احمد فقیه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 21 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228021/احمد-فقیه
جمعه 24 اسفند 1403
چاپ شده
7
اَحْمَدْ فَقیه، نام چند تن از متصوفه که بیشتر آنان در سدۀ 7ق/ 13م در آناتولی میزیستهاند. از بررسی دقیق مآخذ دربارۀ یکی از آنان (خواجه احمد فقیه یا سلطان خواجه فقیه) چنین برمیآید که لااقل زندگانی 5 تن از آنان به هم درآمیخته است («دائرةالمعارف...»، II/ 65). نخستینبار عبدالباقی گولپینارلی (ص 88، حاشیه) اشاره کرده است که در سدۀ 7ق/ 13م در دورۀ سلجوقیان، دو تن در قونیه به نام احمد فقیه میزیستهاند و مدتها پس از وی، ابراهیم حقی قونیهلی، دومین احمد فقیه (فقیه احمد عرب اسودی) را معرفی کرد («دائرةالمعارف»، همانجا) و 10 سال بعد، تورخان گنجهای، احمد فقیه دیگری را شناسایی کرد که اصلاً آذربایجانی بوده است (همانجا). برپایۀ این تحقیقات و منابع موجود کسانی را که احمد فقیه خوانده شدهاند، میتوان به شرح زیر از یکدیگر باز شناخت:
وی که احتمالاً از ده اَسْبُست تبریز بوده، مرشد آهی اِوران قیر شهری، مؤسس آهیان (اَخیان) در آناتولی و نیز مرشد و پدر زن شیخ نصیرالدین محمود خویی و مرید شیخ اوحدالدین حامد بن ابیالفخر کرمانی است. احمد فقیه محضر اوحدالدین را که احتمالاً در 602ق/ 1206م به قونیه آمده بوده، درک کرده است (فروزانفر، 26-27). حافظ حسین ابن کربلایی نیز از شخصی به نام احمد فقیه اسبستی سخن میگوید (2/ 48-49، 388)، ولی چون مزار این شخص در اسبست است، نمیتواند احمد فقیه صاحب ترجمه باشد، زیرا وی در قونیه وفات کرده، و در همانجا به خاک سپرده شده است («دائرةالمعارف»، همانجا). محییالدین در خضرنامه او را از نخستین واصلانِ آهیان شمرده و از وی به عنوان قطبالدین یاد میکند (همان، II/ 65-66).نام این احمد فقیه در هالهای از افسانه پوشیده شده است. پس از مرگ نیز کراماتی به وی نسبت داده، و ترکمنان او را از «مجذوبان» شمردهاند. بر سنگ مزار وی نیز که در نزدیکی قونیه است، به مجذوب بودن او اشاره شده است (همان، II/ 66؛ گولپینارلی، 698).
ملقب به قطب البدلاء و ملک المتألهین (افلاکی، 1/ 39). نوشتهاند که وی از خراسان به قونیه آمده بوده است («دائرةالمعارف»، همانجا). مردی ترک و ساده دل و مرید بهاءالدین، پدر مولانا جلالالدین بود و نزد او هدایه میخواند. روزی از خود بیخود شد و کتابهایش را در آتش انداخت و سر به کوهستان نهاد. پس از وفات بهاءالدین (628ق) به شهر بازگشت و در دروازۀ احمد ساکن شد و با خبر دادن از غیب و اظهار کرامات، شهرتی کسب کرد. وی که از پیش از نبوغ مولانا خبر داده بود (افلاکی، 1/ 419)، به گفتۀ افلاکی شیفتۀ مولانا بود، هرگاه او را میدید، حالِ وجد مییافت و بدو سجده میبرد (همانجا). همو نوشته است که احمد فقیه در 618ق درگذشت و مولانا جلالالدین بر جنازۀ او نماز خواند (1/ 420)، اما با توجه به اینکه بهاءالدین در 626ق/ 1228م به قونیه آمده، و دو سال بعد در گذشته است، تاریخ وفاتی که افلاکی ثبت کرده، نمیتواند صحیح باشد. احتمالاً افلاکی تاریخ وفات او را با تاریخ وفات احمد فقیه دیگری خلط کرده است (نک : احمد فقیه اسبستی در همین مقاله). سال وفات احمد فقیه در دفتر ثبت وفیات قرامان 650ق/ 1252م ضبط شده («دائرةالمعارف»، همانجا) که با تاریخ زندگانی بهاءالدین و مولانا نیز مطابقت دارد. وی علوم دینی را در مدارس روزگار خویش فرا گرفته، و با ادبیات فارسی نیز آشنا بود (کاراعلی اوغلو، 393؛ پک اولجای، I/ 122).از این احمد فقیه یک اثر با نام فارسی چرخ نامۀ احمد فقیه در بیوفایی روزگار برجای مانده است. این اثر درواقع قصیدهای است در 100 بیت، در بحر هزج که 17 بیت آغازین آن افتاده، و موضوع آن فریفته نشدن به لذات دنیا، یادآوری عذاب قبر و پرداختن به زهد و قناعت است (همانجا). به سبب همین قصیده، احمد فقیه در زمرۀ نخستین شاعران ادبیات کلاسیک ترک بهشمار آمده است (کاراعلی اوغلو، همانجا). این اثر به سبب اهمیت در زبان ترکی، یکبار توسط فؤاد کوپرولو (1926م) و بار دیگر به اهتمام مجدود منصور اوغلو (1956م) منتشر شده است (همانجا). گرچه چرخنامه از نظر نظم و هنر شاعری اثری والا بهشمار نمیآید، ولی از آنجا که این اشعار پیش از مولانا در آناتولی به زبان ترکی سروده شده، دارای ارزش و اهمیت بسیار است (نک : بانارلی، I/ 320).
سنگ مزار او در 1930-1931م در گورستان سیدمحمود حیرانی در آقشهر قونیه شناسایی شده، ولی سال وفاتش معلوم نیست. بر سنگ مزار او که از مرمر است، این عبارت به خط ثلث آمده: «الله رحیم، هذا صاحب التربة المرحوم المغفور السعید الشهید فقیه احمد نورالله قبره» («دائرةالمعارف»، همانجا).
(خواجه فقیه قرامانی، خوجه قرا فقیه). مؤلف تذکرۀ سهی نام او را خواجه فقیه قرامانی آورده، و نوشته است که اهل قونیه بوده، و غزلهایی بیمانند به ترکی، عربی و فارسی دارد. در برخی از نسخههای تذکرۀ سهی نام وی خوجه قرافقیه آمده است (همانجا).
مؤلف منظومۀ اوصاف مساجدالشریفه. ویژگیهای زبانی این اثر نشان میدهد که او در نیمۀ دوم سدۀ 8ق/ 14م یا در نیمۀ اول سدۀ 9ق/ 15م میزیسته است. نسخهای از این اثر در مجموعهای به شمارۀ 9848 در موزۀ بریتانیا موجود است. این نسخه که در 339 بیت و به خط نسخ مشکول کتابت شده، تاریخ استنساخ ندارد و احتمال میرود که برگهایی از وسط آن افتاده باشد. در 4 بیت این منظومه تخلص شاعر به صورت «فقیه» آمده است. این کتاب نخستینبار توسط حسبیه مازی اوغلو تخلیص و منتشر شده است. در این کتاب، احمد فقیه در سفر حج، اماکن مقدسۀ شام، قدس، مکه و مدینه را در قالب نظم، وصف کرده است (همان، II/ 67). همچنین نسخهای خطی از این اثر به شمارۀ 4453 در کتابخانۀ دانشکدۀ زبان و ادبیات ترکی دانشگاه استانبول نگهداری میشود (همان، II/ 66).
ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان و جنات الجنان، به کوشش جعفر سلطان القرائی، تهران، 1349 ش؛ افلاکی، احمد، مناقب العارفین، به کوشش تحسین یازیجی، آنکارا، 1976-1980 م؛ فروزانفر، بدیعالزمان، مقدمه بر مناقب اوحدالدین کرمانی، تهران، 1347 ش؛ گولپینارلی، عبدالباقی، مولویه بعد از مولانا، ترجمۀ توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، انتشارات کیهان؛ نیز:
Banarlı, N. S., Türk edebiyâtı ratihi, Istanbul, 1987; Gölpinarlı, A., Mevlânâʾdan sonra Mevlevilik, Istanbul, 1953; Karaalioglu, S. K., Türk edebiyatı tarihi, Istanbul, 1973; Pekolcay, N., İslâmî Türk edebiyatı, Istanbul, 1981; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1989.توفیق هاشمپور سبحانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید