ابهر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/225145/ابهر
شنبه 30 فروردین 1404
چاپ شده
6
اَبْهَر، شهرستان، شهر و دهستانی در استان زنجان.
این شهرستان در قسمت علیای ابهر رود قرار گرفته و مشتمل بر 2 بخش مركزی و سلطانیه و 4 دهستان به نامهای ابهررود، خرم دره، قلعه و سلطانیه است (سرشماری عمومی، استان زنجان، 17). از شمال به شهرستانهای زنجان و قزوین (بخش طارم سفلی)، از مشرق به طارم سفلی و شهرستان تاكستان و از جنوب به شهرستانهای قزوین (بخش آوج) و تاكستان و از غرب به شهرستانهای خدابنده و زنجان محدود است (همان، 16). این شهرستان 200‘ 3 كم2 مساحت دارد و مركز آن شهر ابهر است (سرشماری عمومی، شهرستان ابهر، 1).شهرستان ابهر در درهای میان دو رشته كوه از كوههای البرز قرار دارد. این كوهها حد طبیعی شهرستان در دو سوی شمال و جنوب به حساب میآید. ابهررود به عنوان مهمترین رودخانۀ شهرستان از دو شاخه تشكیل میشود: یكی شاخۀ اصلی به نام كینه وَرس كه رودی دائمی است و از كوههای غربی و جنوب غربی ابهر سرچشمه میگیرد و دیگر شاخۀ فصلی آن كه از حوالی سلطانیه سرچشمه گرفته، در نزدیكی شهر ابهر با شاخۀ اصلی یكی میشود. به این ترتیب، ابهررود با جهتی شمال غربی ـ جنوب شرقی پس از مشروب ساختن آبادیهای مسیر خود در جنوب تاكستان به رود شور میپیوندد و سرانجام وارد مسیلۀ قم میشود (جغرافیای استان زنجان، 3). زمینهای آبرفتی اطراف این رودخانه باعث ترغیب فعالیت كشاورزی بوده است. آثار ویرانههای آسیاهای آبی در نقاط مختلف شهر و خرابۀ دژهای قدیمی (قعله تپه) در كنار ابهررود (همان، 19-20) مؤبد این نظر است. مطابق سرشماری 1365 ش، شهرستان ابهر دارای 470‘167 نفر جمعیت بوده است كه از آن میان حدود 4 / 54٪ (134‘91 نفر) در نقاط شهری و 6 / 45٪ (336‘76 نفر) در نقاط روستایی ساكن بودهاند. نسبت جنسی جمعیت این شهرستان 105 است و 9 / 46٪ از جمعیت آن در گروه سنی كمتر از 15 و 8 / 49٪ در گروه سنی 15-64 و 3 / 3٪ در گروه سنی 65 ساله و بیشتر قرار دارند (سرشماری عمومی، شهرستان ابهر، همانجا). مطابق همین آمار، 2 / 61٪ از جمعیت 6 ساله و بالاتر این شهرستان با سواد بودهاند و نسبت باسوادی در بین افراد لازم التعلیم (6-14 ساله) در نقاط شهری 8 / 93٪ در نقاط روستایی 6 / 82٪ بوده است (همان، 5). از جمعیت شاغل (10 ساله و بیشتر) این شهرستان 9 / 44٪ در بخش اول (كشاورزی)، 1 / 25٪ در بخش دوم (صنعت) و 1 / 8٪ در بخش سوم (خدمات) فعالیت دارند (همان، 7).منبع درآمد عمدۀ اهالی شهرستان ابهر به ترتیب از زراعت، باغداری و دامداری است. سطح كل زمینهای كشاورزی آن به 936‘37 هكتار آب و 826‘121 هكتار دیم میرسد. اراضی مزروعی آن با 113 رشته قنات و 189 حلقه چاه عمیق و 82 چاه نیمه عمیق و نیز با استفاده از آب چشمه و رود آبیاری میشود. سطح زیر كشت گندم 466‘9 هكتار آبی و 164‘41 هكتار دیم است. همچنین سطح زیركشت جو 703‘2 هكتار آبی و 403‘24 هكتار دیم است. حبوبات و چغندرقند و نباتات علوفهای و برخی محصولات دیگر نیز كشت میشود. پرورش زنبور عسل رایج است و نیز چند واحد مرغداری صنعتی در حال بهرهبرداری است. شمار گاو و گوسالۀ آن 922‘16 رأس و گوسفند و بز 372‘302 رأس است. از صنایع دستی رایج در این شهرستان قالی بافی، گلیم بافی، ریسندگی و بافندگی الیاف را میتوان نام برد. در ابهر فقط معدن مس وجود دارد ( فرهنگ اقتصادی، «ط»). 95 آبادی از 122 آبادی این شهرستان برپایۀ سرشماری سال 1365 ش، دارای آب لولهكشی، 55 آبادی دارای برق، 98 آبادی دارای حمام و 40 آبادی دارای درمانگاه یا خانۀ بهداشت است ( فرهنگ آبادیها، 12-13). شهرستان ابهر (بجز شهر ابهر) دارای 107 دبستان و 25 مدرسۀ راهنمایی (همانجا) و 108 مسجد و حسینیه و 17 كتابخانۀ عمومی است ( فرهنگ اجتماعی، «و ـ ز»). شهرستان ابهر 150 آبادی (122 آبادی دارای سكنه و 28 آبادی خالی از سكنه) دارد (سرشماری عمومی، شهرستان ابهر، 1).
ابهر به عنوان مركز شهرستان در °49 و ´13 طول شرقی و °36 و ´8 عرض شمالی قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا 540‘1 متر است (پاپلی، 48). حداكثر مطلق درجۀ حرارت 38 و حداقل مطلق آن 5 / 15- سانتیگراد است ( سالنامۀ آماری، 196). این شهر در 83 كیلومتری جنوب شرقی زنجان و 78 كیلومتری غرب قزوین بر سر راه تهران ـ زنجان ـ تبریز قرار دارد. بر مبنای سرشماری 1365 ش، جمعیت ابهر متشكل از 354‘8 خانوار (628‘41 نفر) بوده است كه از آن میان 461‘21 نفر مرد و 167‘20 نفر زن بودهاند (سرشماری عمومی، شهرستان ابهر، 15). از این جمعیت 228‘18 نفر كمتر از 15 سال سن داشته و 8 / 69٪ از كل آن باسواد بودهاند (همان، 18). در همین سال 7 / 97٪ از خانوارهای ساكن شهر از برق و 97٪ از آب لولهكشی بهرهمند بودهاند (همان، 19).
در دورۀ ساسانیان هنگامی كه خسرو اول (انوشیروان) ایران را به 4 منطقه قسمت كرد، ابهر در منطقۀ دوم یعنی جبال قرار داشت (ثعالبی، 609). تا پیش از خلافت هارون الرشید، ابهر منطقۀ نسبتاً وسیعی را شامل بود. هارون الرشید قسمتی از قاقازان و نیز ناحیۀ ابهر رود را از ابهر جدا كرد و به قزوین ملحق ساخت (حمدالله مستوفی، تاریخ، 777). در اوایل سدۀ 8 ق / 14 م ولایت ابهر 25 پارچه دیه داشت و حقوق دیوانی آن به یك تومان و چهار هزار دینار میرسید (همو، نزهة، 60). در 1280 ق / 1863 م از ابهر به عنوان بلوك معتبر از ولایت خمسه با باغات فراوان و آبهای جاری نام برده است (سیفالدوله، 329). در 1302 ق / 1885 م ابهر را حاكمی با عنوان «نایب بلوك» اداره میكرد (مافی، 115). در 1310 ش ابهررود دارای 106 قریه و مركز آن ابهر بوده است (كیهان، 2 / 378). ابهر یكی از شهرهای قدیمی ایران در ناحیۀ جبال بوده و در مسیر جادۀ مهم دینور ــ قزوین و دینور ــ زنجان قرار داشته است (یعقوبی، 38). به نوشتۀ حمدالله مستوفی بنای شهر به دست داراب بن داراب صورت گرفته است (تاریخ، 96). همو در جای دیگر بنای ابهر ار به كیخسرو بن سیاوش كیانی و بنای قلعۀ گلین آن را به داراب بن داراب نسبت میدهد ( نزهة، 59). به نوشتۀ جغرافیانویسان اسلامی قلعۀ شهر بر روی چشمههایی كه با پوست گاو و پشم پوشانده شده و بر روی آن صفهای بنا كرده بودند، ساخته شده است (ابن خردادبه، 261؛ ابن فقیه، 281؛ بلاذری، 321؛ یاقوت، بلدان،،1 / 105). ابن خردادبه (همانجا) بنای این قلعه را به یكی از خسروان و یاقوت به شاپور ذوالاكتاف نسبت داده است (یاقوت، همانجا).در اوایل سدۀ 7 ق / 13 م ابهر دارای آب فراوان و باغهای بسیار بود و نوعی گلابی آن به نام عباسی شهرت داشت و دارای قلعۀ خرابهای بود (قزوینی، 69). این قلعه احتمالاً همان است كه بهاءالدین حیدر از نسل اتابك نوشتگین شیرگیر سلجوقی ساخته بود و حیدریه نام داشت (حمدالله مستوفی، همانجا). دور باروی شهر 500‘5 گام بود و غله ومیوۀ فراوان داشت (همانجا). به نوشتۀ حمدالله مستوفی در سدۀ 8 ق / 14 م مردم ابهر شافعی بودند (همانجا)، اما در اوایل دورۀ سلجوقی شیعیان و اشعریان در آنجا نفوذ داشتهاند (راوندی، 30). شاردن مینویسد (3 / 32-33)، این شهر در دورۀ شاه عباس دوم دارای 500‘2 خانه و باغچه بوده است، چنانكه سواره، نیم ساعت وقت لازم بوده تا از آن عبور كنند. ابهر در این زمان دارای اماكن عمومی و سه مسجد بزرگ بوده است. در وسط شهر بقایای قلعۀ گلین مخروبهای مشاهده میشده است. در 1100 ق / 1689 م (زمان شاه صفی دوم) تاورنیه از ارامنۀ این شهر خبر میدهد (ص 80). در زمان فتحعلی شاه قاجار باغهای ابهر و خانههای تمیز و راحت آن را ستودهاند (ژوبر، 241). به نوشتۀ شیروانی در 1247 ق / 1831 م ابهر 700 خانه و باغهای دلنشین داشته و قبر شیخ قطبالدین از مشایخ سلسلۀ شیخ صفیالدین اردبیلی در آنجا واقع بوده است (ص 61). بر طبق نوشتۀ دوسِرسی در سالهای 1250-1256 ق / 1834-1840 م (دورۀ محمد شاه قاجار)، ابهر دارای 200 خانه و 900 نفر جمعیت بوده و 2 گنبد ویران از 2 مسجد در آن دیده میشده است (ص 134). در دورۀ ناصرالدین شاه ابهر تیول توپخانه بود، همچنانكه خرمدره در تیول فراشخانه بود (ملكآرا، 118- 119). در همین دوره است كه قلعۀ خرابهای به نام دارا در ربع فرسخی شهر مشاهده میشد و خانههای آن كمتر از 100‘1 نبود (اعتماد السلطنه، ذیل «ابهر»). در این دوره ابهر قصبهای بیش نبوده و دارای حمام خوب، مسجد، باصفا و دكانهای متعدد بوده است (سیفالدوله، همانجا). حمدالله مستوفی در نزهة القلوب آورده كه در سدۀ 8 ق / 14 م مزار شیخ ابوبكر بن طاهر طیار ابهری (د 330 ق / 942 م) نزدیك شهر قرار داشته است (ص 59-60). در سدۀ 10 ق از مرقد پیر حسن بن اخی اوران نیز در ابهر یاد شده و سیدی علی كاتبی دریاسالار عثمانی گوید كه در 964 ق / 1518 م آن را زیارت كرده است (ص 183).امروزه بقعۀ مولانا قطبالدین ابهری ملقب به پیراحمد، معروف به زهرنوش (د 577 ق / 1181 م) در جنوب شهر قرار دارد و بقعۀ شاهزاده زید الكبیر در شرق شهر واقع است (ثبوتی، 153-164).به نوشتۀ سمعانی عدهای از فقهای مالكی و محدثان و صوفیان و ادبا از جمله ابوبكر محمد بن عبدالله محدث مشهور مالكی (د 375 ق / 985 م) نیـز اهل ابهر بودهاند (1 / 103؛ نیز نک : یاقوت، المشترك، 11).
این دهستان یكی از دهستانهای سه گانۀ بخش مركزی شهرستان ابهر است و در جنوب این شهرستان قرار دارد (فرهنگ آبادیها، 8)، مطابق آمار 1365 ش، دهستان ابهررود دارای 57 آبادی و از آن میان 9 آبادی خالی از سكنه بوده است همان، 12- 18).مطابق همین آمار شمار خانوارهای ساكن در این دهستان 772‘4 (073‘25 نفر) بوده است (همان، 12). سطح كل زمینهای كشاورزی ابهر رود به 036‘10 هكتار آبی و 219‘41 هكتار دیم میرسد اراضی آن با 25 رشته قنات دایر و 33 چاه (عمیق و نیمه عمیق) و نیز با استفاده از آب رودخانه و چشمه آبیاری میشود. سطح زیر كشت گندم آن 763‘1 هكتار آبی و 485‘12 هكتار دیم است. سطح زیر كشت جو آن به 299 هكتار آبی و به 125‘7 هكتار دیم میرسد. مقداری هم حبوبات و نباتات علوفهای كشت میشود ( فرهنگ اقتصادی، «2 / 1-4 / 1»). در این دهستان 847‘5 رأس گاو و گوساله و 081‘91 رأس گوسفند و بز نگهداری میشود. پرورش زنبور عسل نیز در آنجا رایج است. صنایع دستی آن قالیبافی و گلیمبافی و ریسندگی و بافندگی الیاف است (همان، «4 / 1-5 / 1»). تأسیسات عمرانی در دهستان ابهر رود به قرار زیر است: 36 آبادی دارای آب لولهكشی، 23 آبادی دارای برق، 36 آبادی دارای حمام و 17 آبادی نیز دارای مركز درمانی یا خانۀ بهداشت است. واحدهای آموزشی دهستان بدین قرار است: 41 دبستان و 9 مدرسۀ راهنمایی ( فرهنگ آبادیها، 12-13)، 5 كتابخانۀ عمومی و 41 مسجد و حسینیه ( فرهنگ اجتماعی، «2 / 1»). مصالح ساختمانی در این آبادیها عمدتاً از خشت و چوب است (همانجا).
ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله، المسالك و الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1908 م؛ ابن فقیه، احمد بن محمد، مختصر البلدان، ترجمۀ ح. مسعود، تهران، 1349 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، تهران، 1294 ق / 1877 م؛ بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، لیدن، 1865 م؛ پاپلی یزدی، محمد حسین، فرهنگ آبادیها و مكانهای مذهبی كشور، مشهد، 1367 ش؛ تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، به كوشش حمید ارباب شیرانی، اصفهان، 1363 ش؛ ثبوتی، هوشنگ، تاریخ زنجان، زنجان، 1366 ش؛ ثعالبی مرغنی، حسین، غرر اخبار ملوك الفرس، تهران، 1963 م؛ جغرافیای استان زنجان، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1364 ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1362 ش؛ همو، نزهة القلوب، به كوشش گ. لسترنج، لندن، 1331 ق / 1913 م؛ دوسرسی، ایران، در 1839-1840 م، ترجمۀ احسان اشراقی، تهران، 1362 ش؛ راوندی، محمد بن علی، راحة الصدور، به كوشش محمد اقبال، لیدن، 1921 م؛ ژوبر، پ. م.، مسافرت به ارمنستان و ایران، ترجمۀ محمود مصاحب، تبریز، 1347 ش؛ سالنامۀ آماری هواشناسی، سازمان هواشناسی، تهران، 1361-1363 ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسكن (مهر 1365 ش، نتایج تفصیلی)، استان زنجان، مركز آمار ایران، تهران، 1366 ش؛ همان (مهر 1365، نتایج تفصیلی)، شهرستان ابهر، مركز آمار ایران، تهران، 1366 ش؛ سمعانی عبدالكریم بن محمد، الانساب، به كوشش شیخ عبدالرحمان معلمی، حیدرآباد دكن، 1382 ق / 1962 م؛ سیفالدوله، سلطان محمد، سفرنامه، به كوشش علیاكبر خداپرست، تهران، 1364 ش؛ شاردن، ژان، سفرنامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1350 ش؛ شیروانی، زینالعابدین، بستان السیاحة، تهران، 1315 ق؛ فرهنگ آبادیهای كشور (براساس سرشماری 1365 ش)؛ شهرستان ابهر، مركز آمار ایران، تهران، 1365 ش؛ فرهنگ اجتماعی دهات و مزارع، جهاد سازندگی، تهران، 1360 ش؛ فرهنگ اقتصادی استان زنجان، جهاد سازندگی، تهران، 1363 ش؛ قزوینی، زكریا بن محمد، آثار البلاد، ترجمۀ عبدالرحمن شرفكندی، تهران، 1366 ش؛ كاتبی، سیدعلی، مرآت الممالك، ترجمۀ محمود تفضلی و علی گنجهای، تهران، 1355 ش؛ كیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1311 ش؛ مافی، نظام السلطنه، خاطرات و اسناد حسینقلی خان، به كوشش معصومۀ مافی و دیگران، تهران، 1361-1362 ش؛ ملك آرا، عباس میرزا، شرح حال عباس میرزا ملك آرا، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1361 ش؛ یاقوت، بلدان؛ همو، المشترک، به کوشش ف. ووستنفلد، گوتینگن، 1846 م؛ یعقوبی، احمد بن اسحاق، البلدان، 1337 ق / 1918 م.
بخش جغرافیا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید