حاج علی خان مقدم مراغهای
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 29 مهر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224803/حاج-علی-خان-مقدم-مراغهای
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
19
حاجْ عَلیخانِ مُقدَّمِ مَراغهای (ح 1221-1284ق / 1807-1867م)، از دولتمردان عصر قاجار. سلسله نسب حاج علی خان را فرزند بزرگش، عبدالعلی خان ادیب الملک (نک : ص 1580)، به واسطۀ 7 پشت به بردی بیگ، نوادۀ جوجی، پسر چنگیزخان مغول رسانده، و آورده است که بردی بیگ و فرزندانش از 758ق / 1357م در تبریز بودند و پس ازحملۀ سلطان سلیم عثمانی به آذربایجان، آنها به قزوین رفتند و در اوایل جلوس نادرشاه، محمد خان، پسرجعفرخان با نهایت درماندگی بر اثر قحط و کمیابی، به مراغه رفت و در آنجا ثروتی اندوخت و ماندگار شد و اولاد وخاندان وی نیز بعدها درمراغه، زنجان و سرحدات ایران و عثمانی پراکنده شدند (همانجا؛ خان ملک، 169).شماری از سرشناسان این طایفه از زمان صفویه همواره از جلوداران سپاه ایران بودند و ظاهراً به همین سبب عنوان و نام «مقدم» یافتند (نک : ادیب الملک، 1581-1582؛ خان ملک، 169-170). بههرحال حسین مقدم مراغهای، پدر حاج علی خان نیز نزد عباسمیرزا، نایبالسلطنه، اعتباری یافت و چون عباسمیرزا فرزند خود، محمدمیرزا را به حکومت مراغه گماشت (ح 1231ق / 1816م)، حسین مقدم مراغهای را همراه او به مراغه روانه کرد. دراین زمان، علیخانِ 10 ساله هم به غلامبچگی مخصوص دستگاه محمد میرزا برگزیده شد (ادیبالملک، 1582؛ نوایی، 23؛ محبوبی، 472).پس از جنگ و انعقاد قرارداد ترکمانچای (1243ق / 1828م)، حسین خان منصب «پیشخدمت باشیگری» محمد میرزا را یافت و پسرش حاج علیخان نیز نایب او شد و سپس به مقام صندوقداری رسید. چندی بعد علیخان سمت نظارت خانۀ مادر و همسر محمدشاه یافت و به «آقا علی ناظر» معروف شد (ادیب الملک، نوایی، محبوبی، همانجاها؛ آدمیت، 725، حاشیه). محمد شاه چندی پس از آنکه بر تخت نشست (1250ق / 1834م)، حاج علیخان را مقام خوانسالاری وناظری دربار و لقب «خانی» داد و حکومت کاشان و بلوکات آن دیار و تصدی وجوهات دارالخلافۀ تهران را به او سپرد (ادیب الملک، 1583؛ نوایی، همانجا).در1261ق / 1845م خدیجه خانم، همسر محمد شاه، حاج علیخان را به حیف ومیل دراموال خود متهم، و به شاه شکایت کرد. شاه حاج علیخان را تنبیه کرد، تمام اموالش را گرفت و از مقام نظارت وخوانسالاری عزلش کرد. حاج علیخان مدتی به قم رفت و در حرم حضرت معصومه (ع) بست نشست تا به وساطت حاج میرزا آقاسی، بخشیده شد و بازگشت (محبوبی، نوایی، همانجاها؛ اقبال، 113-114).مهدی بامداد سبب این تنبیه را سوء ظن شاه نسبت به رابطۀ او با همسر دیگر خود مهد علیا دانسته است (2 / 375-376). از اینرو، چون حاج علیخان در قم بست نشست، حاکم آنجا، صدرالممالک اردبیلی، به حیلهای وی را ازحرم بیرون کشید و در زنجیر به تهران فرستاد. حاج علیخان سالی را در زندان گذراند، اما با نیرنگها و واسطههایی، خود را از مرگ رهانید و از زندان خلاص، و به عتبات تبعید شد.او پس از واقعۀ قم، در رکاب مادر محمدشاه به مکه رفت و در بازگشت از سفر حج، در تبریز خود را به ناصرالدین شاه و مهدعلیا نزدیک کرد و در معیت مهدعلیا عازم تهران شد (ادیبالملک، نوایی، همانجاها؛ اقبال، 114؛ قس: بامداد 2 / 376).اندکی پس از جلوس ناصرالدین شاه برتخت (1264ق / 1848م)، حاج علیخان به کوشش مهد علیا مأمور انتظام و حکومت گیلان و رشت شد. او پس ازسروسامان دادن اوضاع آنجا و وصول مالیات به تهران بازگشت و از جانب شاه لقب «حاجب الدوله» یافت و سرپرستی شماری از بیوتات سلطنتی، باغات و خالصهجاتی که عمارت و ابنیۀ دولتی داشت، به انضمام امور تشرفات سفرای خارجه و اخذ وجوهات خزانه به وی محول شد (ادیب الملک، محبوبی، نوایی، همانجاها؛ اعتماد السلطنه، تاریخ ... ، 3 / 1692).حاجبالدوله پس از آنکه در1265ق شورش 5 فوج از سپاهیان آذربایجانی مقیم تهران را بر ضد میرزا تقی خان امیرکبیر فرونشاند، منصب فراشباشی یافت و در 1267ق / 1851م اداره و اختیار عمارات دیوانی کل ممالک محروسه را عهده دارشد (همو، مرآة ... ، 2 / 968، 1057، تاریخ، 3 / 1694، 1716؛ عباسمیرزا، 19-20؛ برای تفصیل شورش نظامیان، نک : اقبال، 109-111).در 1268ق که ناصرالدین شاه فرمان قتل میرزاتقیخان امیرکبیر را صادرکرد، حاج علیخان حاجب الدوله مأمور اجرای این حکم شد و در 18 ربیع الاول همان سال به کاشان رفت و امیرکبیر را به قتل رساند (خورموجی، 103-105؛ برای اطلاع از جزئیات این واقعه، نک : آدمیت، 723-733؛ گوبینو، 183-186؛ امانت، 157-168).درپی واقعۀ سوء قصد نافرجام به جان ناصرالدین شاه در 28 شوال 1268ق / 15 اوت 1852م، حاجب الدوله و تنی چند از مقامات دولتی، مأمور شناسایی و مجازات عاملان شدند. حاجبالدوله به جستوجو برآمد و مسببان و شماری از بابیه را بهطرز بسیار فجیعی کشت (خورموجی، 114-117؛ اعتمادالسلطنه، همان، 3 / 1737؛ ریاضی، 56؛ امانت، 209-210).در 1275ق / 1859م چون ناصرالدین شاه فرمان عزل میرزا آقاخان نوری را از صدارت صادر، و او را به یزد تبعید کرد، حاجبالدوله نیز به اتهام همدستی با صدراعظم، ازمناصب وخدمات دولتی معزول، و به گلپایگان تبعید شد؛ اما پس از پرداخت 20 هزارتومان بابت جریمۀ سوء استفادۀ مالی و نیز با کوشش مهدعلیا رهایی یافت و در 15 ذیحجۀ همانسال با لقب «ضیاءالملکی» به حکمرانی خوزستان رسید و در 1276ق لرستان و بختیاری نیز ضمیمۀ حکومت او شد (اعتمادالسلطنه، مرآة، 2 / 1312-1313، 1328، 1348، صدر ... ، 243-244، تاریخ، 3 / 1815؛ خورموجی، 240؛ آدمیت، 733-734؛ محبوبی، 472-473).حاجبالدوله در 1277ق به تهران بازگشت و عضو دارالشورای دولتی، و در 1278ق وزیر عدلیه و ملقب به عنوان «جنابی» شد و سال بعد لقب «اعتمادالسلطنه» یافت (اعتمادالسلطنه، مرآة، 2 / 1418؛ بامداد،2 / 378). وی در 1283ق / 1866م، به وزارت وظایف و اوقاف رسید و افزون بر این، نظارت بر امور حکومتی همدان، شاهرود، بسطام، دامغان و قزوین را نیز بر عهده گرفت (همانجا؛ محبوبی، 473).حاج علیخان در1284ق در خانۀ سید باقر جمارانی، ناظمالعلما، درگذشت و در حرم حضرت معصومه (ع) به خاک سپرده شد (اعتمادالسلطنه، روزنامه ... ، 204-205؛ بامداد، 2 / 379). وی 3 پسر به نامهای عبدالعلیخان ادیبالملک، عبدالحسین خان، محمدحسنخان صنیعالدوله و یک دختر داشت. شماری از محققان معاصر، بیبند و باری وخوشگذرانی را از اوصاف حاجبالدوله دانستهاند و به روابط پنهانی او با مأموران سیاسی دولت انگلیس در ایران اشاره کردهاند.برخی از عمارات دولتی دوران قاجار و ابنیۀ مذهبی، مانند گنبد حضرت عبدالعظیم (ع)، عمارات گلستان، قصر دوشانتپه، عمارت عالی قاپوی اصفهان، عمارت سلطنتآباد و... به مباشرت و نظارت وی مرمت یا احداث شده است (اعتمادالسلطنه، مرآة، 2 / 1585، المآثر ... ، 84- 89؛ امینالدوله، 1 / 369).
آدمیت، فریدون، امیرکبیر و ایران، تهران، 1362ش؛ ادیب الملک، عبدالعلی، «در شرح حال حاجی علی خان اعتمادالسلطنه»، مرآةالبلدان، ج 2 (نک : هم ، اعتمادالسلطنه)؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمد اسماعیل رضوانی، تهران، 1367ش؛ همو، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1379ش؛ همو، صدرالتواریخ، به کوشش محمد مشیری، تهران، 1357ش؛ همو، المآثر و الآثار (چهل سال تاریخ ایران)، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1363ش؛ همو، مرآة البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1368ش؛ اقبال آشتیانی، عباس، میرزا تقی خان امیرکبیر، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1363ش؛ امینالدولۀ غفاری، فرخ، مجموعۀ اسناد و مدارک، به کوشش کریم اصفهانیان، تهران، 1346ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1378ش؛ خان ملک ساسانی، احمد، سیاستگران دورۀ قاجار،تهران، انتشارات هدایت؛ خورموجی، محمد جعفر، تاریخ قاجار (حقایق الاخبارناصری)، به کوشش حسین خدیوجم، تهران 1363ش؛ ریاضی هروی، محمدیوسف، عین الوقایع، به کوشش محمد آصف فکرت، تهران1372ش؛ عباس میرزا قاجار (ملک آرا)، شرح حال، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1355ش؛گوبینو، ژ. آ.، سه سال درآسیا، ترجمۀ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، 1383ش؛ محبوبی اردکانی، حسین، تعلیقات بر المآثروالآثار (چهل سال تاریخ ایران) اعتمادالسلطنه، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1368ش، ج 2؛ نوایی، عبدالحسین، تعلیقات بر شرح حال (نک : هم ، عباسمیرزا قاجار)؛ نیز:
Amanat, A., Pivot of the Universe, London / New York, 1997.
فرهاد طاهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید