اچمه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 4 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/225238/اچمه
یکشنبه 31 فروردین 1404
اَچْمَه، نام واحه و نیز شهر كهن در شمال واحۀ دُموكو واقع در شرق ختن كه به سبب یافته شدن متون سكایی مربوط به دورۀ سلوكی و پارتی در آن اهمیت یافته است. اچمه واژهای تركی و به معنای گشایش است ( ایرانیكا). در متون اسلامی نیز گاه از اچمه یاد شده است. در القانون المسعودی بهصورت «احمة قصبة الختن» آمده است (بیرونی، 2 / 578) و چنانكه مینورسكی یادآور شده، صورت درست آن «اجمه» (= اچمه) است (ص 264).
این واحه به تقریب در °37 و ´9 عرض شمالی و °81 و ´11 طول شرقی و در حدد 120 كیلومتری شرق ختن واقع شده است (استاین، «آسیای میانه»، ج V، نقشه شم 14). واحۀ اچمه از شمال به روستای خادالیك، از جنوب به دموكوبازار، از غرب به چیرابازار و از جنوب شرقی به رودخانۀ شِوول و مردابهای آن و واحۀ كِریا محدود میشود (همانجا؛ همو، سرایندیا، I / 199). این واحه همچنین در شمال جادمۀ دموكو ـ كریا و نزدیك به 10 كیلومتری شرقیترین كنارۀ زمین زراعی دموكو قرار دارد (همـان، I / 211). رودخـانۀ قرهسو كه در نـاحیۀ دموكو ـ لانگر به رودخانۀ قرهقیر میپیوندد، زمینهای این واحه را مشروب میسازد و از جانب غرب واحه به آبادیهای شمالیتر یعنی مالاك آلاگان میریزد (همو، «آسیای میانه»، همانجا، سرایندیا، III / 1246). افزونبر این ظاهر شدن چشمههای جدید در این واحه و نیز واحههای اطراف آن (شوول، دموكو) و همچنین سیلابهای فصلی، منجر به ایجاد تغییرلات نسبتاً زیادی در پوشش گیاهی و نیز نواحی مسکونی این واحهها (چیرا، دموکو، اچمه) گردیده است (هانتینگتون، 182-183). از میان رفتن مناطق مزروعی قدیم و پدید آمدن مناطق مزروعی جدید بر اثر تغییر مسیر رودخانه، سبب متروك شدن برخی مناطق مسكونی كهن و ایجاد مناطق مسكونی جدید شده است (نک : دیگر استاین، «آسیای میانه»، I / 131). پوشش گیاهی این منطقه مانند دیگر مناطقی مجاور آن همچون دموكو ــ كه خود منطقهای كهن بوده و در متون سكایی از آن نام برده شده (بیلی، V / 122) ــ خادالیك و مالاك آلاگان، درختهای گز و بوتهزار است (استاین، همان، I / 128). اهمیت تاریخی: براساس یافتههای باستانشناسی، این واحه از دیرباز محل سكنای اقوام سكایی بوده است. استاین طی بررسیهای باستانشناسی كه در 1906 م در ناحیۀ شرق ختن باستان انجام داد، از محوطههای ویران شدۀ شمال شرقی دموكو كه خادالیك مركز آن بود و بالاواست و كودوك كول پایانههای شمالی و جنوبی آن بهشمار میرفتند، آثاری چند از قطعات مكتوب تبتی، چینی و برهمایی بر روی چوب و بقایای متون سكایی به دست آورد (همان، I / 130). در میان یافتههای وی متن یك نامۀ بازرگانی از دورۀ سلوكی و اشكانی كه خطاب به فرمانروای اچمه بود، نیز به چشم میخورد. در این نامه درخواست كالاهایی از قبیل پارچههای سلطنتی، پشمی و كنف شده بود (بیلی، V / 121-1212).از موقعیت جغرافیایی اچمۀ كهن آگاهی دقیقی در دست نیست. مینورسكی براساس یافتههای استاین، محل اچمه را در شرق رودخانۀ قرهتاش ـ چیرا میداند (ص 264). با توجه به آنكه اشیاء و اسناد یافت شدهای كه روستاییان و مردم بومی این منطقه برای استاین آورده بودند و از واحۀ اچمه و واحۀ مجاور آن دموكو به دست آمده بوده است، اچمۀ كهن میبایست در همین منطقه و در میان پایانههای شمالی و جنوبی خادالیك بوده باشد، اما در واحۀ اچمه شهر دیگری نیز با نام اچمه بازار وجود دارد که از سابقهای کهن برخوردار نیست. شهر اچمه بازار کنونی در شمال شهر دموکو بازار و جنوب خادالیک واقع است. براساس مشاهدات هانتینگتون در 1891 م و گزارش سفر او به واحۀ اچمه، سبب بنای شهر ظهور چشمههای جدید و سیلاب سنگین رودخانهها بهویژه رودخانۀ قرهسو بوده است. جریان سیلاب وارد كانالی گردید كه توسط روستایان پایین رودخانۀ قرهقیر برای انحراف آن به سمت شمال شرق و زراعت اچمه حفر شده بود (ص 182؛ نیز نک : استاین، سرایندیا، I / 1211, III / 1246). ظاهراً در این ناحیه همچون تمام نواحی آسیای مركزی از حدود سال 1893 تا 1900 م در میزان ریزش باران افزایش دیده میشود (هانتینگتون، 183). این افزایش موجب ذخیره شدن آب فراوان در كانال شد و زمینهای پهناور و بایر اطراف را مشروب ساخت و سبب شد كه نواحی كوچكی مانند لائیسو و نیز خود اچمه زیر كشت رود (استاین، «ختن باستان»، II / 468). طی چند سال اچمه به اندازهای گسترش یافت كه دارای بازار شد و این منزلت تازه را از متروك شدن روستای قرهقیر لانگر ــ در جنوب شرقی اچمه در كنار رودخانۀ قرهقیر ــ كسب كرد (هانتینگتون، 182؛ استاین، همانجا). واژۀ بازار در كنار نام اچمه حاكی از آن است كه اچمه بازار نیز همچون اچمۀ كهن از نظر دادوستدهای بازرگانی دارای اهمیت است. كانال جدید به تدریج عریضتر و عمیقتر شد تا در 1905 م كه هانتینگتون از آنجا مجدداً دیدار كرد، عرضی حدود 62 متر و عمقی حداكثر حدود 18 متر داشت. میزان آبی كه تقریباً چند سال ثابت مانده بود، در 1905 م كاهش یافت و این كاهش 2 تا 3 سال ادامه یافت. در نتیجه اهالی اچمه اندك اندك آنجا را ترك كردند، حال آنكه منابع آب روستاهای اطراف مورد آسیب قرار نگرفت، بلكه نسبتاً زیاد شد (هانتینگتون، همانجا). جمعیت اچمه طی چند سال پس از بنای آن حدود 200 خانوار (همانجا) و پس از دیدار استاین در 1901 م حدود 800 خانوار و سپس در 1906 م نیز همین حدود تخمین زده شد (استاین، «آسیای میانه»، I / 131، سرایندیا، I / 211).علاوه بر دو اچمهای كه یاد شد، در تركستان چین اچمههای دیگری نیز وجود دارد. براساس نقشهای كه استاین به هنگام بررسیهای باستانشناسی در تركستان چین در طول سالهای 1900-1901 م، 1906- 1908 م و 1913-1915 م تهیه كرده، میتوان موقعیت جغرافیایی دقیق محلهای دیگر به این نام را مشخص كرد. در شمال ختن و به تقریب در °37 و ´9 عرض شمالی و °80 و ´11 طول شرقی روستایی با نام اچمه وجود دارد. در جنوب شرقی ختن مجموعاً 3 محل به همین نام دیده میشود كه به ترتیب از جنوب به شمال عبارتند از: 1. اچمهای كه بر كنارۀ شرقی رودخانۀ نورا و در °36 و ´15 عرض شمالی و °81 و ´6 طول شرقی واقع است. بقایای بنایی در این مكان وجود دارد كه قطر آن 12 متر و ارتفاع آن 5 متر است (همو، «آسیای میانه»، همانجا؛ گروپ، 23). 2. اچمهای در شمال همین روستای متروك واقع در °36 و ´21 عرض شمالی و °81 و ´6 طول شرقی كه رودخانۀ نورا از وسط آن میگذرد، 3. اچمهای دیگر در شرق محل اخیر به تقریب در °36 و ´20 عرض شمالی و °81 و ´15 طول شرقی كه رودخـانۀ آرال لیك از میـان آن میگـذرد (نک : استاین، همانجا).در جنوب غربی واحۀ ختن و بر كرانۀ غربی یكی از شاخههای رود لاسكو ـ اوستانگ نیز محلی به نام اچمه اریك قرار دارد (همو، «ختن باستان»، ج III، نقشۀ شم 23). تمامی اچمههای یاد شده در كنار رودخانه بنا شدهاند. به نظر میرسد كه این نام اشاره به جریان آب «تازه گشوده شده» و چشمههایی در زیر بستر رودخانه باشد كه سبب ایجاد تغییراتی در تركیب جمعیتی منطقه و روستاها، زندگی گیاهی و حتی احیای برخی از مناطق، یا متروك شدن نقاط دیگر نظیر چیرا، دموكو و قرهقیر لانگر شده است (نک : هانتینگتون، 183؛ استاین، همان، II / 468).
بیرونی، ابوریحان، القانون المسعودی، حیدرآباد دكن، 1374 ق / 1955 م؛ نیز:
Bailey, H. W., Part II, Inscriptions of the Seleucid and Parthian Period and of Eastern Iran and Central Asia, London, 1968; Gropp, G., Archāologische Funde aus Khatan ... , Bremen, 1974; Huntington, E., The Plus of Asia, Boston / New York, 1907; Iranica; Minorsky, V., «Addenda to the Ḥudūd al-ʿĀlam», Bulletin of the School of Oriental and African Studies, London, 1955, vol. XVII; Stein, M. Aurel, Ancient Khatan, New Delhi, 1981; id, Innermost Asia, New Delhi, 1981; id, Serindia, Delhi, 1921.
جواد نیستانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید