چغری بیک
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 26 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224731/چغریبیک
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
19
چَغْری بِیْک، نوادۀ سلجوق و برادر بزرگتر طغرلبیک، مؤسس دولت سلجوقی. وی ظاهراً در فاصلۀ سالهای 380-385ق / 990-995م متولد شده است. نامش داوود و لقبش چغری (در ترکی: نام پرندهای شکاری از نژاد شاهین) بود («دائرةالمعارف ... »، VIII / 183؛ نیز نک : کاشغری، 1 / 352؛ بورسلان، 5-6).دربارۀ زندگی او پیش از بهقدرت رسیدن سلجوقیان اطلاعاتی در دست نیست؛ چون پدرش میکائیل در جنگ با ترکهای غیرمسلمان کشته شد و جدش، سلجوق سرپرستی چغری و برادرش طغرل را برعهده گرفت.پس از فوت سلجوق (ح 399ق / 1009م در جَند)، و سروری یـافتـن پســرش ارسـلان یبـغـو (قفـساوغـلـو، 118؛ نیز نک : «دائرةالمعارف»، همانجا)، چغریبیک نیز که گویا در این زمان 14-15 سال داشت، همراه با طغرل، به عنوان «بک» (بیک) ادارۀ امور طوایف وابسته به پدر و جدش را بهدست گرفت (قفساوغلو، 119-120).اندکی بعد بقایای سلاجقه از جند به ماوراءالنهر کوچیدند و از این تاریخ چغری و طغرل بهتدریج وارد حوادث سیاسی شدند. رفتار ایلک خان نصر، حکمران قراخانی ماوراءالنهر با چغری و طغرل چندان دوستانه نبود؛ از اینرو، امرای جوان همراه با افراد وابستۀ خود به شرق، یعنی سرزمین بغراخان که بر تلاس و اطراف آن حکمرانی داشت، کوچ کردند، اما اندک زمانی بعد بهدنبال رفتار دشمنانۀ بغراخان ناچار به ماوراءالنهر بازگشتند (ابن اثیر، 8 / 117؛ میرخواند، 4 / 238- 239).پس از مرگ ایلک خان (403ق / 1012م)، چغری و طغرل به جنگ با علی تکین، حاکم بخارا برخاستند، اما راه بهجایی نبردند و روی به غرب نهادند («دائرةالمعارف»، همانجا). چغری حدود 5 سال (407-412ق / 1016-1021م) به تاختوتاز در آناتولی (روم) پرداخت (همان، VIII / 183-184) و از این لشکرکشیها با غنایم و اطلاعات بسیار بازگشت (میرخواند، 4 / 240). در این ایام نفوذ ارسلان یبغو که با علیتکین متحد شده بود، روی به افزایش نهاد («دائرةالمعارف»، همانجا).در 416ق / 1025م یوسف قدرخان، حکمران قراخانی که از توسعۀ این اتحاد و گسترش نفوذ و اقتدار آن دو بیمناک بود، و محمود غزنوی که از استیلای سلجوقیان بر ماوراءالنهر و خراسان بیم داشت، ملاقات کردند. اندکی بعد ارسلانیبغو توسط محمود غزنوی دستگیر و زندانی شد و تا مرگ (421ق) در بند ماند (راوندی، 87-91؛ میرخواند، 4 / 242، 255-256). چغری و طغرل که در این دوره به ماوراءالنهر آمده، و دست به فعالیت زده بودند، بر اثر فشار علی تکین، به خوارزم نزد آلتونتاش رفتند (ابن اثیر، 8 / 238).پس از مرگ آلتونتاش و جانشینی پسرش هارون (425ق / 1034م)، سلجوقیان مورد هجوم ناگهانی ابوالفوارس شاهملک، حاکم جَند و پسر علیخان، یبغویِ «ینی کنت»، از طایفۀ ترکمنهای برانی که دشمن سلجوقیان بودند، قرار گرفتند. در 426ق علیتکین، حکمران بخارا، متفق دیگر سلجوقیان نیز درگذشت و پسران او به دشمنی با ترکمانان برخاستند. بنابراین، طغرل و چغری پس از بررسی اوضاع، با عبور از رود جیحون وارد خراسان شدند که در قلمرو غزنویان بود. دولت غزنوی به مقابله برخاست و لشکر به جنگ تازهواردان فرستاد، اما در پیکاری که در 19 شعبان 426ق / 29 ژوئن 1035م، نزدیک نسا میان آنان و سلجوقیان درگرفت، مغلوب شدند (نک : بیهقی، ابوالفضل، 630 بب ؛ حسینی، 4-5).پس از این پیروزی، چغری بیک، طغرل بیک و موسى یبغو، در 19 شوال 426ق / 27 اوت 1035م، 3 سفیر جداگانه برای مذاکره به دربار غزنوی فرستادند (بیهقی، ابوالفضل، 641). از همینجا پیدا ست که در این زمان چغری و طغرل از نظر مقام در ردیف موسى یبغو قرار داشتند. رهبران سلجوقی پس از مذاکرات طولانی، سرزمینهایی را که غزنویان به آنان واگذار کرده بودند، میان خود تقسیم کردند و چغریبیک دهستان را گرفت. مسعود غزنوی با ارسال منشوری، این تقسیم اراضی را رسماً تأیید کرد (همانجا؛ ابـن اثـیـر، 8 / 239؛ نیـز نک : «دائـرةالمعـارف»، VIII / 183-184). با اینهمه، به سبب تاختوتاز سلجوقیان، سلطان مسعود در ربیعالآخر 427 / فوریۀ 1036 ناگزیر از اعزام لشکری برای سرکوب آنها شد. اما در جنگی که نزدیک سرخس روی داد (5 شعبان 429) غزنویان بار دیگر شکست خوردند و بخش اعظم خراسان به اطاعت سلجوقیان درآمد. چغری بیک مرو، موسى یبغو سرخس، و طغرلبیک نیز نیشابور، مرکز خراسان را مقر خود گردانیدند و خطبه به نام خود کردند (بیهقی، ابوالفضل، 732؛ راوندی، 97 بب ؛ بنداری، 8- 9).سلطان مسعود برای راندن سلجوقیان، در محرم 430 / اکتبر 1038 با لشکری بزرگ رهسپار خراسان شد. مسعود قصد داشت نخست چغریبیک را که در طالقان و فاریاب به تاختوتاز برخاسته بود و دروازههای بلخ را تهدید میکرد، سرکوب کند. چغریبیک که در این زمان در شبورغان بود، برای جنگ با غزنویان به علیاباد رفت. مسعود نیروهای تحت فرماندهی چغریبیک را در 9 رجب 430ق / 6 آوریل 1039م در علیاباد درهم شکست، ولی آنها را تعقیب نکرد (بیهقی، ابوالفضل، 752-754). چغریبیک در اول رمضان 430ق / 27 مۀ 1039م رهسپار سرخس شد تا در انجمن رهبران سلجوقی شرکت کند. سرانجام نظر چغریبیک دایر بر جنگ با غزنویان پذیرفته شد، اما در جنگی که در 2 شوال 430ق / 27 ژوئن 1039م در نزدیکیهای تلخاب (طلخاب) روی داد، باز شکست خوردند.چندی بعد کرّ و فرّ ترکمانان، غزنویان را به پیکاری دیگر وا داشت. این جنگ که نزدیک حصار دندانقان در 6 رمضان 431ق / 21 مۀ 1040م روی داد و چغریبیک در آن دلیریها کرد، به شکست غزنویان انجامید. سرزمینهای فتحشده و نیز سرزمینهایی که قرار بود در آینده فتح شود، میان سران خاندان تقسیم گردید و به موجب آن شهرهای سرخس و بلخ و سرزمینهای میان غزنه و جیحون به چغریبیک داده شد و مرو مرکز قلمرو او شد (حسینی، 6- 8؛ ابن اثیر، 8 / 240؛ نیز «دائرةالمعارف»، VIII / 184). در سالهایی که طغرل به فتح شهرهای غربی مشغول بود، قلمرو شرقی سلجوقیان در حاکمیت چغریبیک قرار داشت. گفتنی است که چغری بهرغم آنکه بزرگتر از طغرل بود، ریاست عالیۀ او را به رسمیت شناخت (همانجا).در 434ق چغریبیک همراه طغرل به خوارزم لشکر کشید (بیهقی، ابوالفضل، 943-944؛ میرخواند، 4 / 259-260). قوای شاهملک را شکست، و اورگنج (جرجانیه)، مرکز خوارزم را محاصره کرد؛ شاهملک دستگیر و نزد چغریبیک فرستاده شد، و اندک زمانی بعد در زندان درگذشت (بیهقی، ابوالفضل، 944؛ ابن اثیر، 8 / 255).چغریبیک از 435ق / 1044م ناگزیر به جنگ با قراخانیان در شرق، و غزنویان در جنوب شد. این جنگها که تا 451ق / 1059م دوام یافت، سبب آوازۀ نظامی الب ارسلان، پسر چغریبیک گردید (نک : سوردل، 198-199). چغریبیک نیز ترمذ و اطراف آن را به الب ارسلان داد (حسینی، 27). چندی بعد خودْ ارسلانخان، حکمران قراخانی را که به قلمرو الب ارسلان حمله کرده بود، درهم شکست. در جنوب نیز پس از مدتها جنگ با غزنویان، در 451ق با ابراهیم بن مسعود غزنوی قرارداد صلحی منعقد کرد که به موجب آن، کوههای هندوکش به عنوان مرز دو دولت پذیرفته شد و آتش جنگ خاموش گردید (ابن اثیر، 8 / 349؛ منهاج، 1 / 251-252؛ بارتولد، 1 / 656- 659؛ EI2, VIII / 938-939).چغریبیک در 22 ربیعالآخر 448ق / 9 ژوئیۀ 1056م، بر سیستان استیلا یافت. موسىیبغو که آن ولایت را در اختیار داشت، شکایت نزد سلطان طغرلبیک برد. طغرل به این سبب چغریبیک را بهشدت ملامت کرد و ولایت سیستان را به موسى باز گرداند ( تاریخ ... ، 380-382).بهنظر میرسد که مجادلات میان شاخۀ سلجوقی موسى یبغو و شاخۀ چغریبیک، بعدها نیز ادامه یافته است، زیرا از سکهای که در 450ق / 1058م، به نام چغریبیک و پسرش الب ارسلان در هرات ضرب شده، پیدا ست که قلمرو چغریبیک به ضرر موسى گسترش یافته بود (EI2, VIII / 939-940؛ «دائرةالمعارف»، VIII / 185).بهرغم کمبود اطلاعات دربارۀ قلمرو چغریبیک، از اندک شواهد و مدارک موجود میتوان دریافت که وی پس از جنگ دندانقان در شرق خراسان حکومتی نیمهمستقل بهوجود آورده بود (نک : حسینی، 7- 8 ؛ بورسلان، 2-7؛ دربارۀ عنوان ملکالملوک، نیز نک : بیهقی، علی، 71-72). او نهتنها خطبه، بلکه سکه به نام خود میزد؛ بر روی این سکهها، نام وی بهصورت «چغری بیک» و «چغری بیک داد» آمده، و تمغاهای «تیر وکمان» بر آنها حک شده است. این نکته که هیچیک از القاب و عناوین چغری بیک، و نام طغرل به عنوان سلطان بر این سکهها دیده نمیشود، محل تأمل است (دربارۀ برخی سکههای او، نک : ترابی، 466، 479 بب ؛ نیز اوزگودنلی).دربارۀ موقعیت سیاسی چغری بیک در دوران حکومت سلجوقی، میتوان گفت سکههایی که توسط قرا ارسلان قاوردبیک، حاکم کرمان و پسر چغری بیک ضرب شده نیز اهمیت بسیار دارد؛ چه، نشان میدهد که گذشته از بخش شرقی خراسان، کرمان نیز در حاکمیت عالیۀ چغری بیک بوده است. الب ارسلان نیز به دوران ولایتعهدی، در سکههایی که در ایام حیات پدرش چغری ضرب کرده، نام او را نیز آورده است (نک : سوردل، 209-215؛ بورسلان، نیز «دائرةالمعارف»، همانجاها).اطلاعات دربارۀ واپسین سالهای زندگی چغریبیک بسیار اندک است. بهنظر میرسد که در 70 سالگی یعنی در 451ق در بلخ یا سرخس درگذشته است (ابن اثیر، نیز «دائرةالمعارف»، همانجاها). بعدها جنازۀ او توسط پسرش الب ارسلان در آرامگاهی که در مرو ساخته شده بود، دفن شد (همانجا).چغریبیک 6 پسر به نامهای الب ارسلان، سلیمان، قرا ارسلان قاورد، آلپ سنقربیک یاقوتی، قلیچ ارسلان الیاس، و ارسلان ارگون (ارغون)، و 4 دختر که فقط نام دو تن از آنان را میدانیم (ارسلان خاتون خدیجه و صفیه خاتون) داشت. طغرلبیک که فرزند نداشت، سلیمان پسر چغری بیک را به ولیعهدی تعیین کرد (همانجا؛ نیز نک : حمدالله، 430). اما بعداً الب ارسلان که در زمان حیات پدرش چغریبیک ادارۀ خراسان را بهدست گرفته بود، برادرش سلیمان و عمش قتلمش را از میان برداشت (455ق / 1063م) و به فرمانروایی دست یافت (ابن اثیر، همانجا). قرا ارسلان قاوردبیک نیز در کرمان شاخۀ سلجوقیان کرمان را بنا نهاد (نک : ه د، آل قاورد).
ابن اثیر، الکامل، به کوشش ابوالفدا عبدالله قاضی، بیروت، 1415ق / 1995م؛ بارتولد، و. و.، ترکستاننامه، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1366ش؛ بنداری، فتح، زبـدة النصرة، قـاهره، 1974م؛ بیهقی، ابـوالفضل، تـاریخ، بـه کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، 1356ش؛ بیهقی، علی، تاریخ بیهق، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، 1361ش؛ تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، 1314ش؛ ترابی طباطبایی، جمال و منصوره وثیق، سکههای اسلامی ایران (حملۀ عرب تا حملۀ مغول)، تهران، 1372ش؛ حسینی، علی، اخبارالدولة السلجوقیة، به کوشش محمد اقبال، بیروت، 1404ق / 1984م؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1339ش؛ راوندی، محمد، راحةالصدور، به کوشش محمد اقبال، تهران، 1333ش؛ کاشغری، محمود، دیوان لغات ترک، استانبول، 1333ق؛ منهاج سراج، عثمان، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1363ش؛ میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، 1339ش؛ نیز:
Burslan, K., Irak ve Horasan Selçukluları tarihi, Ankara, 1999; EI2; Kafesoğlu, İ., «Selçuk’un oğulları ve torunları», Türkiyat Mecmuası, Istanbul, 1958, vol. XIII; Sourdel, D., «Un Trésor de dinars Ğaznawides et Salğūqides découvert en Afghanistan», Bulletin d’études orientales, Damascus, 1964, vol. XVIII; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1993.
عثمان غازی اوزگودنلی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید