چنابی پنجابی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 23 مهر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224772/چنابی-پنجابی
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
19
چَنابیِ پَنْجابی، پزشک و شاعر پارسیگوی شبهقارۀ هند در سدۀ 12ق / 18م. نام او میتا / مسیتا و تخلصش چنابی، منسوب به رود چناب ــ یکی از 5 رود پنجاب ــ است (خواجه عبدالرشید، 112؛ محمدباقر، 109).پدر چنابی، حکیم درویش محمد ایمنآبادی، پزشکی حاذق، و ادیب و سرایندۀ مشهور روزگار شاهجهان (سل 1037- 1068ق / 1628- 1658م) بود که در پی درمان یکی از زنان دربار، از پادشاه دهی را به جایزه گرفت. این ده که در ناحیۀ گوجرا نواله واقع است، هنوز هم بهنام «درویش» شهرت دارد (همو، 109-110؛ هادی، 146؛ منزوی، 1 / 622).چنابی وطن خود را کیلاس / کلاس در بخش گوجرا نواله در پاکستان غربی ذکر کرده است (محمدباقر، 110-111؛ عقیل، 8). او نیز مانند پدرش بهطبابت مشغول بود و در این شغل بسیار شهرت داشت (محمدباقر، 111-112؛ هادی، همانجا). چنابی افزون بر اینکه پزشکی حاذق بود، شاعر و سرایندهای توانا نیز بهشمار میآمد (منزوی، نیز محمدباقر، همانجاها). اشعار وی شامل غزلیات و قصایدی است که در آنها بهباورهای خود نیز اشاره کرده است. او خود را مداح پیامبر (ص) و یارانش، و نیز از جمله مریدان عارف بزرگ خواجه فریدالدین شکرگنج (د 669 ق / 1271م) معرفی میکند (محمدباقر، 113-114). چنابی در سرودههای خود آشکارا از شاعران پیرو سبک صائب انتقاد کرده است (نک : همانجا).اثر مهم چنابی مثنوی عشقیۀ پنجاب یا هیر و ماهی است (احمد، 243؛ محمدباقر، 108)، این مثنوی صورت منظوم هیر و رانجها یکی از مهمترین داستانهای ملی پنجاب است که توسط گروهی از پارسیسرایان شبهقاره بارها در زمانهای مختلف از هندی به فارسی، بهنظم برگردانده شده است (عقیل، 7- 9؛ محمدباقر، 118، 120؛ خواجه عبدالرشید، همانجا).به عقیدۀ گروهی از تذکرهنویسان چنابی نخستین کسی است که این مثنـوی بـزمی را بـه نظم فـارسی بـرگردانده است (نک : محمدباقر، 118؛ خواجه عبدالرشید، همانجا). چنابی داستان عشقیۀ پنجـاب یـا هیر و مـاهی را در روزگار اورنگ زیب (سل 1068-1118ق / 1657-1706م) منظوم ساخت و دیباچهای کوتاه بر آن نوشت و منظومۀ خود را در 260 صفحه با خطی خوش کتابت کرد (محمدباقر، 108- 109، 114). این مثنوی حدود سال 1110ق / 1698م در ناحیۀ کوت کمالیه در بخش ساهیوان تکمیل شد (محمدباقر، 119؛ عقیل، 8؛ احمد، همانجا). اهمیت این مثنوی بزمی گذشته از ارزش شعری و هنری، در آن است که خواننده را با برخی از نواحی جغرافیایی ــ که بهمرور زمان تغییر نام دادهاند ــ و نیز با شماری از خاندانهای منقرض شده، آشنا میسازد و از چگونگی زندگی مردم این مناطق آگاهیهایی بهدست میدهد (محمدباقر، 118- 119).
احمد، ظهورالدین، «شاعری»، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، 1971م، ج 4؛ خواجه عبدالرشید، تذکرۀ شعرای پنجاب، لاهور، 1981م؛ عقیل، شفیع، «داستـان هیر و رانجها»، هلال، کـراچی، 1350ش، شم 12؛ محمدباقر، پنجابی قصے فارسی زبان میں، لاهور، 1957م؛ منزوی، خطی مشترک؛ نیز:
Hadi, N., Dictionary of Indo-Persian Literature, New Delhi, 1995.
پریسا سنجابی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید