تنسیق صفات
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 4 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224423/تنسیق-صفات
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
16
تَنْسیقِ صِفات، از آرایههای دانش بدیع. تنسیق مصدر باب تفعیل از ریشۀ «ن، س، ق»، در لغت به معنای مرتب کردن، نظم و ترتیبدادن و پیوستن سخن بر یک نظم است (بیهقی، 2/ 574؛ زوزنی، 1/ 46؛ صفیپوری، 3-4/ 1246). تنسیق صفات در اصطلاح بدیع آن است که متکلم یا شاعر، برای یک اسم چند صفت مختلف، پی در پی، و به شیوهای مناسب بیاورد، مانند «فلان راستگفتار و نیکوکردار است و کوتاهدست و خویشتندار» (رادویانی، 72 بب ؛ رشید وطواط ، 51-52؛ شمسقیس، 386-387؛ فقیر دهلوی، 100؛ حسینی، 277-278)؛ به تعبیر دیگر چیزی را به چند معنی وصف کند، یعنی چند صفت را به یک موصوف نسبت دهد (تاجالحلاوی، 57 بب ؛ رامی تبریزی، 70؛ شمس العلماء، قطوف...، 24؛ کاشفی، 114-115؛ فضیلت، 61)، مانند «زینخواجگان پنبه قبای سپید پر / زین زنگیان سرخ دهان سیاهکار» (منوچهری، 30). علمای دانش بدیع (نک : رشید وطواط، 51؛ فخرالدین، 291؛ تونجی 1/ 2070) به حضور این صنعت در آیاتی از قرآن کریم اشاره کردهاند، مانند «هُوَاللّٰهُ الْخالِقُ الْبارئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْاَسْماءُ الْحُسنى...» (حشر / 59/ 24) و «یا اَیُّها الْنَّبیُّ اِنّا اَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعیاً اِلی الْلّٰهِ بِاِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً» (احزاب / 33/ 45-46). تنسیق صفات در بلاغت عربی، «حسن نسق» نامیده شده است (ابنابیاصبع، 425؛ ابنحجه، 415؛ شمسالعلماء، ابدع...، 273؛ تقوی، 215؛ معزی، 132). رکن اساسی این صنعت ترتیب و پیوستگی کلام است، یعنی اینکه ارجاع کلمات به یکدیگر مبتنی بر نظم و ترتیبی خاص باشد و آن چنان است که متکلم، صفات را در چند بیت و یا در چند بخش یک نثر مسجع بیاورد که در نهایتِ اتصال، تناسب، ترکیب و هماهنگی با یکدیگر باشند (شمسالعلماء، همانجا؛ شمیسا، 115؛ فشارکی، 104؛ شفیعیکدکنی، 312). این صنعت در برخی از کتابهای بدیع جزو صنایع لفظی (فقیر دهلوی، 72، 88؛ مازندرانی، 353، 370، نیز نک : فهرست، 17-18؛ شمیسا، 118)، در برخی دیگر در زمرۀ صنایع معنوی ذکر شده (نک : همایی، 225-226، 292، نیز فهرست، پنج ـ شش؛ صادقیان، 131) و حسینی (ص 60) آن را صنعتی لفظی ـ معنوی به شمار آورده است.تنسیق صفات گاه برای ستایش و مدح به کار میرود، مانند «شاهگیتی، خسرو لشکرکُش لشکرشکن/ سایۀ یزدان، شه کشور ده کشور ستان» (عنصری، 154)؛ و گاه برای نکوهش و هجو، مانند «همه سیه دل و آتش حسام و رویین تن/ مهیب روی و بلافعل و اهرمن پیکر» (همو، 109).در این صنعت، صفات به گونههای مختلف، نمودار میشود که از جملۀ آنها ست: 1. صفات مفرد پی در پی، بدون حرف عطف، مثل «الٰها، قادرا، پروردگارا / کریما، منعما، آمرزگارا» (سعدی، 785؛ نک : فشارکی، 104)؛ 2. صفات مفرد با حرف عطف، مثلِ «ترسم که مست و عاشق و بیدل شود چو ما / گر محتسب به خانۀ خمار بگذرد» (سعدی، 475؛ نک : فشارکی، همانجا)؛ 3. صفات مفرد به گونۀ اضافی با نظم خاص، مثلِ «مست شراب و خواب و جوانی و شاهدی / هر لحظه پیش مردم هشیار بگذرد» (همانجاها)؛ 4. صفات مرکب با عطف بدون درنگ، مثلِ «نگاری سخت محبوبی و مطبوع/ ولیکن سست مهر و بی وفایی» (سعدی، 598؛ نک : فشارکی، 105)؛ 5. صفات به گونۀ مرکب بدون عطف، مانند «به گریه گفتمش ای سرو قد سیم اندام/ اگر چه سرو نباشد بر او گل سوری» (سعدی، 625؛ نک : فشارکی، همانجا)؛ 6. ترکیبی از صفات مفرد و مرکب، مثلِ «شوخی شکر الفاظ و مهی لاله بناگوش/ سروی سمناندام و بتی حورسرشتی» (سعدی، 607؛ فشارکی، همانجا)؛ 7. صفات در هیئت فعل، مثلِ «که حق بینند و حق گویند و حق جویند و حق باشند / هر آن معنی که آید در دل دانای درویشان» (سعدی، 802؛ نک : فشارکی، 106)؛ 8. صفات در هیئت قید، مثلِ «چنان میروی ساکن و خواب در سر / که میترسم از کاروان باز مانی» (سعدی، 806؛ نک : فشارکی، همانجا). در پارهای موارد میان تنسیق صفات با صنعت سیاقةالاعداد یا تعدید شباهتهایی دیده میشود، ولی میان این دو، تفاوت عمدهای وجود دارد. بدین معنی که در تنسیق صفات برای یک موصوف، صفات متعدد میآورند (شمس العلماء، ابدع، 197؛ شمیسا، 118)، مانند «فغان کاین لولیانِ شوخ شیرین کار شهرآشوب / چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را» (حافظ، 22، بیت 3)؛ اما در سیاقة الاعداد برای چند امر، یک صفت یا یک فعل ذکر میکنند، مانند «ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری» (سعدی 29). تنسیق صفات از شیوههای کهن نثر باستانی ایران به شمار میآید و در قسمتهای منثور اوستا هم نمونههایی از آن را میتوان یافت (نک : خطیبی، 239). از این صنعت در سدههای 6 و 7ق بهویژه در نثر فنی نیز استفاده میشد و به عنوان اسلوبی متداول برای تنوع بخشیدن و آراستن کلام به کار میرفت (مرزبان بن رستم، 18، 23، 34؛ نیز نک : خطیبی، همانجا). در میان شاعران سبک خراسانی، عنصری (ص 100، 109، 154) بیش از دیگران ــ و البتـه بـا مهارت و استـادی بیشتـر ــ ایـن صنعت را به کار برده است (محجوب، 305 بب ، نیز 337-338؛ قریب، 15). این آرایۀ ادبی در آثار شاعران معاصر نیز به چشم میخورد (فضیلت، 61؛ شمیسا، 117-118)، مانند «چگونه میشود به آن کسی که میرود این سان/ صبور، سنگین، سرگردان فرمان ایست داد» (فرخزاد، 262؛ شمیسا، همانجا).
ابنابیاصبع، عبدالعظیم، تحریر التحبیر، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، 1383ق؛ ابن حجۀ حموی، ابوبکر، خزانةالادب، قاهره، 1304ق/ 1886م؛ بیهقی، احمد، تاجالمصادر، به کوشش هادی عالمزاده، تهران، 1375ش؛ تاج الحلاوی، علی، دقایق الشعر، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، 1341ش؛ تقوی، نصرالله، هنجارگفتار، تهران، 1317ش؛ تونجی، محمد، المعجم المفصل فی علوم اللغة، بیروت، 1413ق/ 1993م؛ حافظ ، دیوان، به کوشش پرویز ناتل خانلری، تهران، 1362ش؛ حسینی نیشابوری، محمود، بدایع الصنایع، به کوشش رحیم مسلمانیان قبادیانی، تهران، 1384ش، خطیبی، حسین، فن نثر در ادب فارسی، تهران، 1366ش؛ رادویانی، محمد، ترجمان البلاغة، به کوش احمد آتش، تهران، 1362ش؛ رامی تبریزی، حسن، حقایق الحدائق، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، 1341ش؛ رشید وطواط، محمد، حدایق السحر فی دقایق الشعر، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1308ش؛ زوزنی، حسین، المصادر، به کوشش تقی بینش، مشهد، 1340ش؛ سعدی، کلیات، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، 1362ش؛ شفیعی کدکنی، محمدرضا، موسیقی شعر، تهران، 1368ش؛ شمسالعلماء گرکانی، محمدحسین، ابدع البدایع، تهران، 1328ق؛ همو، قطوف الربیع فی صنوف البدیع، تهران، 1328ق؛ شمس قیس رازی، المعجم، به کوشش محمد قزوینی، تهران، 1327ش؛ شمیسا، سیروس، نگاهی تازه به بدیع، تهران، 1368ش؛ صادقیان، محمدعلی، زیور سخن در بدیع فارسی، یزد، 1379ش؛ صفیپوری، عبدالرحیم، منتهیالارب، تهران، 1298ق؛ عنصری، دیوان، به کوشش یحیى قریب، تهران، 1341ش؛ فخرالدین رازی، نهایةالاعجاز، به کوشش بکری شیخ امین، بیروت، 1985م؛ فرخزاد، فروغ، شعر زمان ما، به کوشش محمد حقوقی، تهران، 1372ش؛ فشارکی، محمد، بدیع، تهران، 1374ش؛ فضیلت، محمود، آرایههای ادبی در زبان فارسی، تهران، 1371ش؛ فقیر دهلوی، میرشمسالدین، حدائق البلاغة، بمبئی، 1872م؛ قرآن کریم؛ قریب، یحیى، مقدمه و حاشیه بر دیوان عنصری (هم )؛ کاشفی، حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، به کوشش جلالالدین کزازی، تهران، 1369ش؛ مازندرانی، محمدهادی، انوارالبلاغه، به کوشش محمدعلی غلامی نژاد، تهران، 1376ش؛ محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، 1345ش؛ معزی، نجفقلی، درۀ نجفی، به کوشش حسین آهی، تهران، 1355ش؛ مرزبان بن رستم، مرزبان نامه، تحریر و ترجمۀ سعدالدین وراوینی، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1327ق/ 1909م؛ منوچهری دامغانی، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1356ش؛ همایی، جلالالدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، 1363ش.
پریسا سنجابی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید