ابوعلی فارمدی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 8 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/224879/ابوعلی-فارمدی
جمعه 24 اسفند 1403
چاپ شده
6
اَبوعَلیِ فارْمَدی، فضل بن محمد بن علی (407-477 ق / 1016-1084 م)، از عارفان و واعظان نامبردار طوس. چون زادگاه او فارمد از روستاهای طوس بود، نسبت فارمدی یافت (سمعانی، 10 / 124؛ یاقوت، 3 / 839). ابوعلی از کودکی در طوس به فراگیری دانش پرداخت (صریفینی، 628) و در آغاز جوانی به نیشابور رفت و در مدرسۀ سرّاجان به تحصیل ادامه داد. در همین ایام ابوسعید ابوالخیر به نیشابور آمد. ابوعلی با او آشنا شد و از اقوال و احوال وی بهرهها برد (محمد بن منور، 128- 129؛ سدیدالدین محمد، 231). سپس به مدرسۀ قشیریه رفت و زیرنظر ابوالقاسم قشیری رهرو راه تصوف گردید و مورد عنایت خاص قشیری واقع شد (صریفینی، همانجا) و در همان حال به توصیۀ قشیری در نیشابور به تحصیل علوم رسمی رایج پرداخت (محمد بن منور، 129). او در این دوران در مجالس درس استادان حدیث و کلام همچون عبدالقاهر بغدادی، ابوحسان مزکی، ابوحامد غزالی، ابوبکر مفید، ابوعثمان صابونی، ابوعبدالله ابن باکویه، ابن مسرور و دیگران حاضر میشد (صریفینی، 629؛ سمعانی، 10 / 125؛ سبکی؛ 4 / 89، 5 / 304-305). فارمدی پس از چند سال به طوس بازگشت و نزد ابوالقاسم کرکانی که از پیشوایان و راهبران طریقت بود، به تکمیل مراحل سلوک پرداخت و گاهی نیز به اشارۀ استاد به میهنه نزد ابوسعید ابوالخیر میرفت. در همین احوال، کرکانی دختر خود را به ازدواج ابوعلی درآورد و به او اجازۀ مجلسگویی و ارشاد داد (هجویری، 211؛ صریفینی، 628- 629؛ محمد بن منور، 130-131، 196). ابوعلی سپس به نیشابور بازگشت و مدتی در آنجا و چندی نیز در طوس، مرو و دیگر شهرها به مجلسگویی پرداخت (صریفینی، 629). زبان فصیح و شیرین و نکتهگوییهای بدیع و دلنشین ابوعلی، مجلسهای او را رونقی خاص بخشیده بود و صوفیان دیگر و مشتاقان اینگونه مجالس از دور و نزدیک به دیدار وی میشتافتند (صریفینی، سمعانی، همانجاها). حضور کسانی چون امام الحرمین در این مجالس (عطار، 289)، خود گویای اهمیت گفتارهای فارمدی. حتی برای خواص بود و بزرگانی چون محمد غزالی و ابویعقوب همدانی (ﻫ م) از حضور در همین مجلسها به سوی تصوف گرایش یافتند (غزالی، احیاء، 4 / 178، کیمیا، 2 / 34-35، 156؛ ابن جوزی، 9 / 169). کمکم آوازۀ ابوعلی چنان بلند شد که به «لسان الوقت»، «زبان خراسان» و «شیخ خراسان» شهرت یافت (هجویری، همانجا؛ سمعانی، 10 / 124- 125). ابوعلی که بر مذهب شافعی بود، از مشایخ حدیث نیز بهشمار میرفت و راویانی چون عبدالغافر فارسی، عبدالله بن علی خرگوشی، ابوالخیر جامع السقا و عبدالله بن محمد علوی از او حدیث روایت کردهاند (ذهبی، 18 / 565؛ سبکی، 5 / 305). اوضاع تاریخی روزگار فارمدی نیز در بالا گرفتن کار، بلندی مقام و گسترش آوازۀ او بیتأثیر نبود، زیرا در آن دوران نفوذ متصوفه در جامعه روزافزون بود و خواجه نظامالملک که در آن زمان همۀ امور مملکت به تدبیر او میگشت، به این گروه عنایت خاص داشت و گویند که هرگاه ابوعلی بر نظامالملک وارد میشد، او را بر جای خود مینشاند، در حالی که چون قشیری و جوینی نزد او میرفتند، چنین نمیکرد. وقتی سبب را از نظامالملک پرسیدند، گفت: آنان وقتی نزد من میآیند، مرا میستایند، ولی فارمدی عیبها و خطاهای مرا بازگو میکند و مرا متنبه میسازد (صریفینی، همانجا؛ ابن جوزی، 9 / 65؛ ابن اثیر، الکامل، 10 / 209). پارهای از گفتارهای فارمدی در منابعی چون احیاءالعلوم غزالی (همانجا)، لوایح عین القضاة همدانی (ص 73)، تذکرة الاولیاء عطار (ص 72، 289) و عوارف عمر سهروردی (ص 107) نقل شده و مورد استناد قرار گرفته است. انگیزۀ سهروردی ــ چنانکه خود گفته ــ در نوشتن رسالۀ آواز پرجبرئیل، یکی از سخنان ابوعلی بوده است، زیرا یکی از مخالفان صوفیه سخن فارمدی را دربارۀ آواز پرجبرئیل مورد طعن قرار داده بود و سهروردی برای توضیح گفتۀ فارمدی، این رساله را تصنیف کرد (نک : سهروردی، یحیی، 208- 209). منابع متأخر صوفیه به دیدار ابوعلی فارمدی با ابوالحسن خرقانی (د 425 ق) و استفادۀ او از محضر خرقانی، اشاره دارند، ولی قبول این سخن از لحاظ تاریخ زندگانی این دو تا اندازهای مشکل و محل تأمل است و منابع اولیه نیز در اینباره چیزی نگفتهاند (جامی، 368؛ سرور، 1 / 527). ابوعلی 3 پسر داشت که هر 3 از دانشمندان و پارسایان روزگار خود بودند (سمعانی، 10 / 125-126؛ یاقوت، 3 / 840؛ ابن اثیر، اللباب، 2 / 405).
ابن اثیر، الکامل؛ همو، اللباب، بیروت، دارصادر؛ ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1359 ق؛ جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدیپور، تهران، 1336 ش؛ ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت، 1405 ق / 1984 م؛ سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1385 ق؛ سدیدالدین محمد غزنوی، مقامات ژنده پیل، به کوشش حشمت مؤید، تهران، 1340 ش؛ سرور لاهوری، غلام سرور، خزینة الاصفیاء، لکهنو، 1290 ق / 1873 م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1399 ق / 1979 م؛ سهروردی، عمر، عوارف المعارف، ترجمۀ ابومنصور عبدالمؤمن اصفهانی، به کوشش قاسم انصاری، تهران، 1364 ش؛ سهروردی، یحیی، «آواز پرجبرئیل»، مجموعۀ آثار فارسی شیخ اشراق، به کوشش حسین نصر، تهران، 1348 ش؛ صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، 1403 ق؛ عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، 1360 ش؛ عین القضاة همدانی، عبدالله، لوایح، به کوشش رحیم فرمنش، تهران، 1337 ش؛ غزالی، محمد، احیاء علومالدین، بیروت، دارالندوة الجدیدة؛ همو، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیو جم، تهران، 1361 ش؛ محمد بن منور، اسرار التوحید، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، 1361 ش؛ هجویری، علی، کشف المحجوب، به کوشش و. آ. ژوکوفسکی، تهران، 1358 ش؛ یاقوت، بلدان.
ناصر گذشته
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید