ابن یعیش، ابوالبقاء
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 21 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/226119/ابن-یعیش،-ابوالبقاء
شنبه 25 اسفند 1403
چاپ شده
5
اِبْنِ یَعیش، ابوالبقاء موفقالدین یعیش بن علی بن یعیش اسدی (553-643 ق / 1158-1245 م)، نحوی و مُقری. وی را ابن صائغ (یا صانع) نیز خواندهاند (نک : ابنخلکان، 7 / 47؛ ابوالفداء، 3 / 174؛ سیوطی، 2 / 351). بیشترین آگاهی ما از زندگی وی محدود به اخباری است که شاگردش ابنخلکان نقل کرده است و دیگران چیز عمدهای بر آن نیفزودهاند. خاندان ابنیعیش از موصل برخاسته بود، اما خود او در حلب به دنیا آمد و همانجا پرورش یافت، ولی نمیدانیم چرا فیروزآبادی (ص 289) اصل او را اندلسی دانسته است. وی در جوانی به قصد تحصیل علم از محضر ابنانباری (د 577 ق) رهسپار بغداد شد، اما زمانی که به موصل رسید، خبر درگذشت وی را شنید، لذا پس از چندی اقامت در آنجا و استماع حدیث از استادانی چون خطیب طوسی و ابنسویدۀ تکریتی به حلب بازگشت. وی در حلب نحو را نزد ابوالسخاء فتیان حلبی و ابوالعباس مغربی نیروزی فرا گرفت و از جمعی چون قاضی ابن ابی عصرون، ابوالحسن طرسوسی، یحیی ثقفی و نیز خالد بن محمد قیسرانی حدیث شنید و قبل از آنکه منصب اقراء را در حلب بر عهده گیرد، برای دیدار با تاجالدین کندی به دمشق رفت و کندی در نوشتهای مقام علمی او را بسیار ستود (نک : ابنخلکان، 7 / 47- 48؛ یافعی، 4 / 106-107؛ ذهبی، سیر، 23 / 145؛ سیوطی، همانجا). ابنیعیش بیشتر عمر خود را در حلب گذراند. حلب در آن روزگار به یکی از مراکز بزرگ علم و ادب تبدیل شده بود و دانشپژوهان بسیاری از نقاط مختلف بدانجا میآمدند تا از مجالس درس اندیشهوران آن شهر بهره برند. ابنخلکان یکی از همین کسان بود که در 626 ق به حلب آمد و از مجالس درس ابنیعیش که در آن زمان در مقصورۀ شمالی جامع حلب و نیز مدرسۀ رواحیه به تدریس قرائات مشغول بود، بهرۀ فراوان برد و همچنین بخش عظیمی از کتاب اللمع ابنجنی را نیز نزد وی خواند. از دیگر شاگردان وی ابنمالک نحوی، ابنرزین، ابننحّاس، ابوبکر احمد بن محمد دشتی، ابنعدیم و ابنواصل را میتوان نام برد (ابنخلکان، 7 / 48؛ ابنعدیم، 282-283؛ ابنشاکر، 3 / 294؛ ابن قاضی شهبه، 2 / 147- 148، 194؛ ذهبی، العبر، 3 / 345، نیز نک : سیر، همانجا؛ سالم مکرم، 154). ابنخلکان علاوه بر نقل اخباری از او، وی را به خوشرویی و سرزندگی وصف کرده و روایات متعددی دربارۀ شوخطبعی و بذلهگویی او نقل کرده است (7 / 48-50). ابنیعیش، به خصوص به نحودانی شهره است و ذهبی وی را بزرگترین نحوی حلب در روزگار خود دانسته است ( العبر، 3 / 249). وی پیرو مکتب بصره بوده و در شرح المفصل خود به تأیید و تقویت آراء آنان پرداخته است (نک : 1 / 23، 54، 84، جم )، اما گاهی نیز آراء نحویان کوفه را بر بصریان ترجیح داده است (همو، 1 / 68- 69، جم ). از همینرو برخی از معاصران، او را از پیروان مکتب بغداد دانستهاند (ضیف، 280-281؛ محمود، 401). ابنیعیش در حلب درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد (ابنخلکان، 7 / 53).
1. شرح التصریف الملوکی. این کتاب شرحی است بر التصریف الملوکی ابنجنی (ﻫ م). برخی باتوجه به آراء وی در این کتاب است که او را از پیروان مسلّم مکتب نحوی بغداد دانستهاند (ضیف، محمود، همانجاها). این اثر در 1973 م و به کوشش فخرالدین قباوه در حلب به چاپ رسیده است؛ 2. شرح المفصل زمخشری. ابنیعیش این کتاب را در 70 سالگی به اتمام رساند (ابنیعیش، 1 / 2-3) و همۀ شهرت خود را مرهون همین اثر است. سبک نگارش مؤلف در این اثر همانند دیگر شارحان همروزگارش، ساده و گاه با ضعف و سستی در الفاظ و اطناب بیش از حد همراه است. استناد فراوان به آراء نحویان برجسته و بهویژه سیبویه، اخفش، ابوعلی فارسی، جرمی، مانی و ابنجنی، این کتاب را به صورت دائرهالمعارفی در زمینۀ نظرهای مختلف نحویان درآورده است (فوک، 229؛ ضیف، محمود، همانجاها). تمایلات ابنیعیش در مکتب بصره از فحوای این شرح به وضوح روشن است. این کتاب که در 10 مجلد است، در لایپزیک (1876- 1886 م) به کوشش یان و نیز در قاهره (1980 م) و بیروت به چاپ رسیده است. رودلف زلهایم رسالهای از او را با عنوان مسائل اجاب عنها ابنیعیش که در آن به 13 سؤال نحوی ابونصر دمشقی پاسخ گفته، در «مجلۀ دانشگاه سن ژوزف» (1973-1974 م) به چاپ رسانیده است.
تفسیر المنتهی من بیان فی اعراب القرآن. نسخهای از این اثر که در بیان وجوه مختلف قرائات نگارش یافته، در کتابخانۀ سلطان محمود مدینه نگهداری میشود (اشپیس، 107).
ابن خلکان، وفیات؛ ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1974 م؛ ابنعدم، عمر بن احمد، بغیة الطلب، به کوشش علی سویم، آنکارا، 1976 م؛ ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ ابن یعیش، یعیش بن علی، شرح المفصل، بیروت، عالم الکتب؛ ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر، بیروت، دارالمعرفة؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عوّاد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ همو، العبر، به کوشش محمد سعید زغلول، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ سالم مکرم، عبدالعال، المدرسة النحویة فی مصر و الشام، قاهره، 1400 ق / 1980 م؛ سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1384 ق / 1965 م؛ ضیف، شوقی، المدارس النحویة، قاهره، 1972 م؛ فوک، یوهان، العربیة، ترجمۀ عبدالحلیم نجار، قاهره، 1370 ق / 1951 م؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، البلغة فی تاریخ ائمة اللغة، دمشق، 1392 ق / 1972 م؛ محمود، محمود حسینی، المدرسة البغدادیة، بیروت، مؤسسة الرسالة؛ یافعی، عبداللـه بن اسعد، مرآة الجنان، حیدرآباد دکن، 1339 ق؛ نیز:
Spies-Alligarh, Otto, «Die Bibliotheken des Hidschas», ZDMG, Leipzig, 1966, vol. XC.
مریم صادقی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید