ابن همام اسکافی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 21 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/226112/ابن-همام-اسکافی
جمعه 24 اسفند 1403
چاپ شده
5
اِبْنِ هَمّامِ اِسْکافی، ابوعلی محمد بن ابی بکر همام بن سهیل بن بیزان، ملقب به کاتب (258- 19 جمادیالآخر 336 ق / 872-5 ژانویۀ 948 م)، از محدثان ایرانی تبار امامی مذهب. سبب انتساب وی به اسکاف (از نواحی نهروان بین بغداد و واسط) روشن نیست، ولی احتمال میرود نیاکانش که زرتشتی بودهاند (نجاشی، 379)، در آنجا سکنى داشتهاند. همچنین به سبب انتساب وی به جدش بیزان، سمعانی (2 / 395) اورابیزانی خوانده است. به گزارش نجاشی (ص 379-380)، نخستین کسی که از خاندان ابنهمام به اسلام گرویده، مابنداذ (ماه بنداد) برادر سهیل و عموی همام بوده است. ازاینرو سابقۀ گروِش این خاندان به اسلام چندان دور نبوده است و میبایست آنان را از زرتشتیهای دورۀ اسلامی در منطقۀ عراق بهشمار آورد که پس از قبول اسلام به مذهب شیعه گرویدهاند. نجاشی در دنبالۀ گزارش خود، داستانی را در مورد چگونگی شیعه شدن مابنداذ و سهیل نقل میکند. به هر روی گرچه از ارتباط این دو با ائمۀ امامیه اطلاعی نداریم، اما میدانیم که همام بن سهیل در حدیث دستی داشته (نک : نعمانی، 67) و یک بار با امام حسن عسکری (ع) مکاتبه کرده است (نجاشی، 380). زادگاه ابنهمام دانسته نیست، اما میدانیم که در بغداد سکنى داشته است (خطیب، 3 / 365). از مشایخ وی باید از پدر و نیز داییاش احمد بن مابنداذ، احمد بن ادریس قمی، ابوجعفر ابن رستم نحوی، جعفر بن محمد بن مالک فزاری، حسن بن محمد بن جمهور عمی، حمید بن زیاد کوفی، عبدالله بن جعفر حمیری و محمد بن موسی بن حماد بربری نام برد (نعمانی، 24، 67، 140، 150؛ مفید، الامالی، 59؛ خطیب، همانجا؛ ابنطاووس، علی، اقبال، 322). در میان این مشایخ، بجز بغدادیان، از ساکنان بصره و کوفه نیز دیده میشوند که نشان از سفر احتمالی ابنهمام به این دو شهر دارد. در سندی نیز از حضور وی در رحبه سخن رفته که به قرینۀ روایت ابنهمام از یک شخص کوفی در آنجا، برمیآید که مقصود از رحبه جایی جز رحبۀ کوفه نیست و نمیتوان آن را دلیلی بر سفر ابنهمام به رحبۀ شام دانست (نک : خزاز، 31). در برخی اسانید، به روایت ابنهمام از ابراهیم بن هاشم قمی و محمد بن عیسی بن عبید یقطینی اشاره رفته است که باید در صحت ضبط این روایات تردید کرد (نک : طوسی، الفهرست؛ 140- 141؛ دلائل الامامة، 290). دربارۀ روایت ابنهمام از ابنعقده و محمد بن جریر طبری (احتمالاً طبری مورخ) که در «نوادر الاثر» ابنرازی (ص 42، 43) آمده است، باید با تردید نگریست، چرا که اسناد این روایات خالی از خدشه نیست و ابنرازی نمیتوانسته، چنانکه در این دو روایت آمده است، بیواسطه از ابنهمام نقل حدیث کرده باشد. در میان مشایخ ابنهمام، کسانی با گرایشها و مذاهب گوناگون همچون اهل سنت، واقفه و نیز غُلاتی چون اسحاق بن محمد احمر نخعی (نک : کشی، 258، که از این شخص با عنوان اسحاق بن احمد نخعی نام برده است)، وجود داشتهاند. ابنهمام در عصر خود به عنوان یکی از بزرگترین محدثان بغداد شناخته میشده است، چنانکه نجاشی و طوسی او را با عناوین «شیخ اصحابنا و متقدمهم» و «جلیل القدر» ستوده و پمن بیان عظمت منزلت وی، امانت در نقل حدیث وسعۀ روایت او را مورد تأکید قرار دادهاند (نجاشی، 122، 379؛ طوسی، رجال، 494، الفهرست، 141، نیز نک : ابنادریس، 1 / 656). از آنجا که ابنهمام نزد مشایخ اهل سنت نیز به استماع حدیث پرداخته بود، در میان روایات باقی مانده از او احادیثی با طرق روایی غیر شیعی هم دیده میشود (ابنرازی، همانجا؛ خزاز، 69؛ نیز نک : خطیب، همانجا). ابنهمام به عنوان یک عالم برجستۀ امامی در بخش عمدهای از دورۀ غیبت صغری و در زمانی مقارن با ایام نواب اربعۀ امام زمان (ع)، توانست در موقعیتهای حساس بن تبیین مبانی اعتقادی و سیاسی امامیه بپردازد. با بررسی آثاری چون کمالالدین ابنبابویه، الغیبۀ طوسی و دلائل الامامة منسوب به ابنرستم طبری، میتوان نقش ابنهمام را در تبیین مسائل مربوط به امام زمان (ع) و غیبت آن حضرت و اخبار مربوط به نواب اربعه تا حدی تصویر کرد. رابطۀ نزدیک ابنهمام با محمد بن عثمان عمری و نقل برخی مسائل به طریق خود از عمری نیز قابل ذکر است (نک : ابنبابویه، 2 / 483؛ طوسی، الغیبة، 297). همچنین به هنگام مرگ محمد بن عثمان عمری، ابنهمام و ابوسهل نوبختی و جمعی دیگر که در دو روایت با عنوان «وجوه و اکابر شیعه» معرفی شدهاند، به عنوان شاهد بر نیابت حسین بن روح نوبختی، نزد عمری حضور داشتهاند (همان، 371-372) و ابنمطلب باتوجه به اینکه ابنهمام در آن زمان در قیاس با ابوسهل، سن زیادی نداشته است، مهمتر جلوه میکند. در دوران حسین بن روح نوبختی نیز ابنهمام، معاشر وی شمرده میشده است. به عنوان نمونه ابنهمام از طرف نوبختی مأمور میشود تا توقیعی را که وی در ذیحجۀ 312 از زندان در باب لعن ابن ابی العزاقر شلمغانی به او داده بود، برای دیگران بازگو نماید (نک : همان، 307- 308، 408-412). ابنهمام با شلمغانی آشنایی نزدیک داشته و یکبار هم شلمغانی برخی سخنان غلوآمیز خود را به او گفته بوده است (نک : همان، 408) و در میان آثار ابن ابی العزاقر نیز کتابی با عنوان رسالة الی ابنهمام نام برده شده که قابل تأمل است (نک : نجاشی، 378). در میان شاگردان ابنهمام باید از ابوالحسن ابنجندی، ابوغالب زراری، جعفر بن محمد ابنقولویه، محمد بن احمد صفوانی، محمد بن ابراهیم نعمانی، محمد بن احمد ابنداوود قمی، محمد بن عباس ابنحجام، ابوالمفضل محمد بن عبداللـه شیبانی، ابوالجیش مظفر بن محمد بلخی، هارون بن موسی تلعُکبری و معافی بن زکریا ابن طرارا نام برد (نعمانی، 24؛ ابنقولویه، 137، 185؛ ابوغالب، 176؛ غضائری، 190؛ مفید، الامالی، 310؛ نجاشی، 380؛ طوسی، الغیبة، الفهرست، همانجاها؛ خطیب، همانجا؛ ابنطاووس، علی، الیقین، 89). در نسخۀ موجودِ تفسیر علی بن ابراهیم قمی (2 / 102، جم ) روایاتی هست که دلالت بر استفادۀ مؤلف از ابنهمام دارد، اما باتوجه به طبقۀ رجالی علی بن ابراهیم و ابنهمام، احتمال میرود که این روایات از اضافات جامع این تفسیر بوده باشد. همچنین روایتِ با واسطۀ کشی از ابنهمام که در اختیار معرفة الرجال (همانجا) دیده میشود، نیز شایان تأمل است. در منابع متقدم تنها نجاشی (همانجا) به یک اثر ابنهمام با عنوان الانوار فی تاریخ الائمة (ع) اشاره کرده است. از کتاب الانوار که بنا بر برخی منقولات موجود، اثر مهمی در زمینۀ تاریخ ائمه (ع) بوده است، امروزه نشانی در دست نیست، اما منقولاتی از آن در عیون المعجزات منسوب به حسین بن عبدالوهاب ــ از مؤلفان سدۀ 5 ق ــ دیده میشود (نک : ص 12، 16، 19، 59، 117). همچنین این کتاب در سدۀ 6 ق مورد استفادۀ ابن شهر آشوب (2 / 174، 3 / 275، 4 / 42، جم ) و ابنادریس (همانجا) و در سدۀ 7 ق مورد استفادۀ عبدالکریم ابنطاووس (ص 109) قرار گرفته است. منتخبی از آن نیز نزد مجلسی (1 / 17) موجود بوده است. ظاهراً منقولاتی که در زمینۀ تاریخ ائمه (ع) از ابنهمام در آثاری همچون الغیبۀ طوسی (ص 263، جم ) و دلائل الامامۀ منسوب به ابن رستم طبری (ص 9، جم ) نقل شده، برگرفته از همین کتاب است (نیز نک : تاریخ اهل البیت، 124-125). حر عاملی در وسائل الشیعة (20 / 48) کتابی با عنوان المزار به ابنهمام نسبت داده که مستند آن دانسته نیست؛ تنها میدانیم که روایاتی در خصوص زیارات و ادعیه به نقل از ابنهمام در کامل الزیارات ابنقولویه (ص 137، جم )، المزار ابنداوود قمی (نک : ابنطاووس، عبدالکریم، 86)، المزار شیخ مفید (ص 48- 49، جم ) و برخی آثار دیگر نقل شده است. دربارۀ کتاب التمحیص که به ابنهمام منسوب شده (نک : مجلسی، 1 / 17، 34) و در قم (1404 ق) به چاپ رسیده است، نمیتوان به قطع سخن گفت، زیرا افزون بر اینکه در آثار متقدمان اشارهای به عنوان چنین اثری از ابنهمام نشده است، در خود کتاب نیز قرینۀ استواری بر این انتساب وجود ندارد. نام ابنهمام که در آغاز سند نخستین کتاب آمده است (نک : ص 30)، نمیتواند دلیل کافی بر انتساب تألیف کتاب به ابنهمام بوده باشد. ابنهمام محدثی برجسته و حلقهای اساسی در زنجیرههای روایی امامیه محسوب میشود، چنانکه برخی از اصول حدیث امامیه همچون اصلهای زید زراد و عاصم بن حمید (نک : الاصول السته عشر، 2، 15، جم ) و نیز کتاب الرسالة الذهبیة (ص 3-4) و کتاب سلیم بن قیس هلالی (ص 64) از طریق او به آیندگان رسیده است. ظاهراً ابنهمام کتابی در فهرست آثار امامیه داشته که مورد استفادۀ وسیع نجاشی در الرجال (ص 253، 293، جم ) و طوسی در الفهرست (ص 78، جم ) قرار گرفته است. همچنین ابنندیم (ص 276، 278- 279) و غضائری (ص 190-192) از برخی گفتههای رجالی وی بهره بردهاند. ابنهمام به گفتۀ خطیب بغدادی (همانجا) و طوسی (رجال، 494) در 332 ق و به گفتۀ نجاشی (ص 380) در 336 ق درگذشته است، اما به جهت دقتی که در گفتار نجاشی دیده میشود، تاریخ اخیر مرجح مینماید. خطیب بغدادی (همانجا) همچنین یادآور شده است که ابنهمام در بغداد درگذشت و در مقابر قریش به خاک سپرده شد.
ابن ادریس، محمد، السرائر، قم، 1410 ق؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمالالدین، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1390 ق؛ ابنرازی، جعفر بن احمد، «نوادر الاثر»، همراه جامع الاحادیث، تهران، 1369 ق؛ ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (ع)، قم، چاپخانۀ علمیه؛ ابن طاووس، عبدالکریم بن احمد، فرحة الغری، نجف،1363 ق؛ ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران، 1390 ق؛ همو، الیقین، نجف، 1369 ق / 1950 م؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، 1356 ق؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابوغالب زراری، احمد بن محمد، رسالة فی ذکر آل اعین، به کوشش محمدرضا حسینی، قم، 1411 ق؛ الاصول الستة عشر، به کوشش حسن مصطفوی، تهران، 1371 ق؛ تاریخ اهل البیت (ع)، به کوشش محمدرضا حسینی، قم، 1410 ق؛ التمحیص، منسوب به ابنهمام اسکافی، قم، 1404 ق؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، به کوشش محمد رازی، تهران، 1389 ق؛ خزاز، علی بن محمد، کفایة الاثر، قم، 1401 ق؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، 1349 ق؛ دلائل الامامة، منسوب به ابنرستم طبری، نجف، 1383 ق / 1963 م؛ الرسالة الذهبیة، به کوشش محمد مهدی نجف، قم، 1402 ق / 1982 م؛ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، 1383 ق / 1963 م؛ طوسی، محمد بن حسن، رجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1380 ق / 1961 م؛ همو، الغیبة، قم، 1411 ق؛ همو، الفهرست، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانۀ مرتضویه؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر، به کوشش طیب موسوی جزائری، نجف، 1387 ق؛ عیون المعجزات، منسوب به حسین بن عبدالوهاب، نجف، 1369 ق / 1950 م؛ غضائری، حسین بن عبیداللـه، «تکلمة رسالة ابی غالب...»، همراه رسالة فی ذکر آل اعین (نک : هم ، ابوغالب زراری)؛ کتاب سلیم بن قیس، بیروت، مؤسسة الاعلمی؛ کشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، 1348 ش؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ مفید، محمد بن محمد، الامالی، به کوش غفاری و استادولی، قم، 1403 ق؛ همو، المزار، قم، 1409 ق؛ نجاشی، احمدبن علی، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، 1407 ق؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، کتابخانۀ صدوق.
حسن انصاری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید