صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / ابن علاف /

فهرست مطالب

ابن علاف


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ عَلاّف، ابوبكر حسن بن علی نهروانی (ح 218-318ق / 833-930م)، شاعر. خاستگاه او يكی از روستاهای نهروان بود و نسبت نهروانی وی از همين جاست گفته‌اند پدرش در پل بَرَدان (دهی در نزديكی بغداد) به يونجه فروشی اشتغال داشته (ابن معتز، 359) و به همين سبب وی به ابن علّاف شهرت يافته است (قس: سمعانی، 9 / 411؛ EI2). وی قرائت قرآن را از ابوعمر دوری آموخت (ذهبی، سير، 14 / 514؛ ابن جزری، 222) و از حميد بن مَسعدۀ بصری، نصر ابن علی جهضمی و محمد بن اسماعيل حسّانی حديث شنيد (خطيب، 7 / 379). ابوبكر احمد بن نصر شذائی، ابوالفرج شنبوذی از وی قرائت قرآن فراگرفتند (ذهبی، ابن جزری، همانجاها) و گروهی نيز چون عبدالله بن حسن نحّاس و ابوحفص عمر بن شاهين از وی روايت كرده‌اند (خطيب، سمعانی، همانجاها؛ ابن خلكان، 2 / 108).
دوران زندگانی او با خلافت 12 تن از عباسيان مقارن بود. اما ظاهراً تنها در زمان معتضد (حك‍ 279-289) بود كه در دربار خلافت ارجی يافت و معتضد كه گويی آداب نديمی، چون شعردانی و تاريخ‌شناسی و به خصوص ظرافت را در ابن علاف يافته بود، او را به نديمی خود برگزيد (خطيب، 7 / 380؛ ابن خلكان، 2 / 107). با اينهمه در ميزان نزديكی او به دربار خلافت نمی‌توان نظر قطعی داد، زيرا اطلاعات ما در اين باره از يكی دو روايت تجاوز نمی‌كند. ابن خلكان (2 / 108) اشاره می‌كند كه وی با ابن معتز نيز دوستی داشته است و شايد قصيده‌ای كه در رثای گربۀ خود سروده، در واقع مرثيۀ ابن معتز بوده باشد، اما اين امر چندان مسلّم نيست. راست است كه ابن معتز شرح حال مختصری از او در طبقات خود (صص 359-360) آورده، اما تنها روايتی كه او از قول ابن علاف نقل كرده (ص 126) به واسطه است نه مستقيماً از خود او. ابن خلكان (همانجا) طی روايتی كه از قول پسر ابن علّاف نقل شده، می‌نويسد كه مراد از گربه و رثای او، همانا مُحَسِّن، پسر ابن فرات وزير معروف است. اين روايت هم نوع و كيفيت رابطۀ شاعر را با وزير و پسر او آشكار نمی‌كند و برخلاف نظر فروخ (2 / 394) دليل بر دوستی ميان آن دو نيست .
ابن علاف از بينايی يك چشم محروم بود و در پيری كاملاً نابينا شد (ابن معتز، 359؛ ذهبی، العبر، 1 / 477) و در شعر كوتاهی از اين بابت اظهار دلتنگی كرده است (ابن شاكر، 10 / 195؛ صفدی، 12 / 173). وی 100‌سال زيست و در 318ق و به قولی 319ق درگذشت (نك‍ : خطيب، 7 / 380؛ ابن خلكان، 2 / 111؛ سمعانی، 9 / 413؛ ابن جوزی، 6 / 238).
ابن علاف علاوه بر آنكه راوی شعر كهنه و نو بود، خود نيز فراوان شعر می‌سرود (ابن معتز، 360) و به گفتۀ ابن نديم (ص 194)، يكی از نزديكانش اشعار و اخبار وی را كه بر 400 ورقه شامل بود، گردآوری كرده بود، اما اينك از مجموع اين اشعار، چيزی جز 123 بيت در دست نيست. اين اشعار شامل يكی دو مدح كوتاه و چند غزل و رثا و شعرِ مناسبت است كه در آثار ابن معتز (صص 359-360)، ابن خلكان (4 / 319)، ابن جزری، (ص 222) و ديگران آمده است و صبيح رديف همه را در ديوانی به چاپ رسانده است (بغداد، 1974م). راست است كه برخی از اشعار او شهرتی داشته و مثلاً جواليقی، غالباً قطعۀ كوتاه او را در رثای مبّرد می‌خواند (ابن خلكان، همانجا)، اما او همۀ شهرت خود را مديون داليّۀ بزرگی است در رثای گربۀ خويش كه گويا 65 بيت بوده (ابن خلكان، 2 / 109) و اينك 58 بيت از آن باقی است (رديف، 16).
زاری شاعر در مرگ گربه كه به سبب ربودن كبوترهای همسايگان به دست آنان كشته شده بود، چنان سوزناك است كه غالباً خواسته‌اند آن را قطعه‌ای سراپا سمبوليك تلقی كنند و بگويند در رثای ابن معتز، يا محسّن و يا فرزند يا غلام خود او سروده شده است (ابن خلكان، 2 / 108-109؛ نويری، 9 / 293؛ قس: رديف، 15).
اين نظر را نمی‌توان رد يا تأييد كرد، اما بايد اشاره كنيم كه شاعر، علاوه بر اين قصيده، دو قطعۀ ديگر نيز دربارۀ گربه دارد (رديف، 39، 44)؛ علاوه بر اين، سرودن شعر در اين باره، سابقه داشته است و قطعۀ دلنشينی كه ابوالشمقمق (ه‍ م) برای گربۀ خود «ناز» سروده، مشهور است (ضيف، 440). جالب توجه آنكه آن روايتی كه گفتيم ابن معتز از قول ابن علّاف نقل كرده، مربوط به همين ابوالشمقمق است. از ديگر اشعاری كه دربارۀ گربه سروده شده، قطعه‌ای است كه ابن عميد به تقليد از شعر ابن علّاف سروده است (نك‍ : ثعالبی، 3 / 179).

مآخذ

ابن جزری، محمدبن محمد، غايةالنهاية، به كوشش گ. برگشتر سر، قاهره، 1351ق / 1932م؛ ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، حيدرآباد دكن، 1357ق؛ ابن خلكان، وفيات؛ ابن شاكر كتبی، محمد، عيون التواريخ، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ ابن معتز، عبدالله، طبقات الشعراء، به كوشش عبدالستار احمد فراج، قاهره، 1375ق؛ ابن نديم، الفهرست؛ ثعالبی، يتيمةالدهر، به كوشش محمد محيی‌الدين عبدالحميد، بيروت، دارالفكر؛ خطيب بغدادی، احمدبن علی، تاريخ بغداد، قاهره، 1349ق؛ ذهبی، محمدبن احمد، سيراعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط و اكرم بوشی، بيروت، 1404ق / 1984م؛ همو، العبر، به كوشش محمد سعيد بن بسيونی، بيروت، 1405ق / 1985م؛ رديف، صبيح، شعر ابن علاف، بغداد، 1974م؛ سمعانی، عبدالكريم بن محمد، الانساب، به كوشش شرف الدين احمد، حيدرآباد دكن، 1398ق؛ صفدی، خليل ابن ایبک، الوافی بالوفيات، به كوشش رمضان عبدالتواب، بيروت، 1399ق / 1979م؛ ضيف، شوقی، العصر العباسی الاول، قاهره، 1973م؛ فروخ، عمر، تاريخ الادب العربی؛ بيروت، 1401ق / 1981م؛ نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهاية الارب، قاهره، وزارة الثقافة؛ نيز:

EI2.

عباس حجتی جلالی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: