تیمور ملک
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 4 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224552/تیمور-ملک
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
16
تِیْمورْ مَلِک، والی خجند مقارن حملۀ چنگیز به قلمرو دولت خوارزمشاهیان. وی در برابر نیروی مغول ایستادگی شگفتانگیزی نشان داد و به همین سبب نام و یادش در تاریخ ماند؛ اگرچه برخی از محققان این مقاومت را حرکتی فردی و کاری بیفایده ارزیابی کردهاند (نک : بارتولد، 2/ 871). چنگیز پس از تسخیر شهر اترار، نیروهای خود را به چند دسته تقسیم کرد و هریک را به سویی فرستاد. دستهای از این جنگجویان پس از تصرف فناکت (بناکت) روی به خجند نهادند (رشیدالدین، 1/ 492؛ جوینی، 1/ 70-71). خجند و بناکت، هر دو بر کنارۀ رود سیحوناند (حمدالله، 217) که با پیچشی در ناحیۀ خجند، از جنوب به شمال غربی جریان دارد. تیمور ملک، امیر خجند تصمیم به پایداری گرفت. معلوم نیست انگیزۀ او در این کار چه بوده، ولی ممکن است به رسیدن کمک از سوی سلطان محمد خوارزمشاه نیز امیدواری داشته است. به هر روی او که نمیتوانست شهر را در برابر سپاه پرشمار مغول حفظ کند، به جایی که رود کوچک دیگری از جنوب به سیحون میپیوست و آب در آنجا به دو شاخه شده، و جزیرهای ایجاد کرده بود، رفت و حصاری برآورد و با مغول به مقابلهای سخت دست زد (قس: میرخواند، 5/ 90، که آن را رود خجند دانسته، ولی احتمالاً به همان رود فرعی نظر داشته است؛ نیز رشیدالدین، 1/ 493؛ جوینی، 1/ 71، که هر دو به جای سیحون، به اشتباه جیحون آوردهاند). تیمورملک از آنجا به دفع حملات سردار مغول، الغ (الاق) نویان برخاست و کار را بر آنان دشوار کرد. از سپاهیان مغول دستههای بسیاری، نزدیک به 20 هزار تن مغـول، همـراه با 50 هـزار اسیر جوانِ شهـرهای گشـوده شـده ــ حشریـان ــ در محل گرد آمدند. مغولها اسیران را به دستههای منظم تقسیم کردند و به آوردن سنگ از کوهی در 18 کیلومتری آنجا برای ریختن در آب به کار وا داشتند. تیمورملک که بیش از هزار مرد جنگی در اختیار نداشت و با این توان اندک در برابر آن سپاه پایداری نمیتوانست، چارهای اندیشید و 12 زورق سرپوشیدۀ مخصوص و اندود شده به مواد ضد آتش ساخت و هر روز آنها را به دو سوی کرانه روان میکرد و از روزنهها تیر بر سر مغولان میبارید و سنگهای ریخته را بر آب میداد و شبها شبیخون میزد. با اینهمه، چون با افزایش جنگجویان مغول و ابزارهای جنگی آنان (جوینی، همانجا)، کار بر تیمورملک سخت شد، بنه و مایحتاج خود را بر 70 کشتی که از پیش آماده کرده بود، بار کرد و شبانه از طریق سیحون در جهت جریان آب به سوی شمال حرکت کرد. مغولان در کرانههای رود به تعقیب او برخاستند و جنگ با این روش همچنان ادامه داشت. تیمورملک در شهر بناکت که قبلاً به تصرف مغولان درآمده بود، با ضربتیْ زنجیرِ آهنینِ میان آب را برید و به راه خود ادامه داد (وامبری، 148-149). در حوالی شهر جَند و بارجنلیغ (ینگی) کنت، جوجی پسر چنگیز و الوش ایدی سردار مغول، با قایقها پلی بر روی آب بستند و در هر دو سوی موضع گرفتند. تیمورملک به ناچار از سوی چپ رود بیرون زد و همچنان با جنگ و گریز پیشروی میکرد تا همۀ بار و بنه و مردان خود را از دست داد و به تنهایی روی به خوارزم نهاد. در آنجا نیرویی فراهم آورد و به ینگی کنت حمله آورد و شحنۀ مغول را کشت. با اینهمه، به خوارزم بازگشت، اما مصلحت ندید در آن ولایت بماند و از راه شهرستانه به سلطان محمد خوارزمشاه که در حال حرکت به سوی جنوب بود، پیوست (رشیدالدین،1/ 494؛ جوینی، 1/ 72-73). تیمورملک ظاهراً تا زمان مرگ سلطان محمد با او بود و گویا زمانی نیز به سلطان جلالالدین خوارزمشاه رسیده، و با او به نسا رفته بود و گروه کوچکی از مغول را تار و مار کرده بودند (اقبال، 1/ 49؛ بارتولد، همانجا). به هر حال، پس از آنکه شیرازۀ امور کشور گسیخت و مغولان در سراسر خراسان و دیگر ایالات پراکنده شدند، تیمورملک به جامۀ صوفیه درآمد و به شام گریخت و جان خود را نجات داد. وی سالها بعد که کشور به کلی زیر حکم مغولان قرارگرفته بود، بهطور ناشناس به فرغانه بازگشت و ظاهراً در قبرستان قصبهای ــ شهری ــ به نام ارس به طور پنهانی مقام گرفت (جوینی، 1/ 73). در این روزگار که دیگر اوضاع آرام شده بود، گاهگاهی به طور ناشناس به خجند میرفت و از اوضاع خبر میگرفت. حکام مغول نیز ظاهراً به خاندان او که در خجند شهرت و پایهای داشتند، محبت نشان دادند و پسرش که در هنگام فـرار پـدر شیـرخـواره بـود، از بـاتـو خـان یـرلیـغ ــ فرمان مخصوص خانی ــ گرفت و گویا سمتی هم یافته بود (میرخواند، 5/ 92). تیمورملک در خجند خاماندیشی کرد و خود را به کمک غلامی که از پیش در خدمت خاندان او بود، به فرزند و مردم شناساند. بازگشت او در ولایت شهرت یافت و کسانی که در این سالها بر ودایع و داراییهای او دست برده بودند، ناخشنودی کردند و او را منکر شدند. شگفت آنکه تیمورملک خود نزد مغولان رفت تا احقاق حق کند. در راه رسیدن به اردوی قاآن، قدقان اوغول شاهزادۀ مغول او را دستگیر کرد و به اتهام مقابله با مغولان به بازجویی کشید. تیمورملک که گویی گذشت زمانه را درک نکرده بود و یا شاید به انگیزهای دیگر، پاسخهای دلیرانه داد. شاهزاده خشمگین شد و او را کشت (رشیدالدین، 1/ 495-496؛ جوینی، 1/ 73-74). تاجیکان تیمورملک را به خود منتسب میدانند و بهویژه در ادبیات میهنی خویش از دلاوریهای او داستانها ساختهاند (نک : «دائرةالمعارف...»، VII/ 341). این داستانها، از جمله نوشتههای شورانگیز صدرالدین عینی (نک : اکبریان، 147-148)، هرچند بیشتر در دورۀ جنگ جهانی دوم، برای ایجاد روح مقاومت به اقوام زیر حکومت شوروی در برابر آلمان نازی به کار رفته، اما در عین حال در بنای هویت ملی این قوم نیز مؤثر واقع شده است.
اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران، از حملۀ چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، تهران، 1347ش؛ اکبریان، مهراب، «بازتاب جنگ جهانی دوم در ادبیات تاجیک»، سیمرغ، تهران، 1373ش، س 1، شم 2؛ بارتولد، و. و.، ترکستاننامه، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1352ش؛ جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1329ق/ 1911م؛ حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، به کوشش لسترنج، تهران، 1362ش؛ رشیدالدین فضلالله، جامعالتواریخ، به کوشش محمد روشن و مصطفى موسوی، تهران، 1373ش؛ میرخواند، محمد، روضةالصفا، تهران، 1339ش؛ وامبری، آرمینیوس، تاریخ بخارا، ترجمۀ محمد روحانی، تهران، 1380ش؛ نیز:
Entsiklopediyai sovetii Tochik, Dushanbe, 1987. منوچهر پزشک
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید