بسحاق اطعمه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 27 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228763/بسحاق-اطعمه
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ شده
12
بُسْحاق اَطْعِمه، ابواسحاق حلاج شیرازی (د 840ق / 1436م)، از شاعران پارسیگوی سدۂ 9ق / 15م. دربارۂ نام و لقب او نظریات گوناگونی وجود دارد. از میان تذكرهنویسان، تنها هدایت نام او را احمد آورده است ( ریاض ...، 71؛ نیز نك : بهروزی، 249)، اما چنانكه اوحدی بلیانی (1 / 117)، تصریح كرده، احمد اطعمه (د 850ق) نام مقلد بسحاق اطعمه است. نخستین بار لودی (ص 62)، و پس از او اته (ص 118)، نفیسی (1 / 296) و صفا (4 / 244) او را به لقب جمالالدین خواندند (قس: میرزایف، 3، 5، كه لقب فخرالدین بدو داده است).
به گواهی اغلب منابع، بسحاق در نیمۀ دوم سدۂ 8 ق در شیراز به دنیا آمد و بیشتر مدت زندگی خود را در آن شهر گذراند. از خاتمۀ دیوان بسحاق (ص 183) بر میآید كه او در شیراز، در حجرۂ مدرسهای زندگی میكرده است و دوستدارانش در آنجا به دیدار او میرفتهاند. وی همچنین در بعضی از سرودههای خود (مثلاً نك : ص 87) به سفرهایش بهاصفهان و خراسان اشاره كرده است. بسحاق به دربار شاهزاده اسكندر بن عمر شیخ نوۂ تیمور گوركانی، حاكم فارس و اصفهان (815 -817ق / 1412-1414م) راه داشت و ندیم وی بود (نك : دولتشاه، 276)؛ اما در جای جای دیوان خود (ص 13، 14، 17، جم )، اشارههایی به حال خود و مردم فقیر روزگار دارد كه نشان میدهد از نعمتهای دربار چندان بهرهای نداشته است. نخستینبار، هدایت بسحاق را از مریدان شاه نعمتالله ولی (د 834 ق) دانسته (نك : مجمع ...، 4 / 15)، ولی به باور میرزایف (ص 18-19) نقیضۀ بسحاق، به ویژه بر غزلی از شاه نعمتالله، خود ردیهای بر آراء وی است. همچنین محتوای «رسالۀ خوابنامۀ» بسحاق مخالفت او را با عارفان روزگار مینمایاند (نك : بسحاق، 166 بب ). بسحاق در دیوانش خود را با لقب حلاج میخواند (نك : ص 4) و دولتشاه هم به پیشۀ حلاجی وی اشاره كرده است (ص 276)، ولی علی حسن خان این پیشه را از آن پدر بسحاق میداند (ص 63). سال وفات بسحاق را 827، 830 و 837ق نیز نوشتهاند (نك : میرزایف، 6؛ فرصتالدوله، 474؛ اعتمادالسلطنه، 2 / 688- 689)، اما به اشارۂ بهروزی (همانجا) با توجه به سنگ مزار منتسب به بسحاق كه هماكنون در تكیۀ چهل تنان شیراز قرار دارد، او در 840ق درگذشته است. دیوان بسحاق شامل آثار منظوم و منثور اوست: الف - آثار منظوم: شامل سُفرۂ كنزالاشتها در قالب قصیدۂ رائیه كه نقیضۀ قصیدۂ مشهور سعدی است (114 بیت)؛ قصاید دیگر و نیز غزلیات (100 غزل)؛ ترجیعبند؛ مثنوی اسرار چنگال (72 بیت)؛ مقطعات (17 قطعه)؛ رباعیات (17 رباعی)؛ فهلویات؛ فردیات؛ مثنوی جَنگ نامۀ مزعفر و بغرا (603‘1 بیت بر وزن شاهنامۀ فردوسی)؛ ب - آثار منثور: شامل دیباچه (به نثر مسجع)؛ رسالۀ ماجرای برنج و بغرا؛ رسالۀ خوابنامه در هجو ادعاهای عارفان معاصر شاعر؛ فرهنگ دیوان اطعمه، شامل نام و طرز تهیۀ غذاها؛ خاتمۀ دیوان. دیوان بسحاق نخستین بار در 1299ق در ایران و سپس در 1303ق در استانبول، به كوشش میرزا حبیب اصفهانی، به ضمیمۀ فرهنگ نامۀ اصطلاحات كتاب (كه غیر از فرهنگنامۀ نگاشتۀ بسحاق است)، به چاپ رسید. اثر اخیر بارها در ایران تجدید چاپ شده است. شیوۂ شاعری بسحاق بیش از هر كس متأثر از عبید زاكانی بوده است (ایرانیكا)، اما باید توجه داشت كه وی در سرودههای خود، به بهانۀ وصف خوراكیها، ریاكاری مردم منعم را با نوع غذاهایشان سنجیده (نك : ص 58)، و با انتقاد گزندۂ خود، آرزوهای پنهانی طبقات محروم آن روزگار را نمایانده است (نك : صفا، 4 / 247- 248). سرودههای بسحاق از نوع نقیضه (نك : داد، 298-299) است. او برای نقیضهسازی، شعرهای بزرگانی چون فردوسی، ظهیر فاریابی، عطار، نظامی، خواجو، حافظ و شاه نعمتالله ولی را برگزیده است. نهایت هنر او در آن است كه میان دو امر متباین (قرابت ناگزیر با اثر اصلی و اجتناب عمدی از آن)، تعادلی برقرار كرده كه موجب شده است نقیضههای او،ضمن هدایتذهن خواننده بهآثاراصلی،خود سرودههایی مستقل و هدفمند باشد. بسحاق در نقیضهسازی و مضمونیابی از چنان ذهن مستعدی برخوردار بوده كه در برابر برخی غزلهای حافظ، كمال خجندی و دیگران، بیش از یك نقیضه ساخته است (نك : ص 46- 48، 67- 68، 93-94). از دیگر تفننهای بسحاق سرودن 22 بیت به گویش كردی و لری (ص 25-26) و نیز دو دو بیتی به شیوۂ فهلویات و به گویش محلی است (ص 113). ریپكا شعر بسحاق را با آثار شاعر فرانسوی، ژوزف دوبرشو (1762- 1838م) كه درباره خورد و خوراك میسروده، سنجیده است (ص 435؛ نیز نكـ: ²EI).شاعرانیچون نظامالدیناحمداطعمه،نظامالدین محمود قاری یزدی (د 993ق / 1585م، در دیوان البسه )، تقی دانش، معروف به ضیاء لشكر (د 1288ق / 1871م، در دیوان حكیم سوری )، عبدالقادر خواجه سودا (د1290ق / 1873م، كهنقیضههایی در اعتراض به شعر شاعران سبك هندی دارد) و میرزا عبدالله گرجی اصفهانی، متخلص به اشتها (سدۂ 13ق / 19م)، از مقلدان بسحاق بودهاند (نك : نفیسی، 1 / 204؛ میرزایف، 72؛ ایرانیكا).
اته، هرمان، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمۀ رضازاده شفق، تهران، 1356ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به كوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، 1364ش؛ اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، عكس نسخۀ خطی كتابخانۀ ملی ملك، شم 5324؛ بسحاق اطعمه، دیوان، شیراز، 1360ش؛ بهروزی، علینقی، «تاریخ وفات شیخ ابواسحاق حلاج و محل قبر او»، یغما، تهران، 1354ش، س 28، شم 2؛ داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران، 1371ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذكرۃ الشعراء، به كوشش محمد رمضانی، تهران، 1338ش؛ ریپكا، یان، تاریخ ادبیات ایران، ترجمۀ عیسى شهابی، تهران، 1354ش؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1336ش؛ علی حسن خان، صبح گلشن، كلكته، 1295ق؛ فرصت، محمدنصیر، آثار عجم، تهران، 1362ش؛ لودی، شیرعلی، مرآۃ الخیال، به كوشش محمد ملك الكتاب شیرازی، بمبئی، 1324ق؛ میرزایف، عبدالغنی، ابواسحاق و فعالیت ادبی او، دوشنبه، 1971م؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، 1344ش؛ هدایت، رضاقلی، ریاض العارفین، تهران، 1316ش؛ همو، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1339ش؛ نیز:
EI2; Iranica.
مریم مجیدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید