تدبیر منزل
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 4 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/225580/تدبیر-منزل
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
14
تَدْبیرِ مَنْزِل، دومین شاخۀ حکمت عملی در فلسفۀ مشائی که موضوع آن چگونگی ادارۀ امور خانه و نحوۀ مشارکت مرد با زن و فرزند و خدمتکار است.ترکیب «تدبیر منزل» ترجمۀ اصطلاح «اویکونومیا»ی یونانی است که از دو جزء «اویکوس» به معنای «خانه» و «نوموس » به معنای «قانون» تشکیل شده است (اسکات، 1204). اصطلاح تدبیر منزل در متون کهن معادلهای دیگری نیز داشته است، مانند «سیاست منزل»، «تدبیر الخاصه»، «حکمت منزلیه» و «الاقتصاد المنزلی» (نک : ارسطو، 219؛ خوارزمی، 154؛ ابن سینا، دانشنامه...، 2؛ سهروردی، 1 / 3؛ سراجالدین ارموی، 219؛ قطبالدین شیرازی، 129).کهنترین کاربرد اصطلاح اویکونومیا را در بحثهای پراکندۀ افلاطون در کتاب «قوانین» (ص 772-794 ، جم ) میتوان یافت. فیلسوفان مسلمان نیز با آموزههای او به خوبی آشنا بودهاند (نک : فارابی، «تلخیص...» ، 69-74، 79-80؛ نیز اشتراوس، 322-337؛ والتسر، 244-247). با این حال، به واسطۀ آثار ارسطو در حکمت عملـی و در پرتو نگـاه نقادانۀ او به فلسفـۀ سیاسـیـ اجتماعی افلاطون بود که تدبیر منزل در ادبیات یونانی ـ هلنی جایگاه خاصی یافت. ارسطو که در فصل هشتم از کتاب ششم « اخلاق نیکوماخس» (گ 1141 b، سطرهای 22-34) فلسفۀ عملی را به «تدبیر منزل» و «قانونگذاری» و «سیاست» به معنای جنبههای اجرایی و قضایی آن تقسیم کرده، و در کتاب اول و هشتم «سیاست» به موضوع تدبیر منزل پرداخته است. او کتاب اول را با بحث از اهمیت خانواده آغاز کرده (گ 1252 a، سطر 24، گ 1252 b، سطر 14، گ 1253 b، سطرهای 1-13)، و آنگاه بر اساس روابط حاکم بر هر منزلی، یعنی رابطۀ خدایگانی و بندگی، رابطۀ همسری، رابطۀ پدر و فرزندی و رابطۀ مال و صاحب مال، تقسیمات چهارگانۀ تدبیر منزل را مطرح کرده است (همانجا). ارسطو در کتاب هشتم «سیاست» نیز به بحث از تربیت فرزند پرداخته، و در مواردی همچون توجه به بازی و موسیقی با افلاطون همرأی است (گ 1337، سطر 24 - گ 1338 a، سطر 30). وی همچنین در کتاب دوم «سیاست» به نقد آراء افلاطون دربارۀ اشتراک در اموال و زن پرداخته است (گ 1261 a ببـ ). اکنون با آنکه به واسطۀ فهرستهای دیوگنس لائرتیوس (هـ م) و هسوخیوس از رسالهای با عنوان اویکونومیکوس در میان آثار ارسطو آگاهیم، ولی فهرستنگاران متأخرتر همچون بطلمیوس غریب، از آن یادی نکردهاند (دانشپژوه، «فن...»، 117-118)، و چنانکه ابوعلی مسکویه هم در رسالۀ ترتیب السعادات تصریحمیکند(ص 125)، این اثر بهزبان عربی ترجمه نشده است.پس از ارسطو، سنت متأخر هلنیـ اسکندرانی، با ایجاد تغییراتی در تقسیمبندی سهگانۀ فلسفۀ عملی به «تدبیر منزل» و «قانونگذاری» و «سیاست مدن»، با توجه به کتاب « اخلاق نیکوماخس»، «اخلاق» را جانشین «قانونگذاری» کرد (دربارۀ پولس پارسی به عنوان نمونهای مشخص از متفکران چنین جریانی، نک : گوتاس، 261). از اینرو، بیسبب نیست که در فهرستهای کهن جهان اسلام و منابع برجای مانده از نهضت ترجمۀ آثار یونانی به عربی، از طبقهبندی آثار ارسطو در فلسفۀ عملی به «تهذیب اخلاق»، «تدبیر منزل» و «سیاست مدن» سخن به میان میآید (برای نمونه، نک : فارابی، «ما ینبغی ...»، 3؛ ابن سینا، «اقسام...»، 69؛ صاعد اندلسی، 174). تأثیر این طبقهبندی را از همان نخستین متنهای برجای ماندۀ عهد اسلامی میتوان بازجست؛ چنان که المنطق ابن مقفع (ص 3-4) و حدود المنطق ابن بهریز (ص 111، 113) و جوامع العلوم ابن فریغون (نک : خدیوجم، 159) و رسائل اخوان الصفا (1 / 274)، در هماهنگی کامل با این نظام متأخرِ طبقهبندی آثار ارسطو در فلسفۀ عملی به نگارش درآمدهاند. از این رسالهها، در المنطق ابن مقفع (همانجا)، از «عمل» به «سیاست و تدبیر» تعبیر شده است که اکنون از همسان گرفتن این دو مفهوم، به گذار از نوموس یونانی به پولتیا و همسان گرفتن آن دو یاد کردهاند. گفتنی است که در رسالههای یاد شده، به جای اصطلاح «تدبیر منزل» از اصطلاح «السیاسة الخاصة» و «السیاسة الخاصیة» استفاده شده است که از نظر زمانی بر ترجمۀ اویکونومیکوس بروسن نوفیثاغوری که در سدۀ 2م نگاشته شده، و در سدههای 3 و 4ق / 9 و 10م به زبان عربی درآمده است، تقدم دارد. رسالۀ اویکونومیکوس بروسن را نخستین اثر ترجمه شده از یونانی به عربی دربارۀ تدبیر منزل میتوان دانست که به سبب از میان رفتن اصل یونانی آن، بعدها مبنای ترجمههای عبری و لاتینی نیز شد (ابنندیم، 377؛ ابن سینا، همانجا؛ نیز نک : مادلونگ، 86؛ سارتن، II / 463, III / 1096). رسالۀ بروسن به پیروی از تقسیمات چهارگانۀ ارسطویی، با بحث از مال و تدبیر آن آغاز میشود و با تدبیر بندگان و خدمه ادامه مییابد و پس از بحث دربارۀ تدبیر زن، با بحث از تدبیر فرزند پایان میپذیرد. بروسن رسالۀ خود را در پیروی از اندیشۀ سعادت دنیوی ارسطو به نگارش در آورده است. از مهمترین مباحث مطرح کردۀ او در این 4 باب، به این موارد میتوان اشاره کرد: 1. تأکید بر نیاز آدمی به زندگانی در جمع، برای برآورده شدن خواستههایش از جمله تهیۀ غذا و پرداختن به صناعاتی مانند بنایی، نجاری و آهنگری که همۀ آنها از عهدۀ یک نفر برنمیآید. بروسن در این باب، همچنین به وجود قوۀ یادگیری و آموزش به عنوان سبب دیگری برای روی آوردن آدمیان به یکدیگر یاد میکند (ص 163-164)؛ 2. دربارۀ نیاز به مال یا نقود برای انجام معاملات و چگونگی گردآوری آن با بحث دربارۀ دوری جستن از «جور» و «عار» و «دنائت» در کسب (ص 164-166)؛ 3. بیان چگونگی حفظ مال از راه تنطیم نسبت درآمد و مخارج و تأکید بر دوری جستن از 5 خصلت «خست»، «تقتیر»، «اسراف»، «فخرفروشی» و «سوءتدبیر» به هنگام انفاق (ص 166-167)؛ 4. در بحث از تدبیر خدمتکاران و بندگان، بندگی به رِقّ و شهوت و طبع تقسیم گردیده، و مطالبی مانند آراء ارسطو در کتاب نخست «سیاست» (گ 1253b، سطر 15- گ 1254b، سطر 31) دربارۀ طبیعت بندگان و لزوم فرمانپذیری آنان یاد شده است؛ آنگاه از بندگانِ شهوت، پرهیز داده شده و بندگانِ به رقّ را که از فضایل انسانی بیبهرهاند، برای انجام کارهای خاص و بندگانِ به طبع را شایستۀ کارهای دشوار دانسته است (ص 168-170)؛ 5. در بحث از تدبیر زن گفته میشود: غرض از همسر گزینی، از سویی بقای نوع و از سوی دیگر نیاز مرد به حضور شریکی است که حوایج او را در خانه برآورده سازد. بروسن این دو غرض را به ترتیب، طبیعی و اختیاری نامیده است (ص 171-174)؛ 6. سرانجام در چهارمین بخش از این رساله، مسئلۀ تدبیر فرزند از جنبههای گوناگون بررسی شده است (ص 174-181). از دیگر آثار یونانی ترجمه شده به زبان عربی دربارۀ تدبیر منزل به رسالهای منسوب به ارسطو میباید اشاره کرد که اصل یونانی و ترجمۀ لاتینی بخشی از آن موجود است و بنابر رأی مترجم فرانسوی متن (تریکو)، در 3 کتاب تنظیم شده است و با آموزههای مطرح شده در قوانین افلاطون و تدبیر منزل گزنفن و سیاست ارسطو پیوستگی دارد (دانشپژوه، همان، 120). آنچه اکنون از متن ترجمه شدۀ این رساله به زبان عربی میدانیم، منحصر است به گزیدۀ نخستین کتاب آن که ابوالفرج بن طیّب عراقی نسطوری (د 435ق)، در کتاب الثمار الطبیّة و الفلسفیة آورده است. به همین سبب دربارۀ چگونگی تأثیر آن بر آثار متفکران دورۀ اسلامی سخنی نمیتوان گفت (برای متن موجود، نک : همان، 121-124). در دوران اسلامی، به رغم ترجمۀ بخشهایی از اندرزنامههای پهلوی به عربی و به رغم بهرهگیری آزاد شماری از تألیفات عربی از این اندرزنامهها (برای نمونهای از ترجمۀ آزاد و بازنگری شدۀ اندرز آذرباد مارسپندان و ترجمۀ کامل و درخشان ایاتکار بزرگمهر، نک : ابوعلی مسکویه، الحکمة الخالدة، 26- 28، 29- 37؛ قس: هنینگ، 76-77؛ دوفوشه کور، 42، حاشیۀ 57)، از آموزههای ایرانی مرتبط با تدبیر منزل کمتر نشانی میتوان یافت. متنهای به جا مانده از تمدن ایرانی پیش از اسلام و به ویژه اندرزنامههای پهلوی، مشتمل بر پارهای آموزههای اخلاقیِ قابل طرح در مباحث کلی تدبیر منزل است، اما در آنها از مباحث اصلی مربوط به اقتصاد خانواده کمتر سخن به میان آمده است. شاید مهمترین وجه تمایز این اندرزنامهها با متنهای یونانی مشابه را در این نکته دانست که در اندرزنامهها اصول اخلاقی و غایت اخروی بیشتر موردتوجه بوده، در حالی که در آثار یونانی، مبانی اقتصادی و غایت دنیوی ملحوظ شده است. با وجود برخی نقشمایههای زروانی در برخی اندرزها (برای نمونه دربارۀ تأکید بر خودداری از راز گفتن به زنان، نک : «اندرز آذرباد مارسپندان»، 100، بند 11)، بیشتر متنهای ایرانی پیش از اسلام، بر خلاف تعالیم یونانی، بر حقوق زن و نقش فعال او در خانواده تأکید میکنند (ماتیکان هزار داتستان، 12-15, 33-36؛ «پیمان کدخدایی»، 173-174، بند 6-7؛ مکنزی، 5569-5570؛ روایت پهلوی، فصل 39، 53؛ صد در بندهش، فصل 39؛ ارداویرافنامه، فصل 68).در برخی از آثار فلسفی عهد اسلامی، مباحث تدبیر منزل با آموزههای یونانی و ایرانی درآمیخته است. شاخص این آثار، کتاب السعادة و الاسعاد ابوالحسن عامری (د 381 ق) است که به ویژه به مسئلۀ تربیت فرزند توجه خاصی کرده است (ص 348- 388). هرچند که تأمل در شیوۀ تقسیمبندی مطالب کتاب و نگاه جُنگ پردازانۀ مؤلف در تدوین مطالب (ارکون، 55 ff.) نشان میدهد که او در این مباحث بیشتر تحت تأثیر آموزهها و سنت ایرانی بوده، و در این کار از مجموعههای ارزشمندی از اندرزنامهها بهره گرفته است (نک : دانشپژوه، «السعادة و الاسعاد»، 48-52). ابوالحسن عامری با پیروی از افلاطون، سیاست را بر 5 نوع دانسته، و از تدبیر منزل با تعبیر «السیاسة البیتیة» به عنوان سیاست نوع چهارم یاد کرده است (ص 209-210)، هرچند که او به تمام اجزاء و ابواب این نوع سیاست نپرداخته، و صرفاً به ارائۀ برخی نکات مهم دربارۀ روابط مرد با زن و فرزند و وظایف هر یک نسبت به دیگری بسنده کرده است (برای نمونه، نک : ص 348- 350، 355، جم ).اثر ابوالحسن عامری در عین حال، نمونهای است از تألیفاتی که نمایندۀ التقاط فکری در زمینۀ اخلاق است و در آن سنتهای ایرانی، عربی، یونانی، هندی و حتى یهودی و نسطوری در هم آمیختهاند (برای نمونههای دیگر، نک : گرینیاسکی، 83 ff.). بدینسان، به نظر میرسد که برای دستیابی به مضمونهای ایرانیِ ناب دربارۀ تدبیر منزل باید به متون ادب فارسی مراجعه کرد. در این میان بر شماری از آثار اخلاقی و اندرزنامههای منثور ادب فارسی میتوان تأکید کرد که با وامگیری گسترده از آموزههای ایرانی به نگارش درآمدهاند و مباحث مستقل از آموزههای یونانی را در بر دارند. از این آثار، قابوسنامۀ عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر و نصیحة الملوک محمد غزالی و تحفة الملوک علی بن ابی حفص اصفهانی اهمیت خاصی دارند.مباحث مربوط به تدبیر منزل، به تفصیل در بابهای 21 تا 27 قابوسنامه آمدهاند. نویسنده در این بابها، به بیان وظایف مرد برای برخورداری از یک زندگی مطلوب پرداخته است که برخی از آنها بدین قرارند: غافل نبودن از گردآوری مال و کوشش برای نگاهداری و مصرف بایستۀ آن از طریق قناعت، و اعتدال پیشه کردن در خرج و داشتن حساب آن، با تأکید بر اینکه فضیلت مرد ثروتمند در انفاق به مستحقان است (عنصرالمعالی، 103-106)؛ لزوم آگاهی از راه و رسم خرید برده، خانه، زمین، اسب و مانند اینها (همـو، 111- 128)؛ ویژگیهـای همسر مطلوب ــ متأثر از سنت انـدرزنامههای ایرانـی ــ نقش زن به عنوان کسی که عهدهدار ادارۀ امور خانه است و شریک مرد در اموال خانه، تأکید بر ایجاد تعادل در مناسبات آن دو (همو، 129-131)؛ تعلیم و تربیت فرزندان و گزاردن حق ایشان (همو، 132- 138).نصیحةالملوک محمد غزالی و تحفة الملوک علی بن ابیحفص به تدبیر منزل چنان نپرداختهاند که عنصرالمعالی در قابوسنامه. نامنسجم بودن مباحث آنها در این زمینه، از سویی در شاکله و ساخت این دو اثر، و از سوی دیگر، در هدف و غایت مؤلفان آنهاست.از این دو اثر، تحفة الملوک در قالب جُنگی از اندرزنامههای کهن ایرانی ـ یونانی ـ هندی و با هدف ارائۀ کلیاتی از مباحث اخلاقیسنتی تدوین شده است و آن را آمیزهای از نصیحتنامهها و آداب الملوک و موعظههای اخلاقی میتوان دانست (برای نمونه دربارۀ تعلیم و تربیت فرزند، نک : علی بن ابی حفص، 63-65). در نصیحة الملوک بحث غزالی در واپسین بخش کتاب دربارۀ صفات زنان و شیوۀ رفتار با ایشان قابل توجه است که در آنجا ترکیبی از حکایتها و اندرزهای ایرانی و اسلامی به چشم میخورد (نک : ص 261-286).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید