ترانه و ترانهسرایی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 5 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/225613/ترانه-و-ترانهسرایی
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
14
تَرانه وَ تَرانهسَرایی، ترانه (= ترانک، ترنگه، ترنگ، رنگ) از مادۀ «تَر» در لغت به معنای خُرد، تر و تازه و جوان خوشچهره، از ریشۀ اوستاییِ تَئورونَه (بهار، «فهلویات...»، 127، 137؛ نیز نک : معین، ذیل ترانه)، اصطلاحی عام بوده است که بر انواع قالبهای شعریِ ملحون یا همراه موسیقی به ویژه فهلویات (جمع فهلویه، فهلوی، پهلوی)، دو بیتی، رباعی، و بیت (ه مم) اطلاق میشده است (شمیسا، سیر...، 14-16؛ نیز نک : بهار، همان، 127، 130؛ احمد پناهی، 57-69). این اصطلاح، امروزه در میان اهل ادب بهخصوص مترادف با دو بیتی، و در اصطلاح موسیقی نیز معمولاً مترادف با تصنیف، آواز، سرود (ه مم) و نغمه، و بهطور کلی اشعار ملحون بهکار میرود (نک : شمیسا، همان، 13).شمس قیس (د پس از 628ق)، ابداع وزن ترانه در معنای رباعیِ ملحون را به رودکی (د 329ق)، و دولتشاه سمرقندی (د پس از 892ق) به یعقوب لیث صفاری (د 265ق) نسبت داده است (نک : شمسقیس، 119-120؛ دولتشاه، 26-27)؛ اما تحقیقات نشان میدهد که ترانه در قدیم اغلب بر اشعاری ملحون به نام فهلوی و فهلویات (مأخوذ از زبان پهلوی یا فارسی میانه) اطلاق میشده که ریشۀ آن به ترانههای مردمی در دوران قبل از اسلام برمیگردد؛ اصطلاحاتی نظیر «گلبانگ پهلوی»، «بیت پهلوی»، و «پهلوانی سماع» در اشعار قدیم اشاره به ترانه در معنای رایج و ملحونِ آن، یعنی فهلویات دارد (بهار، همان، 129-130؛ نیز نک : همایی، تاریخ...، 165، 180).فهلویات اشعاری است که به زبان فارسیِ دریِ آمیخته با زبان پهلوی یا در کنار آن (نک : رجایی، 15-17؛ همایی، همان، 165؛ شفیعیکدکنی، 564- 575)، توسط شاعران و نوازندگان دورهگرد و ناشناخته با تعدد لهجهها در ولایات مختلف ایران سروده میشده است (همایی، همانجا؛ نیز نک : بهار، همان، 130)؛ چنان که «اورامن» (اورامان، اورامین) و جمع آن «اورامنات» (اورامانات، اورامنان) نامی دیگر بر اشعار فهلوی (یا یکی از الحان آن) بوده است که ظاهراً باید از ولایتی به همین نام اخذ شده باشد (شمسقیس، 112، 163، 165؛ نیز نک : برهان ..، ذیل اورامن؛ برای اطلاع از دیگر اسامیِ ترانه در ولایات مختلف ایران، نک : بهار، همانجا؛ چیپک، 347؛ شمیسا، همان، 15).با توجه به ریشۀ باستانی و فولکلوریکِ ترانهها، کهنترین اشعار فارسی در میان این نوع ادبی یافت شده است؛ چنانکه اولین سند مکتوب از ترانهها به نظر شفیعیکدکنی، به سرودی از باربد، شاعر و موسیقیدان دربار خسرو پرویز ساسانی (مق 628م) باز میگردد: قیصر ماه مانذ و خاقان خرشید / ان من خذای اﯨر ]صحیح: اَبْر[ مانذ کامغاران / کخاهذ ماه بوشد کخاهذ خرشید. معنی: قیصر مانند ماه و خاقان مانند خورشید است، اما خداوندگار من مانند ابرِ کامکار است؛ هرگاه بخواهد ماه را میپوشد و هرگاه بخواهد خورشید را (شفیعیکدکنی، 561-575؛ نیز نک : تفضلی، 312؛ برای اطلاع از دیگر ترانههای قدیمی، نک : بهار، «شعر...»، 74-125).به چنین سرودهایی، خسروانی (بعدها خسروانیات)، خسروی، کیخسروی و پهلوی میگفتند (شفیعیکدکنی، 567-572؛ نیز نک : ثعالبیمرغنی، 698؛ تاریخ...، 210؛ همایی، همان، 182-183)؛ این ترانهها برای شاعران دورۀ بعد از اسلام شناخته بوده است؛ برای نمونه، شریف مجلّدی (مُخَلّدی) گرگانی، شاعر اواخر سدۀ 4 یا اوایل سدۀ 5ق به «نوای باربد» و ماندگاری آن اشاره میکند (نظامیعروضی، 45؛ نیز نک : صفا، تاریخ...، 1 / 557- 558).
غلب محققان بر آناند که نخستین اشعار ملحونِ فارسی حتى بعد از دوران اسلامی، به وزن تکیهای ـ هجایی (سیلابیک) سروده میشده که در آن به جای کمیتِ صامتها و مصوتها (= وزن عروضی)، تکیهها و شمار هجاهای هر مصراع ملاک بوده است (بهار، «فهلویات»، 137- 138؛ نیز نک : رازانی، 23، 26؛ شفیعیکدکنی، 567، 574- 575؛ طبیبزاده، 129- 135)؛ برای همین است که گوش نویسندگانی چون ابوهلال عسکری (سدۀ 4ق)، شمس قیس و خواجه نصیرالدین طوسی (د 672ق) از آنجا که با اوزان عروضِ (ه م؛ نیز نک : ه د، بحر) رسمی و رایج پس از دوران رودکی خوگر بوده است، فهلویات را ترانهها و آهنگهایی مردمی میدانستهاند که به زعم آنان این نوع شعر بدون وزن (منثور) یا ناسازگار با موازین عروضی بوده است (برای اطلاع بیشتر، نک : ابوهلال عسکری، 156؛ شمسقیس، 113-114، 161- 165؛ نصیرالدین، 2؛ نیز نک : شفیعیکدکنی، 40، 574؛ ریپکا، 217- 218)؛ بنابراین، به تدریج شاعران و عروضیان ایرانی از جمله شمس قیس کوشیدند تا وزن اشعارِ ترانههای مردمیِ رایج و مشهور را به نوعی با اوزان عروض رسمی تطبیق دهند (شمسقیس، 112-123، 161- 165؛ بهار، «سبک...»، 73؛ نیز نک : صفا، گنج...، 1 / سی و چهار ـ سی و پنج؛ شمیسا، آشنایی...، 57؛ ریپکا، 217)، که از آن جمله میتوان به ترانههای (دو بیتیهای) باباطاهر (سدۀ 5ق) اشاره کرد. به این ترتیب، ترانههای عامیانهای که قابل تطبیق با عروض رسمی نبود، در میان ادبا رسمیت نیافت (برای نمونه، نک : احمدپناهی، 19-20)؛ چنان که براساس کوششها و تعاریف امثال شمس قیس، ترانه، فقط به اشعاری اطلاق شد که واجد این شرایط باشد:الف ـ در دو بیت سروده شده باشد؛ چنانکه در زبان عرب هم به ترانه «الدّوبیت» میگویند (نک : عبدالمنعم، 238).ب ـ فقط به اوزان مفاعیلن مفاعیلن فعولن (یا مفاعیل)، بحر هزج مسدس محذوف (یا مقصور)، مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فَعَل (وزن اصلیِ رباعی همراه با زحافات آن)، بحر هزج مسدس اخرب مکفوف مجبوب و یا فاعلاتن مفاعیلن فعولن در بحر مشاکل مسدس محذوف (یا مقصور) باشد (شمیسا، همان، 55-57).ج ـ هر 4 مصراع یا مصراعهای اول، دوم و چهارم آن مقفا باشند (شمس قیس، 359، جم ؛ نیز نک : بهار، «فهلویات»، 1 / 131؛ چیپک، 348).البته هنگام تقطیع عروضیِ اشعار باباطاهر، برخلاف وزن رایجِ آن (مفاعیلن مفاعیلن فعولن)، در واقع، به 3 وزن مجزا برخورد میکنیم که نمیتوان با قواعد عروض رسمی آنها را تبدیل به یک وزنِ واحد (مانند اوزان رباعی) کرد؛ این 3 وزن عبارتاند از:الف ـ مفاعیلن مفاعیلن فعولن؛ بحر هزج مسدس محذوف (یا مقصور)، مثل «بسازم خنجری نیشش زپولاد».ب ـ فاعلاتن مفاعیلن فعولن؛ بحر مشاکل مسدس محذوف (یا مقصور)، مثل «آن که برگشته سامانه منم من».ج ـ مفعولاتن مفاعیلن فعولن، مثل «نرگس را ناز در دنباله دیری»، که این وزن در عروض رسمی وجود ندارد و شمس قیس آن را غلط و مردود میشمارد (ص 113، 164).به نظر محققان، این تفاوت در رکنِ اولِ هر 3 وزن، با توجه به اینکه همۀ آنها 4 هجایی است، نظریۀ تکیهای ـ هجایی یا به هر حال، غیر عروضی بودنِ وزنِ شعر فارسی، به ویژه ترانهها را قبل و حتى بعد از دوران اسلامی تقویت میکند (شمیسا، سیر، 312؛ خانلری، 65- 69)، چنانکه ترانههای عامیانه در میان افواه مردم و شاعران گمنام مردمی، با اوزانی تکیهای و هجایی و تقریباً متفاوت با الگوی اوزان عروض رسمی و همچنین با شمار مصاریع و قوافیِ نامشخص و آزاد، حتى تا امروز نیز همچنان به حیات خود ادامه داده است (برای آشنایی با ترانههای مشهورِ عامیانه، مثل «خورشید خانوم آفتاب کن» و ویژگیهای آن، نک : احمد پناهی، 131 بب ؛ طبیبزاده، 71 بب ، 137 بب ؛ کوهی کرمانی، سراسر اثر).شایان ذکر است از 3 وزن عروضیِ یاد شده در مورد ترانه، بحر مشاکل، و نیز وزن رباعی که از بحر هزج استخراج میشود، ابداع ایرانیان بوده، و همچنین هر دو نوعِ ادبی، یعنی دو بیتی و رباعی در میان اشعار و عروض عرب موجود نبوده است و آنان این انواع و اوزان را از ایرانیان اخذ کردهاند (عبدالمنعم، 235، 237- 238، 240؛ نیز نک : شمس قیس، 121؛ زرینکوب، 198؛ کریستنسن، 20- 21؛ همایی، مقالات...، 1 / 39).
از میان ترانهسرایان قدیم که نام و نشانی از آنان باقی مانده است، میتوان از خواجه کمالالدین بندار رازی (د 401ق)، باباطاهر و در سدۀ اخیر فایز دشتستانی (1250-1330ق) نام برد که به ترتیب در لهجههای رازی، لری و دشتستانی ترانههای زیبایی در قالب دو بیتی سرودهاند. در میان معاصران که از قالبهای آزاد عامیانه برای سرودنِ ترانه استفاده کردهاند، میتوان از اشرفالدین حسینی، مشهور به نسیم شمال (د 1352ق)، ملکالشعرا محمدتقی بهار (1266-1330ش)، علیاکبر دهخدا (د 1334ش)، نیما یوشیج (د 1338ش)، احمد شاملو (د 1379ش) یاد کرد (برای آگاهی بیشتر، نک : احمدپناهی، 549- 558).زبان، مضامین و محتوای ترانهها به ویژه ترانههای عامیانه، ساده، روان و اغلب خالی از تکلفاتِ واژگانی و صنایع بدیعی و بیانی است و نشان از زندگی بیپیرایه و آمال و آرزوهای عامه به ویـژه روستاییان دارد. این ترانهها ــ که معمولاً سرایندگان آنها گمناماند ــ اغلب در پاسخ به نیازهای مختلف عامۀ مردم سروده شده است که از این لحاظ میتوان آنها را چنین طبقهبندی کرد: 1. ترانههای ویژۀ بازی یا کودکانه؛ 2. ویژۀ پایکوبـی و رقص؛ 3. پندآمیز یا انتقادی؛ 4. توصیفی و مدحی؛ 5. چیستانی (معمایی)؛ 6. مربوط به حرفه و پیشه؛ 7. داستانی (متلها)؛ 8. سیاسـی؛ 9. طلب، دعا یا تقاضـا (مثل طلب باران)؛ 10. عارفانه؛ 11. عاشقـانه؛ 12. لالاییها و نوازشهـای مادرانه؛ 13. محلی، بومی یا قومی؛ 14. طیبتآمیز یا هزلی؛ 15. ملی، حماسی و قهرمانی؛ 16. مربوط به مناسبتهای خاص (شادی یا عزا)؛ 17. ترانههای خزانگی که در قدیم، به ترانههایی اطلاق میشده است که پادشاه یا امیری سروده باشد (نک : همو، 121-122؛ پورمندان، 218- 219؛ ملاح، 147، 151؛ لغتنامه...، ذیلِ خزانگی).تحقیق در محتوای ترانهها به لحاظ جامعهشناسی، مردمشناسی و شناخت تاریخ اجتماعیِ مردمِ ایران حائز کمال اهمیت است.
ابوهلال عسکری، حسن، الصناعتین، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، 1409ق / 1989م؛ احمد پناهی، محمد، ترانه و ترانهسرایی در ایران، تهران، 1383ش؛ برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی، به کوشش محمدمعین، تهران، 1362ش؛ بهار، محمدتقی، «سبک شعر فارسی»، «شعر در ایران»، «فهلویات یا ترانههای ملی»، بهار و ادب فارسی، به کوشش محمد گلبن، تهران، 1371ش، ج 1؛ پورمندان، مهران، دایرة المعارف موسیقی کهن ایران، تهران، 1379ش؛ تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، 1314ش؛ تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار، تهران، 1376ش؛ ثعالبی مرغنی، حسین، غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، به کوشش زُتنبرگ، پاریس، 1900م؛ چیپک، یرژی، «اَشکال منظوم ادبیات عامیانه»، ادبیات ایران از آغاز تا امروز، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، 1380ش؛ خانلری، پرویز، وزن شعر فارسی، تهران، 1354ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، به کوشش محمد رمضانی، تهران، 1338ش؛ رازانی، ابوتراب، شعر و موسیقی و ساز و آواز در ادبیات فارسی، تهران، 1340ش؛ رجایی، احمدعلی، پلی میان شعر هجایی و عروضی فارسی، تهران، 1353ش؛ ریپکا، یان، تاریخ ادبیات ایران، ترجمۀ عیسى شهابی، تهران، 1354ش؛ زرینکوب، عبدالحسین، سیری در شعر فارسی، تهران، 1363ش؛ شفیعیکدکنی، محمدرضا، موسیقی شعر، تهران، 1370ش؛ شمس قیس رازی، المعجم، به کوشش سیروس شمیسا، تهران، 1373ش؛ شمیسا، سیروس، آشنایی با عروض و قافیه، تهران، 1366ش؛ همو، سیر رباعی در شعر فارسی، تهران، 1363ش؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، تهران، 1372ش؛ همو، گنج سخن، تهران، 1363ش؛ طبیبزاده، امید، تحلیل وزن شعر عامیانۀ فارسی، تهران، 1382ش؛ عبدالمنعم، محمد نورالدین، دراسات فی الشعر الفارسی، قاهره، 1976م؛ کریستنسن، آرتور و عباس اقبال آشتیانی، شعر و موسیقی در ایران قدیم، تهران، 1363ش؛ کوهیکرمانی، حسین، هفتصد ترانه، تهران، 1317ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ معین، محمد، تعلیقات بر برهان قاطع (هم )؛ ملاح، حسینعلی، پیوند موسیقی و شعر، تهران، 1367ش؛ نصیرالدین طوسی، معیار الاشعار، به کوشش محمد فشارکی و جمشید مظاهری، اصفهان، 1363ش؛ نظامی عروضی، احمد، چهار مقاله، به کوشش محمدمعین، تهران، 1379ش؛ همایی، جلالالدین، تاریخ ادبیات ایران، تهران، کتابفروشی فروغی؛ همو، مقالات ادبی، تهران، 1369ش.
حمیدرضا شایگانفر
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید