جیحون آبادی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 3 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224663/جیحون-آبادی
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
19
جِیْحونْ آبادی، نـعـمت الله (1288- 1338ق / 1871-1920م)، از بزرگان و اندیشمندان اهل حق در ایران.او فرزند میرزا بهرام مُکری بود و در روستای جیحون آباد، از بخش دینور استان کرمانشاهان به دنیا آمد. بنا بر برخی روایتها، وی نخست در کرمانشاه ساکن بود و پس از گذراندن تحصیلات اولیه، در ابتدای جوانی به جیحون آباد بازگشت. بنا بر روایتهای دیگر، وی از همان ابتدا در جیحون آباد میزیست و در همانجا نیز به فراگیری و تحصیل علوم دینی و سیر و سلوک باطنی مشغول گردید. در هر حال او روزگار جوانی خود را در همان روستا، در گوشۀ عزلت و انزوا گذراند و افزون بر سیر و سلوک عرفانی، به مدون ساختن اندیشهها و آیینهای اهل حق و تألیف آثار ارزشمندی در این زمینه پرداخت. وی در اواخر عمر خود برای زیارت عتبات عالیات از زادگاه خود خارج شد و به عراق رفت. این سفر برای او مجال و فرصت ارائه و تبلیغ مرام خـود ــ اهـل حـق ــ را در میـان کـردان کـاکـهیی فراهم آورد. سرانجام، وی در زادگاه خود درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد (صفیزاده، دانشنامه ... ، 380-381؛ مکری، 8- 9؛ چهاردهی، 239، 279).جیحونآبادی بر این باور بود که برخلاف گذشته، که در آن اهل حق اعتقادات خود را پنهان نگاه میداشتند، هماینک زمان ابراز حقیقت فرا رسیده است. شاید به سبب همین باور بود که وی شروع به نگارش اصول و مبانی اعتقادی و فکری اهل حق کرد و در نتیجۀ آثار او، باورها و آیینهای اهل حق در چهارچوب منسجمی تدوین شد و از گزند زوال در امان ماند. افزون بر این، آثار او تحقیق عالمانه دربارۀ معتقدات اهل حق و نیز فرقههای گوناگون آن را ممکن ساخت و موجب شد تا شاخههای اهل حق در ایران، عراق و ترکیه بهتر شناخته شوند و وجوه تمایز و اختلاف، و نیز مشترکات آنها آشکار گردد. همچنین در پرتو آثار جیحونآبادی، میتوان به غنای فرهنگی ـ اساطیری فرقههای اهل حق پی برد و گسترۀ وسیعی از اسطورهها و افسانهها، فرهنگ عامه و باورهای دینی ـ اساطیری ایران پیش از اسلام را در کنار افکار فرقههای غالی پس از اسلام ــ کـه مبتنی بر اندیشۀ حلول و تجلیات الوهیت در افراد یا خاندانهای هفتگانه یـا دوازدهگانه است ــ شناسایی نمود (حسینی، 2 / 674-675؛ افندی، 214؛ EI2, I / 261-262).جیحونآبادی در نظر مریدانش یکی از اولیای الٰهی بود و به همین سبب، به او کراماتی نسبت میدادند و او را از «دیدهداران» اهل حق، و همطراز شیخ امیر و آقاسید براکۀ گوران (مق 1280ق) میدانستند (مکری، 9؛ صفیزاده، مشاهیر ... ، 160).جیحونآبادی خود را اهل حقیقت و سرسپردۀ خاندان شاه حیاس معرفی میکرد و بر آن بود که چنان که حضرت مهدی (ع) در پی 11 امام معصوم، صاحب العصر و الزمان است و با ظهور او دوران امامت آن 11 امام معصوم به سر میآید، دوران ریاست 11 خاندان اهل حق نیز با آمدن شاه حیاس به پایان میرسد و زمـان ریاست طایفۀ نورعلی الٰهی آغاز میشود (نک : بیت 934‘10 بب ؛ خلیفه، 43؛ چهاردهی، 279).از آنجا که تا پیش از جیحونآبادی جماعت اهل حق هیچ سند مکتوبی راجع به دستورات دینی و آیینی خود نداشتند، مطالب ضد و نقیض بسیاری دربارۀ باورها و آیینهای آنان و فرقههای مختلفشان انتشار یافته بود. از این رو، وی برای حفظ و انتشار آنچه از سنت شفاهی اهل حق سینه به سینه نقل شده بود، دست به نگارش آثاری زد که مهمترین آنها شاهنامۀ حقیقت است (الٰهی، 40). این اثر نقش مهمی در شناساندن اسرار مذهبی و باورهای اهل حق ایفا نمود. با آنکه بخش بزرگی از مطالب این کتاب مورد قبول و تأیید همۀ خاندانهای یازدهگانه، و خاندان شاه حیاسی، به عنوان دوازدهمین خانواده از خانوادههای اهل حق است و جیحون آبادی این اثر را برای عموم اهل حق نوشته است، اما این کتاب در نظر خاندان شاه حیاسی جایگاه ویژهای دارد (مکری، 10). خود حاج نعمتالله جیحون آبادی را نیز باید از رهبران و مؤسسان فرقۀ شاه حیاسی اهل حق به شمار آورد (صفیزاده، نوشتهها ... ، 72).
یا احقاق الحق، که تاریخ منظوم بزرگان اهل حق است و جیحونآبادی در آن از خود با تخلص مجرم و حاجی وهاب یاد میکند. شاهنامۀ حقیقت منظومهای تعلیمی مشتمل بر 117‘11 بیت و به زبان فارسی و در قالب مثنوی است که در یک مقدمه و 4 دفتر به نامهای فردوس، رضوان، خلد، و جنان، و یک مؤخره با عنوان نعیم تنظیم شده است. او در این اثر خلاصهای از باورها، آیینها و مناسک اهل حق را آورده است؛ از اینرو، این کتاب گنجینهای سرشار از اطلاعات گوناگون، و مفصلترین تاریخ منظوم و مکتوب اهل حق شمرده میشود (جیحونآبادی، مقدمه؛ مکری، 8؛ ایرانیکا، I / 636). وی در این اثر ادعا میکند که آن را به اراده و امر غیبی نوشته و شاهنامۀ حقیقت نامیده است (بیت 478). او همچنین بیان میکند که در عالم مراقبه و حال بیخبری و مستی روحانی، از جانب حق ملقب به حاج وهاب گردیده است (بیت 205‘8).
که بر خلاف شاهنامۀ حقیقت، منثور است و به باورها و آیینهای اهل حق میپردازد؛ هر چند مطالب آن با آنچه آتش بیگی نقل کرده، تفاوتهایی دارد (EI2, I / 261). فرقان الاخبار نیز مشتمل بر 4 بخش است: الف ـ اصول بنیادین حقیقت مستقر در ازل الآزال که در جامۀ خداوندگار متجلی شد؛ این حقیقت تا هنگامی که سلطان اسحاق / سحاک ظهور کرد، پوشیده و مخفی بود. ب ـ بیان تجلیات الوهیت در طی اعصار و قرون. ج ـ احـوال و تجـارب شخصی نعمتالله جیحونآبـادی، و اینکه خداوند در جریان سیر و سلوک به او رسالت و فرمانهایی داده است تا خاندانهای اهل حق را متحد کند و به بخشایش گناهان و شفـاعت و وساطت امـام عصـر بشـارت دهـد. د ـ وصف کامل و جامع مناسک و آداب و رسوم، و اوامر و نواهی اهل حق (EI2, I / 261-262). نورعلی الٰهی، فرزند جیحون آبادی بر این کتاب مقدمهای نوشته که به کشف الحقایق معروف است.جیحونآبادی افزون بر این دو اثر، سرودههایی نغز به گویش گورانی نیز دارد (صفیزاده، بزرگان ... ، 160). همچنین آثار دیگری چون کوچ کردی، گلشن راد و اصولات نیز به او منسوب است (افشار، 66).
افشار، جمیل، برهان الحقیقة، تهران، 1356ش؛ افندی بایزیدی، محمود، آداب و رسوم کردان، تهران، 1369ش؛ الٰهی، نورعلی، مقدمه بر شاهنامۀ حقیقت (نک : هم ، جیحونآبادی)؛ جیحونآبادی، نعمتالله، شاهنامۀ حقیقت، به کوشش محمد مکری، تهران، 1345ش؛ چهاردهی، نورالدین، اسرار فرق خاکسار، تهران، 1369ش؛ حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، تهران، 1379ش؛ خلیفۀ مازندرانی، سلوک در تاریکی، تهران، 1378ش؛ صفیزاده، صدیق، بزرگان یارسان، تهران، 1361ش؛ همو، دانشنامۀ نامآوران یارسان، تهران، 1376ش؛ همو، مشاهیر اهل حق، تهران، 1360ش؛ همو، نوشتههای پراکنده دربارۀ یارسان، اهل حق، تهران، 1361ش؛ مکری، محمد، مقدمه برشاهنامۀ حقیقت (نک : هم ، جیحونآبادی)؛ نیز:
EI2; Iranica.
مهدی لکزایی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید