ابن نقرات
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 21 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/226060/ابن-نقرات
شنبه 25 اسفند 1403
چاپ شده
5
اِبْنِ نَقَرات، ابوالحسن علی بن موسی (515-593 ق / 1121- 1197م )، معروف به ابنارفع رأس (یا ارفع رأسه: EI2, S; GAL, I / 654)، دانشمند، ادیب، خطیب و مقری اندلسی. شاید اگر منظومۀ بلند وی در علم کیمیا نبود، هیچگاه نامی از وی باقی نمیماند. شهرت این منظومه چنان است که مقری (3 / 605) گوید: «اگر اندلیسان را هیچ اثری بجز شذور الذهب ابننفرات نبود، همان کتاب به تنهایی برای اثبات بلاغت آنان کافی بود». چون از زندگی و احوال او تقریباً هیچ نمیدانیم، ناچار باید به قرائن متمسک شویم: از آنجا که وی به ابنارفع رأس شهرت داشته، میتوان گمان کرد که از خانوادهای به همین نام که در سدۀ 5 ق به عنوان موشح پرداز در شهر طلیطله معروف بوده، برخاسته است (EI2, S). او خود در جیّان به دنیا آمد (ابنقاضی، 2 / 482)، اما همۀ منابع به اتفاق او را ساکن فاس دانستهاند. وی ظاهراً در همین شهر علم قرائت را نزد ابوعلی عریب، عبداللـه بن محمد فهری، ابومحمد شنترینی و دیگران آموخت (ابنابار، 3 / 674؛ ابنقاضی، 2 / 481). علاوه بر اینها به گفتۀ ابنجزری (1 / 581) وی همچنین علم قرائت را نزد احمد بن حطیة (حیطیأة: ابنقاضی، همانجا) در مصر فرا گرفت. آنچه در منابع شگفت مینماید، شخصیت دوگانهای است که برای او قائل شدهاند. صفدی (22 / 260) و ابنشاکر (3 / 106) تنها از او با عنوان صاحب شذور الذهب یاد کردهاند، اما ابنابار و ابنجزری (همانجاها) او را در وصف علمای علم قرائت نهادهاند و گویند شذور الذهب منسوب بدوست. ابنحجر به نقل از ابنرشید او را «عدل» خوانده و اشاره میکند که وی کتاب موطأ را روایت میکرده و ابوعبداللـه مریسی آن را شنیده است، اما او بر حدیث دانی ابننقرات خرده میگیرد (4 / 265). به هر حال ابننقرات علاوه بر تصدی اقراء، خطیب جامع قرویین فاس گردید (ابنقاضی، همانجا). از شاگردان وی میتوان از ابوعبداللـه قرطبی (ابنجزری، همانجا) و ابوالحسن ابنقطان (ابنابار، همانجا؛ تازی، 1 / 175) نام برد. ابنمحرز نیز از وی اجازۀ روایت داشته است (غبرینی، 286). همانگونه که گفته شد، شهرت ابننفرات به شذور الذهب وی در علم کیمیاست، تا آنجا که گویند نظیر این شعر در کیمیا، خاصه با این فصاحت الفاظ و زیبایی ترکیبها دیده نشده است (ابنشاکر، صفدی، همانجاها). دو جنبۀ کیمیاگری و شاعری چنان در اثر وی متجلی است که ضربالمثل گونهای دربارۀ او، در کلامی مسجع پدیدار آمد: «اگر [ابننقرات] زرسازی به تو نیاموزد، ادب میتواند آموخت». نیز از او با عنوان شاعر حکیمان و حکیم شاعران یاد شده است (همانجاها). در سال مرگ او اختلاف است. ابنابار (همانجا) گوید که وی تا 593 ق زنده بوده است، اما ابنعماد (4 / 317) مرگ او را در 594 ق میداند؛ در حالی که ابنحجر (همانجا) گوید: ابوعبداللـه مریسی کتاب موطأ را در 595 ق از ابننقرات شنیده است.
شذور الذهب فی صناعة الکیمیا، این اثر که شذور الحکم فی الصناعة الشریفة (دوسلان، شم 2643) و یا دیوان الشذور و تحقیق الامور نیز خوانده شده، در 1298 ق در بمبئی همراه با شرح جلدکی به چاپ رسیده است (در مورد شروح و نیز نسخ خطی آن، نک : GAL، همانجا، زرکلی، 5 / 26). این اثر شامل مجموعۀ قصایدی است که بنا به روایات گوناگون بین 1414 (EI2, S) و 1490 بیت (صفدی، 22 / 264) در بر داشته و سراسر آن به علم کیمیا اختصاص دارد؛ اما از این میان قصیدۀ طائیۀ او ظاهراً بیش از همه نظر نویسندگان و علما را جلب کرده است. به همین جهت صفدی (22 / 260-263)، 46 بیت و ابنشاکر (3 / 107- 108)، 39 بیت آن را نقل کردهاند. در این ابیات، قدرت لفظپردازی شاعر که داستان قرآنی موسی (ع) را با تغزل (نسیب و تشبیب) درآمیخته، به خوبی آشکار است. خود وی نیز شرحی بر شذور الذهب نوشته که در کتابخانۀ ملی نیویورک موجود است (نک : فهرس المخطوطات العربیة المصورة، 2 / 10-11). نیز محمد بن موسی قدسی، این اثر را تخمیس کرده است (زرکلی، همانجا). آثار دیگر وی عبارتند از: الجهات فی علم التوجیهات، که درواقع شرحی است بر قصیدۀ سلیمان بن ثابت. نسخههای خطی از آن در پاریس (دوسلان، شم 3253) و پرینستون (نک : حتسی، شم 41) موجود است؛ الطب الروحانی بالقرآن الرحمانی، که دربارۀ رموز ابجد و طلسمات تألیف شده است (دوسلان، شم 2643). بغدادی (2 / 705) کتاب الوسم الوسیم عن الحجر الکریم را نیز به وی منسوب کرده است. باتوجه به آنچه در آغاز مقاله، دربارۀ قرائت و حدیثدانی ابن نقرات گفتیم و نیز باتوجه به آثار او در علم کیمیا و طلسمات، این سؤال به ذهن متبادر میشود که آیا ابننقرات و ابنرافع رأس، دو تن نبودهاند که بعدها شرح احوالشان درهم آمیخته است؟
ابن ابار، محمد بن عبداللـه، التکلمة لکتاب الصلة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، مادرید، 1882 م؛ ابنجزری، محمد بن محمد، غایة النهایة، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1351 ق / 1932 م؛ ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، 1330 ق؛ ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1972 م؛ ابنعماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، قاهره، 1350 ق؛ ابنقاضی مکناسی، احمد، جذوة الاقتباس، رباط، 1974 م؛ بغدادی، ایضاح، تازی، عبدالهادی، جامع القرویین، بیروت، 1972 م؛ زرکلی، اعلام؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش عادل نویهض، بیروت، 1969 م؛ فهرس المخطوطات العربیة المصورة، عمان، 1405 ق / 1985 م؛ مقری، احمد بن احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ نیز:
EI2, S; De Slane; GAL; Hitti, ph. K. et al., Descriptive Catalog of the Garrett Collection of Arabic Manuscripts in the Princeton University Library, Princeton, 1938.
رضوان مساح
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید