جاربردی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 8 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223703/جاربردی
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
17
جارَبَرْدی، فخرالدین احمد بن حسن (د رمضان 746/ ژانویۀ 1346)، ادیب، شارح و عالم نحوی. وی در جاربرد (به معنی قلعۀ آب، از مضافات ارّان ــ در آن سوی ارس و شمالآذربایجانــ که در حال حاضر در منطقۀ خودگردان قرهباغ واقع شده است) به دنیا آمد (نسوی، سیرۀ جلالالدین...، 200: جاربرد، قس: سیرت جلالالدین...، 259: جاریبرد؛ قزوینی، 549؛ رضا، 71، 586: جَرابرد یا جِرابرد؛ رافی، 2-3: جرابرت یا چرابرت). لقب او به صورتهای جارْبَرْدی، جارْبِردی و جارْبُردی نیز ضبط شده است (اسنوی، 1/ 189؛ سبکی، 10/ 47؛ سیوطی، 1/ 303). ابن فوطی به نقل از کتاب التوضیحات الرشیدیه، وی را ابوعلی احمد بن حسن بن علی جاربرتی حکیم معرفی کرده است (4(3)/ 74؛ مینوی، 358)؛ اما در منابع، کنیۀ وی ابوالمکارم و نام جدش یوسف آمده است (یافعی، 4/ 307؛ ابن حجر، 1/ 142؛ قس: اسنوی، همانجا).دانسته نیست وی از چه زمانی به تبریز مهاجرت کرد؛ اما آوازۀ تبریز (ه م) در دوران پرشکوه وزارت خواجه رشیدالدین و حضور مفسر بزرگ زمان بیضاوی (ه م) سبب شد به تبریز و به محضر درس او بشتابد (سبکی، 9/ 8؛ ابن قاضی شهبه، 3/ 9). از عمر بن نجمالدین و نظامالدین طوسی به عنوان استادان او نام بردهاند (شوکانی، 1/ 47).جاربردی در تبریز جایگاهی ویژه داشت، چنانکه گاه او را در مجلس شیخ صفیالدین اردبیلی، در جامع عمارت رشیدی، و در کنار سلاطین و وزیران و ارباب علم و دانش، و گاه در مجلسی در کنار امیرشیخ حسن چوپانی و مورد مشاورۀ وی مییابیم (ابن بزاز، 646؛ حافظ ابرو، 218؛ خواندمیر، حبیب...، 3/ 232).مداومت جاربردی بر درس و بحث و نگارش، در منابع بسیار ستوده شده است (سبکی، ابن قاضی شهبه، خواندمیر، همانجاها)؛ به همین سبب شاگردان بسیاری نزد او درس خواندهاند، از جمله بهاءالدین ابوالمحاسن عثمان بن علی، صدرالدین محمد جوهری، و نورالدین فرج بن محمد اردبیلی (نک : ابن قاضی شهبه، 3/ 10، 59؛ ابن حجر، 1/ 143؛ جنید، 363، 379؛ سبکی، 10/ 380؛ نعیمی، 1/ 230). فرزندش ابراهیم نیز از شیخ شرفالدین طیبی، نجمالدین سعید، محمد بن ابی الطیب شیرازی، و قاضی القضات نظامالدین عبدالصمد به عنوان شاگردان وی یاد میکند (نک : سبکی، 10/ 76-77).تنها نکتۀ بارزی که در حیات علمی جاربردی میتوان اشاره کرد، مکاتبۀ وی با قاضی عضدالدین ایجی (ه م) در توضیح آیهای از سورۀ بقره است که سبکی بدان اشاره کرده، و عین نامه و جوابیه را ذکر کرده است (10/ 47-52). در پاسخ به این سؤال، تنی چند از بزرگان نیز شرکت کردند که حاجی خلیفه(ص 222-223) به برخی اشاره کرده است. پس از مرگ جاربردی، فرزندش ابراهیم در دفاع از پدر نامهای نگاشت و آن را «السیف الصارم فی قطع العضد الظالم» نام نهاد (سبکی، 10/ 60 بب ). اهتمام جاربردی بر آموزش، او را به شرح آثاری وا داشت که همواره از متون درسی آن روزگار به شمار میآمد. از مهمترین این شروح میتوان به شرح شافیۀ ابن حاجب (ه م) اشاره کرد که به گفتۀ خود جاربردی در مقدمۀ شرح شافیه، تشویقِ برخی از دانشمندان علت اصلی شرح این کتاب بوده است. وی این شرح را احتمالاً به تاجالملة والدین علی ساوی (تاجالدین آوجی)، از نایبان خاص وزیر سعدالدین محمد ساوجی (خواندمیر، دستور...، 314) تقدیم کرده است (نک : جاربردی، بش ). جاربردی از شرح ابن حاجب بهرۀ فراوان برده است. این اثر بارها در هند، پاکستان، استانبول و تهران به چاپ رسیده است.دیگر آثار وی که به صورت خطی در کتابخانههای مختلف دنیا نگهداری میشود، از این قرار است: حاشیة علی الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل زمخشری (GAL, I/ 345)؛ شرح حاوی الصغیر (همان، I/ 494)، شکوک علی الحاجبیة (GAL, S, I/ 532)؛ المغنی فی علم النحو (II/ 257-258). بر این اثر، شروح بسیاری نگاشته شده است.گرچه جاربردی را شاعر ندانستهاند، اما سبکی ابیاتی از وی نقل کرده است (9/ 9). وی در در تبریز درگذشت (همانجا؛ اسنوی، 189؛ قس: شوکانی، همانجا؛ ادرنوی، 1/ 281).
ابن بزاز، توکل، صفوة الصفا، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تبریز، 1373ش؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، 1392ق/ 1972م؛ ابن فوطی، عبدالرزاق، تلخیص مجمع الاداب، به کوشش مصطفى جواد، دمشق، 1965م؛ ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، 1399ق/ 1979م؛ ادرنوی، احمد، طبقات المفسرین، به کوشش سلیمان بن صالح خزی، مدینه، 1997م؛ اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش یوسف حوت، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ جاربردی، احمد، شرح شافیه، چ سنگی، تهران، 1271ق؛ جنید شیرازی، ابوالقاسم، شد الازار، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1328ش؛ حاجی خلیفه، کشف؛ حافظ ابرو، عبدالله، ذیل جامع التواریخ رشیدی، به کوشش خانبابا بیانی، تهران، 1350ش؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1333ش؛ همو، دستور الوزراء، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1355ش؛ رافی (هاکوپ ملیک هاکوپیان)، ملوک خمسه، ترجمۀ آرا در استپانیان، تهران، 1384ش؛ رضا، عنایتالله، اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول، تهران، 1380ش؛ سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبرى، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1976م؛ سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1399ق/ 1979م؛ شوکانی، محمد، البدر الطالع، قاهره، 1348ق؛ قزوینی، محمد، حاشیه بر شدالازار (نک : هم ، جنید شیرازی)؛ مینوی، مجتبى، «توضیحات رشیدیه»، یادگارنامۀ حبیب یغمایی، به کوشش غلامحسین یوسفی و دیگران، تهران، 1356ش؛ نسوی، محمد، سیرت جلالالدین مینکبرنی، ترجمۀ کهن، به کوشش مجتبى مینوی، تهران، 1365ش؛ همو، سیرۀ جلالالدین یا تاریخ جلالی، ترجمۀ محمدعلی ناصح، به کوشش خلیل خطیب رهبر، تهران، 1366ش؛ نعیمی، عبدالقادر، الدارس فی تاریخ المدارس، به کوشش جعفر حسنی، دمشق، 1988م؛ یافعی، عبدالله، مرآة الجنان، بیروت، 1390ق/ 1970م؛ نیز:
GAL; GAL, S.ایرانناز کاشیان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید