چوپان اوغوللاری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 3 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224743/چوپان-اوغوللاری
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
19
چوپانْ اوغولْلاری، از خانوادههای حکومتگر (بَیْلیک) ترکمن (ح 624- 708ق / 1227- 1308م)، که روزگاری به عنوان تابع دولت سلاجقۀ روم و سپس مغولان بر بخشی از آناتولی شمال غربی به مرکزیت شهر قسطمونی فرمان راندند.
مهاجرت گستردۀ اقوام و قبایل ترکمن به آناتولی پس از پیروزی سلاجقه بر بیزانس در نبرد ملازگرد، آغاز گردید (برای تفصیل، نک : آقسرایی، 16-17؛ سومر و سویم، 2, 5, 8، نیز جم ؛ بازورث، «تاریخ ... »، 66-67). این تودۀ بزرگ مهاجران ترکمن بهتدریج در نقاط مختلف آناتولی از کرانههای دریای سیاه در شمال تا سواحل مدیترانه در جنوب سکنا گزیدند و سرانجام سراسر منطقه را تحت حاکمیت خود درآوردند (کوپریلی، 85؛ یوجل، 35). این قبایل و خاندانها با تشکیل امیرنشینهای نیمهمستقل و گاه مستقل، که چوپان اوغوللاری نیز یکی از آناناند، دگرگونی بسیاری در منطقه پدید آوردند. این خاندان که به تیرۀ «قایی» از اوغوزان منسوباند (توغان، I / 321؛ سومر، 141-142، جم ؛ یوجل، 33؛ بازورث، سلسلهها ... ، 444)، پس از ورود به آناتولی به دستگاه سلجوقیان پیوستند و در ناحیهای که مآخذ بیزانسی از آنجا به «پافلاگونیه» نام بردهاند، ساکن شدند (یوجل، همانجا). چوپانیان این ناحیه را به پاداش شرکت مستمر در جنگ با بیزانس، از سلاطین سلجوقی روم (آسیای صغیر) به اقطاع گرفتند (همانجا).نخستین کس از این خاندان که به حکومت و قدرت دست یافت، بنیانگذار سلسله، ملکالامرا حسامالدین امیر چوپان است (مختصر ... ، 49، 132؛ بازورث، همانجا؛ یوجل، 36). او که تبارش به امیر قراتکین از یاوران سلیمانشاه بن قُتُلْمُش میرسید (همانجا؛ «دائرةالمعارف ... »، VIII / 354)، خود از سرداران نامدار سلجوقیان روم بود و نزد آنان احترامی خاص داشت. وی در آغاز سلطنت علاءالدین کیقباد اول در 616 ق / 1219م، با هدایایی بسیار به قونیه ــ پایتخت سلجوقیان روم ــ رفت و خود را مطیع و تابع سلطان خواند و سلطان علاءالدین نیز حکومت قسطمونی را به او داد (همانجا؛ یوجل، 37). چندی بعد فرماندهی لشکرکشی به شبهجزیرۀ کریمه برای مقابله با مغولان در 622 ق / 1225م، به او سپرده شد. حسامالدین نه تنها مغولان را که شهر سُغداق ــ مرکز مهم بازرگانی ــ را تصرف کرده بودند، شکست داد و از آنجا راند، بلکه امیـران روس را نیز بـه اطاعت درآورد (برای تفصیل، نک : مختصر، 127- 128؛ یوجل، 38-39 ؛ «دائرةالمعارف»، همانجا). از جزئیات زندگانی وی بیش از این آگاهی نداریم.دومین فرد از این خاندان الپ یوروک، پسر حسامالدین است که به جانشینی پدر، امارت و رهبری را برعهده گرفت. نام این شخص را مآخذ با اختلاف به صورتهای الب یورک (آقسرایی، 171)، الپ یورک (مختصر، 336) و الپ یوروک بن چوپان (بازورث، 444) درج کردهاند.با توجه به اینکه پس از شکست سلجوقیان از مغولان در جنگ کوسه داغ (آقسرایی، 45؛ مختصر، 236 بب )، آناتولی به تصرف مغولان درآمد، این خاندان نیز حاکمیت آنان را پذیرفتند و با عنوان دستنشانده، با اقتداری محدود به حاکمیت سیاسی خود ادامه دادند (یوجل، 40-42). بدینصورت، الپیوروک توانست از فروپاشی حکومت خاندان خود جلوگیری کند، ولی امور امیرنشین، تحت نظارت معینالدین پروانه (نک : ه د، 13 / 607-610) نمایندۀ مغول، قرارگرفت (یوجل، 42).پس از درگذشت الپیوروک، پسرش مظفرالدین یولق (یاولاق) ارسلان، به امیری خاندان رسید (679-690 ق / 1280- 1291م). دوران فرمانروایی 11 سالۀ او مقارن دگرگونیهایی در قلمرو مغولان است که با مرگ اباقا جانشینی احمد تکودار و آنگاه ارغونخان آغاز شده بود. مظفرالدین با بهرهگیری از این آشفتگیها که سرتاسر آناتولی را نیز فراگرفته بود، مانند سایر امیرنشینها درصدد استقلال برآمد، لیکن توفیق چندانی نیافت (یوجل، 46 ؛ «دائرةالمعارف»، VIII / 354). او هم نزد سلجوقیان از اعتبار و اهمیت برخوردار بود (آق داغ، I / 112-113) و هم با مغولان روابط دوستانه داشت (مختصر، 337). در مبارزۀ سلجوقیان برای رهایی از تسلط مغولان، مظفرالدین برای کسب استقلال، از رکنالدین قلیچ ارسلان جانبداری کرد. چون قلیچ ارسلان در جنگ به قتل رسید، مظفرالدین از دستیابی مغول به قسطمونی ممانعت کرد (یوجل، 47-48).پس از قتل مظفرالدین، پسرش محمود ملقب به ناصرالدین به حکومت نشست (همو، 48 ؛ بازورث، همانجا). ناصرالدین توانست خاندان خود را از سلطۀ سلجوقیان و مغولان رها سازد. او با حملات مکرر به قلمرو بیزانس، مناطق بسیاری را گشود و بخش غربی رودخانۀ ساکاریا را ضمیمۀ قلمرو خود ساخت. سرانجام این امیرنشین به قلمرو بنی جاندار یا اسفندیار اوغلی یا جاندار اوغوللاری (ه د، 8 / 337-340) پیوست و بدینسان حاکمیت این خاندان سرآمد.در دوران فرمانروایی تقریباً یکصدسالۀ چوپانیان بر آناتولی شمال غربی، فعالیتهای فرهنگی چندی انجام گرفت، چنانکه این دوره را یکی از درخشانترین ادوار تاریخ فرهنگی این ناحیه به شمار آوردهاند. علاقۀ بسیار امیران این خاندان به علوم و فنون، دانشمندان و هنرمندان را از اطراف و اکناف در دربار آنان گرد آورد. در روزگار مظفرالدین یولق، قطبالدین شیرازی، فیلسوف و ریاضیدان و طبیب نامدار به قسطمونی آمد و کتاب اختیارات مظفری در دانش هیئت را به نام او تألیف کرد (یوجل، 50). همچنین محمد بن محمود کتاب فسطاط العدالة فی قواعد السلطنة را به زبان فارسی، و حسن بن عبدالمؤمن خویی کتاب نزهةالکتّاب را به نام مظفرالدین، و قواعدالرسائل را به نام امیرمحمود، آخرین فرمانروای خاندان، تألیف کرد (همو، 50-51).
آقسرایی، محمود، تاریخ سلاجقه (مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار)، به کوشش عثمان توران، آنکارا، 1943م؛ بازورث، ک. ا.، «تاریخ سیاسی و دودمانی ایران»، تاریخ ایران کیمبریج، ترجمۀ حسن انوشه، تهران، 1366ش، ج 5؛ همو، سلسلههای اسلامی جدید، ترجمۀ فریدون بدرهای، تهران، 1381ش؛ مختصر سلجوقنامۀ ابنبیبی، به کوشش هوتسما، لیدن، 1902م؛ نیز:
Akdağ, M., Türkiye’nin iktisadî ve içtimaî tarihi, Istanbul, 1977; Köprülü, M. F., Osmanlı imperatorluğunun kuruluṣu, Istanbul, 1972; Sümer, F., Oğuzlar , Ankara, 1972; id and A. Sevim, İslâm kaynaklarına göre , Malazgirt savaṣı, Ankara, 1971; Togan, A. Z. V., Umumi Türk tarihine giriṣ, Istanbul, 1970; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1993; Yücel, Y., xııı-xv. Yüzyıllar kuzey-batı Anadolu tarihi, Çoban-Oğulları , Candar-Oğulları beylikleri, Ankara, 1980.
علیاکبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید