صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / ابن ماء السماء، ابوبکر /

فهرست مطالب

ابن ماء السماء، ابوبکر


آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ ماءُ السَّماء، ابوبكر عُبادة بن عبدالله انصاری خزرجی (زنده در 421ق / 1030م)، اديب و شاعر عصر ملوك الطوايف اندلس. وی از نوادگان سعد بن عباده، صحابی معروف بوده (ابن بسام، 1(2) / 1) و نسبت انصاری و خزرجی وی از همين جاست. ماءالسماء لقب نيای بزرگ وی بوده است (همانجا). برخی او را از مردم قرطبه (ابن بشكوال، 2 / 426) و برخی ديگر از مالقه دانسته‌اند (مقری، ازهار، 2 / 254؛ لوی پرووانسال، 291، به نقل از ابن عسكر)، اما نظر اخير درست‌تر می‌نمايد، زيرا سخن ابن بسام (همانجا) و ابن سعيد (رايات، 78) دربارۀ او چنان است كه گويی قرطبی بودن او را نمی‌پذيرند. تشابه اندكی كه بين نام او و عبادة بن قزّاز وجود دارد، باعث شده كه برخی اين دو را با هم خلط كنند و اشعار يكی را به ديگری نسبت دهند (نك‍ : صفدی، چ ددرينگ، 3 / 189-190؛ قس: ابن شاكر، فوات، 2 / 151-152؛ مصطفی، 145-146؛EI2). گويا وی بخش عمده‌ای از زندگی خود را در مالقه گذراند (لوی پرووانسال، 290) و نزد علمای عصر خود به تحصيل نحو و لغت پرداخت و دو كتاب الواضح فی النحو و مختصر العين را نزد مؤلف آنها ابوبكر محمد بن حسن زبيدی فراگرفت (ابن بشكوال، همانجا؛ ابن خير، 311-350؛ نيكل، 105). سپس چون در شعر چيره‌دست شد، به مدح حكام روزگار خود پرداخت و از اين راه شهرتی فراهم آورد. در زمان فرمانروايی عامريان آوازه‌اش بالا گرفت و سرآمد شاعران هم‌روزگار خود گرديد (نك‍ : ضبی، 383؛ صفدی، چ قاضی، 16 / 624؛ ركابی، تعليقات دارالطراز، 204). عباده چندی در دربار منصور بن ابی عامر به مديحه‌سرايی پرداخت (لوی پرووانسال، 293-292)، اما ظاهراً به سبب گرايشی كه به آيين تشيع داشت، پس از سقوط قرطبه به دست حموديان كه از نوادگان علی بن ابی طالب (ع) بودند، به آنان پيوست و پايگاهی والا يافت. مدايحی كه وی به 3 تن از آنان، علی و يحيی و قاسم، تقديم كرده، در منابع آمده است (حميدی، 275؛ ابن خاقان، 84؛ ابن بسام، 1(2) / 10؛ پرس، 96). 
عباده در سروده‌ای، ابن حزم (احمد بن سعيد) وزير را نيز مدح گفته و از وی خواسته است تا او را نزد خود بپذيرد (حميدی، همانجا؛ ضبی، 384). شاگردانی نيز تربيت كرد كه ابومحمد غانم بن وليد مالقی، از شمار آنان است (ابن بشكوال، همانجا).
تقريباً همۀ منابع تصريح كرده‌اند كه وی در مالقه درگذشته است، اما تاريخ وفاتش را به اختلاف سالهای 419ق، 421ق و 422ق نوشته‌اند (نك‍ : حميدی، همانجا؛ ابن بسام، 1(2) / 3؛ ابن بشكوال، همانجا؛ ابن شاكر، فوات، 2 / 149، عيون، 10 / 111؛ لوی پرووانسال، 290، به نقل از ابن عسكر). بر پايۀ گزارش ابن حزم و نيز تأييد حميدی (ص 274)، وی دست كم تا 421ق زنده بوده است. گفته‌اند كه او در غم از دست دادن 100 دينار از داراييش درگذشته است (حميدی، ابن بسام، همانجاها).

شعر او

 اگرچه عباده اشعاری به شيوۀ كهن سروده است، اما عمدۀ شهرت او در موشّح سرايی است. اين قالبِ جديد شعر كه به دست مقدم بن معافی قَبْری و يا محمد حمود قَبْری پديد آمده و در زمان يوسف بن هارون رَمادی شكل منسجم‌تری به خود گرفته بود، به دست ابن ماء السماء شكلی نهايی يافت و از آن پس چنان اعتبار و رسميتی كسب كرد كه ديگر شاعران و نويسندگان سنت‌گرا هم از آن روی نگرداندند و ابن ماءالسماء را به عنوان استاد مسلم اين فن پذيرفتند (ابن بسام، 1(2) / 1-2؛ ابن خلدون، 583-584؛ ركابی، فی الأدب الاندلسی، 287-290؛ گنثالث، 153-156). ابن خلدون كه عبادة بن قزاز را نخستين موشح‌سرا پس از مقدم بن معافی و ابن عبدربه می‌انگارد (ص 584)، ظاهراً دچار اشتباه شده است (قس: ركابی، همان، 289). از موشحات بسياری كه وی سروده، تنها 3 موشح به دست ما رسيده است (نك‍ : ابن شاكر، عيون، 10 / 113-114؛ صفدی، چ قاضی، 16 / 625- 628). اما همين 3 موشح قديم‌ترين موشحاتی است كه در منابع آمده است، زيرا از آثار موشح‌سرايان پيش از او اثری در دست نيست. در اين سروده‌ها كه جز تعابير و معانی تقليدی غزل شامل چيز تازه‌ای نيست، صنايع لفظی بسيار به چشم می‌خورد، اما از معانی عميق و تركيبات قوی بی‌بهره است. گويی شاعر، بيشتر در قيد آهنگ الفاظ، و قوام بخشيدن به ساختمان موشح بوده است تا در پی ابداع معانی تازه. اشعار كلاسيك او برخلاف موشحاتش گاه از معانی بديع و تركيبات متين برخوردار است. طبيعت و جلوه‌های آن در بيشتر سروده‌هاي او جايگاهی خاص دارد. وي با استمداد از تشبيهات زيبا، باغها و گلها، ابر و باران، آذرخش و تندر و جز آن را وصف كرده است. مثلاً در يكی از اين قطعه‌ها ابر بهاری را به عاشقی تشبيه كرده كه «برای رسيدن به وصال باغها و سبزه‌زارهايی كه در انتظار او خود را به زیور گل و عطر شكوفه آراسته‌اند، راه درازی می‌پيمايد و در لحظۀ جدايی، گريه‌كنان با چهره‌ای افسرده و عبوس آنها را وداع می‌گويد» (نك‍ : ابن عامر، 7 / 17). در قصيدۀ ديگری سرما و يخ‌بندان شديدی را كه در 421ق صدمات بسياری به مردم اندلس وارد ساخته، وصف كرده است (حميدی، همانجا). ابن ماء السماء كتابی با عنوان اخبار شعراء الاندلس نيز داشته كه اثري از آن برجای نمانده است. بسياری از اديبان و شاعران پس از وی اين اثر را ستوده‌اند و برخی از جمله ابن حيان (صص 94، 97، 279) و ابن سعيد ( المغرب، 125) در آثار خود از آن بهرۀ فراوان برده‌اند (ضبی، 383؛ مقری، نفح الطيب، 3 / 173). بغدادی (1 / 436) از ديوانِ شعر او نيز ياد كرده است كه اينك اطلاعی از آن در دست نيست. قطعاتی از اشعار او به طور پراكنده در آثار ابن بسام (1(2) / 2-12)، ابن عامر، (17 / 111، 134)، ابن كتانی (صص 27، 29)، ابن فضل‌الله (17 / 279-280) و ديگران آمده است. 

مآخذ

 ابن بسام، علی، الذخيرة فی محاسن اهل الجزيرة، قاهره، 1361ق / 1942م؛ ابن بشكوال، خلف بن عبدالملک، الصلة، به كوشش عزت عطار حسينی، قاهره، 1374ق / 1955م؛ ابن حيان، حيان بن خلف، المقتبس، به كوشش محمود علی مكی، بيروت، 1393ق / 1973م؛ ابن خاقان، فتح، مطمح الانفس، قسطنطنيه، 1302ق؛ ابن خلدون، مقدمة، بيروت، داراحياء التراث العربی؛ ابن خير، محمد، فهرسة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، بغداد، 1963م؛ ابن سعيد اندلسی، علی بن موسی، رايات المبرزين، به كوشش نعمان عبدالمتعال قاضی، قاهره، 1393ق / 1973م؛ همو، المغرب فی حلی المغرب، به كوشش شوقی ضيف، قاهره، 1953م؛ ابن شاكر كتبی، محمد، عيون التواريخ، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ همو، فوات الوفيات، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1974م؛ ابن عامر، اسماعيل، البديع فی وصف الربيع، به كوشش هانری پرس، رباط، 1359ق / 1940م؛ ابن فضل‌الله العمری، احمدبن یحیی، مسالك الابصار، به كوشش فؤاد سزگين، فرانكفورت، 1408ق / 1988م؛ ابن كتانی، محمد، التشبيهات من اشعار اهل الاندلس، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1406ق؛ بغدادی، هديه؛ حميدی، محمدبن فتوح، جذوة المقتبس فی ذكر ولاة الاندلس، به كوشش محمد بن تاويت الطنجی، قاهره، 1372ق / 1952م؛ ركابی، جودت، تعليقات دارالطراز فی عمل الموشحات ابن سناء الملك، دمشق، 1400ق / 1980م؛ همو، فی الادب الاندلسی، قاهره، 1970م؛ صفدی، خليل بن ایبک، الوافی بالوفيات، به كوشش وداد قاضی، بيروت، 1402ق / 1982م؛ همو، همان، به كوشش س. ددرينگ، دمشق، 1953م؛ ضبی، احمدبن یحیی، بغية الملتمس، مادريد، 1884م؛ گنثالث پالنثيا، آنخل، تاريخ الفكر الاندلسی، ترجمۀ حسين مؤنس، قاهره، 1955م؛ مصطفی، محمود، اعجام الاعلام، بيروت، 1403ق / 1983م؛ مقری، احمدبن محمد، ازهار الرياض، به كوشش مصطفی سقا و ديگران قاهره، 1359ق / 1940م؛ همو، نفح الطيب، به كوشش محمد البقاعی، بيروت، 1406ق؛ نيز:

EI2 ; Lévi-Provençal, E., «Sur deux poètes de Malaga du Xc Siècle», Arabica, Leiden, 1954, vol. I; Nykl, A. R., Hispano-Arabic Poetry, Baltimore, 1946; Pérès, Henri, La Poésie andalouse en arabe classique, Paris, 1953.

عنایت‌الله فاتحی نژاد

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: