، 268) كه مانند سایر وزنهای ایقاعی میان شعر و موسیقی مشترك بوده است (مراغی، 219-221). شعر این آواز از اُحَیحة بن جُلاح، و آهنگش از ابویحیى ابن سریج (ه م) بود (ابوالفرج، همانجا؛ فارمر، .(79-80 به روایت ابوالفرج اصفهانی (همانجا)، آهنگ مذكور در وزن «رمل» و مایۀ «خِنصِر در مجرای بِنصِر» در قالب نظام اصابع و مجاری اسحاق موصلی بوده است. بدین ترتیب كه انگشت كوچك یا خنصر بر وتر مثنى به عنوان صدای اصلی محسوب، و در اجرای این مایه از دستان بنصر (و نه دستان وُسطى) استفاده میشده است (ساوا،.(76در زمینۀ تفسیر و تحلیل چگونگی انطباق اقسام هشتگانۀ مایهها در نظام اصابع و مجاری، براساس روایت ابن منجم، تاكنون آراء متفاوتی نقل شده است (همانجا). یعقوب بن اسحاق كندی (ص82، 97) دور ایقاعی رمل را چنین وصف كرده است: یك نَقرۀ منفرد، سپس دو نقرۀ متوالی به گونهای كه میان آن دو زمان نقرۀ دیگری وجود نداشته باشد، و میان بَرشدن و فروشدن [یا آغاز و پایان] دور، زمان نقرهای باشد. البته این دور ایقاعی را به اقسام مختلفی، با در نظر گرفتن دگرهها (واریانتها) میتوان تفسیر كرد (ساوا،.(54-57هرچند از جزئیات احوال بصبص اطلاع چندانی در دست نیست، ولی با در نظر گرفتن تاریخ موسیقی دوران اسلامی میتوان وی را یكی از نمونههای بارز خنیاگران حرفهای و به ویژه بانوان هنرمندی دانست كه «قیان یا قَینات» نامیده میشدهاند و در اجرای نیاحه (نوحهسرایی) مهارتی بسزا داشتهاند (فارمر،.(10
منظور، لسان؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، 1390ق / 1970م؛ حلو، سلیم، تاریخ الموسیقی الشرقیة، بیروت، 1974م؛ شمس قیس رازی، محمد، المعجم، به كوشش محمد قزوینی و محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1314ش؛ كندی، یعقوب، المؤلفات الموسیقیة، به كوشش زكریا یوسف، بغداد، 1962م؛ مراغی، عبدالقادر، جامع الالحان، به كوشش تقی بینش، تهران، 1366ش؛ نیز:
Dozy, R., Supplement aux dictionnaires arabes, Beirut, 1968; Farmer, H. G., A History of Arabian Music, London, 1967; Sawa, G. D., Music Performance Practice in the Early Abbasid Era, Toronto, 1989.
تقی بینش ـ هومان اسعدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید