برسیان، مسجد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228567/برسیان،-مسجد
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
11
بَرسیان، مَسْجِد، یکی از آثار برجستۀ معماری عصر سلجوقی و نشان دهندۀ سیر تحول معماری مسجد در ایران، این مسجد و منارۀ کهن آن در روستای برسیان در بخش مرکزی شهرستان اصفهان، و در 45 کیلومتری جنوب شرقی این شهر، در شمال زاینده رود واقع است.از برسیان به عنوان یکی از قراء معظم «بَرا آن» یاد کردهاند. به گفتۀ حمدالله مستوفی اینگونه قراء را با «کمابیش هزار خانه و...» در دیگر ولایات شهر میخوانند (ص 55-56). برسیان در دورۀ صفویه بهسبب آبادانی و خرمی محل تفرج پادشاهان این سلسه بود (جابری، 426).در حال حاضر مسجد برسیان بر پهنهای به وسعت تقریبی 68×53 متر گسترده شده، و شامل مجموعهای است از گنبدخانۀ مسجد عصر سلجوقی و منار واقع بر گوشۀ جنوب غربی آن و نیز صحنی واقع در بخش شمالی آن که بقایای آثاری از معماری عصر صفوی را بر 4جانب خود دارد. یک کاروانسرای صفویه نیز به ابعاد 40×5/51 متر در کنار مسجد قرار گرفته است (کلایس، 294؛ سیرو 44؛ کیانی، فهرست...، 1/76، کاروانسراها...، 2/64).در میان کتیبههای متعدد موجود در این مجموعه چند تاریخ مختلف از دوران سلجوقی تا صفوی به چشم میخورد: کهنترین تاریخ (491ق) در بخش پایانی کتیبهای به خط کوفی بر فراز مناره که حاوی بخشی از آیۀ 77 سورۀ حج(22) است، قرار دارد (گدار، ی.، «یادداشت...»، 361، «یادداشتها...»، 40؛ هنرفر، «مناره...»، 72-73، گنجینه...، 175؛ نیز ﻧﻜ: بلر، 177-179). تاریخ بعدی، یعنی رمضان 28[5]، در بخش پایانی کتیبهای است حاوی آیۀ 18 سورۀ توبه(9) به خط کوفی که در قاب اصلی محراب جای دارد. با اینکه در این کتیبه به صراحت تنها از «ساختهشدن محراب و تاریخ فراغ از آن» در این سال یاد شده است، تقریباً تمامی محققان این نوشته را کتیبۀ احداث بنای گنبدخانه دانستهاند. لایۀ گچی که سالها در بخش آخر این کتیبه را پوشانیده بود، آسیب جدی به رقم صدگان آن وارد آورده است. یداگدار که اولین بار این متن را در آغاز دهۀ 1930م قرائت نموده، آن را براساس آثار بازمانده، 28[5]ق تشخیص داد (ﻧﻜ: اسمیث، «مناره...»، 40-41، نیز 36، طرح B). اما هنر فر در 1338ش، احتمالاً به علت تخریب بیشتر این کتیبه درآن زمان، تنها رقم یکان (ثمان...) را از این تاریخ بازشناخت («مناره...»، 75) و پس از آن نیز 498ق را برای آن فرض نمود و کتیبه را براساس این تاریخ مفروض بازسازی کرد (همو، گنجینه، 176-177).سومین تاریخ در کتیبهای است بر لوحی گچی که بر دیوار سمت قبله و در غرب محراب نصب شده است. این کتیبۀ آسیب دیدۀ 13خطی از یکسو اشاره به تجدید صحن مسجد دارد و تاریخ ربیعالاول 95[؟] و 12 جمادیالاول 95[؟] که هر دو در بخش صدگان آسیب دیده است، برآن مشاهده میشود و احتمالاً مربوط به شروع و پایان این فعالیتها بوده است. از سوی دیگر در این کتیبه به مارد و برادر صاحب منصب از دو پدر او بودهاند ــ و شاید به همراه مادر، بانی این تحولات به شمار میآمدهاند ــ به نامهای جمال الدین محمد بن نجم الدین محمود بن [؟]، و نیز [؟] الدین محمد بن کمال الدین [؟] اشاره شده است (اسمیث، همان، 37؛ سواژه، «بررسی...»، 105، «یادداشتها...»، 103-104؛ شیخ الحکامی، ﺑﺷ: تکمیل قرائت). این کتیبه احتمالاً در حدود سدۀ 8ق/14م نگاهداشته شده است.متأخرترین تاریخ این مسجد کتیبهای از کاشی به خط ثلث بر پیشانی ایوان جنوبی صحنی است که در دوران صفویه و همزمان با تحولات عمده در آن بنا شد. این کتیبه که به بخش اعظم آن از میان رفته است، تا 1314ش نام شاه طهماسب صفوی، و بانی ایوان، خواجه نظامالدین احمد بن خواجه عبدالقادر بن شیخ [؟]، و نیز نام کاشی تراش هنرمند دست اندر کار تزیین آن، سید مهدی بن سید زینالعابدین کاشی تراش الحسنی را در خود داشته است. از سوی دیگر در یکی از الواح تزیینی کاشی که بر دیوار جانبی همین ایوان قرارداشته است و امروزه اثری از آن نیست، نام خواجه نظامالدین احمد بن عبدالقادر اﻟ[...]ی ــ احتمالاً همان بانی ایوان که در کتیبۀ اصلی از او یاد شده ــ نوشته شده بوده است (اسمیث، همان، 8، تصویر 51؛ سواژه، «یادداشتها»، 105).تحقیقات دربارۀ این مسجد از دهۀ 1930م آغاز شد. از میان متقدمان گدار و سوژه دو نظریۀ مختلف دربارۀ سیر تحول معماری آن ارائه کردهاند. هر دو با استناد به کتیبۀ محراب است و نه مسجد، احداث گنبدخانه را 28[5]ق یعنی 37 سال پس از ساختمان مناره دانستهاند. آندره گدار این بنا را، مسجدی ایرانی از نوع چهار طاقی، بنای منفرد، و سرآغاز دگرگونیهای بعدی مسجد دانسته است («مساجد...»، III(2)/88، III(1)/54، نیز «مساجد...»، 187-210)، اما از سواژه بنای مناره و گنبدخانه را ازجمله الحاقی میداند که در دورۀ سلجوقی، یکی پس از دیگری، در بخش شبستان مسجد قدیمیتری که صحن آن در جای همین صحن مسجد امروزی قرار داشته، بنا شده است («بررسی»، 103-110). اسمیث که میان سالهای 1934و 1936م به بررسی و مطالعۀ این بنا پرداخت و سپس تکنگاری دقیقی از این مسجد ارائه کرد، در آغاز نظریۀ گدار را پذیرفت و گنبدخانه را بنایی منفرد در کنار مناره، و مسجدی دانست که در میان فضایی سر باز محصور در دیوار قرار داشته است (همان، 14, 39-40)، اما پس از چندی باتوجه به شواهد معماری و نیز کتیبۀ مربوط به تعمیر مسجد که سواژه متن آن را قرائت کرده بود، با او هم نظر شد («دوبنا...»، 6). بلر نیز، همسو با نظریۀ سواژه، و باتوجه به متن آیۀ 77 سورۀ حج(22) در کتیبۀ مناره، بر این باور است که مناره میبایست در کنار مسجدی کهن که احتمالاً متعلق به سدۀ 4ق بوده است، بنا شده باشد و به عقیدۀ وی در مرحلهای دیگر، در 528ق گنبدخانه را به این مجموعه افزودهاند (ص 177-179؛ کلایس، 293-295).
دقت در ساختار معماری مسجد، مناره و کتیبههای موجود در این مجموعه به روشنتر شدن سیر تحول تاریخی آن کمک میکند. هر چند شواهد معماری حاکی از آن است که مناره پیش از گنبدخانه ساخته شده، اما هیچ دلیلی بر اینکه این بنا 37 سال پس از آن، و همزمان با اتمام محراب احداث شده باشد، وجود ندارد. شواهد معماری در داخل گنبدخانه نشان از عدم تکمیل تزیینات بنا دارد و گویای آن است که کار ساختمان دوران رکورد و توافقی را پشت سرگذاشته است؛ درحالیکه تنها تزیینات محراب تقریباً به طور کامل انجام شده است.تاریخ 28[5] که در انتهای کتیبۀ قرآنی آن قرار دارد. بیانگر آغاز دوبارۀ عملیات ساختمان و تکمیل محراب آن است (لاله، I/220-222)؛ ساختمانی که احتمالاً همزمان با ساخت مناره یا کمی پس از آن، در اواخر سدۀ 5ق، و در پی تحولاتی که در بخش مقصورۀ مساجد کهن ایران صورت میگرفته، احداث شده است. میان جمادیالثانی 479 و ذیحجۀ 480 در زمان ملکشاه سلجوقی و به دستور نظام الملک وزیر او تغییر شگرفی در بخش مقصورۀ مسجد جامع پایتخت سلجوقیان در اصفهان رخ داد و نقشۀ قدیم مسجد در قسمت جنوبی آن با حذف 24 ستون و احداث مقصورهای عظیم تغییر شکل یافت. سبک نوین ابداعی در مقصورۀ نظامالملک الهامبخش معماری مساجد و یکی از وجوه مشخصۀ مساجد دورۀ سلجوقی شد. پس از آن نقشۀ مساجد کهن در بخش مقصوره تغییر یافت و چنین گنبدخانهای را در خود جای داد و مساجد نوساز نیز با این نوع مقصوره بنا شدند (ﻧﻜ: ﻫ د، اصفهان).ساختار معماری گنبدخانۀ تاجالملک در اصفهان تشابه بسیار با بنای مقصورۀ مسجد برسیان دارد. بدین ترتیب و به احتمال قریببه یقین احداث مناره در 491ق و سپس بنای مقصورۀ متصل به آن ــ همزمان یا کمی پس از این تاریخ ــ به تقلید از گنبد تاجالملک، از جمله تغییراتی است که در بخش شبستان مسجد کهن برسیان صورت گرفته است. به دلیلهایی نامعلوم عملیات ساختمان متوقف گردید و سپس در 528ق محراب تزیین شد، اما این فعالیتها ناتمام باقی ماند. در دوران پس از مغول مسجد و صحن آن دوباره تعمیر شد، اما مقصورۀ آن دست نخورده باقی ماند. در زمان شاه طهماسب صفوی با احداث ایوان تغییراتی در تزیینات صحن مسجد صورت گرفت، ولی مقصوره همچنان در حالت نیمه تمام خود باقی ماند و پس از آن نیز هرگز به پایان نرسید. در 1343ش، انجمن آثار ملی اعتباری برای تعمیر آثار تاریخی خارج شهر اصفهان اختصاص داد و بدین ترتیب مسجد برسان به وسیلۀ ادارۀ باستان شناسی اصفهان تعمیر شد (هنرفر، گنجینه، 852). سازمان ملی حفاظت آثار باستانی با همکاری «مؤسسۀ ایتالیایی خاورمیانه و خاوردور» میان سالهای 1351 و 1357ش/1972 و 1978م به بررسی و نقشه برداری و مرمت این مسجد پرداخت («شرق...»، XXII/389, XXIII/425, XXIV/481, XXV/550, XXVI/606, XXVII/466-467).
منارۀ مسجد برسیان از دیر باز از بناهای جالب توجه اصفهان به شمار میآمده است. این منارۀ استوانهای شکل با ارتفاع 55/34 متر بر دایرهای به قطر 75/5 متر بنا نهاده شده است. قطر این دایره با کاهش تدریجی در رأس به 4/2 متر میرسد (اسمیث، «منارهها...»، 316-317). مناره در قسمت جنوب غربی مقصوره و متصل به آن است. راه ورود به آن در دیوار جنوبی مقصوره تعبیه شده است. پلکانی مارپیچ امکان دستیابی به بالای مناره را فراهم میآورد. چندین نورگیر به فواصل معین بر بدنۀ مناره 27×27×5/5 سانتیمتر است. برای تسهیل در امر ساختمان و چیدن ردیف آجرها بر محیط دایرۀ مناره آجرها به شکل ذوذنقه به اضلاع 27 و 27 و 27 و 22×5/5 سانتیمتر قالب زده شدهاند (همو، «مناره»، 14-16، طرح C).هنرمند معمار توانسته است از طریق تزیینات آجری که از قاعده تا رأس مناره به تدریج و به گونهای موزون بر تراکم آن اضافه میگردد، نگاه بیننده را به فراز مناره، جایی که آیات قرآنی بر آن نقش بسته، سوق دهد. 3 بخش متمایز بر نمای خارجی مناره قابل تشخیص است. تا ارتفاع حدود 6 متر آجرها با ردیفهای معمولی چیده شدهاند. آثار اندک موجود از تزیینات ملاط گچ در بندهای عمودی آجرها نشان از تنها تزیینی دارد که برای این قسمت انتخاب شده بوده است. به نظر میرسد که این تزیینات هرگز به اتمام نرسیده باشد. حاشیهای تزیینی از آجرهای تراش داده شده که ترکیبی متناوب از اشکال لوزی و دایره پدید آورده است، این بخش را از قسمت دوم و میانی مناره که ارتفاعی حدود 22 متر دارد، جدا میکند. تمامی این بخش با تزیینات هندسی با روش آجرچینی مزین شده، و شبکهای از لوزیهای متداخل سراسر آن را پوشانیده است. در قسمت کوچکی در پایین این شبکه نوع دیگری از آجرکاری تزیینی، ولی بسیار مشابه آن مشاهده میشود که گویای تغییر تصمیم سازندگان در انتخاب نقش در حین ساختمان است. بخش سوم و اصلی تزیین در قسمت فوقانی مناره ارتفاعی حدود 5/6 متر دارد. در قسمت پایین بر نواری پهن ردیفهای خفته و راستۀ نامنظم آجر به طور ممتد و تو در تو چیده شده است و آرایهای شبه کوفی بنایی زنجیرهای را القا میکند. بر فراز این نوار و در میان دو قالب تزیینی، چنانکه گفته شد، کتیبهای آجری به خط کوفی ساده بر پیرامون مناره نقش بسته است. تمام متن در یک خط نوشته شده، تنها در قسمت انتهای آن کلمۀ مربوط به رقم صدگان به علت کمبود جا بر خط دوم، بر بالای خط اصلی قرار داده شده است. منارۀ مسجد برسیان نمونهای برجسته از منارههای شاخص سرزمین ایران پیش از سلجوقی و دورۀ سلجوقی است. منارههای مدور مرتفع، در یک قطعه یا در چند قطعۀ مطبق که قطر آن به نبست ارتفاع به تدریج کاهش مییابد و تناسبی موزون و چشمنواز برای این بناها میآفریند. تزیینات متنوع آجر از انواع هندسی و نیز نوشتاری گرداگرد آنها را پوشانیده است. انتخاب این آرایهها در جایگاههای مشخص و مناسب، و در اندازهها و اشکال حساب شده، نسبت به ارتفاع بنا گواه مهارت استادان هنرمند این سرزمین است (ﻧﻜ: لاله، I/220-251؛ نیز یادداشتهای مؤلف).مقصورۀ مسجد برسیان بر سطحی مربع با اضلاع داخلی 32/10 تا 48/10 متر و با ارتفاع حدود 30/18 متر ساخته شده است. این بنا در مقطع عمودی از 3 بخش منطقۀ مربع شکل پایۀ بنا (4 دیوار به پهنای حدود 2 متر و ارتفاع داخلی 90/6 و خارجی 10 متر)، منطقۀ کثیر الاضلاع انتقالی میان مربع پایه و دایرۀ گنبد (ارتفاع داخلی 33/5 و خارجی 60/1 متر)، و پوشش گنبدی (ارتفاع داخلی 70/5 و خارجی 70/6 متر) تشکیل شده است. سوی قبله در این بنا با اشتباه °23 و ´20 محاسبه شده است (ﻧﻜ: اسمیث، «مناره»، 13، نقشههای 1 و 2). مصالح اصلی ساختمانِ مقصوره را آجرهایی در ابعاد 24×24×5/5 الی 6 سانتیمتر تشکیل دهد. تزیینات هندسی و نوشتاری و نیز گیاهی بنا با قطعههای تراشیدۀ آجر و نیز گچبری شکل گرفته است. دهانههای سه گانهای بر هر یک از دیوارههای شمالی، شرقی و غربی رفت وآمد به داخل مقصوره را در گذشته میسر میساخته است. ورودی اصلی با دهانۀ بزرگتر در وسط دیوار شمالی و ورودیهای جانبی با دهانۀ کوچکتر در دو طرف آن که با ترتیب روبهروی محراب و دو درگاه جانبی آن بر دیوار جنوبی قرار گرفتهاند، با ایجاد تقارنی خاص، بر اهمیت این دو دیوار واقع بر جهات اصلی در میان دیوار شمالی با عرض کلی محراب، و نیز برابری عرض دهانههای کوچکتر جانبی این دو دیوار با عرض درگاه میانی در دیوارهای شرقی و غربی ترتیبی متناوب و معکوس، ولی هماهنگ با سازهها و فضاهای باز ایجاد مینماید. بدین ترتیب، توانمندی معماران گذشته در برقراری توزان در بنا، با تأکید بر جهات و عناصر اصلی مقصوره، هرچه بیشتر نمایان میگردد (اسمیث، همان، 16, 29-32، نقشۀ 1).تغییراتِ وارد شده در طی قرون متوالی بر گرداگرد مقصوره، نماهای خارجی آن را نیز دستخوش تغییراتی نموده است. احداث ایوان جنوبی مسجد در دورۀ صفوی بیشترین آسیب را به جبهۀ اصلی بنا در سمت شمال آن وارد آورده، و آن را از انظار پنهان کرده است. در چارچوب فعالیتهای پژوهشی و مرمتی که در دهۀ 1350ش در مسجد صورت گرفت، دو طاق نمای تزیینی سلجوقی با کتیبههایی از آج به خط کوفی ساده (و الحمدالله/ و لا اله الا الله) بر قسمت پایین نمای خارجی دیوار شمالی مقصوره آشکار شد و ویژگی نمای اصلی ورودی مقصوره را در زمان احداث آن نمایان ساخت («شرق»، XXVI/606).منطقۀ انتقالی گنبدخانۀ مسجد برسیان متشکل از دو طبقۀ 8 ضلعی و 16 ضلعی است که با استفاده از عناصر قوسی و از طریق گوشهسازی از نوع سکنج سه بخشی در طبقۀ اول و سکنجهای ساده در طبقۀ دوم، امکان تبدیل زمینۀ مربع را به دایره برای اجرای نهایی پوشش گنبد فراهم آورده است (اسمیث، همان، 14، تصویرهای 4 و 6).معمار مقصورۀ برسیان در ادامۀ سنت کهن معماری ایران پیش از اسلام برای قرار دادن گنبد بر فراز بنای چهارگوش، تحولات عمدۀ این دستاورد را که 11 سال پیش از آن با ایجاد دو طبقۀ متمایز و اولین بار در مقصورۀ نظام الملک در مسجد جامع اصفهان تجربه شده بود، پی گرفته (ﻧﻜ: ﻫ د، 9/5، 206)، و گنبدی با 8 تویزه و با قوسی از نوع چهار کمانۀ سه مرکزی بنا کرده است (لاله، I/250-251, II/114).عناصر قوسی به عنوان طاقهای باربر از نوع جناغی چهار کمانۀ سه مرکزی، و طاق نماهای تزیینی از همین نوع (همو، I/232-250؛ نیز II/105-116، تصویرهای 91-97) به همراه طاق نماهایی از نوع کلیل، سطوح بنا در دو بخش مربع پایه و منطقۀ کثیرالاضلاع انتقالی را پوشانیده، و ترکیب موزونی بر سراسر بلندای مقصوره به وجود آورده است. محراب این مسجد که از نمونههای شایان توجه محرابهای سلجوقی است، یکی از نخستین نمونههای شناخته شدۀ تزیینات مقرنس آجری در محرابهاست، محراب برسیان بر نقشۀ نیم دوازده ضلعی بنا شده، و پهنۀ یگانه طاق نمای آن که بر دو ستون توکار استوار است. به وسیلۀ 3 ردیف طاس، مزین شده است. با دو قاب بزرگ تزیینی که این طاقنما را در برگرفته است، این محراب در ساختار کلی آن طولی برابر نیم طول دیوار جنوبی را به خود اختصاص داده، و عناصر دیگر این دیوار و دیوارهای دیگر مقصوره را تحتالشعاع قرار داده است. اختصاص بخش اعظم دیوار جنوبی به محرابی بزرگ در راستای تحول معماری مساجد در دورۀ سلجوقی قرار دارد.در مساجد این دوره به تناسب فضای بزرگی که به مقصورهها اختصاص یافته، محراب آنها نیز از ابعاد بزرگتری نسبت به محراب مقصورههای پیشین برخوردار شده است. بجز مقرنس ــ که تزیین اصلی محراب مسجد برسیان را تشکیل میدهد ــ این محراب با آجرکاری، گچبری و تزیینات نوشتاری، هندسی و گیاهی نیز مزین شده است. کتیبۀ اصلی محراب واقع در قاب بزرگ آن، به خط کوفی آجری بر زمینۀ تزیینات نیمه تمام گچ بری گل و بوته است. یک نوار باریک آجری که با خط کوفی در کنارۀ داخلی قاب دوم محراب شکل گرفته است، آیات 1 تا 8 سورۀ مؤمنون(23) را در بر میگیرد (شیخ الحکمایی، ﺑﺸ: قرائت). بر پهنۀ قاب دوم محراب زنجیرههای درهم تنیدۀ آجری ردیفی از ستارههای چند پر به وجود آوردهاند. سطح داخلی آنها، هر چند نیمه تمام، با نقش مایههای گیاهی و نوشتههای به خط ثلث و کوفی گچ بری شده که حاوی اسماءالله چون «یا حنان»، «یا منان»، «یا سبحان»، «یا الله»، «یا دیان» است. 6طاس ردیف میانی مقرنس به ترتیب حاوی جملات «الملکلله»، «العظمةلله»، «القدرةلله»، «القوةلله»، «المنةلله»و «العزةلله» است (هنرفر، گنجینه، 177). بر لوح وسط از الواح ششگانۀ واقع در نیمۀ پایین طاق محراب و بر پهنۀ قوس تزیینی سه بخشی آن، سورۀ اخلاص (112) به همراه جملات «لااله الا الله»، «محمد رسولالله»، «لیس کمثله شیء»، «و هو السمیع البصیر» به خط کوفی بنایی نوشته شده است (همانجا؛ شیخ الحکمایی، ﺑﺸ: تکمیل قرائت) تزیین لچکیهای طاقنمای محراب با نام «الله» و «محمد» به خط کوفی بنایی با آجر اجرا شده است (ﻧﻜ: لاله، I/240-241، نیز II/102، تصویر؛ قرائت مؤلف). این نمونه یکی از نخستین نمونههای شناخته شده از این نوع خط به شمار میآید که پس از آن و تا به امروز بسیار رایج بوده، و مورد استفاده قرار گرفته است.بجز تزیینات نوشتاری محراب کتیبههای دیگری نیز قسمتهای مختلف مسجد را آراسته است. روبهروی محراب و بر درون سوی طاق درگاهِ ورودیِ اصلیِ مقصوره کتیبهای آجری به خط کوفی قرار دارد که آیههای 14 و 15 سورۀ مؤمن(40)، بر آن نقش بسته است (شیخ الحکمایی، ﺑﺸ: قرائت برای اولین بار). این کتیبه دورتادور یک نوار مرکزی شامل تزیینات آجری هندسی، همانند آنچه بر فراز منارۀ این مسجد مشاهده میشود ویک ارایۀ شبه کوفی بنایی زنجیرهای را القاء میکند، چرخیده است. امروزه نیمی از یک کتیب به خط کوفی ساده از آجر ــ که در گذشته به دور قاعدۀ گنبد میگشته ــ سرآغاز سورۀ فتح (48) را تا جایی که اینک مشخص نیست، در بر دارد. تزیینات مقصوره بر هر یک از دو درگاه جانبی دیوارهای شمالی و جنوبی و نیز بر درگاه میانی هر یک از دیوارهای شرقی و غربی، به تقلید از الواح کتیبههای گنبد تاجالملک در مسجد جامع اصفهان، در مجموع 6 لوح برای قرار دادن کتیبههایی که هرگز نوشته نشد، جای گرفته است (یادداشتهای مؤلف).در آثاری که از دورۀ صفوی در صحن این مسجد باقی است، بجز نوار اصلی کتیبه در ایوان جنوبی که از آن یاد شد، بقایای طرح کتیبهای دیده میشود که در داخل یک شمسه به شکل ستارۀ بزرگ ده پر بر وسط پهنۀ طاقنمای تزیینی فوقانی دیوار جنوبی ایوان قرار دارد و کلمات «...الشهید بکربلا و علی بن...» بر آن نقش بسته (هنرفر، گنجینه، 178).بجز عناصر معماری، چون عناصر قوسی در طاقها و طاق نماها و مقرنسها و نیز کتیبهها و نقش مایههای گیاهی در تزیین مقصورۀ سلجوقی مسجد برسیان، تزیینات هندسی ناتمامی نیز در این بنا مشاهده میشود. این مسجد و منارۀ آن به شمارۀ 265 به ثبت تاریخی رسیده است (مشکوتی، 28).
جابری انصاری، حسن، تاریخ اصفهان، به کوشش جمشید مظاهری، 1378ش؛ حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1336ش؛ سیرو، ماکسیم، راههای باستانی ناحیۀ اصفهان و بناهای وابسته به آنها، ترجمۀ مهدی مشایخی، تهران، 1357ش؛ شیخ الحکمایی، ع.، یادداشتهای مربوط به قرائت کتیبهها خطاب به مؤلف؛ قرآن کریم؛ کلایس، ولفرام، «گزارش سفرهای باستانشناسی سال 1971م در ایران»، گزارشهای باستان شناسی در ایران، ترجمۀ سروش حبیبی، تهران، 1354ش؛ کیانی، محمد یوسف و ولفرام کلایس، فهرست کاروانسرهای ایران، تهران، 1362ش؛ همان دو، کاروانسراهای ایران، تهران، 1373ش؛ مشکوتی، نصرتالله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، 1349ش؛ هنرفر، لطفالله، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، تهران، 1350ش؛ همو، «مناره و مسجد برسیان»، باستان شناسی، تهران، 1338ش، ﺷﻤ3 و4؛ یادداشتهای مؤلف؛ نیز:
Blair, Sh. S., The Manumental Inscriptions from Early Islamic Iran and Transoxiana, Leiden 1992; Esat and West, Rome, 1972-1977; Godard, A., «Les anciennes mosquées de I’Iran», Ars Asiatiques, Paris, 1956-1957; ibid, Āthār – é Īrān, 1936, vol I(2); Godard, Y., «Notes épigraphiques», Ars Islamica, New York, 1968, vol. IV; id, «Notice épigraphique», Āthār- é Īrān, 1936, vol. I(2); Laleh, H., La structure fondamentale des arcs dant l’architecture salijukide de I’Iran, Thé se de Doctorat, Paris, 1989; Sauvaget, J., «Notes épigraphiques sur quelques monuments persans», Ars Islamica, 1968, vol. VI(1); id, «Observations sur quelques mosquées seljoukides», Annales de l’Institut d’études orientales, 1938, vol. Iv; Smith, M.B., «Manār and Masdjid, Barsīān (IŞfahān)», Material for a Corpus of Early Iranian Islamic Architecture Ars Islamica, 1937, vol. IV; id, «The Manārs of Iṣfahān», Āthār- é Īrān, 1936, vol. I(2); id, «Two Dataed seljuk Monuments at Sin (Iṣfahān)», Material for a Corpus of Early Iranian Islamic Architecture, Ars Islamica, 1939, vol. VI(1).هایده لاله
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید