تاجالدین تبریزی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 2 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/225352/تاجالدین-تبریزی
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
14
تاجُ الدّینِ تَبْریزی، علی بن عبدالله (677 – رمضان 746ق / 1278- ژانویۀ 1346م)، محدث و فقیه شافعی با گرایشهای صوفیانه. وی در اردبیل به دنیا آمد و در تبریز سکنا گزید (صفدی، 2 / 207). او برخی دانشها همچون ریاضیات و فلسفه، اصول فقه، علم خلاف و نحو را به ترتیب نزد کسانی چون کمالالدین حسن شیرازی، قطبالدین شیرازی، علاءالدین نعمان خوارزمی و رکنالدین حسن استرابادی آموخت (تاجالدین، 207- 208). وی در 30 سالگی به دریافت اجازۀ افتا نایل آمد و از آن پس به افتا، تولیت خانقاه و تدریس در مدارس پرداخت (همانجا؛ نیز نك : افلاکی، 1 / 503).او در همان دهههای نخست، زمانی که در دیار خود به سر میبرد، به تصوف نیز گرایش یافت؛ کمالالدین احمد بن عربشاه اوحدی از شاگردان اوحدالدین کرمانی او را تلقین ذکر گفت، و تاجالدین ابراهیم، مشهور به شیخ زاهد (دربارۀ وی، نك : معصومعلیشاه، 2 / 311) بر او خرقه پوشاند و بدینسان، به صوفیان طریقۀ سهروردیه پیوست (تاجالدین، 208).به درستی دانسته نیست که او در چه زمانی اردبیل را به قصد تبریز ترک کرد؛ با این حال، با توجه به یادکرد تاجالدین از تلقین ذکر به وی در اردبیل (همانجا)، به نظر نمیآید خروج از آنجا در سنین کودکی روی داده باشد. در همین دوران به مراغه، سلطانیه و شهر زور هم سفر کرد (همانجا؛ ابن رافع، 149). به نظر میرسد در همین حدود زمانی توانسته است با کسانی چون بیضاوی ملاقات کند (نك : تاجالدین، همانجا).تاجالدین در حدود 40 سالگی راهی بغداد شد (نك : همانجا) و 5 سال اقامت در عراق امکان همنشینی و مناظره با عالمانی همچون علامۀ حلی را برای وی فراهم کرد و آنگاه در 721ق / 1321م از بغداد به قصد حج راه مکه، و سپس مصر را در پیش گرفت (همانجا). از آن پس تا پایان عمر در قاهره ماند و در مدرسۀ حسامیه سکنا گزید (اسنوی، 1 / 321-322) و از محدثان بزرگ آن دیار همچون علی بن عمر وانی، یوسف بن عمر ختنی، یونس بن ابراهیم دَبوسی و بدرالدین ابن جماعه حدیث شنید (ابن رافع، 146). گویا بیشتر سماع حدیث وی در قاهره بوده است (نك : ابن حجر، 4 / 87). او در آن شهر متولی و مدرس مدرسۀ حسامیۀطُرُنطای شد و به افتا پرداخت (ابن رافع، همانجا).تاجالدین افزون بر حدیث و فقه، در زمینۀ تفسیر هم توانا بود. ضمن آنکه داوودی نام وی را در شمار مفسران (1 / 410-412) آورده، سبکی هم به نگارش اثری در تفسیر توسط وی (10 / 138) اشاره کرده است.شاگردی او نزد برخی مؤلفانِ آثار مشهور شرق جهان اسلام، و تقیّد وی در به دست آوردن کتابها با اهتمام به سنت اقراء کتاب نزد صاحبان نسخههای مجاز و یا راویان اصلی آنها از جملۀ دیگر اسباب شهرت وی در قاهره بوده است. برای نمونه، تاجالدین شرح مشهور رکنالدین حسن استرابادی بر کافیۀ ابنحاجب در علم نحو را از خود او (تاجالدین، 207)، و الحاویالصغیر نجمالدین عبدالغفار قزوینی در فقه شافعی را به واسطۀ علی بن عثمان عفیفی از مؤلف روایت میکرد (ابن قاضی شهبه، 3 / 36). احاطۀ وی را در تدریس این کتاب فراوان ستودهاند (صفدی، 2 / 208؛ اسنوی، 1 / 321).از دیگر نشانههای تأکید او بر به دست آوردن کتابها از طریق اقراء، نوشتاری از وی در آغاز نسخهای از المَنهَل الروی است که از قرائت کتاب در پی مجالساتی با مؤلف آن ابنجماعه خبر میدهد (نك : زرکلی، 4 / 306، تصویر صفحۀ نخست نسخه؛ نیز برای دیگر نمونهها، تاجالدین، 207- 208). افزون بر اینها، ابن رافع اشاره کرده (همانجا) که وی بیشتر روایات را با سماع به دست آورده است.در میان شاگردان وی نام بزرگانی همچون ابن رافع سلامی (همانجا)، ابن هشام انصاری (ابن حجر، 3 / 93) و ابوالفتح سُبکی (همو، 5 / 275) به چشم میخورد. از دیگر شاگردان و راویان او محمد بن جنکلی ابن بابا (مقریزی، 5 / 508)، برهانالدین ابن رشیدی، محبالدین ناظر الجیش، شهابالدین ابن نقیب (ابن قاضی شهبه، 3 / 36-37)، جمالالدین امیوطی (ابن تغری بردی، 1 / 161)، و موسی بن کُجَک (ابن حجر، 6 / 145) نامبُردارند.با وجود شهرت تدریس او، نسبت به آگاهیهای وی در دانش حدیث دید خوشبینانهای حاصل نگشته است. برای نمونه، ابن حجر (4 / 87) از صفدی نقل کرده که تاجالدین در علوم حدیث از آگاهی کافی برخوردار نبوده است؛ اما به برخی دیدگاههای فقهی و ادبی وی، دست کم تا یک سدۀ بعد استناد میشده است (برای نمونه، نك : عراقی، 103؛ شربینی، 1 / 422).گزارش افلاکی (1 / 503-504) از شیوۀ رویارویی و بیان نقادانۀ تاجالدین نسبت به معاصران خویش در تبریز، و تعابیر افلاکی برای یاد کرد وی در ضمن این رویدادها، حکایتگر ستیزههای او با دیگر صوفیان است. افزون بر این، گفتهاند: به سبب دوری گزیدن وی از مردم و بدبینی نسبت به ایشان، در قاهره نیز بدنام گشت (اسنوی، 1 / 321). صفدی (همانجا) هم به تعریض گفته است: «گرچه شایعاتی بیپایه دربارۀ وی رواج یافت، این بار از مصر خارج نشد». از مجموع این گزارشها میتوان تصور کرد که وی برخوردار از روحیهای ستیزهجویانه و خویی انزواگر بوده است؛ روحیهای که شاید با فراوانی سفرها در حدود میانسالی، و هم دوری گزیدن وی از اصحاب سیاست که اشاراتی دربارۀ آن در برخی منابع بازتاب یافته است (نک : اسنوی، همانجا)، بیارتباط نباشد.تاجالدین در قاهره از دنیا رفت و همانجا نزدیک خانقاه دُوَیداریه به خاک سپرده شد (همو، 1 / 322).
1. القسطاس المستقیم فی الحدیث الصحیح القویم، که نسخهای از آن در کتابخانۀ موزۀ توپکاپی سرای موجود است. آنچنان کهخود در مقدمۀ این اثر یادآور شده، در اینکتاب روایـات صحیح و حسن را گرد آورده است (نك : .(TS, II / 228 2. الموضوع، رسالهای است دربارۀ موضوع، مبادی و مسائل علوم مختلف که نسخهای از آن به شمارۀ 1805 در کتابخانۀ شهید علی پاشا در استانبول موجود است (ششن، 1 / 230). 3. الکافی فی علوم الحدیث، موجود در کتابخانۀ موزۀ توپکاپیسرای (TS, II / 5-6). شاید این کتاب همان خلاصهای است که از مقدمۀ ابن صلاح تهیه کرده است (نك : ابن قاضی شهبه، 3 / 36). 4. المعیار السقیم للاحادیثِ المُعَلَّلة، در مجموعهای از برخی احادیث موضوعه در 2 جلد که براساس آنچه او خود در مقدمۀ القسطاس یادآور شده، پیش از نگارش این کتاب، گرد آورده است (نك : TS, II / 228؛ برای برخی آثار یافت نشده، نك : ابن قاضی شهبه، ابن حجر، همانجاها؛ حاجیخلیفه، 1 / 626، 2 / 1375؛ بغدادی، 1 / 719).گفتههایی مختصر نیز از تاجالدین دربارۀ زندگیاش در منابع مختلف نقل شده است که ابن رافع ضمن نقل قسمتهایی از آن (ص 146- 149)، گزارش میدهد که این مطالب را در نوشتاری به خط خود وی دیده بوده است.
ابن تغـری بردی، المنهـل الصافی، به کـوشش محمـد محمدامین، قاهـره، 1984م؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، 1395ق / 1975م؛ ابن رافع سلامی، محمد، تاریخ علماء بغداد، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، 1357ق / 1938م؛ ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیمخان، بیروت، 1407ق؛ اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، 1390ق / 1970م؛ افلاکی، احمد، مناقب العارفین، به کوشش تحسین یازیجی، تهران، 1362ش؛ بغدادی، هدیه؛ تاجالدین تبریزی، علی، «زندگینامۀ خودنوشت»، ضمن ج 2 اعیان العصر (نك : هم ، صفدی)؛ حاجیخلیفه، کشف؛ داوودی، محمد، طبقات المفسرین، بیروت، 1403ق / 1983م؛ زرکلی، اعلام؛ سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبرى، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، 1383ق / 1964م؛ شربینی، محمد، مغنی المحتاج، قاهره، 1374ق / 1955م؛ ششن، رمضان، نوادر المخطوطات العربیة، بیروت، 1975م؛ صفدی، خلیل، اعیان العصر، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1410ق / 1990م؛ عراقی، عبدالرحیم، التبصرة و التذکرة، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ معصومعلیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1339-1345ش؛ مقریزی، احمد، المقفی الکبیر، به کوشش محمد یعلاوی، بیروت، 1411ق / 1991م؛ نیز: TS.
مجتبى تقدیسی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید