برتلس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228525/برتلس
سه شنبه 21 اسفند 1403
چاپ شده
11
بِرْتِلْس، یوگنی ادواردویچ (آذر 1269- مهر 1336/دسامبر 1890- اکتبر 1957)، خاورشناس بنام روسی، از برجستهترین کارشناسان ادبیات ملل آسیای مرکزی و صاحب پژوهشهای فراوان در ادب و تصوف ایرانی و تاریخ فرهنگ و ادبیات آسیای مرکزی.وی که از تباری دانمارکی بود، در سن پترزبورگ زاده شد و در مسکو درگذشت. در آغاز، کوتاه مدتی به حشرهشناسی گرایش یافت و سپس به حقوق روی آورد. با آنکه تحصیلات خویش را در حقوق و موسیقی به سطحی عالی رساند (ایرانیکا، GSE, III/218 ;IV/166)، شوق وافر او بیشتر متوجه زبان و ادبیات فارسی و ترکی بود. در 1297ش/1918م دانشجوی کنسرواتوآر و بخش خاورشناسیِ دانشگاه دولتی پتروگراد شد و در آنجا از استادان بزرگی چون رُماسکویچ، فریمان، بارتولد و اولنبرگ بهره گرفت (ایرنیکا، همانجا).برتلس پس از آنکه تحصیلات خود را در بخش زبانهای شرقی آن دانشگاه به پایان رساند، در موزۀ آسیایی آکادمی علوم شوروی سابق ــ که سالها بعد به «مؤسسۀ مطالعات خاورشناسیِ آکادمیِ علوم» تغییر نام یافت ــ شغلی به وی داده شد و تا پایان عمر، به مدت 37 سال، در همین موزه به تحقیق و تتبع پرداخت (ایزدی، 11). برتلس ضمن پژوهش در این مرکز، پس از یک سال، به معلمی زبان و ادب فارسی در «مؤسسۀ زبانهای زنده» منصوب گردید و در 1307ش/1928م به توصیۀ بارتولد به عنوان استاد زبان و ادب فارسی در دانشگاه دولتی پتروگراد برگزیده شد (ایرانیکا، همانجا).برتلس در 1311ش/1932م، بجز مسئولیتهای پیشین، ریاست بخش زبانشناسی شعبۀ تاجیکیِ آکادمی علوم شوروی را نیز بر عهده گرفت. در سالهای 1939، 1944 و 1955م، به ترتیب عضو وابستۀ آکادمی علوم شوروی، فرهنگستان ایران، و مجمع عربی دمشق گردید (GSE، ایرانیکا، همانجاها). در 1321ش/1942م که ارتش آلمان به لنینگراد حمله کرد، با انتقال مؤسسۀ مطالعات خاورشناسی آکادمیِ علوم به تاشکند، برتلس نیز به این شهر منتقل گردید و چون این مؤسسه در 1329ش/1950م به مسکو انتقال یافت، برتلس به ریاست بخش شرقشناسی آن برگزیده شد (ایرانیکا، همانجا). وی با دانش و تجربهای که طی سالها کسب کرده بود، بیش از دو دهه در اوایل سدۀ 20م، یکی از استادان مسلم خاورشناسی و راهنمای دو سه نسل از مستشرقان اتحاد جماهیر شوروی، و نویسندۀ مقالاتی بسیار در دائرةالمعارف اسلام، اسلامیکا و نیز نشریههای وزین دوران خود گردید. حاصل سالها مطالعه و پژوهش این محقق 295 تألیف بود (ایزدی، همانجا).از نخستین کارهای برتلس در زمینۀ فرهنگ و ادب فارسی، میتوان از ترجمه و نشر گزیدهای از داستانهای گلستان سعدی (1922م)، ترجمۀ قطعاتی از هفت پیکرِ نظامی (1923م)، نشر دو غزل از باباکوهی شیرازی (1924م)، مقالهای با عنوان «دربارۀ تفسیری بر غزل عطار» (1924م) و «تئاتر ایرانی» (1924م) یاد کرد (کتابشناسی...، 110-111). وی در 1924م رباعیات شیخ نجمالدین کبریٰ را با مقدمهای در «مجلۀ آکادمی علوم روسیه» منتشر ساخت که چندی بعد به کوشش ولی الله شادان به فارسی ترجمه شد و در مجلۀ یادگار (1326ش، س 4، شم 1 و 2) به چاپ رسید. کارهای بعدیِ او اینهاست: نشر متن فارسیِ بختیارنامه (1926م)، «زندگینامۀ قاآنی» (1927م)، «گزارشی دربارۀ مطالعات ایرانشناسی و ترکشناسی در روسیه میان سالهای 1914-1920م»، «نوایی و عطار» (1928م)، شرح تاریخ ادب فارسی (1928م) و دهها مقاله و کتاب دیگر مثل تصحیح یا ترجمه و نشر پارهای از آثار کهن فارسی با همکاری دیگران مانند منتخبات ناصرخسرو، جامعالتواریخ رشیدی، ج 3 (برای فهرستی کاملتر از آثار او، نک: کتابشناسی، 110-123؛ عقیقی، 3/958-959).از کارهای تحقیقی برتلس در حوزۀ زبان و ادب فارسی، یکی چاپ انتقادی خمسۀ نظامی و شاهنامۀ فردوسی و تحقیقاتوی در باب این دو شاعر بزرگ، و دیگری پژوهشهای گستردۀ او در باب ادبیات عرفانی ایران است. برتلس به مناسبت هشتصدمین سالگرد تولد نظامی گنجوی در 1320ش/1941م به اتفاق گروهی از همکارانش به تهیۀ چاپی انتقادی از خمسۀ این شاعر بزرگ همت گماشت. متن انتقادی اسکندرنامه را نیز در دو بخش شامل شرفنامه و اقبالنامه در 1326ش/1947م منتشر کرد، اما مرگ به برتلس امان نداد که دیگر منظومههای نظامی را به چاپ برساند (ایرانیکا، IV/167). رسالۀ او با عنوان نظامی در 1948م برندۀ جایزۀ دولتی اتحاد جماهیر شوروی شد (GSE، همانجا). تحقیقات متعدد و مفصل او دربارۀ سخنگوی گنجه مورد تأیید و توجه پژوهشگران است. کار تصحیح شاهنامه نیز که از سوی برتلس آغاز شده بود، به پایان نرسید و دو مجلد نخستین این اثر نیز پس از درگذشت او انتشار یافت. شاهنامۀ 9 جلدی مورد پژوهش او سالها بعد زیر نظر عبدالحسین نوشین تکمیل و منتشر شد. این چاپ انتقادی پس از سالها، هنوز شاید از معتبرترین چاپهای شاهنامۀ فردوسی به شمار آید (ایرانیکا، IV/168).برتلس در مقام فردوسی¬شناس برجسته، به همراه هیأت نمایندگان روسیه در جشن هزارۀ فردوسی که در 1313ش/1934م در ایران تشکیل شد، شرکت جست («یوگنی...»، 96). مقالهای که وی بدین مناسبت نوشته بود، همان سال در «نشریۀ فرهنگستان علوم شوروی» به چاپ رسید. سال بعد، برتلس کتابی با عنوان «فردوسی و سرودههایش» منتشر کرد (کتابشناسی، 115). این اثر به کوشش سیروس ایزدی در 1369ش به فارسی ترجمه شد.بخشی از کارهای تحقیقی برتلس مربوط به ترجمه یا معرفی و چاپ پارهای از آثار ادبی، تاریخی یا عرفانیِ فارسی، و بخش دیگر شامل مقالات مختلف او، از جمله در زمینۀ تصوف و ادب صوفیانه است. وی توجه خاصی به متون عرفانی داشت و به همین سبب، به چاپ متن انتقادی یا ترجمۀ پارهای از آثار متصوفه اقدام کرد، از این قبیل است: متن انتقادی دیوان باباکوهی، متن کامل منظومۀ سیرالعباد الی المعاد اثر سنایی، اشعار خواجه عبدالله انصاری، متن مختارنامۀ عطار، متن جام جهان نمای فخرالدین عراقی، متن لمعات همو، متن سعادتنامۀ شیخ محمود شبستری، متن مثنوی عصمت بخاری، متن دیوان بابافغانی، شرح الٰهی نامۀ عطار، شرح اشترنامۀ عطار، ترجمۀ منظومۀ عرفانی بلبلنامۀ عطار (ایزدی، 12). ترجمۀ اسرار التوحید محمد بن منور، طوطینامۀ ضیاء نخشبی، نورالعلوم ابوالحسن خرقانی («یوگنی»، همانجا) و چاپ متن و ترجمۀ روسی مثنوی کوتاه دستورنامۀ نزاری قهستانی شاعر اوایل سدۀ 7ق (مصفا، 252-257؛ بولدیرف، 3-4).یکی از 6 مجموعۀ گزیده آثار این ایرانشناس پرکار که تا 1965م، 4 مجلدِ آن به چاپ رسید (ایرانیکا، IV/169)، مشتمل بر تحقیقات عمدۀ وی در زمینۀ تصوف، معرفی نسخههای خطی تألیفات صوفیه و بررسیِ مندرجات آنها، و نیز بازنمایی مفاهیم اصطلاحات صوفیانه و شرح زندگی و آثار صوفیان تا ظهور ادبیات عرفانی است (ایزدی، همانجا). برخی از آثار برتلس دربارۀ عرفان و تصوف اسلامی خالی از اشکال نیست. محققاً نمیتوان او را از این لحاظ در ردیف مستشرقان تصوفشناسی چون ریتر آلمانی و لوئی ماسینیون و هانری کربن فرانسوی قرار داد. حسینی طباطبایی به پارهای از آراء نادرست و برداشتهای غلط وی از مفاهیم صوفیانه و تعلیمات کلامی و جهانبینی اسلامی اشاره کرده است (ص 143-145).اگرچه عمده مشغلۀ فکری برتلس ادبیات کهن فارسی بود، اما نسبت به فارسی امروزی نیز عنایتی خاص داشت. او در مطالعات خود بدین نکته رسیده بود که برای کسب تسلط در ادبیات کهن ایران، نمیتوان از شناخت زبان فارسی کنونی بینیاز بود («یوگنی»، همانجا). مقالات «رمان تاریخی فارسی در سدۀ بیستم»، «پیرامون تبدیل نگارش فارسی به لاتین» و کتاب درسی فارسی (کتابشناسی، 114، 115) حکایت از همین اعتقاد دارد.کارهای تحقیقی برتلسدر زمینۀ زبان و ادب ترکی، در مقایسه با تحقیقات وی دربارۀ ادب فارسی چشمگیر نیست.
ایزدی، سیروس، مقدمه بر تصوف و ادبیات تصوف برتلس، تهران، 1356ش؛ بولدیرف، الکساندر، مقدمه بر زندگی و آثار نزاری چنگیز غلام علی بای بوردی، ترجمۀ مهناز صدری، تهران، 1370ش؛ حسینی طباطبایی، مصطفیٰ، نقد آثار خاورشناسان، تهران، 1375ش؛ عقیقی، نجیب، المستشرقون، قاهره، 1964م؛ کتابشناسی خاورشناسان روسیه و...، به کوشش گروه مؤلفان، تهران، 1372ش؛ مصفا، مظاهر، مقدمه بر دیوان حکیم نزاری قهستانی، تهران، 1371ش؛ «یوگنی ادواردویچ برتلس»، پیام نور، تهران، 1323ش، س 1، شم 2؛ نیز:
GSE; Iranica.مجدالدین کیوانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید