ثعلبة بن صعیر بن خزاعی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 5 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223605/ثعلبة-بن-صعیر-بن-خزاعی
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
17
ثَعْلَبَةِ بْنِ صُعَیْرِ بْنِ خُزاعی، شاعر جاهلی که تبارش را به تمیم و سرانجام به عدنان رساندهاند. همۀ شهرت ثعلبه بهسبب قصیدهای است در 26 بیت که مُفَضَّل ضَبّی (ص 128-131) در جُنگ مشهور خود، المفضلیات نقل کرده است. تنها خبری که از زندگی وی به ما رسیده آن است که او، به قول اصمعی، از جدّ لبید (شاعر مخضرم) نیز بزرگتر بود (در این باره، و نیز برای منبعشناسی قصیده، نک : هارون، 128).وی را غالباً با ثعلبۀ دیگری که «عذری» (از قبیلۀ بنی عذره) و از صحابۀ حضرت پیامبر(ص) بوده است، اشتباه گرفتهاند (نک : طوسی، 11؛ ابن حجر، 1/ 200؛ قس: زرکلی، 2/ 99؛ GAS, II/ 194-195).در عظمت این شاعر ناشناختۀ جاهلی، یک روایت دیگر از اصمعی به جای مانده است. وی گوید: اگر ثعلبه 5 قصیده مانند قصیدۀ مشهورش ساخته بود، بیگمان از «فحول» شاعران عرب به شمار میآمد (مرزبانی، 73). با این همه، نویسندگان، تنها به دو سه بیت از این قصیده استشهاد کردهاند و آن نیز نخست، یک دو بیتی است که در وصف شترمرغ و قیاس آن با شتر سروده شده (ابن قتیبه، 358، که میپندارد لبید از او تقلید کرده است؛ الکنز...، 51؛ نیز نک : ابوعبید، 769، وصف ناقه...). جالب توجه آنکه ابن منظور در لسان، 10 بار به ابیات همین قصیده استشهاد کرده است (مثلاً نک : 1/ 340، 2/ 265، 457، 465، 3/ 34، جم ) و این خود، نشان از اعتبار لغتشناسانۀ قصیده دارد. یک واژه فارسی هم در این قصیده آمده که بیت شامل آن، شاهد جوالیقی بوده است (ص 22). این کلمه، «فَدَن» به معنای ساختمان بلند ــ و به همیـن مناسبت، به معنـی اسب و اشتر تنومنـد ــ به کار رفته است و به نظر میآید که از واژۀ «آپادانا» مشتق شده، سپس به آرامی و از آنجا به عربی راه یافته است (آذرنوش، 137-138).قصیده، مانند بسیاری دیگر از اشعار جاهلی، با موضوع سفر و توشۀ راه آغاز میشود، زیرا شاعر از جایی که در آن میزید، آزرده خاطر است، به ویژه آنکه یار، مانند دیگر زیبا رویان، عهدشکنی میکند. موضوع سفر، او را به وصف شتر و تشبیه آن به شترمرغ و از آنجا به بیشتر معانی معروف و کلیشهای جاهلی میکشاند. در همین چند بیت، شاعر به بادهنوشیها، عشقورزیها، کشتن شتر (مانند امرؤالقیس)، جنگ با دشمن و دیگر ویژگیهای خود اشاره میکند.هیچیک از ابیات این قصیده شهرت فراگیر نیافتهاند. ابیات آکنده از واژگان ناهنجار و دیر فهم جاهلی است و اگر از برگزیدههای مفضل نبود و ابن انباری و خطیب تبریزی (ص 612-630) آن را شرح نمیکردند، از یادها رفته بود.
آذرنوش، آذرتاش، راههای نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عربی، تهران، 1374ش؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، قاهره، 1328ق؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعانی الکبیر، بیروت، 1405ق/ 1984م؛ ابن منظور، لسان؛ ابوعبید بکری، عبدالله، سمط اللآلی، به کوشش عبدالعزیز میمنی، قاهره، 1354ق/ 1936م؛ جوالیقـی، موهوب، المعـرّب، به کوشش احمـد محمدشاکر، قاهره، 1361ق؛ خطیب تبریزی، یحیى، شرح اختیارات المفضل، به کوشش فخرالدین قباوه، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ زرکلی، اعلام؛ طوسی، محمد، رجال، به کوشش محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، 1381ق/ 1961م؛ الکنز اللغوی فی اللسن العربی، به کوشش آوگوست هافنر، بیروت، 1903م؛ مرزبانی، محمد، الموشح، به کوشش محبالدین خطیب، قاهره، 1385ق؛ مفضل ضبی، محمد، المفضلیات، به کوشش احمد محمدشاکر و عبدالسلام محمدهارون، قاهره، 1383ق/ 1963م؛ هارون، عبدالسلام محمد، تعلیقات بر المفضلیات (نک : هم ، مفضل ضبی)؛ نیز:
GAS.آذرتاش آذرنوش
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید